دکتر محمد شعبانی راد

حسود سنگدل! فظّا غلیظ القلب!

A Jealous-hearted person has a hard heart!

«فظظ» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الفَظُّ ماءُ الكِرْش يُعْتَصَر فَيُشْرَبُ عند عَوزِ الماء في الفَلوات و به شُبِّهَ الرجلُ‏ الفَظَّ لِغِلَظِهِ.
آب شكمبه حيوان‏ است كه در صورت تشنگى آنرا فشرده و مينوشند و نوشيدنش بسيار ناپسند است و جز در ناچارى شديد نمينوشند.
الفظّ: الخشن الكلام: خشونة و صلابة في المنطق و في العمل.»
[فظّ≠ لين]
[الْفَظَاظَةَ ≠ الْكَرَمَ]
[فَمِنَ التُّرَابِ فَظَاظَتُهُ وَ مِنَ الْمَاءِ كَرَمُهُ]
[عقل : لین و کرم ≠ جهل (هوای نفس) : فَظّاً غَلِيظاً]

وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ!

« … فَمَا بَالُكُمْ لَيْسَ فِيكُمْ فَظٌّ وَ لَا غَلِيظٌ ؟
… مِنْ قِبَلِ الذُّلِّ وَ التَّوَاضُعِ »

«فَأَخْبِرْنِي عَنْ أَعْلَامِ الْجَاهِلِ‏
… وَ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ كَانَ فَظّاً غَلِيظاً»
حالت « فَظّاً غَلِيظاً » علامت بد مستی حسود و شکم سیری هوای نفس و جهل غالب بر عقل اوست.
«الْجَاهِلِ‏ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ كَانَ فَظّاً غَلِيظاً»

وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ
اگر هوای نفس بر عقل ما غلبه نماید « مَنْ أَطَاعَ هَوَاهُ فَقَدْ أَطَاعَ عَدُوَّه ‏» قلب ما تاریک می شود و لذا با دیگران درشت صحبت خواهیم کرد «فظّاً» و دیگران از اطراف ما پراکنده می شوند «فضّوا» و اینجوری رعایت حقوق اخوت، که وظیفه اصلی ماست را نمی توانیم عامل باشیم.
لذا اعمال اشتباه دیگران که ظاهرا ما را نا آرام می کند ولی در واقع عیب هوای نفس ماست که ما نا آرام می شویم لذا نباید عقل به هوای نفس اجازه استعمال عیوبش منجمله درشت صحبت کردن با دیگران را بدهد (سوء استفاده از اختیار).
تقدیرات، شرایط مناسب برای عبرت را در معرض ما قرار داده تا ما از نزدیک نمونه فردی که با این روش غلط یعنی استعمال عیب حسد، با بستگان خود، درشت صحبت می‌کند را ببینیم و ثمرات ناخوشایند اینگونه زندگی و معاشرت با اطرافیان را لمس کنیم و واقعا می بینیم که او چگونه از طرف نزدیکترین کسانش طرد شده و مورد بی اعتنایی و کم لطفی قرار گرفته است، اینجاست که باید از خود بپرسیم که مگر چه عیبی در این شخص بوده که همه او را طرد می کنند « وَ لَا تَكُنْ فَظّاً غَلِيظاً يَكْرَهُ النَّاسُ قُرْبَكَ » و او بدون هم صحبت و همنشین شده « لَا صَاحِبٌ وَ لَا مُجَانِبٌ » ؟! چرا نمی تواند دیگران را به خود جذب نماید ؟! چرا همه با او دشمن می شوند « أَبْغَضَهُ النَّاسُ » ؟! کسی که دیگران را منشا نا آرامی خود می داند و با آنها دشمنی کرده « مَنْ أَبْغَضَ النَّاسَ » و این امر در کلام درشت او مشخص است ، شر الناس است « أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرِّ النَّاسِ ؟» که همه را به جان هم می اندازد!
حالا باید درس عبرت بگیریم و از این روش زندگی که از یک بینش غلط سرچشمه می گیرد دوری نماییم و عملا بتوانیم عامل به نور ولایت آل محمد ع که سرچشمه همه خیرات و خوبیهاست باشیم چون با عبرت از این قبیل ورک‌لایفهاست که یقین به این مطالب، افزایش پیدا می‌کند.
اگر منسوب به این راه باشی « السَّيِّدُ » و بدانی که سیادت و آقایی در گرو عمل به این بینش است و نتوانی در مقابل کسی که این عیب قلبی تو را نمایان کرده، درست انجام وظیفه نمایی و سعی کنی با درشتی کلام « الْفَظُّ » خود را آرام نمایی و به نمودار عیوبت، که خود بیمار است و وظیفه تو ترحم به اوست، نه بی رحمی « الَّذِي لَا رَحْمَةَ لَهُ »- که در واقع ترحم به خودت است، می‌باشد- انجام وظیفه ننمایی ، یکی از نتایج منفی که عایدت خواهد شد از بین رفتن اعمال خوبت خواهد شد « يُفْسِدُونَ أَعْمَالَهُمْ » . پس وظیفه در مقابل او « مَعَ أَخِيكَ » تحمل است « احْمِلْ نَفْسَكَ » به این معنی که با غلبه عقل بر هوای نفس در واقع آرامش و نرمی « اللِّينِ » بر ناآرامی و شدت « شِدَّتِهِ » غلبه می کند.« احْمِلْ نَفْسَكَ مَعَ أَخِيكَ … عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ » ، ثمره سوء خلق « إِيَّاكَ وَ … سُوءَ الْخُلُقِ » که درشت سخن گفتن « الْفَظُّ » یکی از مصادیق بد اخلاقی است ، پراکنده شدن دیگران از اطراف ماست.
داشتن حالت رفق و مدارا با مردم از بینش صحیح فرد خبر می دهد و کسی که این حالت را ندارد اشکال از نژادشان نیست « وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ بِأَحْسَابِهِمْ بَأْسٌ » و نداشتن حالت رفق و مدارا موجب طرد شدن « فَنُفُوا » فرد از بقیه می شود و داشتن این حالت انسان را به جایگاه والائی در نزد اهل بیت ع می رساند « فَأُلْحِقُوا بِالْبَيْتِ الرَّفِيعِ » .
در واقع انسان با این طرز فکر با یک تیر هزاران نشان را می زند ! یعنی با انجام وظیفه «قبول ذلت کوچک» در دل شرایط [در بین الشرین ها] از شر نمودارهای بسیاری «ذلتهای بزرگ» رهایی پیدا می کند « مَنْ كَفَّ يَدَهُ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّمَا يَكُفُّ عَنْهُمْ يَداً وَاحِدَةً وَ يَكُفُّونَ عَنْهُ أَيَادِيَ كَثِيرَةً » ،
خداوند آرامش و نور قلبی « الرَّحْمَةَ » را در قلوب عده ای قرار می دهد که به این بینش عمل می کنند « إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الرَّحْمَةَ فِي قُلُوبِ رُحَمَاءِ خَلْقِهِ » و دیگران برای آرامش قلب نا آرام خود به آنها نیازمندند « فَاطْلُبُوا الْحَوَائِجَ مِنْهُمْ » و کسانی که با غلبه هوای نفس بر عقل در قلبشان به نور ولایت آل محمد ع پشت نموده اند قسی القلب هستند و نمی توانند منشا و مولد آرامش و نور قلبی برای خود و دیگران [در تقدیرات] باشند و بر عکس مرتکب هر فسادی می شوند « … الْقَاسِي الْقَلْبِ … غَيْرُ الْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى » پس دست حاجت به سوی اینها دراز نکنید « وَ لَا تَطْلُبُوهَا مِنَ الْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ».
پس درشت صحبت کردن با آیت (یتیم بداخلاق)، به درجاتی، علامت قساوت قلب است.
در حدیث معاذ گفته شد که:
ملائکه آسمان ششم که « صَاحِبُ الرَّحْمَةِ » هستند، اعمال قسی القلب را بر می‌گردانند.
هوای نفس با غلبه بر عقل (پشت به نور، رو به تمنا) خواهان ایجاد نا آرامی در قلب تو و اطرافیانت می باشد پس بر عقلت واجب است که مراقب هوای نفس باشد و حالت مودت و دوستی را بر نفس چموش تحمیل و غالب نماید « وَ الْزَمْ نَفْسَكَ التَّوَدُّدَ » (الزام نفس = تحمیل نفس = غلبه بر نفس) ،  مبادا از جمله عالمانی باشیم که « وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ إِذَا وُعِظَ أَنِفَ وَ إِذَا وَعَظَ عَنَّفَ فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ الثَّانِي مِنَ النَّارِ » فقط دوست داشته باشیم که دیگران را موعظه نماییم آنهم بدون حالت رفق و مدارا با آنها و توام با زور و اجبار ، و وقتی نوبت ما شد که از آیاتی که در معرض آنها قرار گرفته ایم درس عبرت بگیریم و خود مورد وعظ قرار بگیریم ، نفس چموشمان جفتک و لگد بیاندازد و زیر بار اصلاح و تربیت ولی خدا نرود [حالت تکبر و استیناف] ! دقیقا با این آیت عرضه شده، عالَم بالا، عیب مهمی در نفس ما را نشانه روی کرده و مرحله حساس و مهمی از اصلاح و تربیت را برای ما رقم زده که نفس ما چنین جفتک می اندازد.
اصلا خداوند از کسانی که با نور ولایت او آشنا می شوند همیشه انتظار دارد که در مشکلات و سختی ها و نا آرامی ها ، بین دوستان نقش الفت‌دهنده داشته باشد و نه تنها با کلام درشت گفتن موجبات تفرقه و دشمنی نشود، بلکه در صورت ایجاد ناراحتی، با کلام نرم و خوش موجبات الفت و همبستگی بین دوستان « أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ » را فراهم نماید « الْمُؤْمِنُ غِرٌّ كَرِيمٌ: (غرّ: بی شیله‌پیله!) ساده و ارجمند» وَ الْفَاجِرُ خَبٌّ لَئِيمٌ « (خبّ: آب زیر کاه!) زيرك و پست»
وَ خَيْرُ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ كَانَ مَأْلَفَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَأْلَفُ وَ لَا يُؤْلَفُ …
شِرَارُ النَّاسِ مَنْ يُبْغِضُ الْمُؤْمِنِينَ وَ تُبْغِضُهُ قُلُوبُهُمْ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الْأَحِبَّةِ الْبَاغُونَ لِلْبِرَاءِ الْعَيْبَ أُولَئِكَ‏ لا يَنْظُرُ اللَّهُ‏ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ‏
ثُمَّ تَلَا ص‏
هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ‏ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ‏.»: «الفت بین قلوب».
کسی که با کلام تند و زننده همه را از اطراف خود پراکنده می کند، در واقع جفاکار است و در حق خود و دیگران و صد البته در حق آل محمد ع که با عرضه آیات، شرایط اصلاح و تربیت را برای او فراهم کرده‌اند، جفا و ستم روا نموده است، زیرا بجای اینکه منشا آرامش و الفت باشد موجبات نا آرامی و تفرقه را فراهم می نماید و چنین شخصی لیاقت بهشت را ندارد.
«لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ عَلَى … إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ … الْجَافِي فَيَقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ»
و قطعا عقوبت این شخص جز این نخواهد بود که بهشت بر او حرام خواهد بود!
«أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ عَلَى … الْعُتُلِّ الزَّنِيمِ الْجَنَّةَ»
لذا کسی که با کلام تند و زننده همه را از اطراف خود پراکنده می کند باید از مولای خودش علی ع در این بی‌تربیتی خویش پوزش بخواهد « يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ، أَقِلْنِي فِي عَثْرَتِي » و سوگند یاد نماید که دیگر در مقابل نمودارهای بر هم زننده عیوب هوای نفس قلبی اش با تندی صحبت نکند و برای این آیات و در دل این تقدیرات، همچون زمینی باشد که آن را لگدمال می‌کنند « فَوَ اللَّهِ لَأَكُونَنَّ لَهَا أَرْضاً تَطَؤُنِي » و در قبول نور ولایت، نهایت ذلت را پذیرا باشد که این عین عزت است! و البته خیلی کار سختی است، اللهم انصرنا و وفقنا به.
ای انوار پاک آل محمد ع، من با بی تحملی نسبت به آیات عرضه شده، برای همه ایجاد مزاحمت نموده و از همه و خودم، سلب استراحت و آرامش نموده انم!
مرا ببخشید و توفیقم دهید که دیگر حالت فظّ قلبی و لسانی‌ام تکرار نشود و موجبات اذیت و آزار شما اهل بیت ع را فراهم ننمایم.
از جمله صفات مومن اینست که اگر دیگران به او بغی نمودند او مقابله به مثل ننموده و با کلام ناجور آنها را از خود نمی راند
« صِفَةُ الْمُؤْمِنِ : وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ … وَ لَا فَظٍّ غَلِيظٍ »
قساوت قلب و بد اخلاقی و ترش‌روئی کردن « فَقَسَا قَلْبُهُ وَ سَاءَ خُلُقُهُ وَ غَلُظَ وَجْهُهُ » مربوط به اهل حسادت است که از عالم ذر هم به بینش آل محمد ع اعتقادی نداشته است.
مَنْ أُعْطِيَ الْخُلُقَ وَ الرِّفْقَ فَقَدْ أُعْطِيَ الْخَيْرَ وَ الرَّاحَةَ وَ حُسْنَ حَالِهِ فِي دُنْيَاهُ وَ آخِرَتِهِ
وَ مَنْ حُرِمَ الْخُلُقَ وَ الرِّفْقَ كَانَ ذَلِكَ سَبِيلًا إِلَى كُلِّ شَرٍّ وَ بَلِيَّةٍ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ
اگر می خواهی همه مثل پروانه دور و برت بچرخند و احترامت کنند باید این حالت بد را که با دیگران در رفتارهایت درشتی و بد خلقی می کنی را کنار بگذاری « وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُكْرَمَ فَلِنْ » ولی اگر اصلاح و تربیت نشوی و کج خلقی هایت را کنار نگذاری و به برخوردهای خشن خود با دیگران ادامه بدی ، منتظر اهانت و برخورد نامناسب و هچنین بدون یار و هم صحبت‌شدن باش « وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُهَانَ فَاخْشُنْ»
هوای نفسی که مغلوب عقل شده و داره میبینه که دست و پای خواسته‌ها و تمناهایش داره جمع می شه چون از این وضعیت خوشش نمی آد بهانه‌گیری می کنه و از یک راه دیگه میخواد مجددا شرایط غلبه بر عقل رو فراهم کنه!
وقتی که مدتی به خواسته های هوای نفست بی توجهی میکنی « إِنَّمَا ذَلِكَ لِأَنَّهُ لَمْ يُولَدْ لَهُ وَ لَا يَزْنِي‏» و دنبالش نمیری، این نفس حسود لعنتی، تلاش میکنه جور دیگه ای آزارت بده و اونم اینه که نسبت به نمودارها حالت بد اخلاقی « فَظّاً غَلِيظاً سَرِيعَ الْغَضَبِ » در پیش بگیری، اینجاست که نور معالم ربانی باید به دادت برسه و کمکت کنه وگرنه نفست کولاک میکنه، و می‌خواد بهت بقبولانه که حق با اونه و باید با تمناهای دنیایی خودتو آروم کنی.
اگه در این امتحان، عقل مغلوب نفس بشه، مجددا میدان میافته به دست هوای نفس، لذا بعد از پرخاش به آیت، دوباره میری سراغ ارضای غرایز نفسانی و شیطانی، یعنی همان چیزی که بهانه اش را می گرفتی! لذا میبینی که دوباره بر گشت سر جای اولت!
این معالم ربانی است که بموقع به دادت میرسه
و مطلبی رو که ازش غافل شده بودی، مجددا به یادت میاره.
ای خدای مهربان، ای خالق نور هدایت قلبهای سرگشته و حیران!
خودت کمک کن که هوای نفسم، هر جوری که می‌خواد دور بزنه و مجددا کار خودشو بکنه،
عقلم با کمک نور ولایت، قلبم رو روشن کنه و جلوشو بگیره، ان شاءالله تعالی.

« سَبْعَةٌ يُفْسِدُونَ أَعْمَالَهُمْ … وَ السَّيِّدُ الْفَظُّ الَّذِي لَا رَحْمَةَ لَهُ »
احْمِلْ نَفْسَكَ مَعَ أَخِيكَ … عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ
وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَكَ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَلِينَ لَكَ
إِيَّاكَ وَ الْعُجْبَ وَ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّةَ الصَّبْرِ.

[رفق و مدارا – فظّ] :
« إِنَّ قَوْماً مِنْ قُرَيْشٍ قَلَّتْ مُدَارَاتُهُمْ لِلنَّاسِ فَنُفُوا مِنْ قُرَيْشٍ
وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ بِأَحْسَابِهِمْ بَأْسٌ
وَ إِنَّ قَوْماً مِنْ غَيْرِهِمْ حَسُنَتْ مُدَارَاتُهُمْ فَأُلْحِقُوا بِالْبَيْتِ الرَّفِيعِ
مَنْ كَفَّ يَدَهُ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّمَا يَكُفُّ عَنْهُمْ يَداً وَاحِدَةً وَ يَكُفُّونَ عَنْهُ أَيَادِيَ كَثِيرَةً »
« أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِشَرِّ النَّاسِ ؟
… مَنْ أَبْغَضَ النَّاسَ وَ أَبْغَضَهُ النَّاسُ »
« إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الرَّحْمَةَ فِي قُلُوبِ رُحَمَاءِ خَلْقِهِ
فَاطْلُبُوا الْحَوَائِجَ مِنْهُمْ وَ لَا تَطْلُبُوهَا مِنَ الْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ
فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَلَّ غَضَبَهُ بِهِمْ »
« أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَبْعَدِكُمْ مِنِّي شَبَهاً ؟
… الْفَاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذِيُّ الْبَخِيلُ الْمُخْتَالُ الْحَقُودُ الْحَسُودُ الْقَاسِي الْقَلْبِ
الْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجَى
غَيْرُ الْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى »
« لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ
فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ
إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِي »
عقوبة الفظ [الْعُتُلِّ] :
أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ عَلَى … الْعُتُلِّ الزَّنِيمِ الْجَنَّةَ
« يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
أَقِلْنِي فِي عَثْرَتِي
فَوَ اللَّهِ لَأَكُونَنَّ لَهَا أَرْضاً تَطَؤُنِي »
«صِفَةُ الْمُؤْمِنِ:
… وَ فِي الْهَزَاهِزِ وَقُورٌ … وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ وَ لَا يَقْطَعُ الرَّحِمَ وَ لَيْسَ بِوَاهِنٍ وَ لَا فَظٍّ غَلِيظٍ … وَ لَا يَغْلِبُهُ فَرْجُهُ [یعنی هوای نفسش غالب بر عقلش نیست.]»
صِفَةُ الْمُؤْمِنِ : وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ … وَ لَا فَظٍّ غَلِيظٍ
الْمُؤْمِنُ لَهُ … وَ لَا فَظٍّ وَ لَا غَلِيظٍ
[فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ – قبض و بسط]
وَ لَا تَكُنْ فَظّاً غَلِيظاً يَكْرَهُ النَّاسُ قُرْبَكَ
خَصْلَتَانِ لَا تَجْتَمِعَانِ فِي مُسْلِمٍ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الْخُلُقِ

«إِذَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَبْدَ فِي أَصْلِ الْخِلْقَةِ كَافِراً لَمْ يَمُتْ حَتَّى يُحَبِّبَ اللَّهُ إِلَيْهِ الشَّرَّ فَيَقْرَبَ مِنْهُ
فَابْتَلَاهُ بِالْكِبْرِ وَ الْجَبْرِيَّةِ فَقَسَا قَلْبُهُ وَ سَاءَ خُلُقُهُ وَ غَلُظَ وَجْهُهُ وَ ظَهَرَ فُحْشُهُ وَ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ كَشَفَ اللَّهُ سِتْرَهُ وَ رَكِبَ الْمَحَارِمَ فَلَمْ يَنْزِعْ عَنْهَا ثُمَّ رَكِبَ مَعَاصِيَ اللَّهِ وَ أَبْغَضَ طَاعَتَهُ وَ وَثَبَ عَلَى النَّاسِ لَا يَشْبَعُ مِنَ الْخُصُومَاتِ
فَاسْأَلُوا اللَّهَ الْعَافِيَةَ وَ اطْلُبُوهَا مِنْهُ»

« قَالَ سَلْمَانَ (رضوان الله تعالی علیه) :
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَلَاكَ عَبْدٍ نَزَعَ مِنْهُ الْحَيَاءَ
فَإِذَا نَزَعَ مِنْهُ الْحَيَاءَ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا خَائِناً مَخُوناً
فَإِنْ كَانَ خَائِناً مَخُوناً نَزَعَ مِنْهُ الْأَمَانَةَ
فَإِذَا نُزِعَتْ مِنْهُ الْأَمَانَةُ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا فَظّاً غَلِيظاً
فَإِذَا كَانَ فَظّاً غَلِيظاً نُزِعَتْ مِنْهُ رِبْقَةُ الْإِيمَانِ
فَإِذَا نُزِعَتْ مِنْهُ رِبْقَةُ الْإِيمَانِ لَمْ تَلْقَهُ إِلَّا شَيْطَاناً مَلْعُوناً »

« وَ حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدَّمَ كَتَحْرِيمِ الْمَيْتَةِ لِمَا فِيهِ مِنْ فَسَادِ الْأَبْدَانِ
وَ لِأَنَّهُ يُورِثُ الْمَاءَ الْأَصْفَرَ وَ يُبْخِرُ الْفَمَ وَ يُنَتِّنُ الرِّيحَ
وَ يُسِيئُ الْخُلُقَ وَ يُورِثُ الْقَسْوَةَ لِلْقَلْبِ وَ قِلَّةَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ
حَتَّى لَا يُؤْمَنَ أَنْ يَقْتُلَ وَلَدَهُ وَ وَالِدَهُ وَ صَاحِبَهُ »

« مَنْ أُعْطِيَ الْخُلُقَ وَ الرِّفْقَ فَقَدْ أُعْطِيَ الْخَيْرَ وَ الرَّاحَةَ وَ حُسْنَ حَالِهِ فِي دُنْيَاهُ وَ آخِرَتِهِ
وَ مَنْ حُرِمَ الْخُلُقَ وَ الرِّفْقَ كَانَ ذَلِكَ سَبِيلًا إِلَى كُلِّ شَرٍّ وَ بَلِيَّةٍ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ »

« وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُكْرَمَ فَلِنْ
وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُهَانَ فَاخْشُنْ »

[فَمِنَ التُّرَابِ فَظَاظَتُهُ وَ مِنَ الْمَاءِ كَرَمُهُ]
تسديد العاقل غرائزه الحيوانية بتغليب أضدادها عليها من مكارم الأخلاق‏:
« … وَ يَعْلَمُ كُلُّ خُلُقٍ مِنْهَا إِذَا عَلَا عَلَيْهِ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ يَمْزُجُهُ وَ يُقَوِّمُهُ
فَأَخْلَاقُهُ كُلُّهَا مُعْتَدِلَةٌ كَمَا يَجِبُ أَنْ يَكُونَ
فَمِنَ التُّرَابِ قَسْوَتُهُ وَ بُخْلُهُ وَ حَصْرُهُ وَ فَظَاظَتُهُ وَ بُرْمُهُ وَ شُحُّهُ وَ بَأْسُهُ [يَأْسُهُ‏] وَ قُنُوطُهُ وَ عَزْمُهُ وَ إِصْرَارُهُ
وَ مِنَ الْمَاءِ كَرَمُهُ وَ مَعْرُوفُهُ وَ تَوَسُّعُهُ وَ سُهُولَتُهُ وَ تَوَسُّلُهُ [تَرَسُّلُهُ‏] وَ قُرْبُهُ وَ قَبُولُهُ وَ رَجَاؤُهُ وَ اسْتِبْشَارُهُ
فَإِذَا خَافَ ذُو الْعَقْلِ أَنْ يَغْلِبَ عَلَيْهِ أَخْلَاقُ التُّرَابِ وَ يَمِيلَ بِهِ
أَلْزَمَ كُلَّ خُلُقٍ مِنْهَا خُلُقاً مِنْ أَخْلَاقِ الْمَاءِ يَمْزُجُهُ بِهِ بِلِينِهِ
يُلْزِمُ الْقَسْوَةَ اللِّينَ وَ الْحَصْرَ التَّوَسُّعَ وَ الْبُخْلَ الْعَطَاءَ وَ الْفَظَاظَةَ الْكَرَمَ وَ الْبَرَمَ التَّرَسُّلَ وَ الشُّحَّ السَّمَاحَ وَ الْيَأْسَ الرَّجَاءَ وَ الْقُنُوطَ الِاسْتِبْشَارَ وَ الْعَزْمَ الْقَبُولَ وَ الْإِصْرَارَ الْقُرْبَ »

« فَأَخْبِرْنِي عَنْ أَعْلَامِ الْجَاهِلِ‏
… وَ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ كَانَ فَظّاً غَلِيظاً »

الْمُؤْمِنُ هَيِّنٌ لَيِّنٌ سَمِحٌ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ
وَ الْكَافِرُ فَظٌّ غَلِيظٌ لَهُ خُلُقٌ سَيِّئٌ وَ فِيهِ جَبْرِيَّةٌ.

[فظّ≠ لين]  + «قبض و بسط»
اللغة
(الفظ الغليظ) الجافي القاسي القلب
يقال منه فظظت تفظ فظاظة و أنت فظ على وزن فعل إلا أنه أدغم كصب
و الفظاظة خشونة الكلام
و الافتظاظ شرب ماء الكرش لجفائه على الطبائع
فإن أصل الفظاظة الجفوة و الفظ ماء الكرش

قَالَ الصَّادِقُ ع
إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الرَّحْمَةَ فِي قُلُوبِ رُحَمَاءِ خَلْقِهِ
فَاطْلُبُوا الْحَوَائِجَ مِنْهُمْ وَ لَا تَطْلُبُوهَا مِنَ الْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ
فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَلَّ غَضَبَهُ بِهِمْ.

[سورة آل‏‌عمران (۳): آية ۱۵۹]
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ
وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ 
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ
وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ 
فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ 
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (۱۵۹)
پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى،
و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏‌شدند.
پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه،
و در كار[ها] با آنان مشورت كن،
و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن،
زيرا خداوند توكل‌‏كنندگان را دوست مى‏‌دارد.

امام صادق علیه السلام:
إِذَا شَاوَرْتَ مَنْ یُصَدِّقُهُ قَلْبُکَ فَلَا تُخَالِفْهُ فِیمَا یُشِیرُ بِهِ عَلَیْکَ وَ إِنْ کَانَ بِخِلَافِ مُرَادِکَ
فَإِنَّ النَّفْسَ تَجْمَحُ عَنْ قَبُولِ الْحَقِّ
وَ خِلَافُهَا عِنْدَ قَبُولِ الْحَقَائِقِ أَبْیَنُ
قَالَ اللَّهُ تَعَالَی:
وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی:
وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ أَیْ مُتَشَاوِرُونَ فِیه
.
هر وقت با کسی که عقل و قلبت او را تصدیق می‌کند مشورت کردی در چیزی که تو را با آن نصیحت می‌کند با او مخالفت نکن هرچند بر خلاف خواسته‌ات باشد
زیرا که نفس انسان از قبول حق خودداری می‌کند. و حاضر نیست حقیقت را بپذیرد،
و از همین جهت مخالفت کردن با نفس در مقابل حقایق بهتر است.
خدای تعالی می‌فرماید:
وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ
و فرمود: وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ؛
یعنی در کارهایشان مشورت می‌کنند.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی