دکتر محمد شعبانی راد

نورِ رمضان، ماهِ ریزشِ حسادت! شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ!

Hot Enough To Fry An Egg!
The heart is drained of jealousy
under the influence of light!
Like yellow leaves
fall from trees in Autumn!

«رمض» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الرَّمَضِ: شدّة وقع الشمس، شدّت گرماى خورشيد»
«الرَّمْضَاءُ: الحجارة الحامية من حرّ الشمس، ريگهاى داغ، سختى گرما»
«الأرضُ‏ رَمِضَة: زمينى كه از سختى تابش خورشيد بسيار گرم شده باشد.»
«شهر رَمَضَانَ‏ لما أَرْمَضَتِ‏ الأرض من شدة الحر»
«رَمَضْتُ‏ النَّصْلَ‏: إذا جعلته بين حَجَرين ثم دقَقْتَه ليَرِقَّ.»
«الرّمَضِيُ‏ من السَّحاب و المَطَر: ما كان في آخِر القَيْظ و أوّلِ الخريف؛
فالسحابُ‏ رَمَضِيٌ‏، و المطرَ رَمضي‏. و إنما سُمِّي‏ رَمَضِيّاً، لأنه يُدرِك سُخونةَ الشمس و حَرَّها.»
«الرمَضِيّ‏ من السحاب و المطر: ابر يا باران پايان تابستان و آغاز پائيز.»
آغاز پاییز، برگ ریزان! حسدریزان! درناژ حسادت!
رمض یعنی فرایندی که موجب تخلیه و درناژ حسادت می‌گردد.

نورِ رمضان، ماه ریزش حسادت!

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ

[سورة البقرة (۲): آية ۱۸۵]
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ
هُدىً لِلنَّاسِ
وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏
وَ الْفُرْقانِ
فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ
وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ
يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ
وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ
وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ
وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۱۸۵)
ماه رمضان [همان ماه‏] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است،
[كتابى ] كه مردم را راهبر،
و [متضمّن‏] دلايل آشكار هدايت،
و [ميزان‏] تشخيص حق از باطل است.
پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد،
و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن،] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد].
خدا براى شما آسانى مى‏‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‏‌خواهد؛
تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد
و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد،
و باشد كه شكرگزارى كنيد.

أنا شهر رمضان!

امام علی علیه السلام:
أنا شهر رمضان ،
أنا ليلة القدر ،
أنا أم الكتاب ،
أنا فصل الخطاب ،
أنا سورة الحمد ،
أنا صاحب الصلاة في الحضر و السفر ،
بل نحن الصلاة و الصيام و الليالي و الأيام و الشهور و الأعوام .

قطعاً نورِ ماهِ رمضان آشکار می‌شود!
«شَهْرُ رَمَضانَ» یکی از نام‌های زیبای صاحبان نور است!

فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ

امام باقر علیه السلام:
عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ
نَحْنُ عِنْدَهُ ثَمَانِیَةُ رِجَالٍ
فَذَکَرْنَا رَمَضَانَ
فَقَالَ لَا تَقُولُوا هَذَا رَمَضَانُ وَ لَا ذَهَبَ رَمَضَانُ وَ لَا جَاءَ رَمَضَانُ
فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ
لَا یَجِی ءُ وَ لَا یَذْهَبُ وَ إِنَّمَا یَجِی ءُ وَ یَذْهَبُ الرَّائِلُ
وَ لَکِنْ قُولُوا شَهْرُ رَمَضَانَ
فَالشَّهْرُ الْمُضَافُ إِلَى الِاسْمِ
وَ الِاسْمُ اسْمُ اللَّهِ
وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ
جَعَلَهُ اللَّهُ مَثَلًا وَ عِیداً
أَلَا وَ مَنْ خَرَجَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ بَیْتِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
وَ نَحْنُ سَبِیلُ اللَّهِ الَّذِی مَنْ دَخَلَ فِیهِ یُطَافُ بِالْحِصْنِ
وَ الْحِصْنُ هُوَ الْإِمَامُ
فَکَبَّرَ عِنْدَ رُؤْیَتِهِ
کَانَتْ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ صَخْرَةٌ أَثْقَلُ فِی مِیزَانِهِ مِنَ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ
قُلْتُ یَا بَا جَعْفَرٍ
وَ مَا الْمِیزَانُ
قَالَ إِنَّکَ قَدِ ازْدَدْتَ قُوَّةً وَ نَظَراً
یَا سَعْدُ
رَسُولُ اللَّهِ الصَّخْرَةُ وَ نَحْنُ الْمِیزَانُ
وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ فِی الْإِمَامِ
لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
قَالَ وَ مَنْ کَبَّرَ بَیْنَ یَدَیِ الْإِمَامِ وَ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ
کَتَبَ اللَّهُ لَهُ رِضْوَانَهُ الْأَکْبَرَ
وَ مَنْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَهُ رِضْوَانَهُ الْأَکْبَرَ یَجْمَعْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ إِبْرَاهِیمَ وَ مُحَمَّدٍ وَ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْجَلَالِ
فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا دَارُ الْجَلَالِ
فَقَالَ نَحْنُ الدَّارُ
وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ
تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
فَنَحْنُ الْعَاقِبَةُ
یَا سَعْدُ وَ أَمَّا مَوَدَّتُنَا لِلْمُتَّقِینَ
فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى
تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ
فَنَحْنُ جَلَالُ اللَّهِ وَ کَرَامَتُهُ الَّتِی أَکْرَمَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْعِبَادَ بِطَاعَتِنَا
.
سعد از امام باقر(ع) نقل نموده گوید:
ما هشت نفر در خدمت آن امام باقر(ع) بودیم؛
صحبت رمضان شد،
فرمودند:
نگویید این رمضان است و نگویید رمضان رفت و رمضان آمد.
زیرا رمضان یکى از نامهاى خدا است
و نمی‌توان نسبت رفتن و آمدن را به ذاتش داد.
رفتن و آمدن مربوط به اشیاء زائل است؛
لذا بگویید ماه رمضان،
ماه را اضافه کنید به اسم رمضان،
آن اسم، اسم خدا است؛
و ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن نازل شده.
خداوند آن را مَثل و عید قرار داد.
بدانید که هر کس در ماه رمضان از خانه خود خارج شود و رهسپار راه خدا گردد،
ـ و ماییم همان راه خدا، که هر کس وارد این راه شد
به دور قلعه‌ای محکم می‌گردد و قلعه‌ی محکم، امام است ـ
و با دیدن امام تکبیر بگوید
در کفّه‌ی ترازوی حسنات او سنگى نهاده مى‌شود سنگین‌تر از آسمان‌ها و زمین‌هاى هفت‌گانه
و آنچه در آنها و بین آنها و زیر آنها است.
عرض کردم: یا اباجعفر! میزان چیست؟
فرمودند: تو نیرو و نظر بیشترى پیدا کردى؟
سنگ (وزنه‌ای که در کفّه‌ی ترازو می‌نهند) رسول الله(ص) است و میزان ما هستیم؛
اشاره به همین مطلب است فرموده‌ی خدا در این آیه که:
لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.
فرمود هر کس در مقابل امام تکبیر بگوید و بگوید:
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وحده لا شریک له.
خداوند رضوان اکبرش را براى او لازم مى‌شمارد
و هر کس مشمول رضوان اکبر خدا شود
در خدمت ابراهیم و محمّد و پیغمبران، در دار الجلال خواهد بود.
عرض کردم: دار الجلال چیست؟
فرمودند: ماییم دار، و این آیه همان است:
«تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»
ماییم آن عاقبتی که در این آیه آمده.
اى سعد! امّا مودّت و دوستى ما متعلق به متقین است.
پس خدای تبارک و تعالی می فرماید:
«تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ»
ماییم جلال خدا و کرامت او، که به وسیله‌ی اطاعت از ما، بندگانش را گرامى داشته است.»

أَوَّلَ شُهُورِ اَلسَّنَةِ عِنْدَ أَهْلِ اَلْحَقِّ

در نزد اهل حقّ‌، ماه رمضان اوّلين ماه سال است!

اولین گام برای اصلاح و تربیت و رشد و کمال، درناژ حسادت است!
یعنی درک معنای ماه نورانی رمضان!

امام رضا علیه السلام:
… فَإِنْ قَالَ
فَلِمَ جُعِلَ  اَلْعِيدَ
قِيلَ
لِأَنْ يَكُونَ لِلْمُسْلِمِينَ مَجْمَعاً يَجْتَمِعُونَ فِيهِ
وَ يَبْرُزُونَ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
فَيَحْمَدُونَهُ عَلَى مَا مَنَّ عَلَيْهِمْ
فَيَكُونُ يَوْمَ عِيدٍ وَ يَوْمَ اِجْتِمَاعٍ وَ يَوْمَ فِطْرٍ وَ يَوْمَ زَكَاةٍ وَ يَوْمَ رَغْبَةٍ وَ يَوْمَ تَضَرُّعٍ
وَ لِأَنَّهُ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنَ اَلسَّنَةِ يَحِلُّ فِيهِ اَلْأَكْلُ وَ اَلشُّرْبُ
لِأَنَّ أَوَّلَ شُهُورِ اَلسَّنَةِ عِنْدَ أَهْلِ اَلْحَقِّ 
فَأَحَبَّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَكُونَ لَهُمْ فِي ذَلِكَ اَلْيَوْمِ مَجْمَعٌ يَحْمَدُونَهُ فِيهِ وَ يُقَدِّسُونَهُ
.

… و اگر بپرسد:
چرا روز فطر، عيد قرار داده شده است‌؟
گفته خواهد شد:
براى اينكه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند،
و در صحرائى باز جانب خداوند عزّ و جلّ‌ آشكار شوند
و او را براى انعام و لطفى كه در بارۀ آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقرّبشان ساخته حمد و سپاس گويند،
و آن روز عيد محسوب مى‌شود و روز اجتماع همۀ مسلمين است،
و روز افطار و روز پرداخت زكات و بخشش به فقراء،
و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى بدرگاه بارى تعالى است،
و براى اينكه آن روز اوّل و آغاز روزهاى سال جديد است
و در آن روز بخلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است،
زيرا در نزد اهل حقّ‌، ماه رمضان اوّلين ماه سال است،
و خداوند چنان مى‌پسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد
تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند.

وَ قُولُوا حِطَّةٌ

خداوندا! با نور ماه رمضان، حسادت قلب ما را بريز!

+ «حطط – ایستگاه نورانی!»

[سورة البقرة (۲): آية ۵۸]
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ
فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً
وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً
وَ قُولُوا حِطَّةٌ
نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (۵۸)
و [نيز به يادآريد] هنگامى را كه گفتيم:
«بدين شهر درآييد، و از هر كجاى آن خواستيد، فراوان بخوريد،
و سجده‌‏كنان از در [بزرگ‏] درآييد، و بگوييد:
[خداوندا،] گناهان ما را بريز.
تا خطاهاى شما را ببخشاييم،
و [پاداش‏] نيكوكاران را خواهيم افزود.»

امام عسکری علیه السلام:
أَیْ قُولُوا إِنَّ سُجُودَنَا لِلَّهِ تَعْظِیماً لِمِثَالِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام)
وَ اعْتِقَادُنَا لِوَلَایَتِهِمَا لِوَلَایَتِهِمَا حِطَّهًٌْ لِذُنُوبِنَا وَ مَحْوٌ لِسَیِّئَاتِنَا
.
سجده‌ی ما برای خداوند
و به جهت بزرگداشت مقام محمّد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام است
و اعتقاد ما به ولایت آنها، مایه‌ی مغفرت و آمرزش گناهان و محو بدی‌هایمان است.

امام باقر علیه السلام:
فِی قَوْلِهِمْ بَابُ اللَّهِ مَعْنَاهُ
أَنَّ اللَّهَ احْتَجَبَ عَنْ خَلْقِهِ بِنَبِیِّهِ وَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ
وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ مِنَ الْعِلْمِ مَا عَلِمَ احْتِیَاجَ الْخَلْقِ إِلَیْهِ
وَ لَمَّا اسْتَوْفَی النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) عَلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) الْعُلُومَ وَ الْحِکْمَهًَْ قَالَ
أَنَا مَدِینَهًُْ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) بَابُهَا
وَ قَدْ أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ الِاسْتِکَانَهًَْ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) بِقَوْلِهِ
ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
أَیِ الَّذِینَ لَایَرْتَابُونَ فِی فَضْلِ الْبَابِ وَ عُلُوِّ قَدْرِهِ
.
معنای «باب الله» این است که
خداوند، به واسطه‌ی [حضور] پیامبرش و امامان (علیهم السلام) پس از او،
از بندگان خویش پوشیده‌ماند.
و تمام علومی که می‌دانست بندگان به آن نیاز دارند را به ایشان،
یعنی پیامبران و امامان (علیهم السلام) ارائه نمود.
هنگامی‌که پیامبر صلی الله علیه و آله، آن علوم و حکمت را به علی (علیه السلام) سپرد، فرمود:
«من شهر علم و علی (علیه السلام) در آن است».
و خداوند بر بندگانش واجب کرده که در برابر علی (علیه السلام) خاضع و خاشع باشند؛
چرا که در قرآن می‌فرماید:
ادْخُلُواالْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ
یعنی کسانی‌که در فضیلت و برتری این در،
یعنی امام علی (علیه السلام) و والامقامی آن شک نمی‌کنند.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی