The light constantly pursuing you!
Constantly pursuing perfection!
«دئب» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الدَّأْبُ: العادة و الشأن»
«دَأَبَ في العمل: إذا جد و تعب»
«الدَّائِب: كوشا و زحمتكش»
«يَا دَائِبُ»:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ … يَا دَائِبُ»
نور کوشا و زحمتکش! نور دائب!
نورتو دائما دنبال کن! نور دائب!
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ
وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ
+ «نشانههای متقاعدکنندۀ نورانی! آیَتَین!»
روز و شب! نور و ظلمت! قبض و بسط
«دأب»:
«الدَّأْبُ: العادة و الشأن»
«دَأَبَ في العمل: إذا جد و تعب»
«الدَّائِب: كوشا و زحمتكش»
[توضیح واژه دأب]:
اهل شک حسود، خودشونو در راه گناه هلاک میکنن!
اهل نور یقین هم خودشونو در راه نور ولایت باید هلاک کنن!
این میشه دأب اونها!
دأب، یعنی تلاش و کوشش بیوقفه برای هدفی که مدّ نظر است!
«ویژگی – خصیصه – خصلت – فرم – مدل – سبک – تیپ – شان»
يَا دَائِبُ:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ … يَا دَائِبُ»
+ «عمل صالح»
«الدَّائِب» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
اهل نور یقین از نظر آل محمد ع زمانی کوشا و زحمتکش هستند که با استعمال اندیشه صاحبان نور در دل شرایط، مدام درناژ حسادت نموده و تولید نور عمل صالح نمایند و برای خود و دیگران آرامش و دلخوشی ایجاد کنند.
+ «کلب»
+ «کبت»:
اگه میخوای دشمنان آل محمد ع خوار و ذلیل بشن، باید با یاد معالم ربانی مدام زحمت بکشی و کار کنی « بِدُءوبِنَا »، تا ثمره این عمل صالح ایجاد فرج و آرامش برای خودت و دیگران باشه و دأب تو باید همیشه استعمال اندیشه نورانی باشه، لذا در صحیفه سجادیه عبارت «بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ» آمده! اینجوری خدا هم دشمنان اهل نور رو خوارشون میکنه «اللَّهُمَّ اكْبِتْهُ» ان شاء الله تعالی.
«اللَّهُمَّ … اكْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ»
صحیفۀ سجادیه:
«اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ،
وَ اكْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِي مَحَبَّتِكَ،
وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ سِتْراً لَا يَهْتِكُهُ،
وَ رَدْماً مُصْمِتاً لَا يَفْتُقُهُ»
خدایا! به عبادت و بندگی ما، او را از عرصهگاه زندگیمان طرد کن و بِران؛
و به سبب جدّیت و تلاشمان در راه محبّتت، او را ذلیل و خوار گردان؛
و بین ما و او پردهای قرار ده که آن را ندرد؛
و حجابی ضخیم برقرار کن که آن را نشکافد.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ
«وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ» + «قبض و بسط»:
اشاره به کوشش و تلاش و زحمت اهل نور یقین با یاد معالم ربانی در دل شرایط امتحانات زندگی و فهم نور علم الهام شده به قلب سلیم آنها، با فهم قبض و بسط نور قلبی، دارد، یعنی شب و روز مدام دارن زحمت میکشن تا آیات رو برای اصلاح و تربیت همه عرضه کنن تا شرایط عمل به نور ولایت ایجاد بشه.
«دائِبَيْنِ : شمس دائِبة – قمردائِب»
هر دو دارن تلاش می کنن تا شرایط عمل به نور ولایت برای اهل نور یقین و اهل شک حسود ایجاد بشه تا معلوم بشه کی اهل عمله و کی فقط حرفشو میزنه.
«تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً»:
اینکه «تَزْرَعُونَ … دَأَباً» یعنی با فهم نور و ظلمت قلب «دَأَباً»، باید «تَزْرَعُونَ» اعمال صالح تولید نمود!
+ «زرع»
کفر و تکذیب آیات و صاحبان نور، «دأب» اهل حسادت همه اقوام،
در هر زمان بوده و هست و خواهد بود:
«كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ … مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذينَ مِنْ بَعْدِهِمْ »
ماموریت صاحبان نور، آموزش روش زایل نمودن و از بین بردن این دأب مذموم حسدآلود، به مخاطبین خود است.
اللغة:
الدأب العادة و الطريقة (عادت و روش)
يقال ما زال ذلك دأبه و دينه و ديدنه
الدأب إدامة الفعل
دأب يدأب في كذا إذا دام عليه
و هو دائب بفعل كذا أي يجزي فيه على عادة.
مشتقات ریشۀ «دئب» در آیات قرآن:
[سورة يوسف (۱۲): الآيات ۴۳ الى ۴۹]
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)
[سورة إبراهيم (۱۴): الآيات ۳۱ الى ۳۴]
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33)
[سورة آلعمران (۳): آية ۱۱]
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَديدُ الْعِقابِ (11)
[سورة الأنفال (۸): الآيات ۵۲ الى ۵۴]
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَديدُ الْعِقابِ (52)
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ كُلٌّ كانُوا ظالِمينَ (54)
[سورة غافر (۴۰): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُريدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ (31)