دکتر محمد شعبانی راد

سوسوی نورِ امید! نورِ رجاء! مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ! حسود به نورش امیدوار نیست! الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنا!

Edge of the light of hope!
The flickering light of hope!

«رجا – رجو» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«رَجَا البئرِ: لبه‌‏ى چاه»
«رَجَا السماءِ: جانبها، كرانه آسمان»
مشتقات ریشه «رجو» 28 بار در قرآن تکرار شده است.
+ «شفا البئر»
«رجء: تاخیر»
+ «خوف، نورِ محافظ! خائِفاً يَتَرَقَّبُ!»

برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید.
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید.

«The flickering light of hope»

«سوسوی نورِ امید!»
«لبۀ نورِ امید!»
اهل نور، هیچوقت امیدشونو از دست نمیدهند!
همیشه در گوشه دلشون، نور امیدی سوسو میزنه و اونا رو به سمت خودش فرامیخونه!
+ مقاله «پیروی از صاحبان نور حقیقت!»
«از هزار واژه مترادف «نور»، مفهوم «امید» استنباط می‌شود.
اینو واژه «رجا» به ما یاد میده!»
به نورت امیدوار باش!
به صاحب نورت امیدوار باش!
به علوم نورانی آل محمد ع امیدوار باش!
به خدای مهربانت امیدوار باش!
حسود نورشو باور نداره که بهش امیدوار باشه!
حسود صاحب نورشو باور نداره و بهش امیدوار نیست و این آیت آشکار شده رو تکذیب میکنه!
حسود در اصل با خود خدا مشکل داره و راضی به تقدیرات خدا نیست:
«الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله»
حسود به حساب و کتاب و لقاء الله و قبر و قیامت و آخرت و … باور نداره!
حسود قبض و بسط نورشو باور نداره که اینها رو باور داشته باشه!
حسود با نورش مشکل داره! پشت به نورش میکنه، چون نمیخواد دست از تمناهاش برداره!

پس: «مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ» یعنی اهل نور!
و «الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنا» یعنی اهل حسادت!

اَلْخَوْفُ و اَلرَّجَاءُ

+ «تلاش نورانی!»
فهم خوف و رجا، برای رسیدن به «لبه‌ی نور امید!»

«اَلْخَوْفُ رَقِيبُ اَلْقَلْبِ وَ اَلرَّجَاءُ شَفِيعُ اَلنَّفْسِ»

امام صادق علیه السلام:
اَلْخَوْفُ رَقِيبُ اَلْقَلْبِ وَ اَلرَّجَاءُ شَفِيعُ اَلنَّفْسِ
وَ مَنْ كَانَ بِاللَّهِ عَارِفاً
كَانَ مِنَ اَللَّهِ خَائِفاً وَ إِلَيْهِ رَاجِياً

وَ هُمَا جَنَاحَا اَلْإِيمَانِ
يَطِيرُ اَلْعَبْدُ اَلْمُحَقِّقُ بِهِمَا إِلَى رِضْوَانِ اَللَّهِ

وَ عَيْنَا عَقْلِهِ
يُبْصِرُ بِهِمَا إِلَى وَعْدِ اَللَّهِ وَ وَعِيدِهِ

وَ اَلْخَوْفُ طَالِعُ عَدْلِ اَللَّهِ نَاهِي وَعِيدِهِ
وَ اَلرَّجَاءُ دَاعِي فَضْلِ اَللَّهِ وَ هُوَ يُحْيِي اَلْقَلْبَ وَ اَلْخَوْفُ يُمِيتُ اَلنَّفْسَ.
خوف از خدا رقيب و نگهبان دل است (دل را از هواهاى نامشروع مصون ميدارد)
و رجاء و اميد شفيع و واسطه كمال نفس انسان است.
و آن كس كه خدا را بشناسد
حتما داراى خوف از خدا و رجاء از او خواهد بود

و اين دو صفت مانند دو بالى است كه
بنده متصف به اين دو صفت پرواز كرده و به مقام رضوان خدا نائل ميگردد
و موجب بينائى عقل و چشمى است براى خرد كه
وعده و وعيد الهى را مى‌بيند.

و خوف نشانگر عدل الهى و باز دارنده از موارد وعيد و نهى خدا است
و رجاء و اميد موجب فضل و عنايت الهى است و مايه زنده بودن دل است
و خوف الهى نفس اماره را می‌ميراند.

امام صادق علیه السلام:
… فَقَالَ يَا بُنَيَّ
لَوِ اُسْتُخْرِجَ قَلْبُ اَلْمُؤْمِنِ فَشُقَّ لَوُجِدَ فِيهِ نُورَانِ
نُورٌ لِلْخَوْفِ وَ نُورٌ لِلرَّجَاءِ
لَوْ وُزِنَا مَا رَجَحَ أَحَدُهُمَا عَلَى اَلْآخَرِ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ 
لقمان فرمود: فرزندم،
اگر قلب مؤمن را بشكافى دو دريچه نور را در آن مى‌بينى كه نور خوف و نور رجا هستند
و هيچ‌يك فزون‌تر از ديگرى نيست.

«نُورٌ لِلْخَوْفِ وَ نُورٌ لِلرَّجَاءِ»:
+ «الله نور»
+ «الله یقبض و یبصط»
+ «الله ولیّ الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور»

«نُورٌ لِلْخَوْفِ وَ نُورٌ لِلرَّجَاءِ»
«اخم و لبخند»
«اخم، قبض نور است و لبخند، بسط نور»
«اخم، نور خوف است و لبخند، نور رجا»
اخم و لبخند، هر دو فرامین نورانی الهی برای هدایت قلب سلیم است.
اخم، مفهومش اینه که: اشتباه کردی، تغییر روش بده!
پس اخم، برای هدایت قلب و آشکار کردن اشتباهات، بسیار مفید و لازم است.

+ «سبح، تلاش نورانی»
رغم انف هم میکنه! میگه «اوکی»! میگه آفرین! درسته!
منِ حسود، تهِ این چاه تاریک حسادتم گیر کردم و همه‌ی چشم امید من به اون لبۀ نورانی بالای سرم است که یه روزی دستم به اون لبۀ چاه برسه و از این تاریکی مخوف حسادت خودم نجات پیدا کنم.
+ «نور، آرامِ جانم!»
+ ورک‌لایف حضرت یونس ع:
«وَ ذَا النُّونِ‏ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ
فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنينَ»
داستان نور و ظلمت در ورکلایف حضرت یونس ع: «ذَا النُّونِ‏ …‏ فِي الظُّلُماتِ»

+ مفهومی که در واژه «فرج» وجود داره: «گشایشِ نورانی!»

28 مورد مشتقات ریشۀ «رجو» در آیات قرآن:

[سورة البقرة (۲): آية ۲۱۸]*
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ‏ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (218)
آنان كه ايمان آورده، و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نموده‏‌اند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، خداوند آمرزنده مهربان است.

[سورة النساء (۴): آية ۱۰۴]
وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ‏ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ‏ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً (104)
و در تعقيبِ گروه [دشمنان‏] سستى نورزيد. اگر شما درد مى‏‌كشيد، آنان [نيز] همان گونه كه شما درد مى‏‌كشيد، درد مى‌‏كشند، و حال آنكه شما چيزهايى از خدا اميد داريد كه آنها اميد ندارند، و خدا همواره داناى سنجيده‏‌كار است.

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۰۹ الى ۱۱۲]
قالُوا أَرْجِهْ‏ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرينَ (111)
گفتند: «او و برادرش را بازداشت كن، و گردآورندگانى را به شهرها بفرست.

[سورة التوبة (۹): آية ۱۰۶]
وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ‏ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ (106)
و عدّه‌‏اى ديگر [كارشان‏] موقوف به فرمان خداست: يا آنان را عذاب مى‌‏كند و يا توبه آنها را مى‌‏پذيرد، و خدا داناى سنجيده‏‌كار است.

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۷ الى ۱۰]*
إِنَّ الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ (7)
كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند، و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته‏‌اند، و كسانى كه از آيات ما غافلند،

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۱۱ الى ۱۲]*
وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنا في‏ طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (11)
و اگر خدا براى مردم به همان شتاب كه آنان در كار خير مى‌‏طلبند، در رساندن بلا به آنها شتاب مى‌‏نمود، قطعاً اجلشان فرا مى‌‏رسيد. پس كسانى را كه به ديدار ما اميد ندارند، در طغيانشان رها مى‌‏كنيم تا سرگردان بمانند.

[سورة يونس (۱۰): الآيات ۱۵ الى ۱۷]*
وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي‏ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي‏ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ (15)
و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مى‏‌گويند:
«قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن.»
بگو: «مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مى‌‏شود پيروى نمى‌‏كنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مى‌‏ترسم.»

[سورة هود (۱۱): الآيات ۶۱ الى ۶۸]
قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفي‏ شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُريبٍ (62)
گفتند: «اى صالح، به راستى تو پيش از اين، ميان ما مايه اميد بودى. آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‌‏پرستيدند باز مى‏‌دارى؟ و بى‏‌گمان، ما از آنچه تو ما را بدان مى‏‌خوانى سخت دچار شكّيم.»

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً (28)
و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى، از ايشان روى مى‏‌گردانى ، پس با آنان سخنى نرم بگوى.

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۵۳ الى ۵۷]*
أُولئِكَ الَّذينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى‏ رَبِّهِمُ الْوَسيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ‏ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً (57)
آن كسانى را كه ايشان مى‏‌خوانند [خود] به سوى پروردگارشان تقرب مى‌‏جويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند، و به رحمت وى اميدوارند، و از عذابش مى‌‏ترسند، چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است.

[سورة الكهف (۱۸): الآيات ۱۰۷ الى ۱۱۰]*
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (110)
بگو: «من هم مثل شما بشرى هستم و[لى‏] به من وحى مى‌‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد، و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.»

[سورة النور (۲۴): الآيات ۵۸ الى ۶۰]
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتي‏ لا يَرْجُونَ‏ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (60)
و بر زنان از كار افتاده‌‏اى كه [ديگر] اميد زناشويى ندارند گناهى نيست كه پوشش خود را كنار نهند [به شرطى كه‏] زينتى را آشكار نكنند؛ و عفت ورزيدن براى آنها بهتر است، و خدا شنواى داناست.

[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۲۱ الى ۳۰]*
وَ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى‏ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبيراً (21)
و كسانى كه به لقاى ما اميد ندارند، گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند يا پروردگارمان را نمى‏‌بينيم؟» قطعاً در مورد خود تكبر ورزيدند و سخت سركشى كردند.

[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۳۱ الى ۴۰]*
وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتي‏ أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ‏ نُشُوراً (40)
و قطعاً بر شهرى كه باران بلا بر آن بارانده شد گذشته‌‏اند؛ مگر آن را نديده‏‌اند؟ [چرا،] ولى اميد به زنده‌‏شدن ندارند.

[سورة الشعراء (۲۶): الآيات ۳۱ الى ۵۰]
قالُوا أَرْجِهْ‏ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرينَ (36)
گفتند: «او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست،

[سورة القصص (۲۸): الآيات ۸۳ الى ۸۸]*
وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى‏ إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهيراً لِلْكافِرينَ (86)
و تو اميدوار نبودى كه بر تو كتاب القا شود، بلكه اين رحمتى از پروردگار تو بود. پس تو هرگز پشتيبان كافران مباش.

[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۱ الى ۵]*
مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (5)
كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه‏] اجل [او از سوى‏] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.

[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۳۶ الى ۴۰]*
وَ إِلى‏ مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ (36)
و به سوى [مردمِ‏] مَدْيَن، برادرشان شعيب را [فرستاديم‏]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميد داشته باشيد و در زمين سر به فساد برمداريد.»

[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۲۱ الى ۲۵]*
لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً (21)
قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‌‏كند.

[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۵۱ الى ۵۵]
تُرْجي‏ مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما في‏ قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَليماً (51)
نوبت هر كدام از آن زنها را كه مى‏‌خواهى به تأخير انداز و هر كدام را كه مى‌‏خواهى پيش خود جاى ده، و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كرده‏‌اى [دوباره‏] طلب كنى. اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگى‌‏شان به آنچه به آنان داده‏‌اى خشنود گردند، و آنچه در دلهاى شماست خدا مى‏‌داند، و خدا همواره داناى بردبار است.

[سورة فاطر (۳۵): الآيات ۲۷ الى ۳۰]*
إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ‏ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ (29)
در حقيقت، كسانى كه كتاب خدا را مى‌‏خوانند و نماز برپا مى‌‏دارند و از آنچه بديشان روزى داده‌‏ايم، نهان و آشكارا انفاق مى‏‌كنند، اميد به تجارتى بسته‌‏اند كه هرگز زوال نمى‏‌پذيرد.

[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۶ الى ۱۰]*
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (9)
[آيا چنين كسى بهتر است‏] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‌‏كند [و] از آخرت مى‌‏ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى‏‌دانند و كسانى كه نمى‏‌دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.

[سورة الجاثية (۴۵): الآيات ۱۱ الى ۱۵]*
قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ‏ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (14)
به كسانى كه ايمان آورده‌‏اند بگو تا از كسانى كه به روزهاى [پيروزىِ‏] خدا اميد ندارند درگذرند، تا [خدا هر] گروهى را به [سبب‏] آنچه مرتكب مى‌‏شده‏‌اند به مجازات رساند.

[سورة الممتحنة (۶۰): الآيات ۶ الى ۹]*
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ (6)
قطعاً براى شما در [پيروى از] آنان سرمشقى نيكوست [يعنى‏] براى كسى كه به خدا و روز بازپسين اميد مى‌‏بندد. و هر كس روى برتابد [بداند كه‏] خدا همان بى‌‏نياز ستوده‏[صفات‏] است.

[سورة الحاقة (۶۹): الآيات ۱۱ الى ۲۴]
وَ الْمَلَكُ عَلى‏ أَرْجائِها وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ (17)
و فرشتگان در اطراف [آسمان‏]اند، و عرش پروردگارت را آن روز، هشت [فرشته‏] بر سر خود بر مى‏‌دارند.

[سورة نوح (۷۱): الآيات ۱ الى ۱۴]*
ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ‏ لِلَّهِ وَقاراً (13)
شما را چه شده است كه از شكوه خدا بيم نداريد؟

[سورة النبإ (۷۸): الآيات ۱۷ الى ۳۰]*
إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ‏ حِساباً (27)
آنان بودند كه به [روز] حساب اميد نداشتند؛

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی