Straight & Beautiful Teeth!
«رتل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ثَغْرٌ مُرَتَّلٌ»
«رتل الثغر»
«ثَغْرٌ رَتَلٌ: آراستگى لب و دندان»
زیبا، منظّم، مرتّب و آراسته با نور ترتیل!
«و رتّل القرآن ترتیلا»
+ «نظم»
+ «حبب»
+ «ذلل- همقافیه با نور!»
شکاف بین دندانها که نخ دندان از آن رد میشود و دندانها روی هم سوار نیستند
«لا يركب بعضه على بعض»
و زشت نیست، بلکه زیباست.
کلام شمرده شمرده و زیبا بیان شده، همان مفهوم ترتیل کلام است.
«رَتَلٌ من السَّيَّارَاتِ: صف ماشينها كه در يك رديف حركت كنند، خوشگل و زیبا و مرتب، پشت سر هم»
«الرَّتِل: هر چيز خوب و منظم و با ترتيب»
«الثُّغْرَة- ج ثُغَر [ثغر]: رخنه يا شكاف»
+ مفهوم زیبای «آشکار»
+ «ظهر»
« آن را روشن و آشكار كن!»
رتل: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»
در مجمع گويد: ترتيل، بيان كردن است با تأنى و تدريج.
و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله نقل ميكند كه به ابن عباس فرمود:
قرآن را با ترتيل بخوان.
گفت ترتيل يعنى چه؟
فرمود آن را روشن و آشكار كن و آن را مانند خرماى خراب پراكنده نكن و همچون شعر تكه تكه منما، چون به عجائب آن رسيديد تأمل كنيد و دلها را تكان دهيد و نظرتان، فقط رسيدن به آخر سوره نباشد.
«رَتِلٌ و رَتَلَ: إذا كان مفلجا لا يركب بعضه على بعض. و حاصله التمهل في القراءة من غير عجلة»
کلام زیبا و سنجیده و با معنا و شمرده شمرده!
مثل دندانهای مرتب که منظم و زیبا کنار هم ردیف شده و برق میزند!
مثل خیابانی که ماشینها پشت سر هم و منظم و زیبا حرکت میکنند و اصلا شلوغی و زشتی در کار نیست!
نظامیها وقتی از جلو نظام میایستند خیلی منظم و مرتب بنظر میآیند و ترتیل در ایستادن دارند.
+ «زشت و زیبا»
واژههای قرآنی، با نظمی زیبا کنار هم چیده میشوند.
مثل «دندانهای ارتودنسی شده»!
«رجل رَتِلُ الاسنان: مردى كه دندانهاى سپيد و منظّمى دارد.»
درست مثل یه جواهرساز که نگینها را با فرمی خاص و زیبا کنار هم قرار میدهد و یک سرویس جواهر زیبایی میسازد.
این مفهوم و مثال برای واژه «رتل» باید در نظر گرفته شود «الرتل من كلّ شيء: الطيّب منه»
در واقع اهل نور یقین با یاد معالم ربانی در دل شرایط، انگاری یکییکی نگینهای زیبایی از اعمال صالح خلق میکنند و آنها را کنار هم میچینند تا در نهایت گردنبندی زیبا بوجود آورند و با افتخار بر گردن خود نمایند. و دستور هم همین است که: «رَتِّل».
مفهوم «زیبا» در این واژه مشهود است:
«حسن التنسيق و التنضيد – تَنَضَّدَتِ الأسنانُ: دندانها رديف و منظّم و زیبا شد!»
+ «نسق»
+ «نضد»
«رتل» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشۀ آنهاست که با این مثال ارتودنسی بخوبی نقش اصلاح و تربیت معالم ربانی و آیات را برای اهل یقین می توان بخوبی استنباط نمود.
آیات عرضه می شوند و شرایط اصلاح وضعیت دندان نادرست و کج و نابجا را ایجاد می کنند، حالا اهل یقین با استعمال معالم ربانی خود، این دندان را در وضعیت صحیح و بجای خود قرار میدهند و در ملکوت، زیباروی میشوند.
«و رتّلت القرآن ترتيلا: تمهّلت في القراءة و لم أعجل»
آیات که عرضه میشن عجله نکن و دستپاچه نباش و با حوصله و با یاد معالم ربانی، اندیشه زیبای اونها رو بکار ببند و تولید نور عمل صالح کن و دونه دونه اعمال صالح رو خوب کنار هم بچین تا اون پازل درجاتی خودتو که در عالم ذر نمرهاش رو آوردی، جور کنی و به درجه خودت برسی، البته با توفیق آل محمد ع.
«استطاعت فهم قبض و بسط نور قلب»:
نمیشه یهو وصل به نور خورشید بشی! میسوزی! راهش اینه و خدا این روشو گذاشته که مثل دفتر نقاشیهایی که باید نقاطی رو بهم وصل کنی تا آخرش شکل مورد نظر رو متوجه بشی؟!
اینجا هم روش نقطهای است و علم، بصورت نقطهای و مثل برقی «وَ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَ يُوحَى فِي كُلِّ حَادِثَةٍ» سر و کلهاش یهویی پیدا میشه.
خدا زرنگه، یهو هر چی تو جیبش داره نمیده بهت که بعدش بذاری بری! برای اینکه تو رو پیش خودش نگه داره، نمنم میذاره تو کاسهات «كَذلِكَ مُتَفَرِّقاً لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ»!
و این همون روش «ترتیل» است که مورد تایید است نه روش عجله که مردود است.
«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً (32)
و كسانى كه كافر شدند، گفتند: «چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟»
اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم،
و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم.
«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ»:
حالا زیبا شد که چرا «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» بعد از «وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ» اومده! در هر عرضه آیتی، یک نقطه نورانی به نقاط قبلی که بهت عنایت شده، اضافه میشه تا آخر سر بتونی نقاشی خودتو کامل کنی.
فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً (114)
پس بلندمرتبه است خدا، فرمانرواى بر حق، و در [خواندن] قرآن، پيش از آنكه وحى آن بر تو پايان يابد، شتاب مكن، و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بيفزاى.»
« اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا حَلَاوَةً فِي تِلَاوَتِهِ وَ نَشَاطاً فِي قِيَامِهِ
وَ وَجِلًا فِي تَرْتِيلِهِ وَ قُوَّةً فِي اسْتِعْمَالِهِ فِي آنَاءِ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافِ النَّهَارِ »
[تلاوت آیات – ترتیل آیات – تدبر آیات]:
+ «تلو»
+ «دبر»
« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ع
فِي قَوْلِهِ تَعَالَى
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ
قَالَ يُرَتِّلُونَ آيَاتِهِ وَ يَتَفَهَّمُونَ مَعَانِيَهُ وَ يَعْمَلُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ يَخْشَوْنَ عَذَابَهُ وَ يَتَمَثَّلُونَ قِصَصَهُ وَ يَعْتَبِرُونَ أَمْثَالَهُ وَ يَأْتُونَ أَوَامِرَهُ وَ يَجْتَنِبُونَ نَوَاهِيَهُ
مَا هُوَ وَ اللَّهِ بِحِفْظِ آيَاتِهِ وَ سَرْدِ حُرُوفِهِ وَ تِلَاوَةِ سُوَرِهِ وَ دَرْسِ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ
وَ إِنَّمَا هُوَ تَدَبُّرُ آيَاتِهِ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ
وَ قَالَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَتِ الْمَعْرِفَةُ وَ بَقِيَتِ الْجَهَالَةُ مَا أَرَى إِلَّا مُتْرَفاً صَاحِبَ دُنْيَا لَهَا يَغْضَبُ وَ بِهَا يَرْضَى وَ لَهَا يَسْخَطُ وَ عَلَيْهَا يُقَاتِلُ ذَهَبَ الصَّالِحُونَ أَسْلَافاً وَ بَقِيَتْ خُشَارَةٌ كَخُشَارَةِ الشَّعِيرِ وَ حَشَفِ التَّمْرِ.
قِيلَ:
«إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالْقُرْآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إِنْ كَانَ لَا يَقْرَؤُهُ
وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَ إِنْ قَرَأَه.»
امام حسن عليه السّلام:
مَا بَقِيَ فِي اَلدُّنْيَا بَقِيَّةٌ غَيْرُ هَذَا اَلْقُرْآنِ
فَاتَّخِذُوهُ إِمَاماً يَدُلَّكُمْ عَلَى هُدَاكُمْ
وَ إِنَّ أَحَقَّ اَلنَّاسِ بِالْقُرْآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إِنْ لَمْ يَحْفَظْهُ
وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ يَقْرَؤُهُ.
باقى نمانده در دنيا از كتب آسمانى جز قرآن
پس او را پيشواى خود قرار دهيد زيرا فقط قرآن است كه شما را براه راست هدايت ميكند،
و بهترين مردم كسى است كه باحكام قرآن عمل نمايد اگر چه آياتش را حفظ نكند و بخاطر نسپارد،
و بدترين مردم كسى است كه عمل بآن ننمايد اگر چه آياتش را بخواند و حفظ نمايد.
[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۳۱ الى ۴۰]
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفى بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً (۳۱)
و اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم، و همين بس كه پروردگارت راهبر و ياور توست.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً (۳۲)
و كسانى كه كافر شدند، گفتند: «چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟» اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم، و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم.
وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً (۳۳)
و براى تو مَثَلى نياوردند، مگر آنكه [ما] حق را با نيكوترين بيان براى تو آورديم.
الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلى وُجُوهِهِمْ إِلى جَهَنَّمَ أُوْلئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ سَبِيلاً (۳۴)
كسانى كه – به رو درافتاده – به سوى جهنم رانده مىشوند، آنان بدترين جاى و گمترين راه را دارند.
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزِيراً (۳۵)
و به يقين [ما] به موسى كتاب [آسمانى] عطا كرديم، و برادرش هارون را همراه او دستيار[ش] گردانيديم.
فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً (۳۶)
پس گفتيم: «هر دو به سوى قومى كه نشانههاى ما را به دروغ گرفتند برويد.» پس [ما] آنان را به سختى هلاك نموديم.
وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً (۳۷)
و قوم نوح را آنگاه كه پيامبران [خدا] را تكذيب كردند غرقشان ساختيم، و آنان را براى [همه] مردم عبرتى گردانيديم و براى ستمكاران عذابى پردرد آماده كردهايم.
وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذلِكَ كَثِيراً (۳۸)
و [نيز] عاديان و ثموديان و اصحابِ رَسّ و نسلهاىِ بسيارى ميان اين [جماعتها] را [هلاك كرديم].
وَ كُلاًّ ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلاًّ تَبَّرْنا تَتْبِيراً (۳۹)
و براى همه آنان مَثَلها زديم و همه را زير و زبر كرديم.
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً (۴۰)
و قطعاً بر شهرى كه باران بلا بر آن بارانده شد گذشتهاند؛ مگر آن را نديدهاند؟ [چرا،] ولى اميد به زندهشدن ندارند.
[سورة المزمل (۷۳): الآيات ۱ الى ۱۰]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (۱)
اى جامه به خويشتن فروپيچيده،
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً (۲)
به پا خيز شب را مگر اندكى،
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً (۳)
نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً (۴)
يا بر آن [نصف] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً (۵)
در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم.
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً (۶)
قطعاً برخاستن شب، رنجش بيشتر و گفتار [در آن هنگام] راستينتر است.
إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً (۷)
[و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است.
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً (۸)
و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً (۹)
[اوست] پروردگار خاور و باختر، خدايى جز او نيست، پس او را كارساز خويش اختيار كن.
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً (۱۰)
و بر آنچه مىگويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش فاصله بگير.