در خانه در حال انجام کارهایی بودم که همسرم از بیرون اومد. (بچهها خونه باباجون شون بودن. چون شرایط خونه به خاطر بنایی مساعد نبود)
تمنا: وقتی همسرم برمیگرده خونه، متوجه کارهایی که کردم بشه
تقدیر: همسر اومد و توجهی نکرد
کلام شيطان:
– وقتی رفت، گفت تا ساعت ۱۰ آزادی! بعدش برو دنبال بچهها!
– یعنی چی آزاد!؟ چرا فکر میکنه کار من ساده هست؟
– یا شاید فکر میکنه کاری نمیکنم!؟
کلام فرشته مهربان:
🌞 اون در جریان سختی کار شما هست.
🌞 منظورش از آزاد یعنی با خیال راحت کارت رو بکن!
(همسرم بعد از ۴ ساعت برگشت خونه …)
کلام شیطان:
– دیدی! اومد ولی نگفت خسته نباشی!
– تازه میگه چرا این لباسارو پهن نکردی!!!
کلام فرشته مهربان:
🌞 برو کمک کن باهم لباسارو پهن کنین!
🌞 باید زودتر برین جایی! کمک کن تا دیر نرسین!
(رفتم به همسرم کمک کنم✅)
کلام شیطان:
– اومدی بهش کمک کنی تازه غر هم میزنه که درست پهن کن!
کلام فرشته مهربان:
🌞 خوب راست میگه دیگه!
🌞 لباس چپّه رو باید رو کنی
🌞 بتکونی
🌞 تا کُنی. بعد آویزون کنی
🌞 شلخته که نمیشه!
کلام شیطان:
– بهجای دستت درد نکنه غر هم میزنه!
– محل نده بهش
❌
(متأسفانه بی محلی کردم و رفتیم سوار ماشین شدیم. در راه، سکوت تاریکی داشتم…)
کلام فرشته مهربان:
🌞 تقدیر این بوده که زحماتت رو نبینه. شما مجوزی برای بی محلی نداری!
🌞 الان باید عذرخواهی کنی!
کلام شيطان:
– عذرخواهی نکن. بهش بگو تا الان چقدر کار کردی!
کلام فرشته مهربان:
🌞 عذرخواهی کن و انگشت اتهام رو به سمت خودت بچرخون
کلام شیطان:
– تقصیر اونه. عذرخواهی لازم نیست
کلام فرشته مهربان:
🌞 میخوای این ورکلایف ناموفق رو با خودت کجا ببری! فرصت رو از دست نده! عذرخواهی کن
✅
خداروشکر با تلاش و پیگیری های دلسوزانه فرشته مهربانم بالاخره دوربرگردان رو دور زدم و قبل از رسیدن به مقصد، ورکلایف رو برای همسرم تعریف و ازش عذرخواهی کردم.