The light searches inside the heart!
«بعثر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«بَعْثَرْتُ الحَوْضَ: هَدَمْتُهُ و جَعَلْتُ أَسْفَلَهُ أَعْلَاهُ»
«بَعْثَرَ الرجل متاعه وَ بَحْثَرَهُ: إذا فرَّقه و بدّده و قلبَ بعضَه على بعض.»
+ «قلب»
«بَعْثَرْتُ الشىء و بَحْثَرْتُهُ: إذا استخرجْتَه و كشفْته.»
«بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ: أُثِيرَ و أُخْرِجَ.»
+ «بعث»: شخم زدن و فرمت کردن!
+ «فحص»
+ «قلب من قبر من، قبر من قلب من!»
مفهوم زیر و رو کردن: «rummage»
نور، قلبتو زیر و رو میکنه! وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ!
+ مفهوم «آشکار» …
[بعثر – قبر] : آشکار – پنهان :
+ «قبر»
قدیما توی جیبمون تخمه و کشمش و … میریختیم و میخوردیم. وقتی تموم میشد و میخواستیم خوب جیبمونو تمیز کنیم، این جیب رو بیرون میکشیدیم و وارونهاش میکردیم و هر چی توی جیب بود، تا گرد و خاک و … همه رو میتکوندیم و جیب رو زیر و رو میکردیم «جَعَلْتُ أَسْفَلَهُ أَعْلَاهُ» تا خالی خالی میشد و همه چیزش بیرون میریخت و بقول معروف میشد ته جیب رو دید و همه چیز هویدا و برملا میشد. این مثالی برای فهم واژۀ «بعثر» است یعنی خدای مهربان با تقدیرات جورواجورش، جیب قلب و قبر ما رو زیرو رو میکنه و برملا میکنه و بیرون میریزه و تفتیش میکنه و اونجا معلوم میشه که کی چکاره است!
مشتقات ریشۀ «بعثر» در آیات قرآن:
[سورة الانفطار (۸۲): الآيات ۱ الى ۱۹]
وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ (4)
[سورة العاديات (۱۰۰): الآيات ۱ الى ۱۱]
أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ (9)