اقدامات اهل حسادت بر علیه اهل نور، از روی درماندگی و عجز است! يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ!

یعنی تلاشهای اهل شک در مورد اهل یقین به سنگ میخوره و به نتیجه نمیرسه، ان شاء الله تعالی.
اقدامات اهل حسادت بر علیه اهل نور، از روی درماندگی و عجز است!
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ!
مفهوم «درماندگی»!
عجز، درماندگی، ناتوانی، فروماندگی، بی‌لیاقتی، بخاک‌افتادن، دمر بودن، اعسار،
«helplessness»
«prostration»: سجده! درماندگی!
اهل شک حسود مثل آدمای ورشکسته‌اند!
«اعسار (مالی)»: «insolvency»: مثل کسی که جیب‌های خالیشو داره نشون میده!
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ»
+ «و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم»
اهل حسادت تلاششونو میکنن که اهل یقین رو بزنن زمین، اما کور خوانده‌اند.
انگاری تیری به سمت تو پرتاب بشه، اما اینقدری جون نداره بخوره بهت و همینکه به چند قدمی تو می‌رسه، می‌افته روی زمین و جلوی پات می‌ایسته، به این میگن زحف یعنی هارت و پورت الکی اهل شک که هیچ غلطی نمی‌تونن بکنن، پس جای نگرانی از کسانی که در بینش باطل هستند و اهل یقین را می‌ترسانند تا شاید دست از اندیشه حق خود بردارند، نیست.
تو فیلمها، یکی تیر میخوره و داره جونش درمیاد، سعی میکنه قاتلشو با تیر بزنه، اما هر چی تلاش میکنه، آخرش هیچی به هیچی و میمیره.
یا اینایی که مستن و تلو تلو میخورن، به تو نزدیک میشن که بزننت! اما خودش ولو میشه روی زمین! خودشو نمیتونه جمع کنه، حالا برای تو شاخ و شونه هم میکشه!
اهل شک و معارین و لیدرهای سوء، مستان باده حب دنیا هستند و خیال میکنن میتونن با فوت کردن چراغ نورانی خدا رو خاموش کنند غافل از اینکه نماد کعبه هم بارها تخریب شده اما هیچ زمان نبوده که عده ای ولو اندک با نور قبض و بسط امر الله ولی خدا و مربی خود رابطه نداشته باشند و این ارتباط قلبی اهل یقین با نور رب خویش از نماد کعبه هم مهم تر است.
اصلا خدا نمیذاره کارای اهل حسادت بر علیه اهل یقین ، باعث از بین رفتن عبودیت در زمین شود چون « لا حول و لا قوة الا بالله » یک اصل انکارناپذیر است.
اصلا عبودیت و ربوبیت دو لنگه جفت و چسبیده بهم و تفکیک ناپذیر اند.