دکتر محمد شعبانی راد

من میخوام اول با دایی بازی کنم

طتمنا : من میخوام اول با دایی بازی کنم
تقدیر : اول نوبت داداشم بود
کلام شیطان : سرو صدا کن ،نذار بازی کنن ،الان زنگ میزنن داییت میره سر کار نمیتونی بازی کنی باهاش و…..
کلام فرشته مهربان : به حرف مامانت گوش کن ،مهربانی کن بهشون ،بذار داداشت و داییت بازی کنن بعد نوبت تو
دسته هایی که قایم کرده بودم رو دادم بهشون که بازی کنن و دیگه اذیتشون نکردم .
نوبت من که شد زنگ زدن داییم باید سریع میرفت سرکار و من نشد بازی کنم ،فرشته گفت با مامانت بازی کن اشکال نداره

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی