دکتر محمد شعبانی راد

انتشارات جدید علوم نورانی! فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ‏ النُّشُورُ!

LUMINOUS LIFE!
New Featured Album Releases
of Luminous Sciences!

«نشر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«نَشَرَ الصَّحِيفَةَ: بَسَطَهَا»
«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»
+ «نسخۀ نورانیِ جدید! وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ!»
+ «بثث – نور، همه جا پخش میشه!»
+ «ظهر»
+ «قرض»
+ «نبأ»
«منادی نور! ندای نورانی!»
+ «بلغ»

لِأَنَّهُ مُتَرْجِمٌ!

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ
كِتَابَ اللَّهِ وَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع
وَ اعْلَمُوا أَنْ عَلِيّاً لَكُمْ أَفْضَلُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ
لِأَنَّهُ مُتَرْجِمٌ لَكُمْ عَنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى‏
.
حقاً من در ميان شما دو چيز پر بها و ارزشمند را مى‏ گذارم،
كتاب خدا و علىّ بن أبى طالب
كه او از كتاب خدا افضل است،
زيرا بيانگر و مفسّر و پرده‌بردارنده از كتاب خداست براى شما!

نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْيِهِ!

قَوْلِ الْإِمَامِ … يُتَرْجِمُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ!

[يُتَرْجِمُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَقُولُ فِي تَرْجَمَتِهِ أَمَانٌ لَكُمْ مِنْ عَذَابِكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ]:
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ»:
امام ع از جانب خدا مفاهیم نورانی را به حروف و لغات زبانی که ما با آن آشنایی داریم ترجمه می‌نماید و مفهوم امن و امان و امنیت را با واژه سلم و سلام و سلام علیکم بیان می‌فرماید.
این حدیث زیبایی است برای مقالۀ ترجمه:
«الْمُؤْمِنِ: أَنَّهُ يُؤْمِنُ أَوْلِيَاءَهُ مِنْ عَذَابِهِ …
السَّلَامُ عَلَيْكُمْ:َ أَمَانٌ لَكُمْ مِنْ عَذَابِكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»

لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ‏:
السَّلَامُ مَعْنَاهُ تَحِيَّةٌ
وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَحْكِي عَنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَالَ‏
دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ

وَ الْوَجْهُ الثَّانِي مَعْنَاهُ أَمَانٌ
وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ‏
وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ‏
وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ أَنَّهُ أَمَانٌ قَوْلُهُ‏
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ‏
فَمَعْنَى الْمُؤْمِنِ أَنَّهُ يُؤْمِنُ أَوْلِيَاءَهُ مِنْ عَذَابِهِ
وَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنْ عِلَّةِ قَوْلِ الْإِمَامِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ
فَقَالَ
يُتَرْجِمُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَقُولُ فِي تَرْجَمَتِهِ أَمَانٌ لَكُمْ مِنْ عَذَابِكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
وَ أَقَلُّ مَا يُجْزِي مِنَ السَّلَامِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
وَ مَا زَادَ عَلَى ذَلِكَ فَفِيهِ الْفَضْلُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏
فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ‏
.

امام سجاد علیه السلام:
لَيْسَ بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ حُجَّتِهِ حِجَابٌ
فَلَا لِلَّهِ دُونَ حُجَّتِهِ سِتْرٌ

نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ
وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ
وَ نَحْنُ عَيْبَةُ عِلْمِهِ
وَ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْيِهِ
وَ نَحْنُ أَرْكَانُ تَوْحِيدِهِ
وَ نَحْنُ مَوْضِعُ سَرِّهِ.

يَا قَابِضُ يَا بَاسِطُ يَا نَاشِرُ!

ترجمه و انتشارات جدید علوم نورانی! فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ‏ النُّشُورُ!
«نشر» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور است و وقتی قرآن می‌فرماید «لا يَرْجُونَ نُشُوراً» یعنی اهل شک و حسادت، اقرار به فضل صاحبان نور و علوم نورانی و ربانی آنها ندارند!
اهل حسادت نمیخواهند تجربه کنند که با یاد معالم ربانی، چه نوری به قلب می‌تابد.
«فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
+ «الله نور السماوات و الارض … نور علی نور»
+ «شهر – الشُّهْرَةِ: الانْتِشَارُ»
+ «هلل»
+ «بسط – مترادفات و متضاد»
+ «قبض و بسط»
+ «سعر»: لیدرهای سوء، آثار حسد را نشر و بسط می‌دهند. اینو از مفهوم واژۀ سعر استنباط میکنیم.
+ «نسخ»
«نَشَرَ الثّوبَ: بسطه»
«نَشَرَ الكتابَ‏: بسطه»
«النَّشْرُ، نَشَرَ الثوبَ، و الصَّحِيفَةَ، و السَّحَابَ، و النِّعْمَةَ، و الحَدِيثَ : بَسَطَهَا»
صاحبان نور، ناشرین علوم نورانی به قلوب اهل یقین در هر زمان هستند.
«يَا قَابِضُ يَا بَاسِطُ يَا نَاشِرُ»
به برکت آشنایی با معالم ربانی، قلوب گرفته (قبض) و تاریک، باز (بسط) و روشن می‌گردد.
این تغییر حال قلب نتیجه تاثیر علم ماخوذ از صاحبان نور و تغییر بینش و روش زندگی و نحوه برخورد صحیح با حوادث می باشد!
«وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ
فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ
وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً»
و اینگونه است که اگر قرار باشد کسی مشمول لطف و رحمت آل محمد ع قرار بگیرد، با علوم نورانی آشنا می‌شود و لذا هر کس به این کهف علمی پناهنده شود مشمول رحمت منتشر شده آل محمد ع در این بیت علمی خواهد شد. یعنی قلبش به نور یاد معالم ربانی روشن و بسط «نشر» می‌شود.
به این میگن نشور «كَذلِكَ‏ النُّشُورُ»
«فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ‏ النُّشُورُ»
پس به برکت نور «بِهِ»، قلب مرده ما «بَلْدَةً مَيْتاً» جان میگیرد!
«فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
نسخه شفای بیماری قلب ما در دستان نورانی آل محمد ع است.
«النُّشْرَةُ: رُقْيَةٌ يُعَالَجُ المريضُ بها»
صاحبان نور: ناشران رحمت!
فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ
وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ
وَ النَّاشِراتِ نَشْراً
+ «دحو – مهد – فرش – بسط – نشر – بثّ – نسف»
معالم ربانی صاحبان نور، بهار دلهایند!
«و نشرت الأرض: أصابها الربيع فأنبتت، و هي ناشرة، و ذلك النبات النشر»
+ «نشط»
+ «طرو»
ناشر و انتشارات متعلق به آل محمد ع است.
حیات و سرسبزی بهار قلوب ما مدیون همین معالم ربانی است!
شرح صدر و باز شدن قلوب به نور معالم ربانی در فصل بهار دلها چه صفایی دارد!
این بوی خوش و رایحه بی‌نظیر بهاری «النشر: الريح الطيّبة» همه از حضور نور ناشر علم اهل بیت ع در قلب ما ناشی میشود و عقل ما آن را استشمام می‌کند!
کتاب بسته و تاریک قلب، با دستان مبارک ناشرین علوم آل محمد ع، باز و مفتوح و روشن می‌گردد.
«نشرت الكتاب: خلاف طويته»
فهم قبض و بسط قلب، یعنی فرایند نور الولایة را، صاحبان و حاملان علوم نورانی آموزش می‌دهند!
[لا يَرْجُونَ نُشُوراً]:
اهل شک وحسود، تجربه بسط قلبی و روشن شدن به نور یاد معالم ربانی را نمی‌خواهند داشته باشند. و این بخاطر  شدت حسادت و عدم باور قلبی آنها نسبت به صاحبان نور است!
گرچه با آنها آشنا می‌شوند و آنها را می‌شناسند، به همان خوبی که فرزندانشان را می شناسند!
«
َ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُم‏»
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ
أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها
بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً (40)
و قطعاً بر شهرى كه باران بلا بر آن بارانده شد گذشته‏ اند؛ مگر آن را نديده‏ اند؟
[چرا،] ولى اميد به زنده‌‏شدن ندارند.

نور ولایت، فرایند ترجمه است!
یه جور انتقاله! + «رله»:
+ «وصی»
+ «انگشتر نورانی سلیمان ع، میراث مشترک!»
+ «بذرهای نورانی، دست‌به‌دست می‌شوند! وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ!»
انتقال اطلاعات نورانی به قلب سلیم!
«وحی»
بسته‌های نورانی و درخشان کلام الله «لئک»، که فعل اوست در قلب سلیم، خلق نور می‌کند و این قلب، با اخذ نور از عالَم بالا، مطالبی می فهمد که ترجمه همان نور قلب اوست و این مطالب فهمیده شده در قالب یک زبان، مثلا عربی و یا فارسی، با کلماتی که برای ما قابل فهم و درک باشد بازگو می شود.
انگاری این قلب، زبان خدا را می‌فهمد و متوجه می‌شود که خدا چه دستوری داده و حالا از طرفی با زبان ما با ما صحبت می‌کند و کلام خدا را به اطلاع ما می‌رساند و این گزینه واسطه بین خدا و بنده میشه رسول، میشه نبی، میشه وصی، میشه صاحبان نور «دلو».
بنده‌ای که زبان خدای خودشو نفهمه میتونه مدعی بشه خدایا گناهانم بخاطر این بود که نفهمیدم با من چه سخنی داشتی، اما خدا با رسولان الهی حجت را برای بندگان تمام می‌کند، چون این افراد دو زبانه هستند! بایلینگوال! «شطر»!
هم زبان خدا را می‌فهمند (زبان نور ولایت) و هم زبان بندگان خدا را (زبان مادری، لسان قوم)!
[زبان نور ولایت، فراتر از زبان مادری]
و این رابط و اینترپریتر دانا، واسطه‌ای است برای انتقال دیتاهای علمی درخشان با ارزش در ملک و در ملکوت برای ما که غذای روحمان همین مطالب علمی است و حیات ما وصل به استمرار همین رزق ماخوذ از عالَم معناست.
نرم افزارهای ترجمه موبایلی مثال زیبای نقش صاحبان نور است:

خدا به زبان خودش که زبان نور است با قلب سلیم سخن می‌گوید!
این قلب سلیم توان فهم و درک این کلام نورانی را دارد!
«معرفة الامام بالنورانیة»
و حالا این کلام نورانی، در هر زمان، بلسان قومه ترجمه می‌شود، تا این قوم مدعی نشوند که کلام الله به گوششان نرسیده و متوجه داستان نور ولایت نشده‌اند.
[غضّ – ترجمه]:
+ «راس»
+ «شبح»
+ «وهم – توهم»

حدیث مهم عمران صابی و امام رضا ع در واژه توهّم:
+ «ن وَ الْقَلَمِ»: نور و قلمی که داره می‌نویسه! 
+ «نسخ»
حدیث زیبای عمران صابی و امام رضا ع:
«… وَ النُّورُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ أَوَّلُ فِعْلِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏
وَ الْحُرُوفُ هِيَ الْمَفْعُولُ بِذَلِكَ الْفِعْلِ
وَ هِيَ الْحُرُوفُ الَّتِي عَلَيْهَا الْكَلَامُ وَ الْعِبَارَاتُ كُلُّهَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَّمَهَا خَلْقَهُ
وَ هِيَ ثَلَاثَةٌ وَ ثَلَاثُونَ حَرْفاً [33 حرف]

… فَالْخَلْقُ‏ الْأَوَّلُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ الْإِبْدَاعُ‏ لَا وَزْنَ‏ لَهُ‏ وَ لَا حَرَكَةَ وَ لَا سَمْعَ وَ لَا لَوْنَ وَ لَا حِسَّ
وَ الْخَلْقُ الثَّانِي الْحُرُوفُ لَا وَزْنَ لَهَا وَ لَا لَوْنَ وَ هِيَ مَسْمُوعَةٌ مَوْصُوفَةٌ غَيْرُ مَنْظُورٍ إِلَيْهَا
وَ الْخَلْقُ الثَّالِثُ مَا كَانَ مِنَ الْأَنْوَاعِ كُلِّهَا مَحْسُوساً مَلْمُوساً ذَا ذَوْقِ مَنْظُوراً إِلَيْهِ
وَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سَابِقٌ لِلْإِبْدَاعِ
لِأَنَّهُ لَيْسَ قَبْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْ‏ءٌ وَ لَا كَانَ مَعَهُ شَيْ‏ءٌ

وَ الْإِبْدَاعُ سَابِقٌ لِلْحُرُوفِ وَ الْحُرُوفُ لَا تَدُلُّ عَلَى غَيْرِ أَنْفُسِهَا … »
«وَ النُّورُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ أَوَّلُ فِعْلِ اللَّهِ»
+ «کلام الله فعل منه»
+ «خدا حرف نمیزنه عمل میکنه (کن فیکون)»
+ «گفتار ما رفتار ماست»
+ «زبان نور ولایت، فراتر از زبان مادری»
+ «رمز»
+ «رسیتیشن – از بر خوانی سرود ملی»
+ «به زبانِ نور! به زبانِ خوش!»
+ «وقع» و مفهوم اینفلوئنس و تاثیرگذاری.

زبان روح رو فقط قلب سلیم اهل نور ولایت می‌فهمد و قلب که مولد عمل صالح است، با اخذ دستور از این فرمانده غیبی و ناپیدا، تولید محصول می‌نماید.
در بررسی بیماریهای مثلا ارثی و ژنتیکی، متاسفانه چون زبان روح را نمی‌فهمیم، انگاری اولی و تاویل بیماری ناشناخته است، لذا شروع درمان را از این اطلاعات موجود در کروموزومها دانسته و یا اگر منصفانه بیان کنیم، باید بگوییم بنا به دلایل نامعلومی، ژنها یهوئی تولید محصولات نادرست می کند و اینجوری فلان بیماری، مثلا سرطان ایجاد میشه! در حالیکه «حاصل المعاصی التلف» است یعنی وقتی مقدر شود اونوقت همین ژنوم فرمان پذیر از فرمانده غیبی، خود مامور به هلاکت و بیماری جسم صاحب روح خود شده تا به او بفهماند که خطایی از او سرزده و در صدد رفع اشتباه و توبه بر آید که این هم به سبب نور ولایت خواهد بود و چنانچه این بازگشت مورد قبول واقع گردد مجدد امر درمان و اصلاح نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت و جبران مافات خواهد شد و پزشکی امروز هر چه دنبال داستان این فرایندها و وقایع بگردد سرنخی پیدا نخواهد کرد چراکه دیدن و فهمیدن این مطالب یک اندیشه و اعتقاد مبتنی بر نور ولایت آل محمد ع می خواهد که هیچ جا یافت نمی شود.
پس ژنومهای هر فرد کلیه اطلاعات لازم برای اصلاح و ترمیم و بالعکس افساد و تخریب را دارد و بستگی به این دارد که فرمانده غیبی، امر و دستورش به همانند سازی از کدام دستور باشد و لذا ناصیه همه به دست خداوند است و کسی را مفری از حکومت عدل الهی آل محمد ع نیست.
این مطالب بعد از کنفرانس سرطانهای کولورکتال در هتل همای 1 که متخصصین ژنتیک راجع به بررسی اتیولوژی‌های این داستان گفتند، در حین سخنرانی، بنظرم رسید که مرقوم شد!

+ «سخر» و «سخد»: نور مسخّر و مسخّد!
+ «نسج –  نَسَجَ الكلامَ»: ولایت فرایند نساجی است!
+ «بکر»

اهل حسادت: «الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ»
اهل نور و صاحبان نور: «الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ»

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم:
لَا يُعَذِّبُ‏ اللهُ‏ هذَا الخَلْقَ‏ إِلَّا بِذُنُوبِ الْعُلَمَاءِ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ،
أَلَا وَ إِنَّهُ لَمْ يَمْشِ فَوْقَ الْأَرْضِ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ أَفْضَلُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَ مُحِبِّيهِ
الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ،
أُولئِكَ تَغْشَاهُمُ الرَّحْمَةُ وَتَسْتَغْفِرُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ،
وَ الْوَيْلُ كُلُّ الْوَيْلِ لِمَنْ يَكْتُمُ فَضَائِلَهُ وَ يَكْتُمُ أَمْرَهُ، فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ.
خداوند خلق را عذاب نمی‌کند مگر به خاطر گناهان علمایی که حق را پوشانده
و فضائل امیرالمؤمنین و خاندانش را کتمان می‌کنند،
بدانید همانا بعد از انبیاء و فرستادگان الهی برتر از شیعیان علی (علیه السلام)
و دوستداران او بر روی این زمین راه نمی‌روند،
همانا آنان که امر ولایت او را اظهار نموده و فضایلش را منتشر می‌سازند،
همواره رحمت الهی آنان را در بر می‌گیرد و ملائکه از برایشان طلب آمرزش می‌کنند،
و واى بر آن کسانی که فضایل او را پوشانده و امر ولایتش را کتمان می‌کنند،
چگونه بر آتش صبر خواهند نمود.

انتشارات جدید علوم نورانی! فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ‏ النُّشُورُ!

السلامُ عَلَیکَ يا عَلي بِن الحُسَيِن السَجّاد (علیهما السلام)

قبض و بسط نور قلب، ولایت خاصّۀ امام سجاد علیه السلام!

امام سجاد علیه السلام:
عَنْ سَالِمِ بْنِ قَبِيصَةَ، قَالَ:
شَهِدْتُ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) وَ هُوَ يَقُولُ:
أَنَا أَوَّلُ مَنْ خَلَقَ اَلْأَرْضَ، وَ أَنَا آخِرُ مَنْ يُهْلِكُهَا. + «سلخ»
فَقُلْتُ لَهُ: يَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، وَ مَا آيَةُ ذَلِكَ؟
قَالَ:
آيَةُ ذَلِكَ أَنْ أَرُدَّ اَلشَّمْسَ مِنْ مَغْرِبِهَا إِلَى مَشْرِقِهَا، وَ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا.
فَقِيلَ لَهُ: اِفْعَلْ ذَلِكَ.
فَفَعَلَ.
سالم بن قبیصه گوید:
امام سجاد علیه السلام را دیدم که میفرمود:
من اولین کسی هستم که زمین را خلق کرد و آخرین کسی هستم که آن را هلاک میکنم!
عرض کردم: نشانه اش چیست؟
حضرت فرمود:
نشانه‌اش این است که اگر بخواهم خورشید را از مغرب به مشرق و از مشرق به مغرب میبرم.
پس به حضرت عرض کردم: انجام دهید،
پس انجام دادند.

خورشید را از مغرب به مشرق و از مشرق به مغرب می‌برم!

داستان تکراری اصحاب کهف!
+ «فیء»

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ
وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ
أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ.

مشتقات ریشۀ «نشر» در آیات قرآن:

وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ في‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً (13)
وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً (16)
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ‏ (21)
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً (3)
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتي‏ أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً (40)
وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً (47)
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ‏ (20)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى‏ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي‏ مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي‏ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيماً (53)
وَ اللَّهُ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‏ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ (9)
وَ هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَميدُ (28)
وَ الَّذي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ تُخْرَجُونَ (11)
إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى‏ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرينَ‏ (35)
في‏ رَقٍّ مَنْشُورٍ (3)
خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ (7)
فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (10)
هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا في‏ مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ (15)
بَلْ يُريدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‏ صُحُفاً مُنَشَّرَةً (52)
وَ النَّاشِراتِ‏ نَشْراً (3)
ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ‏ (22)
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ‏ (10)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی