دکتر محمد شعبانی راد

با اعمال صالح خودت، نورتو مشایعت کن! نور تشیّع!

SYNERGISM!
Teamwork concept!

الفبای نورانی، نسخه های نورانی

(ش ی ع – با اعمال صالح خودت، نورتو مشایعت کن! نور تشیّع!)
برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید

وَ إِنَّ مِنْ شيعَتِهِ‏ لَإِبْراهيمَ

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ شِيعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع

شِيعَتُنَا مَنْ شَيَّعَنَا!

«شیع» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الشّياع: الحطب، هیزم»
«شَيَّعْتُ‏ النّار بالحطب: قوّيتها،
آتش را با هيزم زياد كردم و افروختم.»
«شَيَّعَ النّارَ: بر روى آتش هيزم افكند تا شعله‌‏ور شود.»
در واقع، اینجوری باید بگوییم:
«شَيَّعَ النّور: بر روى نور، نور عمل صالح خودش را افكند، تا نورانی‌تر شود.»
«شیعتنا من شیّعنا»
یعنی اهل نور، علوم نورانی آل محمد ع را که از صاحبان نور خود آموخته‌اند، با اعمال صالح خود- که عمل به همین علوم نورانی است- مشایعت می‌کنند! 
+ «نور علی نور»
میشه همون اقامۀ صلات و تقلید و نیابت و جانشین شایسته و اقتباس و …
+ «اله – پرستش نور!»
شیعه، در حال پرستش نور است! مواظبه که نورش خاموش نشه!
مدام هیزم اضافه میکنه! مدام عمل صالح تولید میکنه تا قلبش پرنورتر بشه!
+ «ارث»
+ «حلقۀ نورانی!»
+ «دار السلام»
مفهوم تیم‌وُرک از هزار واژۀ مترادف نور الولایة استنباط می‌شود!
با اعمال صالح خودت، نورتو مشایعت کن! نورتو تقویت کن!
نور قلبتو بیشتر و بیشتر و بیشتر کن!
تمام موارد گذشت از دلخواهها، یعنی همه موارد پشت کردن به تمناها و رو نمودن به نور تقدیرات،
با هم اثر سینرژیسم دارند «هم افزایی»، و روز به روز باعث ازدیاد نور یقین قلب می‌شوند.
به این میگن شیعه!
«شِيعَتُنَا مَنْ شَيَّعَنَا»
ترجمۀ واژۀ سینرژیسم به عربی میشه: «تآزر»!
+ «ازر – کی اسپانسر من میشه؟! نورِ سازه‌نگهبان!»

فکرشو بکن اگه این همه هیزم، اقامه بشه، معنا بشه، تشییع بشه، و … چی میشه؟!

الشّياع: الحطب، هیزم!

انگاری اهل نور تلاش میکنن با تولید عمل صالح با برند نورانی،
کمک کنن تا آتش نورانی که قراره همه رو گرم کنه خاموش نشه!
انگاری اگه صلاة رو اقامه نکنی شیعه نیستی!
اگه اسم رو معنا نکنی شیعه نیستی!
اگه تولید عمل صالح با برند نورانی نکنی، شیعه نیستی!
در واقع، این حطب باید شیاع بشه،
وگرنه از استمرار و ازدیاد نور و گرما خبری نخواهد بود!
و خدای ناکرده ممکنه یه روزی خدا، نورشو پس بگیره! «نور عاریه!»
پس: آب به آسیاب دشمن نریز!
یعنی از توانایی‌هایی که خدای مهربان عنایت کرده، برای تقویت اندیشۀ باطل استفاده نکن!
بلکه آب به آسیاب دوست بریز تا چرخش تندتر بچرخه!
+ «خوشه‌ای به خرمن نور اضافه کن!»
+ «سهم شائع – مشاع»

امام على عليه السلام:
العاقِلُ يَعْتَمِدُ على عَملهِ، الجاهِلُ يَعْتَمِدُ على أمَلهِ.
خردمند به عمل خود تكيه مى كند و نادان به آرزوهايش.

شیع:
الشياع: الحطب، هیزم!
شيّعت النار في الحطب!
شيّعت النار في الحطب إذا ألهبتها
شيّعت‏ النار تشييعاً إذا ألقيت عليها ما تُذَكِّيها به
+ «ذکو»
شَيَّعْتُ‏ النّار بالحطب: قوّيتها
آتش را با هيزم زياد كردم و افروختم.
+ «ارث – ارّثت النار»
+ [وقد – حطب]:
« و لا يقال: وَقُود، إلا إذا اتَّقدت فيه النَّارُ، و إلا فهو حَطَب‏»
+ «اقامة صلاة»
و أصلها من الشياع و هي الحطب الدقاق التي تجعل مع الجزل في النار لتشتعل
كأنه يجعلها تابعا للحطب الجزل لتشرق
«فقه اللغة؛ … أحوال القتيل‏ … فإن أحْرَقَهُ بالنار، قيل: شَيَّعَهُ‏»
«شَيَّعَ النّارَ: بر روى آتش هيزم افكند تا شعله‌‏ور شود.»:
اینکه اینجوری آتش رو، ادامه‌دارش میکنی، میشه مفهوم واژه شیع و تشییع و مشایعت!
نور آیات رو مشایعت کن، تا شیعه واقعی باشی!
 [مشایعت آیات – تشییع آیات]
آیا نمیخوای به تداوم این نور ولایت کمک کنی؟!
نمیخوای اندیشه آل محمد ع ادامه پیدا کنه؟!
پس آیات رو مشایعت کن! ترکشون نکن! به نورت پشت نکن!
مشایعت کردن آیات میشه همون بعلاوه آیات شدن «ضیف»!
میشه فرایند نور الولایة
همانطور که دنبال جنازه راه می‌افتی و تشییع جنازه میکنی، دنبال آیات هم برو و آیات رو هم تشییع کن، دنبال نورت باش و نورتو مشایعت کن، دومی نورت باش! تلاوت آیات کن «تلو»!
آیات رو ول نکن! اینقدر دنبال آیات برو – «یعنی رضایت به تقدیرات» – تا بالاخره نور جوف این نار رو درک کنی و بهش برسی، ان شاء الله تعالی.
اگه تشییع آیات نکنی، اگه آیات رو همراهی نکنی، اگه اقرضهم من عرضک ننمایی «قرض»، اگه جواب بدی دیگران رو با خوبی ندی، اگه احسان ننمایی، معنیش اینه: هیزم روی این آتش نمی‌ریزی تا گرما و نور ادامه پیدا کنه، لذا زبانم لال در جمع کسانی خواهی بود که «يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ»!
پس شیعه باش! یعنی استعمال معالم ربانی در دل شرایط عرضه آیات بنما و این میشه مشایعت و تشییع آیات. همون رضایت به تقدیراته! همون درناژ حسادته!


مفهوم «التوسّع في أمر» همان مفهوم گسترش و همانند‌سازی و تحویل و تخلیه و انتشار اندیشه آل محمد ع است، توسط اهل نوریقین، یعنی در دل شرایط عرضه آیات، اهل یقین با استعمال معالم ربانی، این روش زیبای زندگی را به معرض نمایش می‌گذارند تا حجت بر یتیم بداخلاق و خطاکار تمام شود، تا نتواند بگوید که طعم شیرین ولایت را نچشیدم و نفهمیدم!
به این شخصی که عامل به نور ولایت میشه، میگن
شیعه، که داره این اندیشه رو توسعه میده و وسعت میده و زیادش میکنه و بسطش میده!

این مفهوم در واژه شیع، از هزار واژه مترادف نور ولایت استنباط می‌شود.
این کلمه در علم پزشکی زیاد بکار میره:
فلان بیماری در فلان جا شیوع پیدا کرده!
مثلا اپیدمی انفلوآنزا که یهو شایع میشه و همه از هم وامیگیرند!
بیماریهای واگیردار و مسری!
این ویژگی ممتاز اهل یقین است که با عمل به نور ولایت، باعث میشن که این اندیشه شیوع پیدا کنه! شایع بشه! گسترش پیدا کنه!
عرب میگه «شَاعَ‏ الشي‏ء شُيُوعاً: إذا تحصّل التوسّع فيه»
+ «سری – سرأت الجرادة : ألقَتْ بيضَها – الأَمْراضُ‏ السَّارية»: نور ولایت، فرایندی است مسری!
همون 1+1 است!
همون صلی است، ارث است ، ذکو است،
+ فیلم‌های مستند آتش‌سوزی‌های بزرگ مثل آتش سوزی کالیفرنیا!
چنان آتش در حال گسترش است که نمیشه جلوی اونو گرفت!

+ «شعل – أشعلت النار في الحطب»
+ مفهوم «همانند سازی»
شعله‌های آتش، همانند خود می‌سازند!
آتش سوزی بسط و گسترش می‌یابد، بطوریکه تلاش ماموران آتش‌نشانی فایده‌ای ندارد.

[سَهْمٌ شَائِعٌ]:
این توضیح برای آشنایی با فرایند نور ولایت زیباست:
«شَاعَ‏ اللَّبَنُ فِى الْمَاءِ إذَا تَفَرَّقَ و امْتَزَجَ بِهِ
و مِنْهُ قِيلَ سَهْمٌ شَائِعٌ‏ كَأَنَّهُ مُمْتَزِجٌ لِعَدَمِ تَمَيُّزِهِ»
شنیدی میگن فلان سند ملک یا زمین، مشاع است؟!
یعنی مثلا چند تا خواهر و برادر، ورثه هستند که در این ملک، سهم دارند و معلوم نیست کدوم قسمت مال کیه «مُشَاع‏ فيها: أي ليس بمقسوم و لا معزول»
میخوایم بگیم باید با تولید عمل صالح با نور آیاتی و رسلی، قاطی بشی و خوشه رو به خرمن قاطی کنی و در این خرمن بی انتهای نور سهیم بشی و خودتو با اونها قاطی کنی و بشی منا اهل البیت ع و از این سهم مشاع، چیزی گیرت بیاد «سَهْمٌ شَائِعٌ»!
«شَاعَ‏ اللَّبَنُ فِى الْمَاءِ»: مثل شیری که با آب امتزاج داده میشه باید با آیت و تقدیری که برای تو در نظر گرفتند، خوب قاطی بشی و مَچ بشی تا نور جوف این نار رو  ببینی، ان شاء الله تعالی!
اگه واقعا اینجوری باشی، بهت میگن شیعه!
کسی که از تقدیراتش فرار میکنه و تکذیب میکنه و نمیخواد قبول کنه که این آیات داره از عیب او خبر میده، او هرگز تابع و شیعه نخواهد بود.
انگاری ما با آیات، منافع مشترک داریم! سهم مشترک داریم! یه جورایی به هم مربوطیم!
نباید از این واقعیت فرار کنیم!
حوادث آثار عیب ماست، یعنی تقدیرات برای اصلاح عیب ما، حکیمانه مقدر شده!
سهم مشاع مطلب زیبایی است که اهل یقین را بهتر و بیشتر با فرایند نور ولایت آشنا میکند، بطوریکه نور ولایت با واژه شیع و شیعه، این معنا رو داره که: نمیشه از تقدیرات و آیات محکمی که خدای مهربان برای درناژ عیب حسدت مقدر کرده، فرار کنی، بلکه باید تقدیراتت رو باور داشته باشی و باهاش مچ بشی و باضافۀ آیاتت بشی، که میشه همان مفهوم هزار واژه مترادف نور الولایة.

[شیعة – جفت]:
«فَلِذَلِكَ سُمِّيَتْ شِيعَةً»
وقتی که سفلی به علیا ملحق «جفت» می‌شود!
«الْتَحَقَتِ السُّفْلَى بِالْعُليَا»:
«جفت – قرین»

أَلَا إِنَّا خُلِقْنَا أَنْوَاراً وَ خُلِقَتْ شِيعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ ذَلِكَ النُّورِ فَلِذَلِكَ سُمِّيَتْ شِيعَةً

امام صادق علیه السلام:
عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ:
قُلْتُ لِمَوْلَانَا الصَّادِقِ ع
مَا كُنْتُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ
قَالَ
كُنَّا أَنْوَاراً نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى وَ نُقَدِّسُهُ حَتَّى خَلَقَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ
فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبِّحُوا
فَقَالَتْ أَيْ رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا
فَقَالَ لَنَا سَبِّحُوا
فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ بِتَسْبِيحِنَا
أَلَا إِنَّا خُلِقْنَا أَنْوَاراً وَ خُلِقَتْ شِيعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ ذَلِكَ النُّورِ
فَلِذَلِكَ سُمِّيَتْ شِيعَةً
فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ الْتَحَقَتِ السُّفْلَى بِالْعُليَا
ثُمَّ قَرَّبَ مَا بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ.
مفضل گفت:
به مولايمان حضرت صادق عليه السّلام گفتم:
شما قبل از خلقت آسمان‌ها و زمين چه بوديد؟
فرمود:
ما انوارى بوديم كه تسبيح مى‌كرديم و تقديس مى‌نموديم،
تا خداوند ملائكه را آفريد.
به آن‌ها فرمود:
تسبيح كنيد.
گفتند خدايا ما نميدانيم.
به ما فرمود تسبيح كنيد.
ما تسبيح نموديم، ملائكه از تسبيح ما تسبيح نمودند.
ما نور آفريده شديم و شيعيان ما از شعاع اين نور خلق شده‌اند.
بهمين جهت شيعه نام گرفته‌اند.
روز قيامت، پائين به بالا ملحق مى‌شود.
بعد دو انگشت خود را (بعنوان تشبيه) بهم نزديك كرد.

+ مفهوم «آشکار»
«شَيع: آشكار شدن»
«شَاعَ‏ الشي‏ء: ظهر»
شیعه واقعی کسی است که وقتی بین تمنا و تقدیر قرار میگیره، تمنا رو فدای تقدیر میکنه و آثار عمل به نور ولایت را آشکار «شیع» می‌کند.

میگن فلان بیماری «شایع» شده!
شیوع پیدا کرده! ظاهر و آشکار و همه‌گیر شده.
در واقع باید همه با یادآوری معالم ربانی و عمل به این اندیشه صحیح آل محمد ع، که منتهی به نور آرامش قلوب می‌شود، این نور را شیوع دهند.
به این میگن شیعه واقعی یعنی همان مطلب زیبای «افشاء السلام فی العالم».
مفهوم واژه «صلی» و «ولی» و … همه مفاهیم واژگانی که نامهای زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست، در این واژه نیز صدق می‌کند.

دیدی وقتی آتیش بخاری هیزمی رو داری برپا می‌کنی، وقتی هیزم آتش گرفته میره که تموم بشه و خاموش بشه، دوباره هیزم جدید روی آتیش قبلی میذاری تا آتش شعله‌ور بشه و زبانه بکشه.
این معنا و مفهوم «شیعت النار فی الحطب» است.
یعنی در هر زمان اهل حسادت تمام تلاش خود را در جهت خاموش کردن این نور انجام می‌دهند «صدّ سبیل»، اما همیشه عده‌ای هستند که با استعمال معالم ربانی کانه هیزم به این آتش اضافه میکنند و در واقع به آتش استمرار داده و آتش را مشایعت میکنند لذا شیعه واقعی هستند که این اندیشه را شعله‌ور و آشکار و ظاهر می‌نمایند و اجازه نمی‌دهند آتش نورانی و گرم اندیشه آل محمد ع به خاموشی گراید.
+ «و شهد شاهد من اهلها»
عده‌ای در هر زمان وجود دارند که با شهادت به اینکه تنها با یادآوری معالم ربانی میشه آرامش تولید نمود، موید صحت اندیشه صاحبان نور با رفتار خودشان در دل شرایط هستند.
این مفهوم زبیایی است از واژه شیع:
«كلّ شي‏ء يكون به تمام الشي‏ء او زيادته فهو شياع له»
+ «موافقت – همراهی»

شِيعَتُنَا مَنْ شَيَّعَنَا

إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ اقْتَدَى بِأَعْمَالِنَا.

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم:
إنَّ شِيعَتَنا مَن شَيَّعَنا و اتَّبَعَ آثارَنا و اقتَدى بِأعمالِنا.
شيعه ما كسى است كه از ما پيروى كند و پا جاى پاى ما بگذارد و به كردار ما اقتدا نمايد.

شیعه:
نسب – عزو – مافوق – رابطه
قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ … يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ شِيعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
فَأَبْصِرْهُمْ
[این شیعیان واقعی را بشناس]
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ‏
آلُ مُحَمَّدٍ وَ أَشْيَاعُهُمْ … أَنَّهُمْ أَقْرَبُ خَلْقِكَ إِلَيْكَ
[الشیعه – الرَّافِضَةُ]

(58) أَخْبَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ بِمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلُ مَوَدَّتِهِمْ وَ شِيعَتُهُمْ‏ مِنْهُمْ فِي أَيَّامِهِمْ وَ مُلْكِهِمْ.
(62) قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ-: مَا خَرَجَ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ يَنْعَشَ حَقّاً إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيَّةُ، وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِي مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا.
(15) وَ مُشَيِّعِي‏ الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ
(6) اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ‏ عَلَى مَعْصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تُشْمِتْهُ بِنَا بَعْدَ تَرْكِنَا إِيَّاهُ لَكَ، وَ رَغْبَتِنَا عَنْهُ إِلَيْكَ.
 (10) اللَّهُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ، وَ مَنْ رَضِيَ بِفِعَالِهِمْ وَ أَشْيَاعَهُمْ‏ وَ أَتْبَاعَهُمْ.

اخذ شیعة: « فَعَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ اتَّخَذَ شِيعَةً»:
اخذ بیت
+ «وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي‏ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ»

داستان تکراری پیروان دجّال (شِيعَةُ الدَّجَّالِ!)
اهل حسادتی که با آل محمد ع به جنگ می‌پردازند،
و فتنه بپا کرده و  تهمت می‌زنند!
«وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل‏»

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
مَنْ قَاتَلَنِي فِي الْأُولَى
وَ قَاتَلَ أَهْلَ بَيْتِي فِي الثَّانِيَةِ
فَأُولَئِكَ شِيعَةُ الدَّجَّالِ
.
هركس بار نخست با من بجنگد و بار دوم با خاندانم،
او از پيروان دجّال است.

اهل تشیّع، اهل نور الولایة!
قلب سلیمی دارند که قبض و بسط نورشونو می‌فهمند!
معرفة الامام بالنورانیة!

[سورة الصافات (۳۷): الآيات ۸۳ الى ۱۰۰]
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ (۸۳)
و بى‌‏گمان، ابراهيم از پيروان اوست.
إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (۸۴)
آنگاه كه با دلى پاك به [پيشگاهِ‏] پروردگارش آمد.

کی میتونه مدعی بشه که شیعه است؟!

امام رضا علیه السلام:
عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: 
لَمَّا جَعَلَ اَلْمَأْمُونُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلاَيَةَ اَلْعَهْدِ
دَخَلَ عَلَيْهِ آذِنُهُ فَقَالَ
إِنَّ قَوْماً بِالْبَابِ يَسْتَأْذِنُونَ عَلَيْكَ يَقُولُونَ
نَحْنُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
فَقَالَ أَنَا مَشْغُولٌ فَاصْرِفْهُمْ
فَصَرَفَهُمْ إِلَى أَنْ جَاءُوا هَكَذَا يَقُولُونَ وَ يَصْرِفُهُمْ شَهْرَيْنِ
ثُمَّ أَيِسُوا مِنَ اَلْوُصُولِ فَقَالُوا
قُلْ لِمَوْلاَنَا إِنَّا شِيعَةُ أَبِيكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ 
قَدْ شَمِتَ بِنَا أَعْدَاؤُنَا فِي حِجَابِكَ لَنَا وَ نَحْنُ نَنْصَرِفُ عَنْ هَذِهِ اَلْكَرَّةِ وَ نَهْرُبُ مِنْ بِلاَدِنَا خَجَلاً وَ أَنَفَةً مِمَّا لَحِقَنَا وَ عَجْزاً عَنِ اِحْتِمَالِ مَضَضِ مَا يَلْحَقُنَا مِنْ أَعْدَائِنَا
فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ 
اِئْذَنْ لَهُمْ لِيَدْخُلُوا
فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ
فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يَأْذَنْ لَهُمْ بِالْجُلُوسِ
فَبَقُوا قِيَاماً فَقَالُوا
يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ مَا هَذَا اَلْجَفَاءُ اَلْعَظِيمُ وَ اَلاِسْتِخْفَافُ بَعْدَ هَذَا اَلْحِجَابِ اَلصَّعْبِ؟
أَيُّ بَاقِيَةٍ تَبْقَى مِنَّا بَعْدَ هَذَا
فَقَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ 
اِقْرَءُوا 
وَ مٰا أَصٰابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمٰا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ
وَ اَللَّهِ مَا اِقْتَدَيْتُ إِلاَّ بِرَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ بَعْدَهُ مِنْ آبَائِيَ اَلطَّاهِرِينَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ عُتُوّاً عَلَيْكُمْ فَاقْتَدَيْتُ بِهِمْ
قَالُوا لِمَا ذَا يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ؟
قَالَ
لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ
وَيْحَكُمْ إِنَّ شِيعَتَهُ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ
اَلَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ
وَ أَنْتُمْ فِي أَكْثَرِ أَعْمَالِكُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ
وَ تُقَصِّرُونَ فِي كَثِيرٍ مِنَ اَلْفَرَائِضِ
وَ تَتَهَاوَنُونَ بِعَظِيمِ حُقُوقِ إِخْوَانِكُمْ فِي اَللَّهِ
وَ تَتَّقُونَ حَيْثُ لاَ تَجِبُ اَلتَّقِيَّةُ
وَ تَتْرُكُونَ اَلتَّقِيَّةَ حَيْثُ لاَ بُدَّ مِنَ اَلتَّقِيَّةِ
لَوْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ مُوَالِيهِ وَ مُحِبُّوهُ وَ اَلْمُوَالُونَ لِأَوْلِيَائِهِ وَ اَلْمُعَادُونَ لِأَعْدَائِهِ لَمْ أُنْكِرْهُ مِنْ قَوْلِكُمْ
وَ لَكِنْ هَذِهِ مَرْتَبَةٌ شَرِيفَةٌ اِدَّعَيْتُمُوهَا إِنْ لَمْ تُصَدِّقُوا قَوْلَكُمْ بِفِعْلِكُمْ هَلَكْتُمْ
إِلاَّ أَنْ تَتَدَارَكَكُمْ رَحْمَةُ رَبِّكُمْ
قَالُوا
يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَإِذاً نَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ نَتُوبُ إِلَيْهِ مِنْ قَوْلِنَا
بَلْ نَقُولُ كَمَا عَلَّمَنَا مَوْلاَنَا نَحْنُ مُحِبُّوكُمْ وَ مُحِبُّو أَوْلِيَائِكُمْ وَ مُعَادُو أَعْدَائِكُمْ
قَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ
فَمَرْحَباً بِكُمْ إِخْوَانِي وَ أَهْلَ وُدِّي اِرْتَفِعُوا
فَمَا زَالَ يَرْفَعُهُمْ حَتَّى أَلْصَقَهُمْ بِنَفْسِهِ
ثُمَّ قَالَ لِحَاجِبِهِ
كَمْ مَرَّةً حَجَبْتَهُمْ؟
قَالَ سِتِّينَ مَرَّةً
قَالَ فَاخْتَلِفْ إِلَيْهِمْ سِتِّينَ مَرَّةً مُتَوَالِيَةً فَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ وَ أَقْرِئْهُمْ سَلاَمِي
فَقَدْ مَحَوْا مَا كَانَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِاسْتِغْفَارِهِمْ وَ تَوْبَتِهِمْ
وَ اِسْتَحَقُّوا اَلْكَرَامَةَ لِمَحَبَّتِهِمْ لَنَا وَ مُوَالاَتِهِمْ
وَ تَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ وَ أُمُورَ عِيَالاَتِهِمْ
فَأَوْسِعْهُمْ نَفَقَاتٍ وَ مَبَرَّاتٍ وَ صِلاَتٍ وَ دَفْعِ مَعَرَّاتٍ
.
از امام عسكرىّ‌ نقل است كه فرمود:
وقتى ولايتعهدى براى حضرت رضا عليه السّلام قرار گرفت، دربان او بر حضرت وارد شده و گفت:
گروهى پشت در ايستاده‌اند و اذن دخول خواسته و مى‌گويند:
ما از شيعيان علىّ‌ عليه السّلام هستيم!
حضرت فرمود:
من فعلاً مشغولم آنان را بازگردان.
و اين آمد و شدها و جواب منفى امام دو ماه بطول انجاميد،
تا جايى كه ديگر از رسيدن به او نااميد شده و به دربان گفتند:
به آقايمان بگو ما از شيعيان پدرت علىّ‌ عليه السّلام هستيم!
اين ماجرا موجب شماتت و سرزنش دشمنانمان بر ما شده، و ما اين بار بازگشته و از اين شرمندگى و شكستن غرورى كه بما رسيده، و عجز از احتمال دردى كه به سبب شماتت از ناحيۀ دشمنانمان به ما خواهد رسيد از شهر خود خواهيم گريخت.
حضرت رضا عليه السّلام به دربان خود فرمود:
اجازه بده داخل شوند، آنان وارد شده سلام كردند ولى آن حضرت نه جواب سلامشان را داد و نه اذن جلوس صادر كرد، و همان طور ايستادند.
همگى گفتند:
اى زادۀ رسول خدا، اين چه جفاى عظيم و استخفاف پس از آن حجاب سخت است!
ديگر چه جفائى مانده تا بر سر ما آيد؟!
حضرت رضا عليه السّلام فرمود:
اين آيه را بخوانيد:
«و هر مصيبتى كه به شما رسد به سبب كارهايى (خطا و گناهانى) است كه دستهايتان كرده و از [گناهان] در مى‌گذرد»،
بخدا سوگند كه من در اين كار تنها به خداوند و رسول او و أمير المؤمنين و پدران پاكم پس از او اقتدا كردم، آنان بر شما نكوهش كردند من نيز اقتدا نمودم.
گفتند: براى چه اى زادۀ رسول خدا؟!
فرمود:
براى اين ادّعا كه شما شيعۀ أمير المؤمنين هستيد!
واى بر شما!
شيعيان او حسن و حسين و سلمان و أبو ذرّ و مقداد و عمّار و محمّد بن أبى بكر بودند،
همانها كه ذرّه‌اى از دستورات او سرپيچى نكردند،
حال اينكه شما در بيشتر كردارتان با او مخالفيد،
و در بيشتر فرائض خود كوتاهى ورزيده
و بزرگى حقوق برادران خود را در بارۀ خدا خوار و بى‌مقدار مى‌داريد،
و آنجا كه نبايد تقيّه مى‌كنيد، و آنجا كه بايد؛ تقيّه نمى‌كنيد،
اگر شما در همان ابتداى كار مى‌گفتيد ما از موالى و محبّين اوئيم و از دوستداران اولياى او و دشمنان دشمنان او هستيم، من منكر اين قول شما نشده بودم،
و ليكن اين مقام و مرتبۀ شريفى بود كه شما مدّعى آن شده‌ايد،
اگر كردار شما گفتارتان را تصديق نكند به هلاكت افتيد،
مگر اينكه رحمت پروردگارتان آن را تلافى كند.
آنان گفتند:
اى زادۀ رسول خدا، ما همگى بدرگاه خدا استغفار كرده و از اين گفتۀ خود توبه مى‌كنيم،
بلكه مى‌گوييم-همان طور كه شما بما آموختيد-: ما محبّ‌ شما و اولياى شمائيم، و دشمنان دشمنان شما هستيم.
حضرت رضا عليه السّلام فرمود:
آفرين و مرحبا به شما برادران و محبّينم!
بيائيد بالا، و آنقدر آنان را به بالا خواند تا تك تكشان را در بغل گرفت،
سپس به دربان خود فرمود:
چند بار ايشان را مانع شدى‌؟
گفت: شصت بار.
فرمود: به همان تعداد نزد ايشان رفته و ضمن سلام؛ سلام مرا به ايشان برسان.
اكنون با اين استغفار و توبه همۀ گناهان خود را محو و پاك ساختند،
و به جهت محبّت و موالاتشان به ما مستحقّ‌ كرامت شده‌اند،
و از حال ايشان و امور نان‌خورانشان تفقّد كن؛
نفقات بسيار و احسان فراوان و هداياى بسيارى بديشان داده و زيانشان را جبران كن.

وَ اللَّهِ مَا مِنْ أَحَدٍ أَقْرَبَ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ شِيعَتِنَا
بخدا قسم هيچ كس بعد از ما به عرش خدا به قدر شيعيان ما نزديك نيست!
پس با اعمال صالح خودت، نورتو مشایعت کن!
الشّیعة، النّور الولایة!

امام صادق علیه السلام:
خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِي ذَاتَ يَوْمٍ
فَإِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَ الْمِنْبَرِ وَ الْقَبْرِ
فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ
أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ
فَأَعِينُونِي عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ
مَنِ ائْتَمَّ بِعَبْدٍ فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِهِ
وَ أَنْتُمْ شِيعَةُ آلِ مُحَمَّدٍ ص
وَ أَنْتُمْ شُرَطُ اللَّهِ
وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ
وَ أَنْتُمُ‏ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ‏ وَ السَّابِقُونَ الْآخِرُونَ فِي الدُّنْيَا
وَ السَّابِقُونَ فِي الْآخِرَةِ إِلَى الْجَنَّةِ
قَدْ ضَمِنَّا لَكُمُ الْجَنَّةَ بِضَمَانِ اللَّهِ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَهْلِ ‏بَيْتِهِ
أَنْتُمُ الطَّيِّبُونَ وَ نِسَاؤُكُمُ الطَّيِّبَاتُ
كُلُّ مُؤْمِنَةٍ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّيقٌ
من با پدرم روزى رفتيم بجانب مسجد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله
ديديم گروهى از اصحاب بين منبر و قبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نشسته‏‌اند
پدرم بر آنها سلام كرد
سپس فرمود
توجه داشته باشيد بخدا قسم من دوست دارم بوى شما و ارواحتان را
مرا كمك كنيد بر اين محبت با پارسائى و كوشش
هر كسى پيرو شخصى باشد بايد پيرو عمل او باشد
شما شيعه آل محمّد و پاسدار خدا و ياران خدا
و شما سبقت‌‏گيران از گذشتگان و سبقت‌گيران هستيد از آيندگان در دنيا
و سبقت گيران هستيد در آخرت بسوى بهشت
ما بهشت را براى شما تضمين كرده‏‌ايم از جانب خدا و پيامبر و اهل بيت آن جناب.
شما طيبين هستيد و زنان شما طيبانند
هر زن و مرد مؤمنى صديق است.

كَمْ مَرَّةً قَدْ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع لِقَنْبَرٍ
يَا قَنْبَرُ
أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اسْتَبْشِرْ
وَ اللَّهِ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هُوَ سَاخِطٌ عَلَى جَمِيعِ أُمَّتِهِ إِلَّا الشِّيعَةَ
وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ شَرَفاً وَ إِنَّ شَرَفَ الدِّينِ الشِّيعَةُ
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عُرْوَةً وَ إِنَّ عُرْوَةَ الدِّينِ الشِّيعَةُ
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ يَسْكُنُ فِيهِ الشِّيعَةُ
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ سَيِّداً وَ سَيِّدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّيعَةِ
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهْوَةً وَ شَهْوَةُ الدُّنْيَا سُكْنَى شِيعَتِنَا فِيهَا
وَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا اسْتَكْمَلَ أَهْلُ خِلَافِكُمْ طَيِّبَاتِ مَالِهِمْ
وَ مَا لَهُمْ‏ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍكُلُّ نَاصِبٍ وَ إِنْ تَعَبَّدَ مَنْسُوبٌ إِلَى هَذِهِ الْآيَةِ
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً تُسْقى‏ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ
وَ مَنْ دَعَا مِنْ مُخَالِفٍ لَكُمْ فَإِجَابَةُ دُعَائِهِ لَكُمْ
وَ مَنْ طَلَبَ مِنْكُمْ إِلَى اللَّهِ حَاجَةً فَلَهُ مِائَةٌ
وَ مَنْ سَأَلَ مَسْأَلَةً فَلَهُ مِائَةٌ
وَ مَنْ دَعَا بِدَعْوَةٍ فَلَهُ مِائَةٌ
وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً فَلَا يُحْصَى تَضَاعُفُهَا
وَ مَنْ أَسَاءَ مِنْكُمْ سَيِّئَةً فَمُحَمَّدٌ ص حَجِيجُهُ يَعْنِي يُحَاجُّ عَنْهُ مِنْ تَبِعَتِهَا
وَ اللَّهِ إِنَّ صَائِمَكُمْ لَيَرْعَى فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ تَدْعُو لَهُ الْمَلَائِكَةُ بِالْعَوْنِ حَتَّى يُفْطِرَ
وَ إِنَّ حَاجَّكُمْ وَ مُعْتَمِرَكُمْ لَخَاصُّ اللَّهِ
وَ إِنَّكُمْ جَمِيعاً لَأَهْلُ دَعْوَةِ اللَّهِ وَ أَهْلُ‏ إِجَابَتِهِ وَ أَهْلُ وَلَايَتِهِ
لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لَا حُزْنٌ
كُلُّكُمْ فِي الْجَنَّةِ
فَتَنَافَسُوا فِي فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ

وَ اللَّهِ مَا مِنْ أَحَدٍ أَقْرَبَ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ شِيعَتِنَا
مَا أَحْسَنَ صُنْعَ اللَّهِ إِلَيْكُمْ
چند مرتبه على عليه السّلام به قنبر فرمود:
اى قنبر بشارت بده و بگو آنها هم به ديگران بشارت دهند كه
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از دنيا رحلت فرمود،
در حالى كه بر تمام مردم غير از شيعيان خشمگين بود،
آگاه باشيد براى هر چيزى دستگيره‌اى است و دستگيرۀ دين شيعيانند،
و براى هر چيزى شرافتى هست و شرافت دين شيعيانند،
و براى هر چيزى آقايى هست و آقاى مجالس مجالس شيعيان است،
و براى هر چيزى لذتى هست و لذّت دنيا به زندگى شيعه در آن است،
بخدا قسم اگر شما در روى زمين نبوديد آيندگان شما نعمتها را كامل نمى‌نمودند،
و در آخرت بهره و نصيبى نداشتند،
هر كس مخالفت ما كند گرچه بسيار عبادت نمايد و جدّيت در افعال خير داشته باشد
مشمول اين آيه است
روز قيامت صورت گروهى ترسناك و ذليل باشد و همۀ كارشان رنج و مشقت، و پيوسته در آتش جهنم خواهند بود
و هر يك از مخالفين شما دعايى بكند، در حق شما مستجاب مى‌شود،
و هر يك از شما حاجتى را از خدا طلب نمايد صد برابر به او عنايت شود،
و هر يك از شما خواهشى كند صد برابر به او داده مى شود،
و هر يك از شما دعايى كند صد برابر اجابت شود،
و هر يك از شما كار نيكى انجام دهد خداى تعالى پاداشى به او دهد كه چندين برابر باشد و نتواند آن را حساب كند،
و هر يك از شما كار بدى انجام دهد محمد صلّى اللّٰه عليه و آله از عواقب آن دفاع كند،
بخدا قسم روزه‌گيرندۀ شما در باغهاى بهشت گردش مى‌كنند،
ملائك براى رستگاريشان دعا مى كنند تا زمانى كه افطار نمايند،
و حاجيان و عمره‌روندگان شما بندگان مخصوص خدايند،
و تمامى شما جزء دعوت شدگان خدا و اهل ولايت اوييد،
نه ترسى براى شما هست و نه محزون خواهيد شد،
تمامى شما در بهشت خواهيد بود پس براى ارتقاء درجه از هم پيشى گيريد،
بخدا قسم هيچ كس بعد از ما به عرش خدا به قدر شيعيان ما نزديك نيست،
چه نيكو معامله‌اى خداوند با آنان نمود.

وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنْ تُفْتَنُوا فَيَشْمَتَ بِكُمْ عَدُوُّكُمْ وَ يَعْلَمَ النَّاسُ ذَلِكَ لَسَلَّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَلَائِكَةُ قُبُلًا
بخدا قسم اگر نه اين بود كه فريفته ميشديد آنگاه دشمنان بر شما خورده ميگرفتند و مردم اين جريان را متوجه ميشدند، ملائكه به شما سلام ميكردند.

وَ قَدْ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع

يَخْرُجُ أَهْلُ وَلَايَتِنَا مِنْ قُبُورِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُشْرِقَةً وُجُوهُهُمْ قَرَّتْ أَعْيُنُهُمْ
قَدْ أُعْطُوا الْأَمَانَ
يَخَافُ النَّاسُ وَ لَا يَخَافُونَ
وَ يَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا يَحْزَنُونَ
وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْكُمْ يَقُومُ إِلَى صَلَاتِهِ إِلَّا وَ قَدِ اكْتَنَفَتْهُ الْمَلَائِكَةُ مِنْ خَلْفِهِ
يُصَلُّونَ عَلَيْهِ وَ يَدْعُونَ لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ صَلَاتِهِ
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوْهَراً وَ جَوْهَرُ وُلْدِ آدَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلَامُهُ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا.

وَ اللَّهِ لَوْلَاكُمْ‏ مَا زُخْرِفَتِ الْجَنَّةُ
وَ اللَّهِ لَوْلَاكُمْ مَا خُلِقَتِ الْحُورُ
وَ اللَّهِ لَوْلَاكُمْ مَا نَزَلَتْ قَطْرَةٌ
وَ اللَّهِ لَوْلَاكُمْ مَا نَبَتَتْ حَبَّةٌ
وَ اللَّهِ لَوْلَاكُمْ مَا قَرَّتْ عَيْنٌ
وَ اللَّهِ لَا لَلَّهُ أَشَدُّ حُبّاً لَكُمْ مِنِّي
فَأَعِينُونَا عَلَى ذَلِكَ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ
.
امير المؤمنين عليه السّلام فرموده
دوستان ما روز قيامت از قبرهايشان خارج ميشوند با صورت‏هاى درخشان و خوشحالى.
بخدا قسم هر كدام از شما كه براى نماز مى‌‏ايستد، ملائكه اطراف او را از پشت سر ميگيرند،
بر او درود ميفرستند و برايش دعا ميكنند تا از نماز فارغ شود.
بدانيد هر چيزى جوهر و حقيقتى دارد، گوهر گرانبهاى فرزندان آدم، ما و شيعيانمان هستيم.
بخدا قسم اگر شما نبوديد بهشت زينت نمي‌شد.
بخدا قسم اگر شما نبوديد، حوريه خلق نمي‌شد.
بخدا سوگند اگر شما نبوديد، قطره‌‏اى (باران) نازل نمي‌گشت.
بخدا قسم اگر شما نبوديد، دانه‏‌اى نمى‌روئيد.
بخدا سوگند اگر شما نبوديد، هيچ خوشحالى وجود نداشت.
بخدا قسم خداوند شما را بيشتر دوست ميدارد از دوست داشتن ما شما را
اينك ما را كمك كنيد بر اين موقعيت، با ورع و كوشش و عمل باطاعت خدا.

معرفة الامام بالنّورانیّة + معرفة الشّیعة بالنّورانیّة

+ «شیع – نور تشیّع!»

شناخت صاحبان نور با قلب سلیم، مثل شناخت امام علیه السلام با فهم نور ولایت است!
«
فَعَصَرَ ذَلِكَ النُّورَ عَصْرَةً فَخَرَجَ مِنْهُ شِيعَتُنَا»

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ
إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ نُورٍ
فَعَصَرَ ذَلِكَ النُّورَ عَصْرَةً فَخَرَجَ مِنْهُ شِيعَتُنَا
فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحُوا وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسُوا وَ هَلَّلْنَا فَهَلَّلُوا وَ مَجَّدْنَا فَمَجَّدُوا وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدُوا
ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ
فَمَكَثَتِ الْمَلَائِكَةُ مِائَةَ عَامٍ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً وَ لَا تَمْجِيداً
فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتْ شِيعَتُنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَسْبِيحِنَا
وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسَتْ شِيعَتُنَا فَقَدَّسَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَقْدِيسِنَا
وَ مَجَّدْنَا وَ مَجَّدَتْ شِيعَتُنَا فَمَجَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَمْجِيدِنَا
وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدَتْ شِيعَتُنَا فَوَحَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَوْحِيدِنَا
وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً مِنْ قَبْلِ تَسْبِيحِنَا وَ تَسْبِيحِ شِيعَتِنَا
فَنَحْنُ الْمُوَحِّدُونَ حِينَ لَا مُوَحِّدَ غَيْرُنَا
وَ حَقِيقٌ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى كَمَا اخْتَصَّنَا وَ اخْتَصَّ شِيعَتَنَا أَنْ يُنْزِلَنَا فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى اصْطَفَانَا وَ اصْطَفَى شِيعَتَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَكُونَ أَجْسَاماً
فَدَعَانَا وَ أَجَبْنَا فَغَفَرَ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَسْبِقَ أَنْ نَسْتَغْفِرَ اللَّهَ
.

مشتقات ریشۀ «شیع» در آیات قرآن:

قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ (65)
إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ (159)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في‏ شِيَعِ‏ الْأَوَّلينَ (10)
ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا (69)
إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ‏ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (19)
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي‏ نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ (4)
وَ دَخَلَ الْمَدينَةَ عَلى‏ حينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شيعَتِهِ‏ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذي مِنْ شيعَتِهِ‏ عَلَى الَّذي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبينٌ (15)
مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (32)
وَ حيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ‏ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا في‏ شَكٍّ مُريبٍ (54)
وَ إِنَّ مِنْ شيعَتِهِ‏ لَإِبْراهيمَ (83)
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ‏ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی