The similitude of a grain of corn
that Grows seven ears,
and each ear has a hundred grains!
«سنبل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«سَنْبَلَ الزَّرْعُ: أَخْرَجَ سُنْبُلَهُ، خوشۀ كشت برآمد.»
+ «ظهر»
+ «ذبح»
+ «أَخْرَجَ شَطْأَهُ»
+ «سبل»
+ «دَوَل – دولت»: چرخۀ دانه تا دانه!
«بذرهای نورانی، دستبهدست میشوند! وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ!»
+ «کثر»
+ «نشر»
[سورة البقرة (۲): آية ۲۶۱]
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ
فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ
وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ
وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (۲۶۱)
مَثَل [صدقاتِ] كسانى كه اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىكنند
همانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى صد دانه باشد؛
و خداوند براى هر كس كه بخواهد [آن را] چند برابر مىكند،
و خداوند گشايشگر داناست.
امام صادق علیه السلام:
عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْجُعْفِيِّ ، قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ:
كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ.
قَالَ:
«اَلْحَبَّةُ: فَاطِمَةُ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهَا)،
وَ اَلسَّبْعُ سَنَابِلَ: سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا، سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ».
قُلْتُ: اَلْحَسَنُ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ؟
قَالَ:
« اَلْحَسَنُ إِمَامٌ مِنَ اَللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ، وَ لَكِنْ لَيْسَ مِنَ اَلسَّنَابِلِ اَلسَّبْعَةِ،
أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَيْنُ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ » .
فَقُلْتُ: قَوْلُهُ: فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ.
قَالَ: يُولِدُ اَلرَّجُلُ مِنْهُمْ فِي اَلْكُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ، وَ لَيْسَ ذَلِكَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ اَلسَّبْعَةُ».
امام سجاد علیه السلام:
أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِک بَاباً إِلَى عَفْوِک وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ،
وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِک الْبَابِ دَلِیلًا مِنْ وَحْیک لِئَلَّا یضِلُّوا عَنْهُ،
فَقُلْتَ -تَبَارَک اسْمُک-:
«تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّکمْ أَنْ یکفِّرَ عَنْکمْ سَیئاتِکمْ وَ یدْخِلَکمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یوْمَ لا یخْزِی اللَّهُ النَّبِی وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ یسْعى بَینَ أَیدِیهِمْ وَ بِأَیمانِهِمْ، یقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، إِنَّک عَلى کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»؛
فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِک الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِیلِ!
وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَى نَفْسِک لِعِبَادِک،
تُرِیدُ رِبْحَهُمْ فِی مُتَاجَرَتِهِمْ لَک، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَیک، وَ الزِّیادَةِ مِنْک،
فَقُلْتَ -تَبَارَک اسْمُک وَ تَعَالَیتَ-:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزى إِلَّا مِثْلَها»؛
وَ قُلْتَ:
«مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ
فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ»؛
وَ قُلْتَ:
«مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کثِیرَةً»؛
وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِی الْقُرْآنِ مِنْ تَضَاعِیفِ الْحَسَنَاتِ.
تویی که بر بندگانت دری به سوی بخشش خود باز کردهای، و آن را باب توبه نامیدهای،
و بر آن درِ گشوده راهنمایی از وحی خود قرار دادهای، تا آن را گم نکنند،
پس خود – که نامت والا و مبارک است – فرمودی:
«به سوی خدا توبه خالص و بیپیرایه آورید، باشد که پروردگارتان گناهان شما را محو کند، و شما را داخل بهشتهایی نماید که نهرها از زیر آن روان است،
در آن روزی که خداوند پیامبر خود و آنان را که به او ایمان آوردند خوار وذلیل نمیکند، درحالی که نورشان پیش رویشان و از جانب راستشان روان است میگویند: خداوندا نورمان را کامل کن، و ما را مورد مغفرت قرار ده، که تو بر هر چیز توانایی».
پس عذر کسی که از ورود به آن خانه غفلت کند پس از گشوده شدن در و به پا داشتن راهنما چه خواهد بود؟
و تویی که در معامله با بندگانت بر عطای خود افزودهای،
تا در این تجارتشان از عنایت تو سود برند،
و در حرکت کردن به جانب تو کامیاب گردند،
و از حضرتت بهرهای افزون دریافت نمایند،
به همین خاطر، تو خود – که نامت مبارک است و بس والایی – فرمودی:
«هر کس که یک کار نیک کند ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس یک کار بد کند جز به مانند کارش عقوبت نبیند»،
و نیز فرمودی:
«مثل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق میکنند مانند دانهای است که هفت خوشه رویانده، در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چند برابر کند»،
و فرمودی:
«کیست آن که به خداوند قرض الحسنه دهد تا خدا آن را چندین برابر سازد؟»
و امثال و نظائر این وعدهها که در قرآن درباره چند برابر کردن کارهای نیک فرو فرستادهای.
«سبع سنابل + سبل + سبع + سبع مثانی»
+ «شطا – شَطءُ النّبات»: «أَخْرَجَ شَطْأَهُ»
+ «برّ – نیکوکاری»
مفهوم تکثیر و گسترش در هزار واژه مترادف نور ولایت.
نور ولایت، فرایند شکفتن است «blooming».
+ «زهر»
فرایند ظاهر شدن! «ظهر – ذبح – اخراج»
+ «دَوَل – دولت»: چرخه دانه تا دانه: از یک پیاز سنبل تا این همه دانه!
+ «صمد»
سنبل: مافوق
سَنْبَلَ الزَّرْعُ : أَخْرَجَ سُنْبُلَهُ و أَسْبَلَ : أَخْرَجَ سَبَلَهُ
فالسنبل كلّ ما على أعالي سوق النباتات المحمّلة بالحبوب أو البذور أو الزهر،
باعتبار أنّها مسبلة مع حبوب زائدة فيها تدل عليها النون.
+ «سبل – سبیل»
و این بیان زیبا:
اگر دوستانم معني روزه را بفهمند، آنها را از سبع سنابل بهرهمند میكنم!
+ « برّ – نیکوکاری»
+ «خوشه»
[الشَّجَرَةُ … هِيَ السُّنْبُلَةُ]:
درخت ممنوعه کنایه از نور علم ولایت محمد و آل محمد ع است!
یعنی برای همه ممنوع است که در دل شرایط تقدیراتشان، بین استعمال نور ولایت آل محمد ع و استعمال حسد خودشون، حسد خود را برگزینند و انگاری خودشون این حق رو به دست بگیرند و پشت به نور نموده، در حقیقت سوء استفاده از اختیار خود نموده و عملا غصب نور ولایت نمایند.
و این مفهوم درخت ممنوعه است یعنی با وجود آل محمد ع، ریاست برای دیگران ممنوع!
گر چه اختیار داری و میتونی خودت برای خودت تصمیم بگیری، اما عقل هم داری و میفهمی که فقط راهنمایی علمی که آل محمد ع برای تو انجام میدهند، میتواند برای تو آرامش ایجاد کند، لذا عاقل، انتخاب آل محمد ع را بر انتخاب خود ترجیح میدهد، اما جاهلِ حسود، نور ولایت آل محمد ع را زیر پا گذاشته، کانّه خودش این حق را بدست میگیرد یعنی حق ولایت الله بر خودش را طبق آیۀ: «الله ولیّ الذین آمنوا» خودش بر خودش طبق میل خودش امر و نهی میکند و به امر و نهی خدای خودش هیچ توجهی ندارد و این همان نزدیک شدن به درخت ممنوعه است «الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله».
امام صادق علیه السلام:
عَنْ هِشَامٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ:
فِي قَوْلِهِ تَعَالَى
فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما
كَانَتْ سَوْآتُهُمَا لَا تُرَى فَصَارَتْ تُرَى بَارِزَةً
وَ قَالَ
الشَّجَرَةُ الَّتِي نُهِيَ عَنْهَا آدَمُ هِيَ السُّنْبُلَةُ.
***
انتخاب عقل وصل به نور، شفاف و پرسود است، چون «في سَبيلِ اللَّهِ» است، لذا نه تنها ثمره و نتیجه آن پوچ نیست، بلکه ثمره آن دارای کمّیت و کیفیت باورنکردنی است، بیش از هفتصد برابر!
این نتیجه را با نتیجه کار بنی اسرائیل که از موسی ع خواستند تا از خدا بخواهد که نزول باران را در اختیار آنها قرار دهد مقایسه کن: این حدیث زیبا مربوط به مقالۀ «پوچ» است!
بنی اسرائیل انتخاب خود را بر انتخاب خدا بهتر دیدند و ترجیح دادند [حسادت]، و از خدا خواستند که نزول باران را به اختیار آنها بگذارد «يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ إِذَا أَرَادُوا وَ يَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا» و خدا هم قبول کرد، اما آنها پس از کلی زحمت و تلاش، دیدند که ماحصل انتخاب آنها پوچ در آمد «فَلَمْ يَجِدُوا شَيْئاً» حال آنکه خدا برای آنها، به شرایطی اینگونه راضی نبود «أَنَا كُنْتُ الْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي» و این گِلی بود که آنها خود به سر کشیده بودند «فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ» و در نتیجه همانطور که در حدیث آمده «فَكَانَ مَا رَأَيْتَ» ثمره پوچ زحماتشان نیز نتیجه کار خودشان بود!
+ «حسد»
تمامی اعمال عبادی مثل نماز «إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ» و روزه «وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ» و حج «وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ» و … «كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَسِ»، باید با یاد معالم ربانی صاحبان نور، محکمکاری «تقن» شوند:
[اتقان – احسان – تقوی – نقی]:
+ «محکمة فروعه بالاصول»
چجوری باید محکم کاری کرد؟
باید آیینه قلبت را از هر زنگاری، با عدم استعمال حسد و با یاد معالم ربانی، پاک کنی «نقی – تقی».
باید که «احسنوا اعمالکم».
چون باید اعمالت ذرهای ناخالصی نداشته باشه و خوب کاراتو محکم کاری کنی.
+ «محکمة فروعه بالاصول»
یعنی استعمال معالم ربانی صاحبان نور میشه احسان، میشه محکم کاری.
+ «برّ – نیکوکاری»
پس این همه میگن تقوی پیشه کنید، معنیش اینه که اعمالتان را با یادآوری معالم ربانی، انجام داده و تولید عمل صالح کنید و بخوبی محکمکاری نمایید تا ذرهای ناخالصی موجب بی ارزش شدن کار نشه!
جالب اینه، به کمیت کار در عمل صالح فکرنکن! فقط کیفیت مهمه! و اگه کار با کیفیت انجام بشه، خود خدای مهربان قول داده کمّیتشو ببره بالا «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ».
اگه گفتی کمیتشو چند برابر میکنه؟ بیش از 700 برابر!
به این میگن «سبع سنابل»!
یک عمل صالح، هفتصد برابر میشه!
اصلا هم برای خدا کار سختی نیست: «وَ لَمْ يَتَعَاظَمْهُ»:
«لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمِائَةٍ – جَزَاهُ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ»
+ « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً فَعَمِلَ عَمَلًا قَلِيلًا جَزَاهُ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ وَ لَمْ يَتَعَاظَمْهُ أَنْ يَجْزِيَ بِالْقَلِيلِ الْكَثِيرَ لَهُ: خداوند متعال هر گاه بندهاى را دوست بدارد، در برابر عمل اندك او، پاداش زياد مىدهد، و اين پاداش را در برابر عمل اندك او بزرگ نمىداند.»
[احسان – سبع سنابل]:
امام صادق علیه السلام:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
إِذَا أَحْسَنَ الْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اللَّهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمِائَةٍ
وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ
فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُمُ الَّتِي تَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِ اللَّهِ
فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا الْإِحْسَانُ؟
قَالَ فَقَالَ
إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ
وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ
وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ
قَالَ وَ كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَسِ.
+ «حسن – احسان عقل»:
معنی اسم زیبای محسن «الْمُحْسِنِينَ» رو از این آیات باید دقیقا استنباط کرد:
محسن، در واقع همان کسی است که با قلبش، وجود و حضور نور علم آشکار شدۀ آل محمد ع را درک کرده «اثر»، یعنی معالم ربانی صاحب نورش را درک و استنباط کرده و با رفتار صحیحش، یعنی مقابله به مثل نکردن و مهربانی کردن و جواب بدی دیگرانو با خوبی دادن، تصدیق مینماید:
«الْمُحْسِنُ مَنْ صَدَّقَ أَقْوَالَهُ أَفْعَالُهُ»
و چهار شهادتش را در عمل، کامل مینماید و به اعتبار فهم مقام علمی صاحبان نور و معالم ربانی آشکار شدۀ آل محمد ع و اطاعت علمی از این انوار مقدس، و عمل به آنها، پاداش خودش را که محو جمیع گناهان اوست و همچنین خلود در بهشت جاویدان است، دریافت نموده و آیۀ زیبای «راضیة بالولایة مرضیة بالثواب» را برای خود شخصیسازی مینماید.
محسن، کارشو بیغلّ و غش انجام میده!
تو کاراش، نرمهشیشه نیست!
محسن، صاف و صادقه!
ریگ تو کفشش نیست، لذا خدا هم ازش، رفتارهای مبتنی بر عمل به نورشو قبول میکنه.
+ مومنِ محکمکار اینجوریه:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِي عِنْدِي عَبْداً مُؤْمِناً ذَا حَظٍّ مِنْ صَلَاحٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ عَبَدَ اللَّهَ فِي السَّرِيرَةِ
وَ كَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ فَلَمْ يُشَرْ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ
وَ كَانَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ فَعُجِّلَتْ بِهِ الْمَنِيَّةُ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاكِيهِ.
خداوند عزّ و جلّ فرمود:
از نكوحالترين دوستانم نزد من، مرد سبكبار و پر قدر و منزلتى است كه در نهان پروردگار خويش را نيكو بندگى مىكند و در ميان مردم ناشناخته است.
روزيش به قدر كفاف تعيين شده و بر آن صبر مى كند
و چون بميرد، ميراثش كم باشد و گريه كنندگان بر او اندك.
مشتقات ریشۀ «سنبل» در آیات قرآن:
مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (261)
وَ قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني في رُءْيايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ (43)
يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنا في سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ لَعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ (46)
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)