دکتر محمد شعبانی راد

حسود، معجزۀ نورشو باور نداره! وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً!

This [grievous] Chastisement is their Recompense since they denied Our Signs and Miracles and said:”
When our Bones turn into dust,
shall we really be Raised up as a new creation?”

اين است سزايشان به سبب آن‏كه آيات ما را انكار كردند و گفتند:
آيا وقتى ما استخوان‏هايى [پوسيده‏] و از هم جدا شديم،
به راستى با آفرينشى جديد برانگيخته خواهيم شد؟

«رفت» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«ارفتّ الحبل: إذا انقطع؛ ريسمان پاره شد.»

الرُّفات [رفت] 
رَفَتُّ‌ الشيءَ أَرْفُتُه رَفْتاً: خاك و خاشاكش كردم.
رُفَات و فُتَات: كاه ريزه‌هاى خرد شده و پراكنده شده و مانند آن.
خداى تعالى گويد:
(وَ قٰالُوا أَ إِذٰا كُنّٰا عِظٰاماً وَ رُفٰاتاً – 49 /اسراء)
به طور استعاره، رُفَات، ريسمان پاره‌پاره شده است.

ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 2، صفحه 90

رَفَتَ‌ الشيءَ يَرْفُتُه و يَرْفِتُه رَفْتاً، و رِفْتةً‌ قبيحةً‌، عن اللحياني: و هو رُفاتٌ‌: كَسَرَه و دَقَّه;
و يقال: رَفَتُّ‌ الشيءَ و حَطَمْتُه و كَسَرتُه.
و الرُّفاتُ‌: الحُطام من كل شيء تكَسَّر.
و رُفِتَ‌ الشيءُ، فهو مَرْفوتٌ.
و رَفَتَ‌ عُنُقَه يَرْفُتُها و يَرْفِتُها رَفْتاً، عن اللحياني.
و رَفَتَ‌ العَظْمُ‌ يَرْفِتُ‌ رَفْتاً: صار رُفاتاً .
و الرُّفاتُ‌: كل ما دُقَّ‌ فكُسِرَ.

لسان العرب، جلد 2، صفحه 34

رَفَتُّ‌ الشيء أَرْفُتُهُ‌ رَفْتاً: فتته،
و اَلرُّفَاتُ‌ و اَلْفُتَاتُ‌: ما تكسّر و تفرّق من التّبن و نحوه.

مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 359

رُفَات: رفت در اصل شكستن و كوبيدن است.
در اقرب آمده «رَفَتَهُ‌: كسره و دقّه»
در نهايه گويد: رفات هر چيزى كه شكسته و كوبيده شود.
مجمع گويد: رفات هر چيز شكسته و پوسيده است
و از مبرد نقل كرده رفات هر چيز كوبيده است كه در اثر كثرت كوبيده شدن سائيده شود.

قاموس قرآن، جلد 3، صفحه 108

رَفَتَ‌ العَظْمُ‌ يَرْفِتُ‌ رَفْتًا .
و ارْفَتَّ‌: صارَ رُفاتًا.

المحکم و المحیط الأعظم، جلد 9، صفحه 478

[الرُّفات]: الحطام، و هو ما ارفَتَّ‌ من العظام مثل الفتات.

شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، جلد 4، صفحه 2573

رفت:
ارفتّ الحبل: إذا انقطع
ارْفَتَ الحبلُ: ريسمان پاره شد.
رَفَتَ‏ الحَبْلُ: ريسمان بريد.
رفتّ الشي‏ء بيدي: إذا فتتّه حتّى صار رفاتا
عن ابن الأعرابيّ : الرُّفَتُ‏ التِّبْنُ (کاه)
+ «فتت»

حسود، معجزۀ نورشو باور نداره! وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً!
[رفت – قبض و بسط – بداء]:
[سورة الإسراء (17): الآيات 49 الى 52]
+ قبض و بسط
+ «بداء»
وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً (49)
[سورة الإسراء (17): الآيات 96 الى 100]
+ «قبض و بسط» + «بداء»
ذلِكَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآياتِنا وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً (98)
این همون اعتقاد پلید یهوده که میگن ید الله مغلولة …
یعنی باورشون نمیشه قلب تاریک با یاد معالم ربانی میتونه دوباره روشن و نورانی بشه:
« خَلْقاً جَديداً »
برای روشنایی قلوب تاریک شکسته، ابزار زیبای نور ولایت چه نیکو ابزاری است و یاد معالم ربانی در دل شرایط معجزه می کند.
+ رفا
+ فتی
تمام نامهای زیبای مترادف نور الولایة بوی نور و آرامش میدهد.
در قلبی که تاریکی و نا آرامی پیش بیاد، میشه با یاد معالم ربانی این پوسیدگی قلب «رفت» و قطع از منبع نور، دوباره جبران و اصلاح بشه! اینو یهود قبول نداره! میگه نمیشه با یاد یه نفر مثل خودمون، قلبمون از ظلمت تاریکی جهل در بیاد و به نور علم آرامش برسه!
ولی اهل یقین ثابت می کنن این امر شدنی است و دور از دسترس نیست و یدالله فوق ایدیهم است و مغلولة نیست.
+ رفق
+ جبر

مشتقات ریشۀ «رفت» در آیات قرآن:

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۴۹ الى ۵۲]
وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً (49)

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۹۶ الى ۱۰۰]
ذلِكَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآياتِنا وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً (98)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی