Who is eligible?
It is you who must recognize the competence or incompetence of the person who is to take charge of the authority within your heart. This is your guardian angel who has the competence to comment on your affairs. Satan has no such competence at all. Ask your guardian angel, as if you were asking God. He has the necessary competence and authority. God, you are only worthy of worship.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #AngelDevil #InnerVoice #trust #invitation #choice #accountability #calmness #stability #CodeReading #naming #competency
چه کسی واجد شرایط است؟
این شما هستید که باید صلاحیت یا عدم صلاحیت شخصی که عهده دار مسئولیت قلب شماست را تشخیص دهید.
این فرشته نگهبان شماست که صلاحیت اظهار نظر در مورد امور شما را دارد.
شیطان اصلاً چنین صلاحیتی ندارد.
از فرشته نگهبان خود بپرسید، گویی که از خدا میخواهید و او صلاحیت و اختیار لازم را دارد.
خدایا تو فقط شایسته پرستش هستی.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # فرشته نگهبان_ شیطان # صدای داخلی # اعتماد # دعوت # انتخاب # پاسخگویی # آرامش # ثبات # خواندن کد # نامگذاری # شایستگی
چه کسی صلاحیت دارد؟
مخاطب شما کیست؟
اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى الْأُمُورِ كُلِّهَا.
خداوندا، تويى كه همه كارها به كمك تو انجام مىشود.
[سورة البقرة (2): الآيات 45 الی 46] : « وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ »
وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ (45)
از شكيبايى و نماز يارى جوييد. و به راستى اين [كار] گران است، مگر بر فروتنان:
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46)
همان كسانى كه مىدانند با پروردگار خود ديدار خواهند كرد؛ و به سوى او باز خواهند گشت.
[سورة البقرة (2): آية 153]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (153)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از شكيبايى و نماز يارى جوييد؛ زيرا خدا با شكيبايان است.
[سورة الأعراف (7): الآيات 128 الى 129] : « اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا »
قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (128)
موسى به قوم خود گفت: «از خدا يارى جوييد و پايدارى ورزيد، كه زمين از آنِ خداست؛ آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىدهد؛ و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است.»
قالُوا أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ (129)
[قوم موسى] گفتند: «پيش از آنكه تو نزد ما بيايى و [حتى] بعد از آنكه به سوى ما آمدى مورد آزار قرار گرفتيم.» گفت: «اميد است كه پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند و شما را روى زمين جانشين [آنان] سازد؛ آنگاه بنگرد تا چگونه عمل مىكنيد.»
[سورة المائدة (5): آية 2] : « وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ »
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لا الْهَدْيَ وَ لا الْقَلائِدَ وَ لا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ (2)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، حرمت شعاير خدا، و ماه حرام، و قربانى بىنشان، و قربانيهاى گردنبنددار، و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند، نگه داريد. و چون از احرام بيرون آمديد [مىتوانيد] شكار كنيد، و البتّه نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند، شما را به تعدّى وادارد. و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد، و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد، و از خدا پروا كنيد كه خدا سختكيفر است.
Who is eligible for collaboration?
Sign a permanent partnership agreement with your guardian angel.
[سورة الأنبياء (21): الآيات 104 الى 112] : « وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ »
يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ (104)
روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامهها در مىپيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمىگردانيم. وعدهاى است بر عهده ما، كه ما انجامدهنده آنيم.
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (105)
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
إِنَّ فِي هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ (106)
به راستى در اين [امور] براى مردم عبادتپيشه ابلاغى [حقيقى] است.
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ (107)
و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
قُلْ إِنَّما يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (108)
بگو: «جز اين نيست كه به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس آيا مسلمان مىشويد؟»
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ (109)
پس اگر روى برتافتند بگو: «به [همه] شما به طور يكسان اعلام كردم، و نمىدانم آنچه وعده داده شدهايد آيا نزديك است يا دور.»
إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ (110)
[آرى،] او سخن آشكار را مىداند و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند.
وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ (111)
و نمىدانم، شايد آن براى شما آزمايشى و تا چندگاهى [وسيله] برخوردارى باشد.
قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ (112)
گفت: «پروردگارا، [خودت] به حق داورى كن، و به رغم آنچه وصف مىكنيد، پروردگار ما همان بخشايشگر دستگير است.»
[سورة الكهف (18): الآيات 93 الى 98] : « فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ »
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً (93)
تا وقتى به ميان دو سدّ رسيد، در برابر آن دو [سدّ]، طايفهاى را يافت كه نمىتوانستند هيچ زبانى را بفهمند.
قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا (94)
گفتند: «اى ذوالقرنين، يأجوج و مأجوج سخت در زمين فساد مىكنند، آيا [ممكن است] مالى در اختيار تو قرار دهيم تا ميان ما و آنان سدّى قرار دهى؟»
قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً (95)
گفت: «آنچه پروردگارم به من در آن تمكّن داده، [از كمك مالى شما] بهتر است. مرا با نيرويى [انسانى] يارى كنيد [تا] ميان شما و آنها سدّى استوار قرار دهم.»
آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً (96)
براى من قطعات آهن بياوريد، تا آنگاه كه ميان دو كوه برابر شد، گفت: «بدميد» تا وقتى كه آن [قطعات] را آتش گردانيد، گفت: «مس گداخته برايم بياوريد تا روى آن بريزم.»
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً (97)
[در نتيجه، اقوام وحشى] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند.
قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا (98)
گفت: «اين رحمتى از جانب پروردگار من است، و[لى] چون وعده پروردگارم فرا رسد، آن [سدّ] را درهم كوبد، و وعده پروردگارم حق است.»
[سورة يوسف (12): الآيات 13 الى 18] : « وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ »
وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ (18)
و پيراهنش را [آغشته] به خونى دروغين آوردند. [يعقوب] گفت: «[نه] بلكه نَفْس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است. اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است]. و بر آنچه توصيف مىكنيد، خدا يارىده است.»