The day the jealous one is helpless and unconditionally enters the fire!
«دخر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَدْخَرْتُهُ فَدَخَرَ، أي: أذللته فذلّ: خوارش كردم و ذليل شد.»
مفهوم «humbled – humiliated» تحقیر شده و متواضعانه! اینکه کاری رو باید بی چون و چرا انجامش بدهند! در معنای ممدوحش برای اهل نور میشه بغیر حساب وارد بهشت شدن و در معنای مذمومش برای اهل حسادت میشه بی چون و چرا و با وضعیتی تحقیرآمیز وارد آتش جهنم شدن.
قال: و مَعْنى الآية: أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلىٰ مٰا خَلَقَ اَللّٰهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلاٰلُهُ عَنِ اَلْيَمِينِ وَ اَلشَّمٰائِلِ سُجَّداً لِلّٰهِ وَ هُمْ دٰاخِرُونَ (48) [النّحل: 48]:
أنَّ كلَّ ما خَلَقه اللّٰه – من جسم و عظمٍ و لحمٍ و نجمٍ و شجرٍ -: خاضِعٌ ساجدُ للّٰه.
قال: و الْكافِر – و إن كفر بقلبه و لسانه فَنَفْسُ جِسْمِهِ، و عظمِه و لحمِه، و جميعُ الشجر و الحيواناتِ خاضعةٌ للّٰه، ساجدةٌ.
تهذیب اللغة، جلد 7، صفحه 121
قاموس قرآن، جلد 2، صفحه 332
مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 309
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 1، صفحه 660
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 1، صفحه 661
مجمع البحرين، جلد 3، صفحه 300
تهذیب اللغة، جلد 7، صفحه 122
قاموس قرآن، جلد 2، صفحه 331
مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 309
لسان العرب، جلد 4، صفحه 278
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 1، صفحه 660
شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، جلد 4، صفحه 2056
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 1، صفحه 660
تهذیب اللغة، جلد 7، صفحه 122
شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، جلد 4، صفحه 2056
مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 309
مجمع البحرين، جلد 3، صفحه 300
لسان العرب، جلد 4، صفحه 278
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 1، صفحه 661
مجمع البحرين، جلد 3، صفحه 300
تهذیب اللغة، جلد 7، صفحه 122
مجمع البحرين، جلد 3، صفحه 300
لسان العرب، جلد 4، صفحه 279
دخر:
روزی که حسود دستش از همه جا کوتاهه و بی چون و چرا وارد آتش میشه! إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ!
روزی که دیگه حسود دستش از همه جا کوتاهه! اختیارش دست خودش نیست! بزور میبرنش!
اهل حسادت، بی چون و چرا، با ذلت تمام وارد آتش می شوند! إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ!
اهل نور هم با سجدۀ نورانی خود، بی چون و چرا و بغیر حساب، وارد بهشت میشوند!
+ سجده و ذل و …
نام زیبایی برای معالم ربانی و آیات … مترادف با «سجدة» …
+ «آبیدینس»
[یک نکته]:
یک واژه در معنای ممدوح میشه نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم.
و در معنای مذموم میشه نام لیدر سوء و آیات متشابه.
نکته قشنگ اینجاست که: آیات لیدرهای سوء همان آیات متشابه و آیات صاحبان نور همان آیات محکم هستند. یعنی اهل شک که اندیشه صاحب نور را قبول ندارند باید زیر بلیط لیدر سوء بروند لذا آیاتی برای آنها عرضه می شود که اتفاقا آنها به اشتباه می افتند و به غلط، تایید درستی بر اندیشه و روشی که از لیدر سوء آموخته و در پیش گرفته اند را استنباط می کنند لذا به خیال خود دیگه قطعی یقین می کنند که صاحب نور مطالبش نادرست و لیدر سوء مطالبش درست است و اینگونه به دام متشابهات افتاده و بیچاره می شوند. پس به موازات قصه آیاتی و رسلی برای خدا ، قصه آیاتی و رسلی بعینه برای شیطان نیز هست و رسولان شیطان، لیدرهای سوء هستند و آیات شیطانی همان آیات متشابهی هستند که اهل شک را در مورد اشتباه خود کاملا به یقین! میرسانند یعنی حسابی گمراه می شوند و دیگه کارشون تمومه!
اهل یقین با یاد معالم ربانی و بکار بستن اندیشه صاحبان نور عملا منقاد «دخر» مافوق هستند.
قلب دستورات نورانی مافوق را برای نحوه تولید آرامش میفهمد و عمل میکند!
این همان مناصب نور ولایت هستند: «امر، نهی، هدایت، ارشاد، تنبیه، تسلیم و … »
در این واژه مفاهیم « دخر الشخص : ذلّ » و « الدخر: التحيّر » وجود دارد.
هر کس با یاد معالم ربانی و عمل به این علوم نورانی، در حوادث روزمرۀ زندگی، عمل به نور ولایت نماید و تولید عمل صالح نماید مشمول «و هم داخرون» می شود! یعنی تونسته قبول ذلت (ظاهرا)، و عزت (در واقع)، کنه و عمل به نور ولایت را معنا و ایفاء نماید «عِبَادٌ دَاخِرُونَ» و این توام با نو شدن و نور قلبی است که در این نور متحیر می ماند.
[سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ …
وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرينَ …
قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ …
إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ]
[أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ (48)
وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرينَ (87)
قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ (18)
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ (60)]
[سجدة – دخر] :
اصل سجده همون عبادتی است که کیفیت نامعلوم آن در حوادث با بکار بستن معالم ربانی و تولید نور آرامش ایجاد می شود گرچه خود اندیشه و اسراری که در قلب بین اهل یقین و صاحب نور رد و بدل می شود پیدا نیست اما آرامش حاصله بسیار خوشبو احساس می شود.
سجده همان عبادت بلاکیفیة است.
« و أمّا ذكر- وَ هُمْ داخِرُونَ، بصيغة العقلاء: فبمناسبة الحكم الجاري، فانّ السجدة و الدخر يناسبان العقل.»
« يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ … سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ »
« قَوْلُهُ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ قَالَ تَحْوِيلُ كُلِّ ظِلٍ خَلَقَهُ اللَّهُ هُوَ سُجُودُهُ لِلَّهِ لِأَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ إِلَّا لَهُ ظِلٌّ يَتَحَرَّكُ بِتَحْرِيكِهِ وَ تَحَرُّكُهُ سُجُودُهُ »
مفهوم «submission» : مدارکمو قبول کردند !!! سابمیت شدم ! دکمه اینتر زده شد ! ارسال شد ! آپلود کامپلیتد !
کار تقریبا تمومه دیگه ان شاء الله ! … از کجا می فهمی ؟ تو که هنوز تو دنیایی و از اونطرف خبر نداری ! میگی [دانلود رو متوجه شدم !!! – ایوالله !!!] جسمم در ملک دنیاست اما قلبم در ملکوت نورانی آل محمد ع پرواز می کند و از این نور آرامش قلبم، پی بردم و فهمیدم که مورد رضایت آل محمد ع قرار گرفته ام ان شاء الله تعالی ! و این خبردارشدن قلبی در همین دنیا لذت داره که بفهمی و پی به ارزشش ببری.
[از ملک به ملکوت آپلود – از ملکوت به ملک دانلود] :
+ مفهوم زیبای نزدیک در این واژه.
مشتقات ریشۀ «دخر» در آیات قرآن:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ (48)
وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرينَ (87)
قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ (18)
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ (60)