دکتر محمد شعبانی راد

حسود به نورش پشت میکنه! به این میگن نشوز! وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ‏ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ!

The jealous one does not submit himself to the light!

«نشز» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می نویسند:
«نشزت المرأة»
در حالیکه دین خدای مهربان یعنی اتّباع از نور رسول خدای مهربان (ص) و کتاب او یعنی قرآن، متاسفانه حسود به نورش پشت میکنه! به این اشتباه مرگبار حسود میگن نشوز!
+ «بُنِیَ الدِّینُ عَلَی اتِّبَاعِ»

نشز:
نشوز – ادعای ربوبیت – حسد به ما فوق
و أصل النشوز الترفع على الزوج بخلافه
مأخوذ من قولهم فلان على نشز من الأرض أي ارتفاع
+ مفهوم «برجسته» از پوشه «وفد»
يقال نشزت المرأة تنشز و تنشز
عِرْقٌ‏ ناشِزٌ
رَكَبٌ‏ ناشِزٌ نَاتِى‏ءٌ
[النُّتُوءُ خروج الشي‏ء من موضعه من غير بينونة]
مثل مدعیان ربوبیت حسود، مثل زنان ناشزه است!
حسود به نورش پشت میکنه! به این میگن نشوز!
وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ‏ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ!
نشوز: زهد معارین نسبت به معالم ربانی صاحبان نور!

دلنوشتۀ قلبی عاشق به نور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
صاحب نور وقتی علاقه‌مندی و شوق شاگردش به بهره‌مندی و تنعم از علوم آل محمد ع که نزد اوست را می‌بیند: «وَ قَدْ تَهَيَّأَتْ وَ تَزَيَّنَتْ»، و این گفته شاگردش را که آیا من در عالم ذر به نور ولایت بله گفته‌ام و خدای مهربان و آل محمد ع، در ایجاد امنیت و آرامش و تولید عمل صالح به من حاجت دارند که با عمل به نور ولایتشان از جمله عبادت کنندگان واقعی خدا باشم «هَلْ لَكَ فِيَّ حَاجَةٌ؟»، من که تصمیم خودم را برای این امر مهم گرفته ام و خود را برای آل محمد ع اگر توفیقش را داشته باشم «هبه» می نمایم « فَإِنَّهَا رَغِبَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ » تا پسند آن بزرگواران در قبول این بندۀ روسیاه چه باشد « فَقَدْ وَهَبْتُ نَفْسِي لَكَ » لذا اینجاست که رسول خدا ص به اذن خدای مهربان «فَإِنِّي أَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهِ» به تعلیم علم نور ولایت به او اقدام می نماید  و اینجاست که معارین از روی حسد به او خرده می گیرند « قَبَّحَكِ اللَّهُ مَا أَنْهَمَكِ لِلرِّجَالِ » و چون خودشان نتوانستند و نخواستند از معالم ربانی بهره‌مند شوند «إِذْ زَهِدْتِي فِيهِ» لذا نسبت به هر کس که بخواهد از معالم ربانی بهره‌مند گردد، یک جوری حسدشان را اعمال می‌کنند. نا گفته نماند که اینگونه خود را تمام و کمال وقف نور نمودن فقط و فقط در مورد افراد خاصی صدق می کند که همان صاحبان و حاملان نور علم آل محمد ع هستند « فَلَا تَحِلُّ الْهِبَةُ إِلَّا لِرَسُولِ اللَّهِ ص‏».
در مقابل معالم ربانی آشکار شده، دو جور عکس العمل پیش می‌آید:
مستقرین به محض اینکه چشمشان به معالم ربانی می‌افتد، سراپا شوق و رغبت پیدا می‌کنند،
ولی معارین از معالم ربانی صاحبان نور، بخاطر حسدی که نسبت به آل محمد ع دارند، رویگردان می‌شوند «فَإِنَّهَا رَغِبَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ إِذْ زَهِدْتِي فِيهِ».
در این حدیث مطالب زیبایی برای تدبر وجود دارد.
« أَنَّ امْرَأَةً مِنَ الْأَنْصَارِ أَتَتْ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ قَدْ تَهَيَّأَتْ وَ تَزَيَّنَتْ
فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ
هَلْ لَكَ فِيَّ حَاجَةٌ؟
فَقَدْ وَهَبْتُ نَفْسِي لَكَ
فَقَالَتْ لَهَا عَائِشَةُ
قَبَّحَكِ اللَّهُ مَا أَنْهَمَكِ لِلرِّجَالِ
فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص
مَهْ يَا عَائِشَةُ
فَإِنَّهَا رَغِبَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ إِذْ زَهِدْتِي فِيهِ
ثُمَّ قَالَ‏
رَحِمَكِ اللَّهُ وَ رَحِمَكُمْ يَا مَعْشَرَ الْأَنْصَارِ
نَصَرَنِي رِجَالُكُمْ وَ رَغِبَتْ فِيَّ نِسَاؤُكُمُ
ارْجِعِي رَحِمَكِ اللَّهُ فَإِنِّي أَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهِ
فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏
وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ
إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ‏

فَلَا تَحِلُّ الْهِبَةُ إِلَّا لِرَسُولِ اللَّهِ ص‏.»
+ «[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۴۹ الى ۵۰]»
و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه‏] به پيامبر ببخشد-در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد. [اين ازدواج از روى بخشش‏] ويژه توست نه ديگر مؤمنان.
علیّ‌بن‌ابراهیم:
وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ نزول این آیه، به این دلیل بوده که زنی از انصار که آماده شده و خود را آرایش کرده بود، نزد رسول خدا ص آمد و عرض کرد:
«ای رسول خدا ص!
آیا شما به من نیازی در خود احساس می‌کنید؟
چرا که من آمده‌ام تا مهریه خود را به شما هبه کنم و با شما ازدواج نمایم».
عایشه به آن زن گفت:
«خدا تو را زشت گرداند (نفرین بر تو)! چرا این قدر تمایل به مردان داری»؟!
رسول خدا ص به عایشه فرمود:
«ای عایشه! بس کن. او میل به رسول خدا دارد؛ زمانی‌که تو از رسول خدا، کناره‌گیری می‌کنی».
سپس رسول خدا ص به زن انصاری فرمود:
«خدا تو را و شما را ای جماعت انصار، مورد رحمت خود قرار دهد؛
چرا که مردان شما مرا یاری کردند و زنان شما، به من تمایل پیدا کردند.
ای زن بازگرد خدا تو را مورد رحمت قرار دهد زیرا من منتظر دستور خداوند هستم».
این‌گونه بود که خداوند، این آیه را نازل فرمود:
وَ امْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِیُّ أَن یَسْتَنکِحَهَا خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ المُؤْمِنِینَ
پس ازدواج هبه (بخشیدن مهریه) تنها برای رسول خدا ص جایز بود.
در برخی از نقل‌ها آمده که بعد از نزول آیه، عایشه به پیامبر ص گفت:
خدا چقدر برای برآوردن دلخواه تو عجله می‌کند!
پیامبر ص فرمود:
تو هم اگر خدا را اطاعت کنی، خدا برای برآوردن دلخواه تو هم عجله خواهد کرد.

[امان از زن و فرزند ناجور!]:
پناه می بریم به کهف حصین آل محمد ع از معارین ناشزه‌ای که از نمک علمی معالم ربانی صاحبان نور را خوردند و نمکدان او را شکستند! «وَ أَعُوذُ بِكَ مِنِ امْرَأَةٍ تُشَيِّبُنِي قَبْلَ أَوَانِ مَشِيبِي» آنها که سر سفرۀ آسمانی آل محمد ع اطعام شدند (مائدة من السماء)، ولی ادعای ربوبیت نمودند! «وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَلَدٍ يَكُونُ عَلَيَّ رَبّاً».
« وَ أَعُوذُ بِكَ مِنِ امْرَأَةٍ تُشَيِّبُنِي قَبْلَ أَوَانِ مَشِيبِي
وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَلَدٍ يَكُونُ عَلَيَّ رَبّاً »
مکرر در احادیث ذکر شده که دعا برای زن ناشزه مستجاب نمی‌شود!
یعنی دعا در حق معارینی که پشت به نور خود میکنند مستجاب نخواهد شد.
در واقع مهمترین شرط استجابت دعا، رضایت آل محمد ع از بنده است تا حوائجش برآورده شود و کسی که نان آل محمد ع را بخورد و خیانت کند، آیا برای او دعا مستجاب خواهد شد؟!
وقتی که نماز ناشزه همچون بندۀ فراری از مولایش قبول نمی شود،
معارین حسود تکلیف خود را بدانند:
« ثَمَانِيَةٌ لَا تُقْبَلُ لَهُمْ صَلَاةٌ
الْعَبْدُ الْآبِقُ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ
وَ النَّاشِزُ عَنْ زَوْجِهَا وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ … »
وَ لِلظَّالِمِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ
يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ وَ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَةِ وَ يُعِينُ الظَّلَمَةَ.
نشوز: یعنی حسد به مافوق [صمد]:
معارین با ادعای ربوبیت، به مافوق خود که آل محمد ع هستند ظلم می کنند:
« وَ لِلظَّالِمِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ … » .
همۀ بندگان « جَمِيعَ عِبَادِي » نسبت به مافوقشان « بِكُمْ » امتحان پس می دهند ،
و میزان برای غربال معارین از مستقرین، «یوم الفصل» است یعنی معالم ربانی آشکار شده‌ای که به سمع و نظر مخاطبین مورد نظر رسیده و با آنها اتمام حجت شده است.
« يَا مُحَمَّدُ
إِنَّهُ الْمُبْتَلَى وَ الْمُبْتَلَى بِهِ
وَ إِنِّي جَعَلْتُكُمْ مِحْنَةً لِخَلْقِي
أَمْتَحِنُ بِكُمْ جَمِيعَ عِبَادِي وَ خَلْقِي فِي سَمَائِي وَ أَرْضِي وَ مَا فِيهِنَّ
لِأُكَمِّلَ الثَّوَابَ لِمَنْ أَطَاعَنِي فِيكُمْ وَ أُحِلَّ عَذَابِي وَ لَعْنَتِي عَلَى مَنْ خَالَفَنِي فِيكُمْ وَ عَصَانِي
وَ بِكُمْ أُمَيِّزُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ »
اي محمد!
علي است آزمايش شده، و مردم به او آزمون مي شوند.
من شما (اهل بيت ع) را مايه‌ي امتحان آفريدگانم قرار دادم.
به سبب شما تمام بندگان و مخلوقات خود را – در آسمانم و زمينم و آنچه که در آنهاست – مي‌آزمايم،
تا براي هر کس که مرا درباره‌ي شما اطاعت کند، ثواب را کامل گردانم.
و در حق کساني که مرا درباره‌ي شما مخالفت و عصيان کنند، عذاب و لعنت خود را روا دارم.
و به سبب شما، خبيث را از طيب امتياز بخشم.

مشتقات ریشۀ «نشز» در آیات قرآن:

أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (259)
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَ‏ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً (34)
وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً (128)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَ إِذا قيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ (11)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی