دکتر محمد شعبانی راد

آغاز ناگهانی نور! وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ!

The Sudden Onset of the Light!

«نشأ» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«نَشَأَ السحابُ: ابر در هوا ظاهر شد و بتدريج متراكم شد.»
«شركة ناشئة»: استارت‌آپ «Startup»: «ناشئة اللّیل»
+ «مشی»
«هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ»
مکانیسم نورانی درون قلب هم پدیده‌ای اینگونه است!
«ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ»
«مکانیسم نورانی – پدیده نورانی»
بوجود آمدن نور درون قلب هم مثل بوجود آمدن یهویی و بی‌خبر این ابرها توی آسمونه!
یهو میبینی سر و کلۀ یه ابر پیدا میشه!
از کجا منشأ گرفت؟
نمی‌فهمی، اما میبینی که هست!
یهو میبینی رفت!
کجا رفت و کی رفت هم معلوم نمیشه!
+ «حضور و غیاب آنلاین نور در ملکوت قلب!»
مثال پیامکی که یهو با صدای آلارم گوشی به دستت میرسه!
چقدر این مثال برای فهم اینکه روح و نور علم چی هست، به ما کمک میکنه!

روح برای جسم، مثل پیامک است برای گوشی موبایل!

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۸۵ الى ۸۹]
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ 
قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي 
وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (۸۵)
و در باره روح از تو مى‌‏پرسند، بگو:
«روح از [سنخ‏] فرمان پروردگار من است،
و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.»
وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكِيلاً (۸۶)
و اگر بخواهيم، قطعاً آنچه را به تو وحى كرده‏‌ايم مى‌‏بريم،
آنگاه براى [حفظ] آن، در برابر ما، براى خود مدافعى نمى‏‌يابى،
إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً (۸۷)
مگر رحمتى از جانب پروردگارت [به تو برسد]،
زيرا فضل او بر تو همواره بسيار است.

نشای نور و روح علم در قلب سلیم!

وَ الِاعْتِقَادُ فِي الرُّوحِ أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ جِنْسِ الْبَدَنِ
وَ أَنَّهُ
خَلْقٌ آخَرُ
لِقَوْلِهِ تَعَالَى‏

ثُمَ‏ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‏
«روح» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است
و «خلق آخر» همین پدیده نورانی درون قلب است.
شناخت مکانیسم نورانی قلب، درک فرایند هدایت ذات اقدس الهی است!
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ‏
الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ.

«نَشَأَ السَّحابُ»: «وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ»
«نَشَأَ السحابُ: ابر در هوا ظاهر شد و بتدريج متراكم شد.»
+ معانی و مفاهیم هزار واژه
+ «عقل – تعقیل النبات»
«النَّشِي‏ء: آغاز پديد آمدن ابر»
نشأ نیز یکی از هزار واژگان مترادف نور ولایت است!
+ «وصی»
+ «تولّد»
هزار واژه میخواهند یک فرآیند را توصیف کنند: پدیده قبض و بسط را!
[نشأ – قبض و بسط]
آغاز ناگهانی نور! وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ!
+ «ولد – تولد نور!»

«نشأ» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل نور یقین در دل شرایط تاریکی قلب خود، وقتی به یاد معالم ربانی آنها می‌افتند، یهو سر و کله یه ابر سفید نورانی زیبا توی قلبشون پیدا میشه، انگاری انشاء می‌شود.

[crystallization]:

+ «کریستالیزاسیون»:
وقتیکه نحوه تشکیل یک کریستال و بزرگ شدنشو زیر میکروسکوپ نگاه میکنیم، همین فرآیند نشا رو استنباط میکنیم! همون نور ولایت است! اینکه نمیدونی نطفۀ علمی، کی و چجوری وارد قلبت شد که اصلا از لطافت کار هیچی متوجه نمی‌شی، اما یهو می‌بینی ابری نورانی، و کریستالی زیبا، درون قلب شکل گرفته و داره مدام بزرگ و بزرگتر میشه! فرآیند یادگیری کریستالی! بلوری شدن! تبلور 
نحوه ساخت نبات شاخه! فیلم مستند آموزش نبات‌سازی یا نبات‌پزی.
«أنشأ فلان قصيدة»
«النشأ: الأحداث من الأولاد (جوانان تازه سال)»
+ «نوآوری معالم ربانی»
+ «محدّثة»

نشای قلمه‌های گل! «propagation»

+ «ذرو – ذرء – ذرر»
+ «نشو»: نشئه شدن! اکستازی!
«انْتَشى‏ [نشو]: مست شد.»
«نَشْوَةُ الطَّرَبِ: خوشحالى و خورسندى»
علامت صاحب نور علم، این است که فی البداهة انشاء حکمت می‌کند!
انگاری با استشمام بوی خوش نور ولایت، نشئه می‌شود که اینگونه می‌تواند انشاء نماید!
+ «نوآوری»
 حدیث، آیه، کلام و یا ضرب المثل تاثیر گذارش، حکیمانه است و بی‌مانند و بی‌مثل!
همین الآن، داغ داغ از تنور در حضور مشتری، نان را در می‌آورد:
(نان داغ کباب داغ در حضور مشتری)
+ «مزمل»:
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً
+ «نشأ»
+ «لیل»
+ « ذرأ – ذرأت الوضین»
هُوَ الَّذِي … يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ
هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً [قبض و بسط] وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ
قطرات آب موجود در هوا معلوم نمی‌شوند و کان لم یکن شیئا مذکورا هستند، سپس خداوند با متراکم نمودن این قطرات و بخار آب، ابر را در آسمان پدید می‌آورد و می‌آفریند و ایجاد می‌کند و انشاء می‌نماید. «نَشَأَ السحابُ»: آسمون صاف صاف بود «لم یکن شیئا مذکورا»، یه دفعه سر و کله یک ابر بزرگ پیدا شد «نَشَأَ السحابُ»! همه واژه‌ها میخوان یه فرآیند رو معرفی کنن! تغییری بزرگ در قلب اهل یقین: از تاریکی به نور، به برکت نور یادآوری معالم ربانی صاحبان نور منا اهل البیت ع.
+ «وصی»
[وصی – نشا]:
«وَصَّى‏: أنشأ فضله: فضيلت او را بر شمرد و انشاء كرد.»
وصی و نشا هر دو واژه مترادف نور ولایت هستند.
انگاری وصیت همان انشاء است و هر دو همان نور ولایت هستند و این دو واژه مثل هزا رواژه دیگر یه جورایی ویژگی‌های فرآیند نور ولایت را به ما می‌فهمانند.

[نشا – حصل – ولد – وقع]:
من أين‏ أنشأْتَ‏؟ أي من أين جئتَ؟
[تو دیگه از کجا سر و کلت پیدا شد؟!]
 + «أنشأها اللّه!»
تو دیگه از کجا منشاء گرفتی (سر و کلت پیدا شد)؟!
شنیدی میگن: چی زدی، نشئه شدی؟!
«المَنْشَأُ: موضعُ النَّشْ‏ءِ.»
«مَنْشَأُ الشي‏ءِ: سببُهُ و ما منه يكونُ، كما قالوا: مبدأُهُ.»
«النَّشِيئَةُ : أعضادُ الحوضِ، و أوّلُ ما يُعمَلُ منه، و حجرٌ يُجعَلُ في أسفلِهِ، و ما وراءَ نصائِبِه من مدرٍ و ترابٍ.»
«النشيئَة: الحجر الذي يُجعَل أسفل الحوض، و النَّصَائِب: ما نَصِب حوله»
نشأ: ارتفاع في شي‏ء و سموّ
حدث و تجدّد
[پدیده = آفرينش]
+ «نوآوری – نوپدید»
أنشأ اللّه تعالى الخلق فنشئوا
«النَّشْ‏ءُ و النَّشْأَةُ: إِحداثُ الشي‏ءِ و تربيتُهُ»
«الْإنْشَاءُ: إيجادُ الشي‏ءِ و تربيتُهُ»  
+ «وجد»
اللغة: الإنشاء الابتداء؛
أنشأ الله الخلق إذا خلقهم و ابتدأهم
و منه قولهم: أنشأ فلان قصيدة
و النشأ الأحداث من الأولاد
الإنشاء إيجاد ابتداء من غير استعانة بشي‏ء من الأسباب
و أنشأ فلان حديثا أو شعرا.
شنیدی میگن فلانی خیلی طبع شعرش قویه، فی البداهه برات شعر میگه!
این معنی انشاء است یعنی صاحبان نور که مدام از اکل دائم نورانی آل محمد ع بهره‌مند میشن، یهو، همون لحظه، در ملک و یا در ملکوت، برای تو مطالب حکیمانه‌ای میگن که هنوز در هیچ کتابی نوشته نشده و درست مثل یک قطعه قصیده شعر زیبا که همین الآن برای تو انشاء میکنند.
+ «وجد – نشت علم»
الإنشاء الابتداء
أنشأ الله الخلق إذا خلقهم و ابتدأهم
و منه قولهم أنشأ فلان قصيدة
و النشأ الأحداث من الأولاد
انشاء: آغاز خلقت.
انشاء قصيده، بوجود آوردن آن است.
«نشأ» جوانان تازه سال.
+ «شطا»
مفهوم: «إحداث أمر مستمرّ، أو حدوثه في استمراره و مع البقاء»
و من مصاديقه:
حدوث في بقاء و استمرار و تجدّد،
و تربية شي‏ء إحداثا و إبقاءا،
و خلق في تربية و تقدير،
و إحداث سحاب و سوقه الى نقطة للامطار،
و إحداث برنامج علمىّ و إجراؤه،
و حدوث حالة شباب و استمراره».

ما تا حالا چند بار نشئه شدیم؟ یعنی چند بار (بوجود اومدیم – پدید اومدیم – سرپا شدیم)
و قراره چند باره دیگه نشئه بشیم؟!
ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ من النشأة الأخرى و هو الروح المنفوخ فيه من أمره.
به منشی میگن منشی! چون اول اون کارهای بیماران رو راست و ریست میکنه و بعدا میفرسته داخل اطاق دکتر!
مافوق انشاء می‌کند: «هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ»،
منشیء مافوق است: «نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ».
مافوق علمی با نزول علم به مادون، برای او در قلبش نور انشاء می‌نماید و حالا او روی پایش می‌ایستد و این استمرار نگاه علمی آل محمد ع است که ما را روی پایمان نگاه داشته و لحظه‌ای قطع نگاه آنها به سقوط ما می‌انجامد.

هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ‏ …
أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ …
يُنْشِئُ السَّحابَ‏ …
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ‏
وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ‏ …
هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ‏ …
ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ …
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها …
وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ‏ …
وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ‏ …
أَنْشَأْنا قُرُوناً …
فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ
عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ
وَ هُوَ الَّذِي‏ أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ
أَ وَ مَنْ‏ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ‏
وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ‏ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ
«هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ» أي ابتدأ خلقكم من الأرض لأنه خلق آدم من الأرض و مرجع نسبكم إليه‏.

[ناشِئَةَ اللَّيْلِ – مافوق] :
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا
الناشئة: ما يحدث من شي‏ء في استمرار و امتداد.
و المراد حدوث خصوصيّة روحانيّة صافية و امتداد زمان خال عن الكدورات و الموانع و الهيجانات.
«أَشَدُّ وَطْئاً»: به این میگن توافق درست و حسابی! به این میگن جور در آمدن! وقتی قلبت نورانی میشه و نشئه میشی می‌فهمی وقتی کارا جور در میاد یعنی چجوری میشه! «ناشِئَةَ اللَّيْلِ» رو وقتی نشئه علمی شدی، باید تجربه کنی تا ببینی یعنی چی! اینجوریه: «أَشَدُّ وَطْئاً» است و «أَقْوَمُ قِيلًا» است! از این گفتار، راستین‌تر وجود ندارد و تنها گفتار راستین همین است که اینجور نشئه‌ات می‌نماید. مواطات میشه همین (توطئۀ ممدوح)، دست به یکی کردن اهل یقین با صاحبان نور و همین جفت و جور شدن بی‌نظیر در عالم ملکوت که هیچکس متوجه آن نمی‌شود «المواطاة الموافقة»، به این میگن نطفه‌گذاری علمی آل محمد ع در قلب اهل یقین و معنای زیبای واژه وطء اینه که از هزار واژه مترادف نور ولایت است و اشاره به همین فرآیند زیبا دارد.

آل محمد ع منشیء «المُنْشِئُ» علوم ربانی برای صاحبان نور می‌باشند:
«المُنْشِئُ‏، للذي يُنْشِئُ الكتبَ»،
+ «و لله الاسماء الحسنی»
در واقع پرچم علم آل محمد ع هیچگاه به زمین نمی‌افتد:
«أَنْشَأْتُ‏ الشِّراعَ: رَفَعتُهُ»
و نقش صاحبان و حاملان نور همین است: «يتولّى ديوانَ‏ الإنشاءِ»، و یکی پس از دیگری، این پرچم نورانی هدایت را دست به دست می‌کنند: «أَنْشَأْتُ‏ العَلَمَ» تا به دست صاحب لواء و پرچم، یعنی مهدی آل محمد ع برسانند، ان شاء الله تعالی «أَنْشَأْتُ‏ العَلَمَ في المفازةِ: جدّدتُهُ و رَفَعتُهُ، كاستَنْشَأْتُه».
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
«أَيُّمَا نَاشٍ نَشَأَ فِي الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ حَتَّى يَكْبَرَ أَعْطَاهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَوَابَ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ صِدِّيقاً»
هر جوانى كه در دانش و عبادت رشد كند تا بزرگ شود، خداوند متعال، در قيامت، پاداش هفتاد و دو صدّيق را به وى مى‌‏بخشد.

وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ
«ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ»
أي ثم الله الذي خلقها و أنشأ خلقها ابتداء ينشئها نشأة ثانية
و معنى الإنشاء الإيجاد من غير سبب
ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ:
سپس خداوند ميآفريند جهان آخرت را، همان خداوند كه اين جهان با قدرت او پديد آمد، او نيز جهان آخرت را پديدار خواهد ساخت.
مقصود از «انشاء» ايجاد نمودن از عدم به وجود است، بدون آنكه سببى داشته باشد (ظاهرا).
یا مسبب الأسباب!

«إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»
[وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ = مافوق مغلوب نمی‌شود!]:
« نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ »
وَ الِاعْتِقَادُ فِي الرُّوحِ أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ جِنْسِ الْبَدَنِ وَ أَنَّهُ خَلْقٌ آخَرُ
لِقَوْلِهِ تَعَالَى‏ ثُمَ‏ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‏
[خَلْقاً آخَرَ: أَنْبَتَ لَهُ الشَّعْرَ: با نور شعور، عیب حسد درناژ می‌شود.»]:
« ثُمَ‏ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ قَالَ أَنْبَتَ لَهُ الشَّعْرَ »
پديد آورد : (حدوث، خلق، بدع، كوّنها)
پديد آمدن : (وضوح، الوجود، الظهور)
آفرينش ، آفريدن : (كوّن، أنشأ، ابتدع، خلق، فطر، صنع)
آفريده : (الخلق، المصنوع، الخلائق، مربوبون، مخلوق، الجبل، ذرأ، برأ، أنشأ، مكوّنا)
«ناشِئَةَ اللَّيْلِ»: پدیده شب! نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست!

امام سجاد علیه السلام:
وَ عَنْ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع‏ كَانَ يُصَلِّي بَيْنَ الْعِشَاءَيْنِ وَ يَقُولُ
أَ مَا سَمِعْتُمْ‏ قَوْلَ اللَّهِ‏ إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ‏ هَذِهِ ناشئة اللَّيْلِ.
وَ قَالَ النَّبِيُّ ع:‏
تَنَفَّلُوا فِي سَاعَةِ الْغَفْلَةِ وَ لَوْ بِرَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ فَإِنَّهُمَا يُورِثَانِ دَارَ الْكَرَامَةِ وَ دَارَ السَّلَامِ وَ هِيَ الْجَنَّةُ
وَ سَاعَةُ الْغَفْلَةِ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ.
در ساعت غفلت یعنی زمانی که قلبت تاریک شده باید با یاد معالم ربانی منتظر نورانی شدن قلبت به کلام عالم بالا باشی و یهو نشئه میشی! این میشه ناشئة اللیل! این میشه بهره‌مندی از انفال [میگن نماز نافله بخون یعنی این: تَنَفَّلُوا فِي سَاعَةِ الْغَفْلَةِ] یعنی نور معالم ربانی که یهو مثل آب زمزم توی قلبت چکه میکنه و نشت میکنه «وجد» و روشن میشی و شکوفا میشی «زهر» و دیگه خوشحالیت دست خودت نیست و مثل کسی میشی که قرص اکستازی خورده باشه! این میشه همون تغییر بزرگ خروج از تاریکی به نور که با یاد معالم ربانی در دل شرایط عرضه آیات برای قلوب اهل یقین بدست می‌آید.

[آیه سخرة – قبض و بسط]:
+ این مطلب زیبا از مقالۀ سخر:
زندگی برای اهل حسادت مثل سوار شدن روی اسب وحشی ناآرام است، اما برای اهل یقین به معالم ربانی زندگی مثل سواری بر روی اسب مطیع و آرام «المُطِيعة الطيِّبة الرِّيح» می‌باشد و چه لذتی دارد!
باید افسار زندگی رو اونجوری که نورت یادت میده بدست بگیری تا این اسب چموش حبّ دنیا (حسد)، بهت لگد نپرونه «دابّةٌ سُخْرَةٌ» و عیب حسد قلبت همیشه باید مغلوب عقل تو باشه و در خدمت تو باشه «خَادِمٌ‏ سُخْرَةٌ» ان شاء الله تعالی.
اینجاست جای این شکر و دعا که معنای واقعی اونو مد نظر داشته باشیم و بگوییم:
«وَ إِذَا وَضَعْتَ رِجْلَكَ فِي الرِّكَابِ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ‏ وَ مَنَّ عَلَيْنَا بِالْإِيمَانِ وَ بِمُحَمَّدٍ ص‏»
واقعا اگر یادآوری معالم ربانی نبود، بر انجام این کار قادر نبودیم!
اجر صاحبان نور با مادرشان فاطمه زهرا سلام الله علیها باد.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا»:
یعنی ای خدای مهربان، کارهای تو هیچ نقصی نداره بلکه جای بسی شکر و سپاس داره که اینجوری قلب ما، با یادآوری معالم ربانی صاحبان نور خود، انگاری این علوم نورانی رو به تسخیر خود در آورده‌اند!
یعنی قلبی که تاریک بود، یهو مسخَّر نور خودش گردید!
نور خدای مهربان این قلب رو به تسخیر خودش در آورد!
 انگاری با فهم قبض و بسط و کلام نورانی ولیّ خدا، ما که لیاقت قرین بودن و جفت بودن با نور آل محمد ع را نداشتیم، اینجوری مفتخر به دریافت نشان لیاقت از آل محمد ع به دست صاحبان نور گردیدیم، الحمد لله ربّ العالمین.

[ناشئة اللیل – کربلا]:
این پدیده شب، همان اقدام علمی صاحبان نور برای دستگیری از ضعفای علمی دوستان آل محمد ع است! «قِيَامُ الرَّجُلِ مِنْ فِرَاشِهِ لَا يُرِيدُ بِهِ إِلَّا اللَّهَ تَعَالَى» این حدیث زیبا به این نکته اشاره دارد:
عَنِ الصَّادِقِ ع‏ فِي مَعْنَى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا
قَالَ هِيَ قِيَامُ الرَّجُلِ مِنْ فِرَاشِهِ لَا يُرِيدُ بِهِ إِلَّا اللَّهَ تَعَالَى‏.

[قَوْلًا ثَقِيلًا … أَقْوَمُ قِيلًا]:
وَ يُؤَيِّدُهُ مَا ذَكَرُهُ‏ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ‏ سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا
قَالَ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ هُوَ قَوْلُهُ‏ إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا قَالَ أَصْدَقُ الْقَوْلِ.

[نشأ – هجد]:
+ تهجد باللیل
+ بحار 84 باب 6 فضل صلاة الليل و عبادته‏
+ «قبض و بسط»

[أَصْدَقُ … قِيلًا – أَقْوَمُ قِيلًا]:
+ «قول»: تنها کلام قابل انطباق بین اهل یقین و صاحبان نور همین قبض و بسط است.
[قول – نشأ]:
و القيل: قول فيه تحقّق و انطباق، كما في:
وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا
فالصيغة تدلّ على التحقيق و التدقيق.

يَا مُنْشِئ!

امام سجاد علیه السلام:
إقبال الأعمال
دعاء آخر في اليوم الثالث و العشرين من شهر رمضان من مجموعة مولانا زين العابدين ع‏

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا رَبَّ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ جَاعِلَهَا خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ وَ رَبَّ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْجِبَالِ وَ الْبِحَارِ وَ الظُّلَمِ وَ الْأَنْوَارِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ
يَا بَارِئُ يَا مُصَوِّرُ يَا مُنْشِئُ‏ يَا خَالِقُ يَا جَبَّارُ يَا رَازِقُ يَا مَنَّانُ
يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ
يَا اللَّهُ يَا قَيُّومُ
يَا اللَّهُ يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
يَا اللَّهُ يَا مَنْ‏ جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً
يَا اللَّهُ يَا مَنْ‏ جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً
يَا اللَّهُ يَا حَيُّ يَا مُحْيِي الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ وَ بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ
يَا اللَّهُ يَا مَنْ‏ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْفَرِ عِبَادِكَ نَصِيباً مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَنْزَلْتَهُ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فِي هَذَا الْيَوْمِ أَوْ أَنْتَ مُنْزِلُهُ مِنْ نُورٍ تَهْدِي بِهِ أَوْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُهَا أَوْ رِزْقٍ تَبْسُطُهُ بَيْنَ عِبَادِكَ أَوْ بَلَاءٍ تَدْفَعُهُ أَوْ شَرٍّ تَصْرِفُهُ أَوْ ضُرٍّ تَكْشِفُهُ
وَ اجْعَلْنِي مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الصَّالِحِينَ الَّذِينَ اسْتَجَبْتَ لَهُمْ وَ اسْتَوْجَبُوا مِنْكَ الثَّوَابَ وَ أَمِنُوا بِرِضَاكَ مِنَ الْعَذَابِ يَا كَرِيمُ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْمِسْكِينِ الْمُسْتَكِينِ وَ أَبْتَغِي مِنْكَ ابْتِغَاءَ الْبَائِسِ الْفَقِيرِ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ تَضَرُّعَ الضَّعِيفِ الضَّرِيرِ وَ أَبْتَهِلُ إِلَيْكَ ابْتِهَالَ الْمُذْنِبِ الذَّلِيلِ مَسْأَلَةَ مَنْ خَضَعَتْ لَكَ رَقَبَتُهُ وَ رَغِمَ لَكَ أَنْفُهُ وَ عَفَّرَ لَكَ وَجْهَهُ وَ سَقَطَتْ لَكَ نَاصِيَتُهُ وَ اعْتَرَفَ لَكَ بِخَطِيئَتِهِ وَ فَاضَتْ إِلَيْكَ عَبْرَتُهُ وَ انْهَمَلَتْ دُمُوعُهُ وَ ضَلَّتْ عَنْهُ حِيلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ عَنْهُ حُجَّتُهُ وَ غَمَرَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ وَ أَغْرَقَتْهُ إِسَاءَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ لِضُرِّهِ كَاشِفاً غَيْرَكَ وَ لَا لِكَرْبِهِ مُفَرِّجاً سِوَاكَ وَ لَا لِمَا نَزَلَ بِهِ مُنْقِذاً إِلَّا أَنْتَ
فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ كَمَا مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ أَهْلُهُ وَ أَنْ تُعْطِيَنِي أَفْضَلَ مَا أَعْطَيْتَ السَّائِلِينَ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَفْضَلَ مَا تُعْطِي الْبَاقِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَفْضَلَ‏ مَا تُعْطِي مَنْ تُخَلِّفُهُ مِنْ أَوْلِيَائِكَ يَا كَرِيمُ وَ أَعْطِنِي فِي مَجْلِسِي هَذَا مَغْفِرَةً تُؤْمِنُنِي بِهَا مِنْ ذُنُوبِي وَ اعْصِمْنِي فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِي وَ ارْزُقْنِي الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ فِي عَامِي هَذَا مُتَقَبَّلًا مَبْرُوراً خَالِصاً لِوَجْهِكَ يَا كَرِيمُ وَ ارْزُقْنِيهِ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي يَا كَرِيمُ اكْفِنِي مَئُونَةَ خَلْقِكَ وَ اكْفِنِي شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ وَ اكْفِنِي شَرَّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ شَرَّ كُلِّ ذِي شَرٍّ وَ شَرَّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ‏ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‏ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَامِي وَ أَئِمَّتِي عَنْ يَمِينِي وَ شِمَالِي أَتَقَرَّبُ [إِلَيْكَ‏] بِهِمْ زُلْفَى وَ أَسْتَتِرُ بِهِمْ مِنْ عَذَابِكَ وَ لَا أَجِدُ أَحَداً أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِ أَوْجَهُ وَ لَا أَقْرَبُ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ
اللَّهُمَّ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِمْ وَ أَدْخِلْنِي فِي شَفَاعَتِهِمْ وَ اجْعَلْنِي بِهِمْ‏ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ‏ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خَيْرِ خَلْقِهِ أَجْمَعِينَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ وَ سَلَّمَ.

مشتقات ریشۀ «نشأ» در آیات قرآن:

أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرينَ (6)
وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ‏ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ (98)
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ‏ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرينَ (133)
وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (141)
وَ إِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ‏ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَريبٌ مُجيبٌ (61)
هُوَ الَّذي يُريكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ‏ السَّحابَ الثِّقالَ (12)
وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرينَ (11)
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ (14)
فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فيها فَواكِهُ كَثيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (19)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرينَ (31)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرينَ (42)
وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ (78)
وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَ ما كُنْتَ ثاوِياً في‏ أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ لكِنَّا كُنَّا مُرْسِلينَ (45)
قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ‏ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (20)
قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ (79)
أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبينٍ (18)
الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ‏ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى‏ (32)
وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرى‏ (47)
وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ‏ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ (24)
إِنَّا أَنْشَأْناهُنَ‏ إِنْشاءً (35)
عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ‏ في‏ ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ‏ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ‏ (72)
قُلْ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ‏ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ (23)
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً (6)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی