The similitude of a grain of corn
that Grows seven ears,
and each ear has a hundred grains!
«سنبل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«سَنْبَلَ الزَّرْعُ: أَخْرَجَ سُنْبُلَهُ، خوشۀ كشت برآمد.»
+ «ظهر»
+ «ذبح»
+ «أَخْرَجَ شَطْأَهُ»
+ «سبل»
+ «دَوَل – دولت»: چرخۀ دانه تا دانه!
«بذرهای نورانی، دستبهدست میشوند! وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ!»
+ «کثر»
+ «نشر»
[سورة البقرة (۲): آية ۲۶۱]
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ
فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ
وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ
وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (۲۶۱)
مَثَل [صدقاتِ] كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىكنند
همانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى صد دانه باشد؛
و خداوند براى هر كس كه بخواهد [آن را] چند برابر مىكند،
و خداوند گشايشگر داناست.
امام صادق علیه السلام:
عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْجُعْفِيِّ ، قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ:
كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ.
قَالَ:
«اَلْحَبَّةُ: فَاطِمَةُ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهَا)،
وَ اَلسَّبْعُ سَنَابِلَ: سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا، سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ».
قُلْتُ: اَلْحَسَنُ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ؟
قَالَ:
« اَلْحَسَنُ إِمَامٌ مِنَ اَللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ، وَ لَكِنْ لَيْسَ مِنَ اَلسَّنَابِلِ اَلسَّبْعَةِ،
أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَيْنُ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ » .
فَقُلْتُ: قَوْلُهُ: فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ.
قَالَ: يُولِدُ اَلرَّجُلُ مِنْهُمْ فِي اَلْكُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ، وَ لَيْسَ ذَلِكَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ اَلسَّبْعَةُ».
امام سجاد علیه السلام:
أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِک بَاباً إِلَى عَفْوِک وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ،
وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِک الْبَابِ دَلِیلًا مِنْ وَحْیک لِئَلَّا یضِلُّوا عَنْهُ،
فَقُلْتَ -تَبَارَک اسْمُک-:
«تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّکمْ أَنْ یکفِّرَ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ وَ یدْخِلَکمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یوْمَ لا یخْزِی اللَّهُ النَّبِی وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ یسْعى بَینَ أَیدِیهِمْ وَ بِأَیمانِهِمْ، یقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، إِنَّک عَلى کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»؛
فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِک الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِیلِ!
وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَى نَفْسِک لِعِبَادِک،
تُرِیدُ رِبْحَهُمْ فِی مُتَاجَرَتِهِمْ لَک، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَیک، وَ الزِّیادَةِ مِنْک،
فَقُلْتَ -تَبَارَک اسْمُک وَ تَعَالَیتَ-:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزى إِلَّا مِثْلَها»؛
وَ قُلْتَ:
«مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ
فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ»؛
وَ قُلْتَ:
«مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کثِیرَةً»؛
وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِی الْقُرْآنِ مِنْ تَضَاعِیفِ الْحَسَنَاتِ.
تویی که بر بندگانت دری به سوی بخشش خود باز کردهای، و آن را باب توبه نامیدهای،
و بر آن درِ گشوده راهنمایی از وحی خود قرار دادهای، تا آن را گم نکنند،
پس خود – که نامت والا و مبارک است – فرمودی:
«به سوی خدا توبه خالص و بیپیرایه آورید، باشد که پروردگارتان گناهان شما را محو کند، و شما را داخل بهشتهایی نماید که نهرها از زیر آن روان است،
در آن روزی که خداوند پیامبر خود و آنان را که به او ایمان آوردند خوار وذلیل نمیکند، درحالی که نورشان پیش رویشان و از جانب راستشان روان است میگویند: خداوندا نورمان را کامل کن، و ما را مورد مغفرت قرار ده، که تو بر هر چیز توانایی».
پس عذر کسی که از ورود به آن خانه غفلت کند پس از گشوده شدن در و به پا داشتن راهنما چه خواهد بود؟
و تویی که در معامله با بندگانت بر عطای خود افزودهای،
تا در این تجارتشان از عنایت تو سود برند،
و در حرکت کردن به جانب تو کامیاب گردند،
و از حضرتت بهرهای افزون دریافت نمایند،
به همین خاطر، تو خود – که نامت مبارک است و بس والایی – فرمودی:
«هر کس که یک کار نیک کند ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس یک کار بد کند جز به مانند کارش عقوبت نبیند»،
و نیز فرمودی:
«مثل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق میکنند مانند دانهای است که هفت خوشه رویانده، در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چند برابر کند»،
و فرمودی:
«کیست آن که به خداوند قرض الحسنه دهد تا خدا آن را چندین برابر سازد؟»
و امثال و نظائر این وعدهها که در قرآن درباره چند برابر کردن کارهای نیک فرو فرستادهای.
«سبع سنابل + سبل + سبع + سبع مثانی»
+ «شطا – شَطءُ النّبات»: «أَخْرَجَ شَطْأَهُ»
+ «برّ – نیکوکاری»
مفهوم تکثیر و گسترش در هزار واژه مترادف نور ولایت.
نور ولایت، فرایند شکفتن است «blooming».
+ «زهر»
فرایند ظاهر شدن! «ظهر – ذبح – اخراج»
+ «دَوَل – دولت»: چرخه دانه تا دانه: از یک پیاز سنبل تا این همه دانه!
+ «صمد»
سنبل: مافوق
سَنْبَلَ الزَّرْعُ : أَخْرَجَ سُنْبُلَهُ و أَسْبَلَ : أَخْرَجَ سَبَلَهُ
فالسنبل كلّ ما على أعالي سوق النباتات المحمّلة بالحبوب أو البذور أو الزهر،
باعتبار أنّها مسبلة مع حبوب زائدة فيها تدل عليها النون.
+ «سبل – سبیل»
و این بیان زیبا:
اگر دوستانم معني روزه را بفهمند، آنها را از سبع سنابل بهرهمند میكنم!
+ « برّ – نیکوکاری»
+ «خوشه»
[الشَّجَرَةُ … هِيَ السُّنْبُلَةُ]:
درخت ممنوعه کنایه از نور علم ولایت محمد و آل محمد ع است!
یعنی برای همه ممنوع است که در دل شرایط تقدیراتشان، بین استعمال نور ولایت آل محمد ع و استعمال حسد خودشون، حسد خود را برگزینند و انگاری خودشون این حق رو به دست بگیرند و پشت به نور نموده، در حقیقت سوء استفاده از اختیار خود نموده و عملا غصب نور ولایت نمایند.
و این مفهوم درخت ممنوعه است یعنی با وجود آل محمد ع، ریاست برای دیگران ممنوع!
گر چه اختیار داری و میتونی خودت برای خودت تصمیم بگیری، اما عقل هم داری و میفهمی که فقط راهنمایی علمی که آل محمد ع برای تو انجام میدهند، میتواند برای تو آرامش ایجاد کند، لذا عاقل، انتخاب آل محمد ع را بر انتخاب خود ترجیح میدهد، اما جاهلِ حسود، نور ولایت آل محمد ع را زیر پا گذاشته، کانّه خودش این حق را بدست میگیرد یعنی حق ولایت الله بر خودش را طبق آیۀ: «الله ولیّ الذین آمنوا» خودش بر خودش طبق میل خودش امر و نهی میکند و به امر و نهی خدای خودش هیچ توجهی ندارد و این همان نزدیک شدن به درخت ممنوعه است «الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله».
امام صادق علیه السلام:
عَنْ هِشَامٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ:
فِي قَوْلِهِ تَعَالَى
فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما
كَانَتْ سَوْآتُهُمَا لَا تُرَى فَصَارَتْ تُرَى بَارِزَةً
وَ قَالَ
الشَّجَرَةُ الَّتِي نُهِيَ عَنْهَا آدَمُ هِيَ السُّنْبُلَةُ.
***
انتخاب عقل وصل به نور، شفاف و پرسود است، چون «في سَبيلِ اللَّهِ» است، لذا نه تنها ثمره و نتیجه آن پوچ نیست، بلکه ثمره آن دارای کمّیت و کیفیت باورنکردنی است، بیش از هفتصد برابر!
این نتیجه را با نتیجه کار بنی اسرائیل که از موسی ع خواستند تا از خدا بخواهد که نزول باران را در اختیار آنها قرار دهد مقایسه کن: این حدیث زیبا مربوط به مقالۀ «پوچ» است!
بنی اسرائیل انتخاب خود را بر انتخاب خدا بهتر دیدند و ترجیح دادند [حسادت]، و از خدا خواستند که نزول باران را به اختیار آنها بگذارد «يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ إِذَا أَرَادُوا وَ يَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا» و خدا هم قبول کرد، اما آنها پس از کلی زحمت و تلاش، دیدند که ماحصل انتخاب آنها پوچ در آمد «فَلَمْ يَجِدُوا شَيْئاً» حال آنکه خدا برای آنها، به شرایطی اینگونه راضی نبود «أَنَا كُنْتُ الْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي» و این گِلی بود که آنها خود به سر کشیده بودند «فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ» و در نتیجه همانطور که در حدیث آمده «فَكَانَ مَا رَأَيْتَ» ثمره پوچ زحماتشان نیز نتیجه کار خودشان بود!
+ «حسد»
تمامی اعمال عبادی مثل نماز «إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ» و روزه «وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ» و حج «وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ» و … «كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَسِ»، باید با یاد معالم ربانی صاحبان نور، محکمکاری «تقن» شوند:
[اتقان – احسان – تقوی – نقی]:
+ «محکمة فروعه بالاصول»
چجوری باید محکم کاری کرد؟
باید آیینه قلبت را از هر زنگاری، با عدم استعمال حسد و با یاد معالم ربانی، پاک کنی «نقی – تقی».
باید که «احسنوا اعمالکم».
چون باید اعمالت ذرهای ناخالصی نداشته باشه و خوب کاراتو محکم کاری کنی.
+ «محکمة فروعه بالاصول»
یعنی استعمال معالم ربانی صاحبان نور میشه احسان، میشه محکم کاری.
+ «برّ – نیکوکاری»
پس این همه میگن تقوی پیشه کنید، معنیش اینه که اعمالتان را با یادآوری معالم ربانی، انجام داده و تولید عمل صالح کنید و بخوبی محکمکاری نمایید تا ذرهای ناخالصی موجب بی ارزش شدن کار نشه!
جالب اینه، به کمیت کار در عمل صالح فکرنکن! فقط کیفیت مهمه! و اگه کار با کیفیت انجام بشه، خود خدای مهربان قول داده کمّیتشو ببره بالا «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ».
اگه گفتی کمیتشو چند برابر میکنه؟ بیش از 700 برابر!
به این میگن «سبع سنابل»!
یک عمل صالح، هفتصد برابر میشه!
اصلا هم برای خدا کار سختی نیست: «وَ لَمْ يَتَعَاظَمْهُ»:
«لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمِائَةٍ – جَزَاهُ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ»
+ « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً فَعَمِلَ عَمَلًا قَلِيلًا جَزَاهُ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ وَ لَمْ يَتَعَاظَمْهُ أَنْ يَجْزِيَ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ لَهُ: خداوند متعال هر گاه بندهاى را دوست بدارد، در برابر عمل اندك او، پاداش زياد مىدهد، و اين پاداش را در برابر عمل اندك او بزرگ نمىداند.»
[احسان – سبع سنابل]:
امام صادق علیه السلام:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
إِذَا أَحْسَنَ الْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اللَّهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمِائَةٍ
وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ
فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُمُ الَّتِي تَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِ اللَّهِ
فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا الْإِحْسَانُ؟
قَالَ فَقَالَ
إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ
وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ
وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ
قَالَ وَ كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَسِ.
+ «حسن – احسان عقل»:
معنی اسم زیبای محسن «الْمُحْسِنِينَ» رو از این آیات باید دقیقا استنباط کرد:
محسن، در واقع همان کسی است که با قلبش، وجود و حضور نور علم آشکار شدۀ آل محمد ع را درک کرده «اثر»، یعنی معالم ربانی صاحب نورش را درک و استنباط کرده و با رفتار صحیحش، یعنی مقابله به مثل نکردن و مهربانی کردن و جواب بدی دیگرانو با خوبی دادن، تصدیق مینماید:
«الْمُحْسِنُ مَنْ صَدَّقَ أَقْوَالَهُ أَفْعَالُهُ»
و چهار شهادتش را در عمل، کامل مینماید و به اعتبار فهم مقام علمی صاحبان نور و معالم ربانی آشکار شدۀ آل محمد ع و اطاعت علمی از این انوار مقدس، و عمل به آنها، پاداش خودش را که محو جمیع گناهان اوست و همچنین خلود در بهشت جاویدان است، دریافت نموده و آیۀ زیبای «راضیة بالولایة مرضیة بالثواب» را برای خود شخصیسازی مینماید.
محسن، کارشو بیغلّ و غش انجام میده!
تو کاراش، نرمهشیشه نیست!
محسن، صاف و صادقه!
ریگ تو کفشش نیست، لذا خدا هم ازش، رفتارهای مبتنی بر عمل به نورشو قبول میکنه.
+ مومنِ محکمکار اینجوریه:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِي عِنْدِي عَبْداً مُؤْمِناً ذَا حَظٍّ مِنْ صَلَاحٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ عَبَدَ اللَّهَ فِي السَّرِيرَةِ
وَ كَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ فَلَمْ يُشَرْ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ
وَ كَانَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ فَعُجِّلَتْ بِهِ الْمَنِيَّةُ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاكِيهِ.
خداوند عزّ و جلّ فرمود:
از نكوحالترين دوستانم نزد من، مرد سبكبار و پر قدر و منزلتى است كه در نهان پروردگار خويش را نيكو بندگى مىكند و در ميان مردم ناشناخته است.
روزيش به قدر كفاف تعيين شده و بر آن صبر مى كند
و چون بميرد، ميراثش كم باشد و گريه كنندگان بر او اندك.
[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
[سورة البقرة (۲): آية ۲۶۱]
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (۲۶۱)
چه پیوند زیبایی میان این دو آیه نهفته است… ✨
«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»…
خدا خودش بینیاز است، اما دلِ منِ نیازمند را صدا میزند:
آیا کسی هست که به من قرض بدهد؟!
یعنی مهربانی کند، یعنی از خود بگذرد، یعنی نور را در راه من جاری کند.
نه برای اینکه خدا محتاج است، بلکه برای اینکه دل من به نور مهربانی زنده شود.
اما این مهربانی شرط دارد؛ باید با قلبی باشد که قبض و بسط نورش را میفهمد. 🌿
قلبی که لحظههای نور و ظلمتش را میفهمد و از یاد نمیبرد و نور تقدیر الهی را میبیند.
آنجاست که هر مهربانیاش میشود «قرض حسن»؛
قرضی که خدا خودش ضامن بازگشت و چند برابر کردنش است.
و در آیهٔ دیگر راز را آشکار میکند:
«مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ…»
مهربانی در راه خدا مثل یک دانه است که در زمین نور کاشته میشود.
این دانه میشکافد، سبز میشود، سنبله میدهد،
و هر سنبله صدها دانه دیگر به بار میآورد.
این همان انفاق است:
هم انفاق مال، هم انفاق علم.
هر بار که به قلبی دیگر نوری از علم آل محمد علیهمالسلام میرسانی،
یک سنبله میرویاند.
و این محصول، تا جاودانه، به نور ابدی پیوند میخورد. 🌸
خدایا…
من میخواهم از این خوشهها داشته باشم.
از این مزرعهٔ نورانی که بیپایان میروید.
به من توفیق بده مهربانی کنم، ببخشم، و بکارم،
که روزی برگردم و ببینم:
تمام نورِ عمل صالح من به نور جاویدانت پیوسته است. ✨
«وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
همهٔ راهها به سوی تو بازمیگردد…
پس مهربانیهایم را در راهت خرج کن،👉
تا بازگشتنم، بازگشت به روشنایی باشد. 🕊
آه… چه حال خوشی دارد این جمله وقتی دل بندهای، با نور علمی که از خدای مهربان گرفته، دانههای عمل صالح را کاشته و از آن، خوشههای مهربانی رویانده است. 🌿
«پس مهربانیهایم را در راهت خرج کن…»
ای خدای مهربان!
این، زبان حال بندهای است که با دستان خالی آغاز کرد؛
جز تمنّا چیزی نداشت، اما تو با نور خود،
دلش را سبز کردی،
و او را به مهربانی کردن، توفیق دادی.
اکنون، با دلی سرشار، در محضر تو ایستاده است…
نه با حسرت و خجالت، بلکه با شیرینی و غرور بندگی.
با دلی که میگوید:
خدایا! این مهربانیهایی که تو در وجودم جاری کردی،
این لبخندها، این دستگیریها، این آرامشی که به دیگران رساندم،
همهشان عطای تو بود.
من فقط واسطه شدم، من فقط کاشتم،
اما تو بودی که رویاندی.
و حالا آمدهام تا همین خوشههای نورانی را،
همین محصولی که با باران لطف تو جوانه زد،
به دستان تو تقدیم کنم. 🌸
ای خدای من،
سنت تو همین است که مهربانی را در این دنیا تکثیر میکنی؛
از یک بذر کوچک، هزاران خوشه میرویانی.
پس این مهربانیهایی که به من توفیق انجامش را دادی،
پیشکش خودت باد.
تو هر طور که بخواهی، خرجشان کن،
که من، بندۀ کوچک، جز شوق دیدن رضایتت چیزی نمیخواهم. ✨
خدایا…
چه افتخاری بالاتر از این که بندهات بگوید:
«این هم مهربانیهای من، به لطف تو…
و باز هم به خودت تقدیم میکنم!» 🕊️
ای خدای مهربانم… 💖
من چیزی از خود نداشتم، جز قلبی خالی و دستی تهی.
اما تو به من نور دادی،
و با همان نور، یاد دادی که چگونه مهربانی کنم،
چگونه دلی را آرام کنم،
چگونه دستی را بگیرم،
چگونه در سیاهی، چراغی باشم. 🌿
اکنون که به پشت سرم نگاه میکنم،
میبینم تمام آن لحظههای شیرین مهربانی،
از تو بود، نه از من!
و چه خوش است این افتخار که امروز بگویم:
«پس مهربانیهایم را در راهت خرج کن…»
خدایا! این بذرهایی که به یادت کاشتم،
این خوشههایی که با باران رحمتت رویید،
همه هدیهای است برای تو.
میدانم که رسم تو این است:
از یک دانه، هزاران خوشه میرویانی،
از یک لبخند، هزاران شادی میآفرینی،
از یک اشک محبت، هزاران دریای نور جاری میکنی.
ای محبوب جانها…
من فقط واسطه بودم، من فقط بذر را افشاندم،
اما تویی که رویاندی و بارور کردی.
اکنون آمدهام تا همین اندک مهربانیها را
به پای تو بریزم،
تا هر طور که دلت خواست، خرجشان کنی. 🌸
و چه حال خوشی است وقتی بندهات
با دستان پر به دیدارت بیاید،
و بگوید:
«خدایا! آنچه داشتم، همه از تو بود…
و حالا، دوباره به خودت باز میگردانم.» ✨
ای خدای مهربان،
همیشه مرا در مسیر همین مهربانی نگه دار،
تا روزی که در محضر تو بایستم،
با شوق بگویم:
«این هم محصولی که از نورت رویید…
قبول فرما، ای عزیزِ دلها.» 🕊️
دلنوشتهای از این حدیث زیبای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به سلمان:
✨🌿
ای سلمان! دنیا پر از رفتوآمدها و برخوردهاست.
مردم اگر تو را به کاری بگیرند، همان را از تو باز میخواهند؛
اگر به ظاهر رهایشان کنی، تو را رها نمیکنند؛
و اگر از آنها بگریزی، باز هم به دنبالت خواهند آمد…
ای خدای مهربان! 💖
چه زیباست که پیامبرت، سلمان را به رازی آگاه کرد؛
اینکه انسان میتواند از سرمایهای فراتر از مال و جان، خرج کند…
سرمایهای به نام عِرض و آبرو.
«يَا سَلْمَانُ… أَقْرِضْهُمْ مِنْ عِرْضِكَ لِيَوْمِ فَقْرِكَ»
آری، آبرو هم بذر است! 🌱
بذری که اگر در زمین دلها افشانده شود،
اگر در راه خدا خرج شود،
درختی از عزّت، کرامت و نور خواهد رویاند.
خدایا! من چه دارم جز این دل و اندک آبرویی که تو به من عطا کردهای؟
من، امروز با تمام وجودم اعتراف میکنم:
همین آبروی کوچک، همین سرمایهی ناچیز هم از توست…
پس ای مولای مهربان، به من بیاموز
که از این آبرو برای بندگان تو خرج کنم،
نه برای هواهای خودم، نه برای حسد و کینه،
بلکه برای بیدار کردن دلها، برای نشان دادن نور تو،
برای ساختن پلی به سوی «مقام کریم».
🌸 پروردگارا! تویی که فرمودهای:
«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيراً…» (بقره، ۲۴۵)
من همین اندک آبرو و مهربانیام را،
به تو قرض میدهم برای روز فقرم،
برای روزی که دستم از همه جا کوتاه است
و فقط دست توست که مرا میگیرد.
خدایا…
به حقّ محبّت آلمحمد علیهمالسلام،
آبرویم را در راه خودت قرار ده،
و مرا در زمرهی «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» ثبت کن،
تا در روزی که همه بازمیگردند،
من هم با چهرهای روشن، با دلی سبز و آرام،
در صف یاران ولیّت بایستم.
✨ یا ربّ، به حقّ نور محمّد و آل محمّد،
مرا از دست حسودان و اهل باطل حفظ کن،
و کاری کن جز در راه تو خرج نشوم و جز به تو دل نبندم.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
إِنِّي جَعَلْتُ الدُّنْيَا بَيْنَ عِبَادِي قَرْضاً فَمَنْ أَقْرَضَنِي مِنْهَا قَرْضاً أَعْطَيْتُهُ بِكُلِّ وَاحِدَةٍ عَشْراً إِلَى سَبْعِمِائَةِ ضِعْفٍ وَ مَا شِئْتُ مِنْ ذَلِكَ
وَ مَنْ لَمْ يُقْرِضْنِي مِنْهَا قَرْضاً فَأَخَذْتُ مِنْهُ شَيْئاً قَسْراً أَعْطَيْتُهُ ثَلَاثَ خِصَالٍ لَوْ أَعْطَيْتُ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ مَلَائِكَتِي لَرَضُوا بِهَا مِنِّي
قَالَ ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى
الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ فَهَذِهِ وَاحِدَةٌ مِنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ وَ رَحْمَةٌ اثْنَتَانِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ثَلَاثٌ
ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذَا لِمَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِنْهُ شَيْئاً قَسْراً.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
خدای عزّوجلّ فرمود:
«من دنیا را میان بندگانم قرض قرار دادم.
پس هر کس از آن به من قرض دهد،
به او در برابر هر یک (از آنچه قرض داده)
ده برابر تا هفتصد برابر،
و هر چه بخواهم بیش از آن، عطا میکنم.
و هر کس از آن به من قرض ندهد،
و من چیزی را قهراً از او بگیرم،
سه خصلت به او میدهم که اگر یکی از آنها را به فرشتگانم میدادم،
از جانب من راضی میشدند:
۱. درود و رحمت خاصّ خودم (صلواتٌ من ربّهم).
۲. رحمتی مضاعف.
۳. هدایت به راه راست.
سپس امام صادق علیهالسلام این آیه را تلاوت فرمود:
«الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنّا لِلَّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
و فرمود: این سه خصلت برای کسی است که خدا چیزی را به اجبار از او گرفته باشد.»
🌸 پروردگارا…
تو دنیا را میان ما بندههایت قرض قرار دادی؛
نه سرمایهای همیشگی، نه ملکی پایدار…
فقط یک امانتِ کوتاه،
تا هر کس آن را در راه تو خرج کند،
صد چندان پاداش بگیرد.
✨ چه زیبا گفتی:
هر که به من قرض دهد،
من در عوض، ده برابر تا هفتصد برابر،
و هر چقدر که بخواهم، بیشتر، به او بازمیگردانم.
این معاملهی عاشقانه توست با دلهای مؤمن!
اما اگر کسی بخل ورزید و قرض نداد،
و تو چیزی را قهراً از او گرفتی،
باز هم رهایش نمیکنی،
بلکه سه گوهر آسمانی به او میبخشی:
۱. صلواتی از پروردگار ✨
درود و توجهی خاص از جانب تو،
که اگر به ملائکه عطا میشد،
به آن خرسند میشدند!
۲. رحمتی بیپایان 🌿
آغوشی باز، مرهمی جاوید،
که هر دلی را آرام میسازد.
۳. هدایت به راه راست 🌸
نوری که گمشدگان را به مقصد میرساند،
و بیپناهان را به خانهای امن بازمیگرداند.
🍃 خدایا!
چه سودی بالاتر از این؟!
چه معاملهای برتر از این؟!
چه سخاوتی بیحد و اندازهتر از این؟!
ای مهربانترین،
من امروز با دلم اقرار میکنم:
آنچه در دست من است، از توست.
هرچه میدهم، به تو میدهم،
و هرچه بازمیگردد، از کرم توست.
الهی! مرا از کسانی قرار ده که دنیا را به تو قرض میدهند،
نه از کسانی که به بخل خود دل بستهاند…
و اگر هم به قهرت چیزی از من گرفتی،
مرا به آن سه گوهر آسمانی سرافراز کن:
صلواتت، رحمتت، و هدایتت.
✨ یا رب!
چقدر زیباست دانستن اینکه حتی از دلِ مصیبت،
دست تو،
رحمت و هدایت را برای ما میچیند…
قَالَ الصَّادِقُ ع:
الْعَفْوُ عِنْدَ الْقُدْرَةِ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَسْرَارِ الْمُتَّقِينَ وَ تَفْسِيرُ الْعَفْوِ أَلَّا تُلْزِمَ صَاحِبَكَ فِيمَا أَجْرَمَ ظَاهِراً وَ تَنْسَى مِنَ الْأَصْلِ مَا أُصِيبَ مِنْهُ بَاطِناً وَ تَزِيدَ عَلَى الِاخْتِيَارَاتِ إِحْسَاناً وَ لَنْ تَجِدَ إِلَى ذَلِكَ سَبِيلًا إِلَّا مَنْ قَدْ عَفَا اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ عَنْهُ وَ زَيَّنَهُ بِكَرَامَتِهِ وَ أَلْبَسَهُ مِنْ نُورِ بَهَائِهِ لِأَنَّ الْعَفْوَ وَ الْغُفْرَانَ صِفَتَانِ مِنْ صِفَاتِ اللَّهِ تَعَالَى أَوْدَعَهُمَا فِي أَسْرَارِ أَصْفِيَائِهِ لِيَتَخَلَّقُوا مَعَ الْخَلْقِ بِأَخْلَاقِ خَالِقِهِمْ وَ جَاعِلِهِمْ لِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ مَنْ لَا يَعْفُو عَنْ بَشَرٍ مِثْلِهِ كَيْفَ يَرْجُو عَفْوَ مَلِكٍ جَبَّارٍ قَالَ النَّبِيُّ ص حَاكِياً عَنْ رَبِّهِ يَأْمُرُهُ بِهَذِهِ الْخِصَالِ قَالَ صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ وَ أَحْسِنْ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْكَ وَ قَدْ أُمِرْنَا بِمُتَابَعَتِهِ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَالْعَفْوُ سِرُّ اللَّهِ فِي الْقُلُوبِ قُلُوبِ خَوَاصِّهِ فمن [مِمَّنْ] يُسِرُّ لَهُ سِرَّهُ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ يَعْجِزُ أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ كَأَبِي ضَمْضَمٍ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا أَبُو ضَمْضَمٍ
قَالَ ص رَجُلٌ مِمَّنْ قَبْلَكُمْ كَانَ إِذَا أَصْبَحَ يَقُولُ
اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ تَصَدَّقْتُ بِعِرْضِي عَلَى النَّاسِ عَامَّة
گاهی آدمی دلش میخواهد از سنگینیِ کینهها، رها شود.
دلی که در آن خشم و انتقام جا گرفته، هیچگاه آرام نمیگیرد.
اینجاست که امام صادق علیهالسلام راز بزرگی را میگشاید:
«عفو در هنگام قدرت، از سنتهای پیامبران و اسرار پرهیزگاران است.» 🌹
عفو یعنی وقتی میتوانی حساب بکشی، میتوانی تلافی کنی،
اما انتخاب میکنی که ببخشی…
بخشش نه به خاطر ضعف، بلکه به خاطر قدرتی بالاتر؛
قدرتی که از نور خدا در قلبت تابیده است.
عفو یعنی زخم ظاهر را مطالبه نکنی،
و رنج باطن را هم در دل فراموش کنی.
یعنی فراتر از آن، بر زخمها مرهم محبت بگذاری. 💞
این همان جایی است که انسان، بویی از اخلاق خالق خود میبرد.
پیامبر خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمودند:
«آیا هیچیک از شما نمیتواند مانند ابو ضمضم باشد؟
او هر صبح میگفت:
اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ تَصَدَّقْتُ بِعِرْضِي عَلَى النَّاسِ عَامَّة
پروردگارا! من آبروی خود را صدقه دادم بر همه مردم.»
چه مقام بلندی!
یعنی حتی اگر کسی به تو بدی کند،
حتی اگر به تو ظلم کند،
تو از پیش عفوت را هدیه کردهای،
و دل را سبک کردهای از بار کینه.
ای کاش ما هم یاد بگیریم:
وصل کن با آنکه قطع کرده،
عفو کن از آنکه ظلم کرده،
ببخش به آنکه محروم ساخته،
و نیکی کن به آنکه به تو بدی کرده.
چنین قلبی، قلبی است که خدا در آن سرّ عفو را جای داده است.
و چه زیباست وقتی بندهای به پروردگارش بگوید:
🌿 «خدایا! من آبرو و حق خودم را بخشیدم،
مبادا در قیامت بندهای به خاطر من گرفتار شود.
من از همه گذشتم، تا تو هم از من بگذری…» 🌿
خدایا! امروز دلم را سبک میکنم.
از همه میگذرم…
از هر کسی که به من بدی کرد،
از هر کسی که با زبانش یا رفتارش، آبروی مرا شکست.
خدایا! من آبروی خودم را صدقه دادم بر همه مردم.
من گذشتم، تا تو هم از من بگذری. ✨
پروردگارا! عفو را در دلم بکار،
همانطور که پیامبرانت آموختند،
تا در لحظهی قدرت، دلم سرشار از رحمت باشد نه انتقام.
خدایا! دل مرا مثل دل دوستان خاصّت کن،
که عفو و بخشش، سرّ تو در قلبشان بود.
من از همه گذشتم،
تو هم از من بگذر…
مشتقات ریشۀ «سنبل» در آیات قرآن:
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (261)
وَ قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني في رُءْيايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ (43)
يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنا في سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ (46)
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)