دکتر محمد شعبانی راد

تاریکی غرور! تاریکی حسادت!

When you see something that is not to your liking, you become dissatisfied, and this means that your jealousy has been activated, and now the devil is hoping and enters into action and deceives you with tricks and makes you arrogant. Do not listen to him at all! Do not trust the devil!
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #AngelDevil #InnerVoice #foundation #trust #deception #arrogance

The arrogant man does not value others

وقتی شرایطی پیش می آید که به مذاق شما خوشایند نیست،
و شما از این شرایط ناراضی هستید،
این بدان معناست که حسادت شما فعال شده است!
«الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله»
و اکنون همان فرصتی است که شیطان منتظرش بوده
و امیدوارانه وارد عمل می‌شود
و تلاش می‌کند تا شما را با نیرنگ‌هایش فریب دهد «تزیین و تسویل»
و شما را «مغرور» بنماید.
به هیچ وجه به حرفهای او گوش نکنید! اصلا به شیطان اعتماد نکنید!
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # فرشته شیطان # صدای داخلی # بنیاد # اعتماد # فریب # استکبار

آیات مربوطه:

ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً

[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
هُنالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِيداً (۱۱)
آنجا [بود كه‏] مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند.
وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً (۱۲)
و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است مى‏‌گفتند: «خدا و فرستاده‏‌اش جز فريب به ما وعده‏‌اى ندادند.»
وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلاَّ فِراراً (۱۳)
و چون گروهى از آنان گفتند: «اى مردم یثرب ، ديگر شما را جاى درنگ نيست ، برگرديد.» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مى‌‏خواستند و مى‌‏گفتند: «خانه‌‏هاى ما بى‏‌حفاظ است» و[لى خانه‌‏هايشان‏] بى‌‏حفاظ نبود، [آنان‏] جز گريز [از جهاد] چيزى نمى‌‏خواستند.
وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ يَسِيراً (۱۴)
و اگر از اطرافِ [مدينه‏] مورد هجوم واقع مى‌‏شدند و آنگاه آنان را به ارتداد مى‌‏خواندند، قطعاً آن را مى‌‏پذيرفتند و جز اندكى در اين [كار] درنگ نمى‏‌كردند؛
وَ لَقَدْ كانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ كانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلاً (۱۵)
با آنكه قبلاً با خدا سخت پيمان بسته بودند كه پشت [به دشمن‏] نكنند، و پيمان خدا همواره بازخواست دارد.
قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً (۱۶)
بگو: «اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد، هرگز اين گريز براى شما سود نمى‏‌بخشد،
و در آن صورت جز اندكى برخوردار نخواهيد شد.»
قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (۱۷)
بگو: «چه كسى مى‌‏تواند در برابر خدا از شما حمايت كند اگر او بخواهد براى شما بد بياورد يا بخواهد شما را رحمت كند؟ و غير از خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت.»
قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَلِيلاً (۱۸)
خداوند كارشكنان [و مانع‏‌شوندگان‏] شما و آن كسانى را كه به برادرانشان مى گفتند: «نزد ما بياييد» و جز اندكى روى به جنگ نمى‏‌آورند [خوب‏] مى‏‌شناسد.
أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى‏ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً (۱۹)
بر شما بخيلانند، و چون خطر فرا رسد آنان را مى‌‏بينى كه مانند كسى كه مرگ او را فرو گرفته، چشمانشان در حدقه مى‌‏چرخد [و] به سوى تو مى‌‏نگرند؛ و چون ترس برطرف شود شما را با زبانهايى تند نيش مى‏‌زنند؛ بر مال حريصند. آنان ايمان نياورده‌‏اند و خدا اعمالشان را تباه گردانيده، و اين [كار] همواره بر خدا آسان است.
يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلاَّ قَلِيلاً (۲۰)
اينان [چنين‏] مى‏‌پندارند كه دسته‏‌هاى دشمن نرفته‌‏اند، و اگر دسته‏‌هاى دشمن بازآيند آرزو مى‌‏كنند: كاش ميان اعراب باديه‏‌نشين بودند و از اخبار [مربوط به‏] شما جويا مى‌‏شدند، و اگر در ميان شما بودند، جز اندكى جنگ نمى‏‌كردند.

[سورة ص (38): الآيات 71 الى 83]:


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79)
گفت: «پروردگارا، پس مرا تا روزى كه برانگيخته مى‌‏شوند مهلت ده.»
قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ (80)
فرمود: «در حقيقت، تو از مهلت‏‌يافتگانى،
إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (81)
تا روز معيّنِ معلوم.»
قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (82)  
[شيطان‏] گفت: «پس به عزّت تو سوگند كه همگى را جدّاً از راه به در مى‏‌برم،
إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (83)
مگر آن بندگان پاكدل تو را.»

[سورة الحديد (57): الآيات 16 الى 20] : « وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ »

أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ (16)
آيا براى كسانى كه ايمان آورده‏‌اند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن‏] گردد و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد، و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند؟
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (17)
بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مى‌‏گرداند. به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيده‌‏ايم، باشد كه بينديشيد.
إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ (18)
در حقيقت، مردان و زنان صدقه‌‏دهنده و [آنان كه‏] به خدا وامى نيكو داده‏‌اند، ايشان را [پاداش‏] دوچندان گردد، و اجرى نيكو خواهند داشت.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ (19)
و كسانى كه به خدا و پيامبران وى ايمان آورده‏‌اند، آنان همان راستينانند و پيش پروردگارشان گواه خواهند بود [و] ايشان راست اجر و نورشان؛ و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كرده‏‌اند آنان همدمان آتشند.
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ (20)
بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر و فزون‏جويى در اموال و فرزندان است. [مَثَل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رُستنى آن [باران‏] به شگفتى اندازد، سپس [آن كشت‏] خشك شود و آن را زرد بينى، آنگاه خاشاك شود. و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.

[سورة فاطر (35): الآيات 1 الى 5] : « فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ »

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (1)
سپاس خداى را كه پديدآورنده آسمان و زمين است [و] فرشتگان را كه داراى بالهاى دوگانه و سه‏‌گانه و چهارگانه‏‌اند پيام‏‌آورنده قرار داده است. در آفرينش، هر چه بخواهد مى‏‌افزايد، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.
ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (2)
هر رحمتى را كه خدا براى مردم گشايد، بازدارنده‏‌اى براى آن نيست، و آنچه را كه باز دارد، پس از [باز گرفتن‏] گشاينده‌‏اى ندارد، و اوست همان شكست‌‏ناپذيرِ سنجيده‏‌كار.
يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ (3)
اى مردم، نعمتِ خدا را بر خود ياد كنيد. آيا غير از خدا آفريدگارى است كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟ خدايى جز او نيست. پس چگونه [از حق‏] انحراف مى‏‌يابيد؟
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (4)
و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از تو [هم‏] فرستادگانى تكذيب شدند. و [همه‏] كارها به سوى خدا بازگردانيده مى‌‏شود.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (5)
اى مردم، همانا وعده خدا حقّ است. زنهار تا اين زندگى دنيا شما را فريب ندهد، و زنهار تا [شيطانِ‏] فريبنده شما را در باره خدا نفريبد.

[سورة فاطر (35): الآيات 36 الى 40] : « إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاَّ غُرُوراً »

وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى‏ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ (36)
و[لى‏] كسانى كه كافر شده‏‌اند، آتش جهنّم براى آنان خواهد بود. حكم به مرگ بر ايشان [جارى‏] نمى‌‏شود تا بميرند، و نه عذابِ آن از ايشان كاسته شود. [آرى،] هر ناسپاسى را چنين كيفر مى‌‏دهيم.
وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (37)
و آنان در آنجا فرياد برمى‌‏آورند: «پروردگارا، ما را بيرون بياور، تا غير از آنچه مى‏‌كرديم، كار شايسته كنيم.» مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد، عبرت مى‌‏گرفت؛ و [آيا] براى شما هشداردهنده نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست.
إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (38)
خدا[ست كه‏] داناى نهان آسمانها و زمين است، و اوست كه به راز دلها داناست.
هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً (39)
اوست آن كس كه شما را در اين سرزمين جانشين گردانيد. پس هر كس كفر ورزد كفرش به زيان اوست، و كافران را كفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمى‏افزايد،و كافران را كفرشان غير از زيان نمى‏‌افزايد.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاَّ غُرُوراً (40)
بگو: «به من خبر دهيد از شريكان خودتان كه به جاى خدا مى‏‌خوانيد؛ به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‏‌اند؟ يا آنان در [كارِ] آسمانها همكارى داشته‌‏اند؟ يا به ايشان كتابى داده‏‌ايم كه دليلى بر [حقّانيت‏] خود از آن دارند؟» [نه،] بلكه ستمكاران جز فريب به يكديگر وعده نمى‌‏دهند.

[سورة الانفطار (82): الآيات 1 الى 19] : « يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ »

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ (1)
آنگاه كه آسمان زهم بشكافد،
وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ (2)
و آنگاه كه اختران پراكنده شوند،
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ (3)
و آنگاه كه درياها از جا بركنده گردند،
وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ (4)
و آنگاه كه گورها زير و زبر شوند،
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ (5)
هر نَفْسى آنچه را پيش فرستاده و بازپس گذاشته، بداند.
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ (6)
اى انسان، چه چيز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟
الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (7)
همان كس كه تو را آفريد، و [اندام‏] تو را درست كرد، و [آنگاه‏] تو را سامان بخشيد.
فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ (8)
و به هر صورتى كه خواست، تو را تركيب كرد.
كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ (9)
با اين همه، شما منكرِ [روز] جزاييد.
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ (10)
و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده‏]اند:
كِراماً كاتِبِينَ (11)
[فرشتگان‏] بزرگوارى كه نويسندگان [اعمال شما] هستند؛
يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ (12)
آنچه را مى‏‌كنيد، مى‏‌دانند.
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ (13)
قطعاً نيكان به بهشت اندرند.
وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ (14)
و بى‌‏شكّ، بدكاران در دوزخند.
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ (15)
روز جزا در آنجا درآيند،
وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ (16)
و از آن [عذاب‏] دور نخواهند بود.
وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ (17)
و تو چه دانى كه چيست روز جزا.
ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ (18)
باز چه دانى كه چيست روز جزا؟
يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ (19)
روزى كه كسى براى كسى هيچ اختيارى ندارد؛ و در آن روز، فرمان از آنِ خداست.

[سورة لقمان (31): الآيات 31 الى 34] : « فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ »

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آياتِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (31)
آيا نديده‏‌اى كه كشتيها به نعمت خدا در دريا روان مى‌‏گردند تا برخى از نشانه‏‌هاى [قدرت‏] خود را به شما بنماياند؟ قطعاً در اين [قدرت نمايى،] براى هر شكيباى سپاسگزارى، نشانه‏‌هاست.
وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ (32)
و چون موجى كوه‌‏آسا آنان را فرا گيرد، خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را براى او خالص گردانند، و[لى‏] چون نجاتشان داد و به خشكى رساند برخى از آنان ميانه‏‌رو هستند، و نشانه‌‏هاى ما را جز هر خائن ناسپاسگزارى انكار نمى‌‏كند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (33)
اى مردم، از پروردگارتان پروا بداريد، و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى به كار فرزندش نمى‏‌آيد، و هيچ فرزندى [نيز] به كار پدرش نخواهد آمد. آرى، وعده خدا حقّ است. زنهار تا اين زندگى دنيا شما را نفريبد، و زنهار تا شيطان شما را مغرور نسازد.
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (34)
در حقيقت، خداست كه علم [به‏] قيامت نزد اوست، و باران را فرو مى‌‏فرستد، و آنچه را كه در رحم‌هاست مى‌‏داند و كسى نمى‏‌داند فردا چه به دست مى‌‏آورد، و كسى نمى‌‏داند در كدامين سرزمين مى‌‏ميرد. در حقيقت، خداست [كه‏] داناى آگاه است.

[سورة الإسراء (17): الآيات 61 الى 65] : « وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً »

وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً (61)
و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد» پس [همه‏] جز ابليس سجده كردند. گفت: «آيا براى كسى كه از گل آفريدى سجده كنم؟»
قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَلِيلاً (62)
[سپس‏] گفت: «به من بگو: اين كسى را كه بر من برترى دادى [براى چه بود]؟ اگر تا روز قيامت مهلتم دهى قطعاً فرزندانش را -جز اندكى [از آنها]- ريشه‌‏كن خواهم كرد.»
قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً (63)
فرمود: «برو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند مسلماً جهنم سزايتان خواهد بود كه كيفرى تمام است.
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (64)
و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده»، و شيطان جز فريب به آنها وعده نمى‏‌دهد.
إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ وَكِيلاً (65)
«در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، و حمايتگرى [چون‏] پروردگارت بس است.»

[سورة الجاثية (45): الآيات 31 الى 37] : « وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا »

وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31)
و اما كسانى كه كافر شدند [بدانها مى‌‏گويند:] «پس مگر آيات من بر شما خوانده نمى‌‏شد؟ و[لى‏] تكبّر نموديد و مردمى بدكار بوديد.»
وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32)
و چون گفته شد: «وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست»، گفتيد: «ما نمى‌‏دانيم رستاخيز چيست؟ جز گمان نمى‏‌ورزيم و ما يقين نداريم.»
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33)
و [حقيقتِ‏] بديهايى كه كرده‌‏اند، بر آنان پديدار مى‌‏شود و آنچه را كه بدان ريشخند مى‏‌كردند، آنان را فرومى‏‌گيرد.
وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34)
و گفته شود: «همان‏گونه كه ديدار امروزتان را فراموش كرديد، امروز شما را فراموش خواهيم كرد، و جايگاهتان در آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود.»
ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
اين بدان سبب است كه شما آيات خدا را به ريشخند گرفتيد و زندگى دنيا فريبتان داد. پس امروز نه از اين [آتش‏] بيرون آورده مى‌‏شوند، و نه عذرشان پذيرفته مى‏‌گردد.
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36)
پس سپاس از آن خداست: پروردگار آسمانها و پروردگار زمين، پروردگار جهانيان.
وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
و در آسمانها و زمين، بزرگى از آن اوست، و اوست شكست‏‌ناپذير سنجيده‏‌كار.

[سورة الحديد (57): الآيات 11 الى 15] : « وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ »
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ (11)
كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه‏‌اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (12)
آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مى‌‏بينى كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است. [به آنان گويند:] «امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان‏] آن نهرها روان است؛ در آنها جاودانيد. اين است همان كاميابى بزرگ.
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ (13)
آن روز، مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آورده‏‌اند مى‏‌گويند: «ما را مهلت دهيد تا از نورتان [اندكى‏] برگيريم.» گفته مى‌‏شود: «بازپس برگرديد و نورى درخواست كنيد.» آنگاه ميان آنها ديوارى زده مى‏‌شود كه آن را دروازه‏‌اى است : باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد.
يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى‏ وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (14)
[دو رويان،] آنان را ندا درمى‌‏دهند: «آيا ما با شما نبوديم؟» مى‌‏گويند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد و آرزوها شما را غرّه كرد تا فرمان خدا آمد و [شيطانِ‏] مغروركننده، شما را درباره خدا بفريفت.
فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (15)
پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شده‏‌اند عوضى پذيرفته نمى‌‏شود: جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی