Who Are You Looking For?!
«رضع» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«رَضَعَ الصَّبِىُّ»
«رَضَعَ الصبيُّ الثديَ»
«رَضَعَ المولود: كودك را شير داد و شير مىدهد.»
«شُرْب الَّلبَن من الضّرْع أو الثّدى»
«شرب اللبن من ثدي الامّ أو من في مقامها»
«ارْتَضَع الولدُ أمَّه: آن كودك پستان مادرش را مكيد.»
«رَضَعَ الولدُ أُمَّهُ: كودك از پستان مادرش شير مكيد.»
+ «اخذ»
[وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ – وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ]:
[داستان تکراری مستقرین و معارین عالم ذر در دنیا]:
اهل نور، از عالم ذر، چشمش فقط بدنبال نور علم آل محمد ع است و لا غیر! وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ!
اهل حسادت، از عالم ذر، قلبش مشروب به حبّ گوساله است، و اصلا بدنبال نور علم آل محمد ع نیست! وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ!
Who Are You Looking For?!
چشمت بدنبال کیه؟ نور خدا یا صدای گوساله؟!
رضع یکی از هزار واژۀ مترادف نور الولایة است!
از هزار واژه است!
∞=1+1 است!
کودک میشه یک، مادر هم میشه یک!
این یک با اون یک به هم نزدیک میشن، میشن یک زوج، میشه فرآیند نور ولایت.
+ «ربّ – ربّت المرضعة الطفل»
«رضع» برای اهل یقین نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که در دل شرایط تقدیرات، اهل یقین با عمل به این معالم ربانی، که جنبش سایۀ این تمثال نورانی رو با قلبشون میفهمن و امر و نهی ولی خودشونو متوجه شدن و عامل میشن، اینجوری تولید نور آرامش عمل صالح می کنن و کانه از پستان اعتقادی آل محمد ع به سبب صاحبان نور بهرهمند شده و شیر و علم مینوشند.
+ «فیء – ساعت آفتابی»
[وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ – و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم]:
[داستان تکراری مستقرین و معارین عالم ذر در دنیا]:
اهل نور، از عالم ذر، چشمش فقط بدنبال نور علم آل محمد ع است و لا غیر! وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ!
اهل حسادت، از عالم ذر، قلبش مشروب به حبّ گوساله است، و اصلا بدنبال نور علم آل محمد ع نیست! و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم!
یه مثال:
بعضی از مریضها که از یک قرص خیلی خوششون میاد و اونو موثر در درمان دردشون دیدهاند، جلد و کاغذ اون قرص رو با خودشون نگه میدارن و هر وقت میان پیش دکتر میگن از این قرص برام نسخه کن، خیلی خوب بهم افتاده!
اگه این مطالب به گوش کسی خورد و به دهنش مزه کرد و دنبالشو گرفت، بدان این شخص از همون افرادی است که «وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ» از عالم ذر چشمش فقط دنبال نور علم آل محمد ع بوده و جای دیگهای براش مزه نداره، اما اگه این مطالبو بگی و انگار نه انگار یه چیزی گیرش بیاد و بگه باز هم از این مطالب برام نسخه کن، بدان این مطالب به دلش خوب نیفتاده وگرنه ول کن پستان پر شیر صاحب نور از آل محمد ع نمیشد و اینقدر میخواست و میخورد تا خودشو خفه کنه!
اما اوناییکه با هر چیز بیارزشی خودشونو مشغول میکنن و انگار نه انگار که دارن وقت باارزش رو به هدر میدن، بدان اونا ارزش این مطالب رو درک نکردهاند. پیرزن بی سواد، کاغذ قرص رو نگه داشته دفعه بعد از سر همین قرص براش نسخه کنی! ببین عدهای که دور صاحب نورشونو گرفتند چند نفرشون علوم رو با قلبشون فهمیدنو عمل کردن و آرامششو هم درک کردند و حالا میخوان که باز از سر همین مطالب چیز جدیدی رو اخذ نمایند! خواستگاران واقعی سایه نورانی متحرک معالم ربانی در ملکوت قلوب «یتفیوا ظلاله» خیلی کم اند، خیلی خیلی کم اند.
«وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ»
دوستان آل محمد ع در عالم ذر قبول اعتقاد و کسب علم از هر کسی جز صاحبان نور را بر خود حرام نموده اند!
مراضع و مرضع نام زیبای معالم ربانی است و با کسب علم از صاحبان نور معنی پیدا می کند.
[برادر رضاعی]:
+ «اخوت»:
همه کسانی که در هر زمان به نور ولایت عمل می کنند در حقیقت از یک مادر اعتقادی شیر می خورند لذا با همدیگه میشن برادر. برادر دینی یا خواهر دینی میشه همین اشتراک عقیده داشتن ! میشه اهل نور ولایت بودن !
همعقیده! «consensus»: اجماع – وفاق – توافق عام – رضایت و موافقت عمومی …
اهل شک حسود، دو نفرشون با هم، همعقیده نیستند! مدام با هم کانفلیکت «conflict» دارند!
مناقشه، تضاد، کشمکش، برخورد، مغایرت، نبرد، زد و خورد، ستیزه، کشاکش، ناسازگاری، ضدیت، ناسازگاربودن، مبارزه کردن، …
مشتقات ریشۀ «رضع» در آیات قرآن:
وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (233)
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً (23)
يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديدٌ (2)
وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافي وَ لا تَحْزَني إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلينَ (7)
وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ (12)
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى (6)