دکتر محمد شعبانی راد

واژه‌های نورانیِ تودرتو! وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ!

Nested luminous words!

«حبک» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«يقال للشعر الجعد حبك، موهاى فرفرى و مجعّد»
سوگند به واژه‌های نورانی تودرتو!
«nest»: آشیانه‌ی پرنده!
+ فیلم زیبای پرنده‌‌ی جولا که لانه‌اش را می‌بافد!
+ «وصد – نور بافنده!»
«وَصَدَ النَسَّاجُ بَعْضَ الخَيْطِ في بَعْضٍ‏ وَصْداً»
«وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصيد»
با فرهنگ لغات نورانی، لانه‌ای زیبا و محکم برای خود بسازیم!
[∞ =1+1]
+ «اوی»: کلبه‌ی آسمانی!
+ «کهف»
+ «ستر»

«بعير محبوك القرا، أي قويّة، محکمة»:
شتر قوی که غذا را دوباره و چند باره بشدت نشخوار می‌کند!
نشخوار علمی!
+ «بقر» + «ثور»
«كلُّ شي‏ء أَحْكَمْتَه و أَحْسَنْتَ عَمَلَه فقد احْتَبَكْتَه‏.»
«حَبَكَ‏ الثوبَ: إذا أجاد نسجه» + «کنز اللحم»
«احْتَبَكَ‏ بِالإزَار: شدّ الازار، بند شلوار را محكم بست.»
«الحُبْكَة: كمربند» + «وثق»: «التَّحْبِيكُ‏: التوثيق»
«أَحْبَكَ‏هُ: آن كار را استوار كرد و نيكو انجام داد.»
«المَحْبُوك‏: محكم و استوار.»
«يصنع طائر الحبّاك عشه بإتقان،
پرنده بافنده، لانه‌اش را محکم می‌بافد.»
+ «حصن»
شنیدی میگن: «خوب محکم‌کاری کن! کار از محکم‌کاری عیب نمیکنه!»
کسی که دیسک کمرشو عمل کرده، بدون بستن کمربند، دست به سیاه و سفید نمیزنه!
اهل نور، بدون درک اوامر و نواهی نورانی خدای خودشون،
که همانا فهم قبض و بسط نور قلبشونه،
به هیچ کاری دست نمیزنن و بی‌اجازه، اقدام نمیکنن!
بدون اذن و تکلیف، خودشونو به تکلّف نمیندازن!
به این میگن حبک!
یعنی با فهم امر الله نورانی خود، کاراشونو محکم‌کاری میکنن!
مثل این پرنده دانا که در ساخت آشیانه مشبک خودش، خوب محکم کاری میکنه!
از قلبت، با تکرار علوم نورانی (نشخوار علمی «review»)، بیت زیبا و محکمی بساز،
بطوریکه در هیچ طوفان حوادث و متشابهاتی، دچار لغزش و اشتباه نشی!
اهل نور، اهل مطالعه‌ی بی‌پایان هستند و از مرور کردن بحث‌های علمی خسته نمی‌شوند.
در عمل هم از دست‌اندازها و موانع و چالشهای زندگی خسته نمی شوند
و از تقدیراتی که برای اصلاح عیب حسد آنها طراحی شده، استقبال می‌کنند.
و روز به روز، باتجربه و باتجربه‌تر میشن!

جولایی!

هنر بافت جولایی: «نساجی سنتی»
«جولایی» هنر چند هزار ساله مردم مناطق کردنشین ایران با آوازه‌ای جهانی است.
در زبان کردی «جولا» به معنای تحرک و جنب‌وجوش است و نام این کارگاه نساجی را به دلیل جنب‌وجوش زیاد بافنده در هنگام بافت بر آن نهاده‌اند.
«چادرشب بافی، جاجیم، شمدبافی، ماشته و موج‌بافی با نقوش متفاوت»

+ «صدی – نور میدونه چکار داره میکنه!»

طائر الحبّاك النساج
مرغ جولا (نساج، بافنده)

Weavers Bird (Ploceidae)

الحباك: عصفور النساج

وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ

[سورة الذاريات (۵۱): الآيات ۱ الى ۱۴]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً (۱)
سوگند به بادهاى ذره‌‏افشان،
فَالْحامِلاتِ وِقْراً (۲)
و ابرهاى گرانبار،
فَالْجارِياتِ يُسْراً (۳)
و سَبُك سيران،
فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً (۴)
و تقسيم‌‏كنندگان كار[ها]،
إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ (۵)
كه آنچه وعده داده شده‏‌ايد راست است،
وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ (۶)
و [روز] پاداش واقعيّت دارد.
وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ (۷)
سوگند به آسمان مشبّك،
إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ (۸)
كه شما [درباره قرآن‏] در سخنى گوناگونيد.
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ (۹)
[بگوى‏] تا هر كه از آن برگشته، برگشته باشد.
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ (۱۰)
مرگ بر دروغپردازان!
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ (۱۱)
همانان كه در ورطه نادانى بى‌‏خبرند.
يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ (۱۲)
پرسند: «روز پاداش كى است؟»
يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ (۱۳)
همان روز كه آنان بر آتش، عقوبت [و آزموده‏] شوند.
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (۱۴)
عذابِ [موعودِ] خود را بچشيد، اين است همان [بلايى‏] كه با شتاب خواستار آن بوديد.

علاقه‌مندان ادامه‌ی آیات این سوره‌ی زیبا را مطالعه کنند.
[سورة الذاريات (۵۱): الآيات ۱۵ الى ۶۰]

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی