Our speech is our deed!
کدام گفتار بهتر از رفتار خوب است؟!
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ … عَمِلَ صالِحاً؟!
کدام گفتار بهتر از رفتار خوب است؟!
«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ … عَمِلَ صالِحاً»
«قول و عمل – گفتار و رفتار»
از نور ولایت بهتر مگه داریم؟!
نور ولایت، همان «خلقا جدیدا» است
که همزمان هم گفتار خداست و هم رفتار خداست، درون ملکوت قلب ما.
«وَ إِنَّمَا كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ
أَنْشَأَهُ وَ مَثَّلَهُ
لَمْ يَكُنْ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ كَائِناً»
معرفت به این کلام الله میشه معرفة الامام بالنورانیة!
انگاری با خلق نور ولایت که ما اونو بصورت قبض و بسط نور قلبمون حس و مشاهده می کنیم
داریم گفتار خدا رو که همون رفتار اوست، درون قلبمون درک میکنیم و از این بالاتر کلامی نداریم که به قلب، رنگ خدایی میده «صِبْغَةَ اللَّهِ» و اون حس خوبی که همه دنبالش میگردن، همینه، و نور ولایت، فرایند گمشده همه انسانهاست.
همه باید از معنای واژه «عبد- تعبید الطریق» اینجوری بهرهمند بشوند که وقتی از قلبشون یک مسیر دسترسی به سمت نور آرامش الهی باز شد اینجوری شاهد ورود و نزول این نور آسمانی از بالا به درون خانه قلب خودشون میشن «سورة انزلناها و فرضناها» و این همون فرایند 1+1 است و این همون فرمول زندگی است و این همون فهم و معرفت نور علمی صاحبان نور در ملکوت قلب است.
اما متاسفانه اهل حسادت همچنان بدنبال استعمال حسد خویش هستند در حالیکه به سبب صاحبان نور، دانستند که نور ولایت چقدر مهم و با ارزش و حیاتی است، اما این عیب بدخیم حسد، توی قلب اونها باعث شد که همچنان در جهل تاریکی حسادت بمانند «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ».
پاداش کسانی که با عمل به نور ولایت، تولید عمل صالح میکنند و با رفتارشون به دیگران میگن که راه درست یعنی عمل به نور ولایت ، نزد عالم بالا محفوظ است.
امام على عليه السلام:
يُخبِرُ لا بِلِسانٍ و لَهَواتٍ،
خبر مى دهد، اما نه به وسيله زبان و زبانچه ها
و يَسمَعُ لا بِخُروقٍ و أدَواتٍ،
و مى شنود اما نه با سوراخهاى گوش و ابزارهاى شنيدن؛
يَقولُ و لا يَلفِظُ ، و يَحفَظُ و لا يَتَحَفَّظُ ···
سخن مى گويد اما نه با تلفظ كردن و از بَر مى كند اما نه با حافظه···
يَقولُ لِمَن أرادَ كَونَهُ: «كُنْ» فيَكونُ،
به هر چه اراده كند كه هستى يابد، مى گويد: «باش» و او هستى مى يابد،
لا بِصَوتٍ يُقرَعُ ، و لا بِنِداءٍ يُسمَعُ،
اما اين گفتن او نه با صدايى است كه پرده گوش را بكوبد و نه با آوازى است كه شنيده شود،
و إنَّما كَلامُه سُبحانَهُ فِعلٌ مِنهُ ، أنشَأهُ و مَثَّلَهُ ، لَم يَكُنْ مِن قَبلِ ذلكَ كائنا،
بلكه گفتار خداوند سبحان فعل اوست كه آن را ايجاد كرده
و تجسّم مىبخشد و پيشتر وجود نداشته است؛
و لَو كانَ قَديما لَكانَ إلها ثانِيا.
زيرا اگر [فعل او نيز] قديم مى بود آن خداى دومين بود.
«رفتارت میگه قلبت نورانی شده!»
+ «صور»
+ «مقابله به مثل!»
+ «استطاعت نورانی!»
+ «سکت»
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً
[سورة فصلت (۴۱): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ
وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ
وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ (۳۱)
در زندگى دنيا و در آخرت دوستانتان ماييم،
و هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت] براى شماست،
و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت؛
نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ (۳۲)
روزىِ آمادهاى از سوى آمرزنده مهربان است.»
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً
وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (۳۳)
و كيست خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند
و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليمشدگانم»؟
وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لا السَّيِّئَةُ
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (۳۴)
و نيكى با بدى يكسان نيست.
[بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع كن؛
آنگاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است، گويى دوستى يكدل مىگردد.
وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (۳۵)
و اين [خصلت] را جز كسانى كه شكيبا بودهاند نمىيابند،
و آن را جز صاحب بهرهاى بزرگ، نخواهد يافت.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
مَعَاشِرَ النَّاسِ
إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) بَابُ الْهُدَی بَعْدِی
وَ الدَّاعِی إِلَی رَبِّی
وَ هُوَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَی اللهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.
علی (علیه السلام) باب هدایت است پس از من،
و داعی به پروردگار من است
و اوست صالح مؤمنان،
چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت بهسوی خدا میکند
و عمل صالح انجام میدهد و میگوید: «من از مسلمانانم».
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً
+ «چاشنی نورانی!»
[سورة البقرة (۲): آية ۱۳۸]
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (۱۳۸)
اين است نگارگرى الهى؛ و كيست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم.
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ
+ «رویکرد نورانی!»
[سورة النساء (۴): الآيات ۱۲۵ الى ۱۲۶]
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ
وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً
وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً (۱۲۵)
و دينِ چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است
و از آيين ابراهيم حقّگرا پيروى نموده است؟
و خدا ابراهيم را دوست گرفت.
وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطاً (۱۲۶)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ خداست،
و خدا همواره بر هر چيزى احاطه دارد.
وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ … وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً
[سورة المائدة (۵): الآيات ۴۹ الى ۵۰]
وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ
وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفاسِقُونَ (۴۹)
و ميان آنان به موجب آنچه خدا نازل كرده، داورى كن
و از هواهايشان پيروى مكن و از آنان برحذر باش؛
مبادا تو را در بخشى از آنچه خدا بر تو نازل كرده به فتنه دراندازند.
پس اگر پشت كردند، بدان كه خدا مىخواهد آنان را فقط به [سزاى] پارهاى از گناهانشان برساند،
و در حقيقت بسيارى از مردم نافرمانند.
أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (۵۰)
آيا خواستار حكم جاهليّتاند؟
و براى مردمى كه يقين دارند، داورى چه كسى از خدا بهتر است؟
[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۳۰ الى ۳۱]
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً (۳۰)
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند [بدانند كه]
ما پاداش كسى را كه نيكوكارى كرده است تباه نمىكنيم.
أُولئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ
يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ
وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ
مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ
نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً (۳۱)
آنانند كه بهشتهاى عدن به ايشان اختصاص دارد
كه از زير [قصرها]شان جويبارها روان است.
در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مىشوند
و جامههايى سبز از پرنيان نازك و حرير ستبر مىپوشند.
در آنجا بر سريرها تكيه مىزنند.
چه خوش پاداش و نيكو تكيهگاهى!