The Impurity of the Heart!
«حیض» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«حاضت السمرة: سال صمغها – إذا خرج منها ماء أحمر»
+ مفهوم «جریان»
«حاض السيل و فاض إذا سال»
«حوض الماء: لأنّ الماء يحيض اليه أي يسيل»
+ «نوری که دائما جریان دارد! أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً!»
«الْحَيْضُ: اجتماع الدم، و به سمي الْحَوْضُ لاجتماع الماء فيه»
«فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ»
اجتماع ناپاک اهل حسادت به دور لیدرهای سوء! به این میگن حیض!
اجتماع پاک و طیّب و طاهر به دور صاحبان نور! به این میگن طهر!
فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ!
+ «نور مطهّر! قلب مطهّر! فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا!»
+ «کبر – کبریاء»
«الإِكْبَارِ: الحيض»
نور علم به قلب اهل یقین جاری میشود، «یسیل و یفیض و یحیض» میشود!
به این میگن کبریاء (معنای ممدوح واژۀ کبر برای اهل نور)
مفهوم «الفيض و السيلان الخفيف من داخل شيء»
انگاری قلب اهل یقین با جفت شدن با معالم ربانی منور به نور علم و حکمت می شود و این نور و علم و حکمت، از درون قلب این اهل یقین به زبانش جاری شده و به بیرون تراوش مینماید.در واقع این توانایی و استطاعت از درونش میجوشه و بیرون میریزه و نمیشه جلوشو هم گرفت! آب زمزم از زیر پای اسماعیل ع جوشید!
از معنای ممدوح واژه کبریاء و آیه «فلما راینه اکبرنه» و معنای ممدوح مفهوم واژه «حیض» در مجموع این برداشت و استنباط میشود که قلب با یاد معالم ربانی و استعمال اندیشه صاحبان نور پاک میشود و به محض دیدن نور علم آل محمد ع و جاری شدن این نور در قلب، و با عمل به آن، تولید عمل صالح مینماید.
«وَ اللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ» اشاره به قلوبی دارد که دیگه قلبشون بعلت بیماری شک، نمیتونه نور معالم ربانی رو درک کنه، لذا مثل خانم یائسه از تولید فرزند مایوس خواهد بود.
اما قلب اهل یقین وقتی به نور یاد معالم ربانی بصیر می شود و این نور را رویت می کند. «رئی – حیض»
[الطهاره – الحیض]:
« لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ » + «جستجو»:
جستجوی اهل یقین موفقیت آمیز خواهد بود و دستشان به نور علم آل محمد ع با یاد معالم ربانی می رسد چون قلب اهل یقین بیماری شک ندارد و لذا پاک است «طهر».
اما قلوب ناپاک اهل شک هرگز جستجو و تلاششان ثمربخش نخواهد بود و دستشان به نور علم و حکمت آل محمد ع نخواهد رسید.
تمام کسانی که رابطه علمی آنها با نور قطع می شوند در دوران حیض قرار می گیرند.
(معنای مذموم واژۀ حیض)
« فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ »
+ «سهو»
مشتقات ریشۀ «حیض» در آیات قرآن:
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ (222)
وَ اللاَّئي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحيضِ مِنْ نِسائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئي لَمْ يَحِضْنَ وَ أُولاتُ الْأَحْمالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً (4)