Turning Away from Divine Light and Turning Toward Desire Is a Deep Indecency!
Indeed, Allah Does Not Command Immorality!
To turn one’s back on the divine light and follow selfish cravings is not just a mistake—it is a spiritual disgrace. It is the very path that distances the heart from truth and pulls it toward the darkness of the ego and the deception of Shayṭān. The Qur’an is clear:
“Indeed, Allah does not command immorality (fahsha)” [Surah A‘raf 7:28].
True guidance leads the soul toward purity, not the confusion of desire. When a heart chooses desire over light, it falls into a spiritual inversion—calling falsehood guidance and mistaking misguidance for God’s will. But God never commands indecency; the light of His path is for the hearts that seek Him sincerely.
«فحش» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«فَحُشَتِ المَرْأَةُ: قَبُحَتْ و كَبِرَتْ، آن زن بدشكل و سالخورده شد.»
+ «حسن – نوری که قلب و چهره را زیبا و جذّاب میکند!»
+ «فتو – اکسیر جوانی!»
پشت به نور، یعنی پشت به خدا؛
و رو به تمنّا، یعنی پیروی از شیطان!
آیا خداوند به چنین فحشایی فرمان میدهد؟!
إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ!
“پشت به نور کردن و رو به تمنا نمودن، فحش است! زشت است!”
«إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ»
«إِنَّما (الشَّيْطان) يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ»
در فرهنگ واژههای قرآن، «فُحش» یا «فَحشاء» به بیعفتی ظاهری، و همچنین به زشتی عمیق رفتاری و قلبی اشاره دارد. و زشتترین جلوهی باطنی انسان، حسدی است که او را وادار به پشت کردن به نور و روی آوردن به تمنای خودمحور میکند.
در لغت آمده:
«فَحُشَتِ المَرْأَةُ: قَبُحَتْ و كَبِرَتْ»
یعنی زنی که ظاهرش قبیح شده و از طراوت و زیبایی فاصله گرفته است.
این توصیف، فراتر از جنس و ظاهر، به روح انسان هم تعمیم مییابد.
انسانی که رو به نور نمیکند، بلکه دل به تمنای بیحساب خود میدهد، دچار «قُبح» قلبی میشود.
اینجاست که «فحشاء»، همان حسادت، همان پشت کردن به تقدیر نورانی، همان لجاجت در برابر ولایت و علم ربانی است که ما را زشت میکند!
و خداوند مهربان با تأکیدی رسا میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ»
یعنی خداوند هیچگاه فرمان به این زشتیها نمیدهد؛
پس هر صدایی که ما را از نور جدا کند، الهی نیست.
تکلمات شیطان، همان صدایی است که میخواهد ما را از نور جدا کند:
«إِنَّما (الشَّيْطان) يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ»
در حقیقت، «فُحش» یعنی رو برگرداندن از آیهی خدا،
و چشم دوختن به تمنایی که قلب را تاریک میکند.
پس همانگونه که قبلاً دربارۀ «سوء» گفتیم، اینجا نیز میگوییم:
حسد، فحش است!
پشت به نور کردن، فحش است!
رو به تمنای شیطانی آوردن، فحش است!
چرا؟ چون «فحش» یعنی زشتی قلبی که با نور منافات دارد!
إِنَّما (الشَّيْطان) يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ
كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ
[سورة البقرة (۲): الآيات ۱۶۸ الی ۱۶۹]
يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (۱۶۸)
اى مردم، از آنچه در زمين است حلال و پاكيزه را بخوريد،
و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد كه او دشمن آشكار شماست.
إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ
وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۱۶۹)
[او] شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مىدهد،
و [وامىدارد] تا بر خدا، چيزى را كه نمىدانيد بربنديد.
…
[سورة يوسف (۱۲): آية ۲۴]
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ
كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ (۲۴)
و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد،
و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود، آهنگ [کشتن] او مىكرد.
چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم،
چرا كه او از بندگان مخلص ما بود.
+ «سول – تسویل»:
«تسویل نفس حسود» + «تسویل شیطان حسود»
ما در قلب خود، در انتخابی دائمی میان «سوء و فحشاء» شیطانی، و «نور و طهارت» ربانی هستیم.
آیه اول: مسیر شیطان
إِنَّما (الشَّيْطان) يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ
(بقره/۲۶۹)
همانا شیطان شما را به زشتی (سوء) و فحشاء فرمان میدهد.
…
شیطان استاد تمام در تحریک حسادت، تمناهای افراطی، خودخواهی و کبر است.
او با وسوسههای پنهان و پیدرپی، انسان را به سوء (قبح باطنی، آزار دیگران، دشمنی با نور) و فحشاء (رفتارهای زشت، تمنای بیمهار، پشتکردن به ولایت و علم ربانی) دعوت میکند.
یعنی او دائماً میگوید:
– حسادت کن!
– تمنا کن!
– به جای تسلیم به تقدیر، طلب دلخواهت را بکن!
– پشت به نور، رو به لذت آنی!
شیطان، مربیِ «انصراف به زشتی» است.
…
آیه دوم: مسیر خداوند
كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ
(یوسف/۲۴)
اینچنین کردیم تا زشتی (سوء) و فحشاء را از او (یوسف) دور کنیم.
در این آیه، خداوند با نور «برهان رب» – یعنی همان علم ربانی و ولایت الهی – قلب حضرت یوسف را از فحشاء و سوء بازداشت.
یعنی:
کسی که نور رب را میبیند، از زشتیهای شیطان منصرف میشود.
انصراف از حسادت، کبر، خودخواهی و تمنا، فقط با اتصال به نور ولایت ممکن است.
قلبی که به نور متصل است، از زشتی منصرف میشود؛
نه فقط با اجبار، بلکه از درون بیمیل میشود به سوء و فحشاء.
…
🖤 وقتی به تمنای خودت گوش میکنی، داری به فرمان شیطان پاسخ میدی.
🤍 وقتی برهان رب را میبینی و از تمنا منصرف میشی، داری به دعوت نور لبیک میگی.
…
پشت به نور کردن، یعنی فحشاء!
و پشت به تمنا کردن، یعنی نجات از فحشاء!
«كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ» یعنی قلب مخلص، خودش از زشتی فرار میکنه…
حسادت، قلب رو زشت و تاریک میکنه!
اهل نور از تاریکی قلبش میفهمه که سیّئه حسد داره کار دستش میده «وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ»، لذا فورا استغفار میکنه و تغییر مسیر میده!
اما حسود متکبر اصلا نمیخواد قبول کنه چقدر کارش زشته «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها».
ببین هم اهل شک و حسد اشتباه میکنن، هم اهل نور یقین «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، اما فرقشون چیه؟
اهل نور یقین میگن تقصیر خود ماست، اما اهل شک میگن تقصیر ما نیست، تقصیر دیگرانه! اصلا خود خدا اعوذ بالله مقصره!
در مقالۀ کبر و اون عکس زیبا می بینیم که زشتی مفهوم کبر رو اینجوری نشون میده که مادر جوجه دنبالهرو جوجه شده «کبر» نه اینکه جوجه دنبال مادرش باشه «تلو»!
متکبر میگه من دومی نور نیستم! نور باید از من تبعیت کنه!
قلب سالم است که زشتی این کار رو متوجه میشه وگرنه برای شخص نابینا، چهره زشت دوران پیری با چهرۀ زیبای دوران جوانی علی السّویّه است!
حسود نابینا، چون زشتی تمنایی که خدا تقدیرش نمیکنه رو نمیبینه، لذا به سمت اون شتاب میکنه و به این کار حسود میگن «فاحشة»!
«سَمَّى ذَلِكَ مِنْهُمْ فَاحِشَةً»
امام صادق علیه السلام:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها
قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
قَالَ فَقَالَ هَلْ رَأَيْتَ أَحَداً زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِالزِّنَا وَ شُرْبِ الْخَمْرِ أَوْ شَيْءٍ مِنْ هَذِهِ الْمَحَارِمِ؟
فَقُلْتُ لَا
فَقَالَ
مَا هَذِهِ الْفَاحِشَةُ الَّتِي يَدَّعُونَ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَهُمْ بِهَا؟
قُلْتُ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ وَلِيُّهُ
قَالَ
فَإِنَّ هَذَا فِي أَئِمَّةِ الْجَوْرِ
ادَّعَوْا أَنَّ اللَّهَ أَمَرَهُمْ بِالائْتِمَامِ بِقَوْمٍ لَمْ يَأْمُرْهُمُ اللَّهُ بِالائْتِمَامِ بِهِمْ
فَرَدَّ اللَّهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ
فَأَخْبَرَ أَنَّهُمْ قَدْ قَالُوا عَلَيْهِ الْكَذِبَ
وَ سَمَّى ذَلِكَ مِنْهُمْ فَاحِشَةً.
محمّد بن منصور گويد:
«از او-يعنى امام صادق عليه السّلام-پرسيدم از كلام خداى عزّ و جلّ كه فرموده
«وَ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً قٰالُوا … الآية»:
«و چون كار زشتى انجام مىدهند گويند ما پدرانمان را بر اين كار يافتهايم و خدا ما را بدان امر فرموده بگو بدون شكّ خداوند به كار زشت فرمان نمىدهد آيا چيزى را كه نمىدانيد بر خداوند افترا مىگوئيد؟»
راوى گويد:
آن حضرت فرمود:
تاكنون كسى را ديدهاى كه گمان برد خداوند او را به زنا و نوشيدن شراب يا چيزى از اين قبيل محرّمات امر فرموده باشد؟
عرض كردم نه،
فرمود:
پس اين كار زشتى كه ادّعا مىكنند خداوند ايشان را به آن امر فرموده،چيست؟
عرض كردم خدا و ولىّ او بهتر مىدانند،
فرمود:
همانا اين عمل زشت در مورد سركردگان جور است كه ادّعا مىكنند خداوند ايشان را امر كرده كسانى را امام خود قرار دهند كه خدا به ايشان امام قرار دادن آنان را امر نفرموده است،
پس خداوند نيز آن عمل را بر ايشان ردّ كرده و خبر مىدهد كه آنان بر او دروغ بستهاند، و كارشان را گناه و زشتى(فاحشه)نام نهاده».
«وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها…»
بگو: خداوند هرگز به فحشا فرمان نمیدهد! آیا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت میدهید؟!»
(اعراف/۲۸)
…
توضیح امام صادق علیهالسلام:
راوی میپرسد:
آیا دیدهای کسی بگوید که خدا دستور به زنا، شرابخواری یا محرمات داده؟
پاسخ میدهد: نه.
امام علیهالسلام فرمود:
پس این فاحشهای که مردم ادعا کردند خدا به آن فرمان داده، چیست؟!
سپس امام علیهالسلام فرمودند:
فاحشه در این آیه، یعنی “امامت باطل” و تبعیت از امامان جور!
آنها ادعا کردند که خداوند ما را به پیروی از کسانی فرمان داده
که خدا هیچ فرمانی به اطاعت از آنان نداده است!
…
معنای فاحشه در اینجا:
تبعیت از غیر امام حق، فاحشه است!
یعنی:
روگردانی از امامان الهی و ولایت نورانی = فاحشه
پشتکردن به علم رب و پیروی از معلم سوء = فاحشه
اتکا به سلیقه قومی و سُنن آبایی در برابر نص الهی = فاحشه
نسبت دادن ولایت باطل به خدا = دروغی عظیم و فاحشهی بزرگ
…
فاحشه در اصل، کاری است:
فوقالعاده زشت در باطن، نه لزوماً در ظاهر.
عملی است که چهرهی روح انسان را مکدر و نور قلب را خاموش میکند.
چیزی که با ادعای «خدایی بودن» انجام میگیرد، اما در تضاد با فرمان الهی است.
به همین دلیل، امام صادق علیهالسلام بهجای زنا یا شراب، از ولایتِ باطل سخن گفتند؛
چون فاحشهی اعتقادی و ریشهای در امت، همین است:
پیروی از غیر اهلبیت علیهمالسلام به اسم دین!
…
«پشت به نور کردن و رو به تمنا نمودن کار بسیار زشتی است!»
این دقیقاً همان فاحشه است که امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«پیروی از غیر ولایت نورانی اهلبیت علیهمالسلام، فاحشه است!»
«فَحُشَ الأَمرُ: آن كار بد شد.»
وقتی کاری میکنی یا حرفی میزنی یا فکری میکنی که یهو قلب نورانی تو، تاریک میشه، و حالت بد میشه، به این میگن فحش!
انگاری خلاف جهت نور حرکت کردن، کار زشت و بدی است!
«الْفُحْشُ و الْفَحْشَاءُ و الْفَاحِشَةُ: ما عظم قبحه من الأفعال و الأقوال،
افعال يا گفتارى است كه قباحت و زشتى آنها بسى بزرگ و آشكار است.»
برای اهل یقین، اینجوریه که با قلبشون این زشتی کارشونو میبینن و تاریک میشن و متوجه سخط و اخم ولی خدا میشن، اما قلوب قسی اهل شک که فهم نور و ظلمت رو ندارند وقتی ازشون کارای زشت سر میزنه اینو اصلا فاحشه نمیبینند یعنی قباحت و زشتی کارشونو بزرگ و آشکارا نمیبینند.
فحش یعنی چی؟ یعنی کلامی که زشتی اون برای همه آشکاره!
وقتی یکی فحش میده، میگن یه حرف زشت زد!
انگاری این کلام زشت او برای دیگران آشکار شد و شنیدند که او حرف زشتی زده،
حالا اگه قلب به نور معرفت امام ع رسیده باشه، از بوی کلام خود و دیگران متوجه زشتی و نادرستی و بدی و اشتباهش میشه، چون قلبش تاریکی رو آشکارا و بوضوح میبینه و متوجه میشه.
«فَحُشَ فلان: او بخيل و بد كردار شد.»
فحش مترادف بخل و حسد و متضاد هزار واژه مترادف نور الولایة است.
اگه قلبت سالم نباشه، نمیتونه متوجه فحش و بدی بشه!
قلب، نقادی و صرافی رو فقط وقتی که معرفت به نور امام ع پیدا میکنه، متوجه میشه یعنی میفهمه کاری کرده که سرحال نیست، روشن نیست، تاریکی و قبحش براش آشکار است، چون چند لحظه قبل، حال خوشی داشت، روشن بود، اما الآن یهویی چی شد که اون حال خوش رو نداره و از دست داده؟
به این توانایی فهم حالات قلبی خود، میگن استطاعت درک قبض و بسط و معرفة الامام بالنورانیة.
این اصطلاح رو شنیدی:
«غَبَنٌ فاحِشٌ»: زيان بسيار كه در اثر فريب خوردن در خريد و فروش پديد آيد.
وقتی که شخصی یه معامله میکنه و بعدا میفهمه چه کلاه گشادی سرش رفته!
اول که میخواست بخره، دستپاچه بود، فکر میکرد چه شکاری زده، حالا که عقلش اومده سرجاشو دیده چه کلاه گشادی به سرش رفته دودستی میزنه تو سرش که حالا فهمیدم اشتباه کردم!
اهل حسادت کور هستند، لذا وقتی که از صاحبان نور در عمل هنگام عرضه آیات جدا میشن و دور میشن و فاصله میگیرن متوجه نمیشن که داره چه کلاه گشادی سرشون میره! متوجه اشتباه و فحش و حال بد قلب خودشون نمیشن، لذا از این تاریکی دل عبرت نگرفته و توبه به سمت نور ولایت نمیکنند.
+ اون حدیث زیبا که آدم ع به شیث ع فرمود پسرم حواست به قبض و بسط قلبت باشه و بهش اهمیت بده، چون من و مادرت وقتی رفتیم به سمت شجره منهیه، من قلبم تاریک شد، آلارم داد اما بهش توجهی نکردم یعنی قلب سلیم آدم ع همون لحظه متوجه غبن فاحش این کار شد [که شیطان چه کلاه گشادی میخواد بذاره اما … ] و به آدم ع فهموندند که داره از نور ولایت دور میشه و میره به سمت تاریکی اما چون از حکمت خداوند گذشته بود و آدم ع « من عزم الامور » نبود ، شد آنچه که نباید میشد.
الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (268)
واژه فحش برای اهل نور یعنی آشکار شدن تاریکی و بدی که یک مطلب علمی از جنس تذکر و نهی و اخم است در قلب سلیم اهل یقین، که متوجه اشتباهات خود میشن، اما قلوب اهل شک نابینا و ناشنوا، زشتی و تاریکی کاراشون و حرفاشون رو اصلا متوجه نمیشن و به اشتباهات خودشون ادامه میدن و هیچوقت هم سر عقل نمیان!
نفس فاحش: «كلّ شيء جاوز الحدّ فهو فاحش»
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ
إِيَّاكُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ
مَنْ فَحُشَ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ
لَيْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِينَ … وَ لَا الْفُحْشُ وَ لَا الْأَمْرُ بِهِ
وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ
وَ لَا آمُرُ بِهِ شِيعَتِي
وَ إِنَّمَا أُمِرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِه
إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إيّاكُم و الفُحشَ؛
فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لا يُحِبُّ الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ.
از دشنامگويى بپرهيزيد؛
زيرا خداوند عزّ و جلّ ناسزا گوىِ بد دهن را دوست ندارد.
+ مقالۀ واژۀ «فحش»: «پشت به نور کردن و رو به تمنا نمودن کار بسیار زشتی است! ان الله لا یامر بالفحشاء!»
https://drmohammadshabanirad.com/the-ignominy-of-jealousy/
+ مقالۀ واژۀ «حیران»: قلبی که به نورش پشت میکنه، حیران و سرگردان، طعمۀ شیطان میشه! كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ!»
https://drmohammadshabanirad.com/a-heart-that-turns-its-back-on-its-light-bewildered-and-lost-becomes-prey-to-the-devil/
این تحیّر و سرگردانی برای کسی که نورشو شنیده اما ازش اطاعت نمیکنه «سمعنا و عصینا»، بسیار زشت و ناپسند است و به همین میگن «فحشاء» که خواستۀ اهل حسادت است که اشاعه پیدا کند!
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الجَنَّةُ حَرامٌ على كُلِّ فاحِشٍ أن يَدخُلَها.
وارد شدن به بهشت بر هر ناسزاگويى حرام است.
👈داستان تکراری زشتگويـى و زشتكردارى لیدر سوء با گفتن دروغی بزرگ و تهمتی ناروا!👉
👈حسود فحّاش بیحیاء، با این اشتباه مرگبار، خودش رو از نعمت نور هدایت برای همیشه محروم کرد! 👉
پيامبـر خـدا صلى الله عليه و آله:
ما كانَ الفُحشُ في شيءٍ قَطُّ إلاّ شانَهُ ،
و لا كانَ الحَياءُ في شيءٍ قَطُّ إلاّ زانَهُ.
👈زشتگويـى (زشتكردارى)👉 هرگز در چيزى نبود مگر اين كه آن را عيبناك گردانيد
و شرم و حيا هرگز در چيزى نبود مگر اين كه آن را آراست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ اللّه َ يُحِبُّ الحَيِيَّ المُتَعَفِّفَ ،
و يُبغِضُ البَذِيَّ السائلَ المُلحِفَ.
خداوند شخص با حياى با عزّتِ نفْس را دوست دارد
و با بد زبانِ گداى سمج دشمن است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لو كانَ الفُحشُ خَلقا لَكانَ شَرَّ خَلقِ اللّه ِ.
اگر فُحش (زشتى در گفتار و كردار) مخلوقى بود، هر آينه بدترين مخلوقات خدا بود.
👈«فحش» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد»، یعنی «لیدر سوء» است که شرورترین گزینۀ روی زمین است و آتش زشتی گفتار و کردارش، دامن اهل حسادت را میگیرد!👉
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
إنَّ الفُحشَ لو كانَ مِثالاً لَكانَ مِثالَ سَوءٍ.
اگر فحش تجسّم يابد، بىگمان بد تركيب خواهد بود.
👈زشتترین و کریهترین و بدترکیبترین چهره و تمثال در عالَم معنا، چهرۀ لیدر سوء دروغگوی تهمتزننده به آل محمد علیهم السلام است.👉
[سورة القلم (68): الآيات 1 الى 16]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، درباره این آيه فرمود:
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ (13)
گستاخ، [و] گذشته از آن زنازاده است.👉
هو الفاحِشُ اللَّئيمُ.
يعنى زشتگوىِ زشت كردارِ فرومايه.👉
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ مِن شَرِّ عِبادِ اللّه ِ مَن تُكرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحشِهِ.
يكى از بدترين بندگان خدا كسى است كه، به سبب بد زبانى و دشنامگوييش، همنشينى با او ناخوشايند باشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ مِن شَرِّ الناسِ مَن تَرَكَهُ الناسُ اتِّقاءَ فُحشِهِ.
از بدترين مردمان كسى است كه مردم از ترس ناسزاگويى او، وى را ترك كنند.👉
👈داستان تکراری سرنوشت گویندگان و شنوندگان تهمتها و شایعات دروغ غمانگیز!👉
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
إنّ اللّه َ حَرَّمَ الجَنَّةَ على كُلِّ فَحّاشٍ بَذِيءٍ، قَليلِ الحَياءِ، لا يُبالِي ما قالَ و لا ما قيلَ لَهُ ؛ فإنّكَ إن فَتَّشتَهُ لم تَجِدْهُ إلاّ 👈لِغَيَّةٍ👉، أو شِركِ شيطانٍ،
فقيلَ: يا رسولَ اللّه ِ، و في الناسِ شِركُ شَيطانٍ؟
فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
أ ما تَقرَأُ قولَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ:
«و شارِكْهُم في الأموالِ و الأولادِ».
خداوند بهشت را بر هر فحّاش بد زبان بى شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است؛ 👉
زيرا اگر وارسى كنى خواهى يافت كه يا زنا زاده است يا شيطان در نطفه او شريك بوده است.
عرض شد:
اى پيامبر خدا!
آيا شيطان در مردم هم شريك مى شود؟
فرمود : آرى، مگر اين سخن خداوند عزّ و جلّ را نخوانده اى كه :
«و در اموال و فرزندان ايشان شريك شو»؟
امام على عليه السلام:
الفُحشُ و التَّفحُّشُ لَيسا مِن الإسلامِ.
دشنام دادن و بد دهنى (دشنام شنيدن) از [ساحت] اسلام بدور است.
امام على عليه السلام:
أسفَهُ السُّفَهاءِ المُتَبجِّحُ بِفُحشِ الكلامِ.
👈نابخردترين نابخردان، كسى است كه به دشنامگويى افتخار كند.👉
👈لیدر سوء نابخرد، که معنای واژۀ «فحش» است، به گفتار دروغ زشت خود یعنی تهمت زدن، و همچنین رفتارهای زشت و ناجوانمردانۀ خود، افتخار میکند.👉
امام على عليه السلام:
ما أفحَشَ كريمٌ قَطُّ.
انسان بزرگوار، هرگز دشنام ندهد.👉
👈و هرگز دروغ نمیگوید که خالق شایعات دروغ غمانگیز نبوده و هرگز تهمت نمیزند و …👉
امام باقر عليه السلام:
قُولوا للناسِ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن يُقالَ لَكُم؛
فإنَّ اللّه َ يُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ علَى المؤمنينَ، الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ، السائلَ المُلحِفَ.
بهترين چيزى را كه دوست داريد به شما گفته شود، به مردم بگوييد؛
زيرا خداوند از شخص لعنتگر دشنامده بد گوى مؤمنان و ناسزا گوى بد دهن و گداى سمج نفرت دارد.
👈لیدر سوء و اهل حسادت، صاحبان نور و اهل نور را گستاخانه مورد لعن و طعن خویش قرار میدهند و در مورد آنها شایعات دروغ غمانگیز و تهمتهای ناروا میگویند و خداوند از این عده که معنای آیۀ «عتلّ بعد ذلک زنیم» هستند، به شدت نفرت دارد.👉
https://drmohammadshabanirad.com/noorquran68#068013
امام باقر عليه السلام:
سِلاحُ اللِّئامِ قَبيحُ الكلامِ.
حربه فرومايگان، زشتگويى است.
👈ویژگی بسیار بارز و آشکار لیدر سوء و اهل حسادت، درغگویی و تهمتزدن است نسبت به هر گزینهای که با تمناهای آنها سازگار نباشد.👉
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
أ لا اُخبِرُكُم بِأبعَدِكُم مِنّي شَبَها؟
قالوا : بلى يا رسولَ اللّه ِ ،
قالَ:
الفاحِشُ المُتَفحِّشُ البَذيءُ.
آيا شما را خبر ندهم كه كم شباهتترين شما به من كيست؟
عرض كردند : چرا، اى پيامبر خدا.
فرمود :
ناسزا گوىِ بد دهنِ بد زبان.
👈تهمتزدن و دروغگفتن لیدر سوئی که با چنگزدن به علوم متشابه، خود را تالی و پیرو صاحبان نور سلف نشان میدهد، هرگز شباهتی به گفتار و رفتار هیچ صاحب نوری ندارد. اینگونه رفتارهای زشت و زننده، هرگز از هیچ صاحب نوری دیده و شنیده نشده است و آموزههای صاحبان نور، همیشه پرهیز از دروغ گفتن و دوری از غیبت و تهمت و تجنّی و شایعات دروغ غمانگیز بوده و هست و خواهد بود. اهل حسادت کوردل، علیرغم مشاهدۀ این رفتار آشکار غلط و نادرست لیدر سوء، نمیخواهند از این مسیری که به آتش ابدی جهنم ختم خواهد شد دست بردارند. 👉
امام صادق عليه السلام:
الفُحشُ و البَذاءُ و السَّلاطَةُ مِن النِّفاقِ.
دشنام گويى و بد زبانى و دريدگى ، از [نشانههاى] نفاق است.
امام صادق عليه السلام:
البَذاءُ مِن الجَفاءِ ، و الجَفاءُ في النارِ.
بد زبانى از بىادبى است و بىادبى در آتش مىباشد.
امام صادق عليه السلام:
إذا قالَ المؤمنُ لأخيهِ: اُفٍّ! خَرَجَ مِن وَلايَتِهِ،
و إذا قالَ: أنت عَدُوِّي كَفَرَ أحَدُهُما،
و لا يَقبَلُ اللّهُ مِن مؤمنٍ عَمَلاً و هو يُضمِرُ علَى المؤمِنِ سُوءا.
هرگاه مؤمن به برادرش بگويد : اف بر تو، از ولايت و دوستى او خارج شود
و هرگاه بگويد : تو دشمن من هستى، يكى از آن دو كافر شود.
و خداوند از مؤمنى كه نسبت به مؤمن 👈نيّت بد در دل👉 داشته باشد، عملى را نپذيرد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
لا تَسُبُّوا الدَّهرَ ، فإنَّ اللّه َ يقولُ: أنا الدَّهرُ ، ليَ اللَّيلُ اُجِدُّهُ و اُبلِيهِ.
به روزگار ناسزا مگوييد؛ زيرا خداوند مىفرمايد:
روزگار من هستم. شب از من است و من آن را نو مى كنم و كهنه مى گردانم.
👈حسود به تقدیرات ناسزا میگوید!!!👉
👈حسود، به امر الله، که همان قبض و بسط نور قلب است، راضی نیست!
روز و شب در آفاق و انفس، به دست خدای مهربان است و همان تقدیرات ذات اقدس الهی است که قلب اهل یقین به این اوامر نورانی معتقد و پایبند است و آنها را باور داشته و به این کلام نورانی خدای مهربان خود احترام گذاشته و به این اوامر عامل خواهد بود ان شاء الله تعالی، اما حسود دست خدا را در ابلاغ این اوامر نورانی به دنیای قلبها، بسته میداند و این فرایند زیبای نور الولایة و نور الهدایة را باور ندارد و لذا با تقدیرات خدا و روزگار، سرِ جنگ دارد.👉
+ مقالۀ: «اشتباه مرگبار! تاریکی تهمت!»
https://drmohammadshabanirad.com/deadly-mistakes/
+ حدیث زیبای علقمه در این مقاله:
مگر نمیبینی که حسود به خدا هم تهمت میزنه و میگه: «أَ لَمْ يَقُولُوا إِنَّهُ الدَّهْرُ»
مشتقات ریشۀ «فحش» در آیات قرآن:
إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169)
الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (268)
وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (135)
وَ اللاَّتي يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبيلاً (15)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً (19)
وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبيلاً (22)
وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (25)
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (151)
وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (28)
قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (33)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ (80)
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ (24)
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (90)
وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً (32)
إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (19)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (21)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ (28)
اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ (45)
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً (30)
وَ الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ (37)
الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى (32)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْري لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً (1)