The art of Satan’s deception is adorning ugliness in the guise of alluring beauty!
«زین» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در معنای ممدوح: «زينَةَ اللَّهِ»
در معنای مذموم: «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«التَّزْيين: فن آرایشگری»
«امرأَةٌ زائِنٌ: زن آرايشكرده.»
«الزِّينَة: آنچه كه با آن آرايش كنند.»
«المُزَيِّن: سلمانى، آرايشگر»
«عَجُوزاً مُتَزَيِّنَةً: پیرزنی آراسته و خود را زینتداده»
+ «سول – تسویل نفس – تسویل شیطان»
+ «حسن»: «تَحَسَّنَ: زيبا شد، آرايش كرد.»
+ «مکر – تاریکی نیرنگ حسادت!»
+ «ازز»
+ «غفل»: «داستان تکراری تاسف برانگیز بیاعتنایی به دانستهها! شیطان هم میخواهد تمرکزت را بهم بزند! أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ!»
«جنگ احد – فشل»:
چشمشان بدنبال جمع کردن غنائم دنیایی بود و گوششان به دستور رسول خدا ص بدهکار نبود، این بود که علیرغم اینکه ظاهرا با معلم بودند، اما حواسشان پرت شد و کار دست خودشان دادند.
هنر اغواگری شیطان، آراستنِ زشتیها در قالب زیباییهای فریبنده است!
لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ!
[سورة الحجر (15): الآيات 36 الى 44] :
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (39)
گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى،
من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مىآرايم و همه را گمراه خواهم ساخت.
تلاش تاریکی برای غلبه بر نور!
شیطان چگونه فریب میدهد؟
سامری، شیطان زمان موسی ع بود!
شیطان مسیر انحرافی را تزئین میکند تا مسیری درست به نظر برسد.
«وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
«الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ»
مفهوم تزئین کالاهای بیارزش برای فریب دیگران از کلمات «سول» و «زین» استنباط میشود.
عَجُوزاً مُتَزَيِّنَةً!
«عَجُوزاً مُتَزَيِّنَةً»:
اعْلَمْ أَنَّ الدُّنْيَا مُزَيَّنَةُ الظَّوَاهِرِ قَبِيحَةُ السَّرَائِرِ وَ هِيَ تُشْبِهُ عَجُوزاً مُتَزَيِّنَةً تَخْدَعُ النَّاسَ بِظَاهِرِهَا فَإِذَا وَقَفُوا عَلَى بَاطِنِهَا وَ كَشَفُوا الْقِنَاعَ عَنْ وَجْهِهَا تَمَثَّلَ لَهُمْ قَبَايِحُهَا فَنَدِمُوا عَلَى اتِّبَاعِهَا وَ خَجِلُوا مِنْ ضَعْفِ عُقُولِهِمْ فِي الِاغْتِرَارِ لِظَاهِرِهَا »
بدان كه دنيا آراسته ظاهر، زشت باطن است، و به پير زالى زينت كرده مىماند، كه ظاهرش مردم را مىفريبد، امّا وقتى كه از باطنش آگاه شوند، و پوشش از صورتش بردارند، زشتيها بر آنها آشكار مىشود و از پيروى آن پشيمان، و از كم عقلى خود و فريب ظاهر آن را خوردن، شرمنده شوند.
هنر اغواگری شیطان، آراستنِ زشتیها در قالب زیباییهای فریبنده است!
زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ!
زیباییهای فریبنده: شیطان تمناهای بیارزش را آراسته میسازد!
زینتهای وهمی: نقش شیطان در فریب انسان با خواستههای پوچ
طلای تقلبی: تمناهای بیارزش و هنر اغواگری شیطان
وقتی زشتی زیبا مینماید: فریب شیطانی در آراستن خواستههای ناپایدار
آرایش باطل: جلوهگری شیطان در دلخواههای فانی
فریب در لباس خواستهها: تحلیلی بر زینتبخشی شیطان به امور بیارزش
[زینت – شوق – دلربایی – قبض و بسط]:
+ مفهوم «تعطّر و تزیّن»
وَ أَصْلُ الْغِيبَةِ تَتَنَوَّعُ بِعَشَرَةِ أَنْوَاعٍ:
شِفَاءِ غَيْظٍ وَ مُسَاعَدَةِ قَوْمٍ وَ تُهَمَةٍ وَ تَصْدِيقِ خَبَرٍ بِلَا كَشْفِهِ وَ سُوءِ ظَنٍّ وَ حَسَدٍ وَ سُخْرِيَّةٍ وَ تَعَجُّبٍ وَ تَبَرُّمٍ وَ تَزَيُّنٍ.
می بینیم حالت تزیّن، در معنای مذموم، در ردیف عواملی همچون حسد آورده شده که از جمله ده عاملی است که ریشه های حالت غیبت محسوب می شود و همانطور که غیبت از حسد منشا میگیرد ، تزیّن نیز حالت قلب حسود را نشان می دهد که چون از معلم بریده است، میخواهد با دلخواههای خود که آن را ملاک فضیلت و برتری می داند برای خود جهات برتری کاذب و خیالی ایجاد نماید و در مقابل دیگران به این ملاکها افتخار نماید و پُز بدهد، ولی کسی که این حالت تزیّن (استعمال حسد) را ندارد، در واقع در قلبش نسبت به معلم، هیچ ملاک برتری نمی بیند و تمام فضل و برتری را از آنِ معلم خود دانسته و چیز باارزشی که بتواند در مقابل معلم در قلب، عرض و اندام کند وجود ندارد و لذا معلم را با هیچ کالای دیگری معاوضه نمی کند چون این متاعی است که قیمت ندارد تا قابل تعویض باشد! تَزَيُّن به مصادیق گوناگون حبّ دنیا را کسی انجام می دهد که مزیّن به نور معلم (زینة الله) نشده باشد و کسی که با نور او زینت شده چه نیازی به زینت با غیر او دارد؟!
تزیّن به نور ولایت آری، اما تزیّن با معصیت هرگز!
کسی که با انتخاب و نظر معلم، خود را زینت میکند و راضی به تقدیراتش میشود، در واقع، تعطّر و تزیّن مذموم ندارد!
انگاری به درجات خودش نسبت به معلم، حالت استعمال حسد ندارد یا بهتر بگوییم در امتحان آل محمد ع نسبت به حسد قلبی، با فضل و عنایت خدای مهربان، قبول شدهاست، و مهر قبولی «منا اهل البیت ع» بر مبنای فضل آل محمد ع بر قلبش خورده است، الحمد لله رب العالمین.
علامت تزیّن به نور ولایت (زینة الله)، روشنایی و بسط قلبی است و علامت تزیّن با معصیت، قبض و تاریکی و کدورت قلب است!
+ مفهوم «آشکار»
«زینت – صدّ»:
در واقع نداشتن حالت تعطّر و تزیّن به معنای نداشتن شوق به هر دلخواه و تمنایی است که بخواهد بین او و معلم فاصله و جدایی (هماتوم – صدّ) ایجاد نماید.
«زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ»
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
مَنْ تَزَيَّنَ لِلنَّاسِ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ، وَ بَارَزَ اللَّهَ فِي السِّرِّ بِمَا يَكْرَهُ اللَّهُ، لَقِيَ اللَّهَ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانٌ، لَهُ مَاقِتٌ.
کسی که برای جلب نظر مردم، خود را به آنچه خدا دوست دارد بیاراید، ولی در نهان با آنچه خداوند بدش میآید با او مخالفت کند، خدا را در حالی ملاقات خواهد کرد که خشمگین و نفرتدار بر اوست.
در واقع کسی که حالت تعطر و تزین ندارد قلب و ظاهرش یکی است و اینجوری نیست که زبانا معلم را بستاید اما قلبا نسبت به او و مقامش و ماموریتش شک داشته باشد. خود را با نام آل محمد ع زینت نمی کند تا بر حسد قلب خود پوشش نهد، بلکه میخواهد با نسخه معلم، زخم قلبی حسدش (صدّ) را درمان کند.
خودت ملاک زینت نباش، بلکه با آل محمد ع خودت را زینت بده:
«اصْحَبْ مَنْ تَزَيَّنُ بِهِ وَ لَا تَصْحَبْ مَنْ تَزَيَّنَ بِكَ»
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :
قَالَ لِي مَنْ صَحِبْتَ ؟
فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ كَيْفَ طَابَتْ نَفْسُ أَبِيكَ يَدَعَكَ مَعَ غَيْرِهِ
فَخَبَّرْتُهُ فَقَالَ
كَيْفَ كَانَ يُقَالُ
اصْحَبْ مَنْ تَزَيَّنُ بِهِ وَ لَا تَصْحَبْ مَنْ تَزَيَّنَ بِكَ.
از اسحاق بن جُریر نقل شده که گفت: امام صادق علیهالسلام به من فرمود:
با چه کسی همنشینی میکنی؟
من او را مطلع ساختم.
فرمود: چگونه دل پدرت راضی شد که تو را با غیر از او (همنشینِ قبلیات) بگذارد؟
باز توضیح دادم.
پس فرمود: مگر نمیگفتند:
با کسی دوستی کن که به واسطهی او زینت یابی،
نه کسی که او به واسطهی تو زینت مییابد.
زینت در معنای ممدوح، زینة الله!
زینتی زیبا بنام نور ولایت!
شوق عمل به نور ولایت!
بسط و رشنایی قلب!
***
زینت در معنای مذموم، زینة الشیطان!
زینتی زشت بنام معصیت!
شوق ارتکاب معصیت!
قبض و تاریکی قلب!
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعيرِ
اشاره به معلم «بِمَصابيحَ» دارد که مانند ستاره ای درخشان و دلربا در آسمان تاریک قلوب مبتلایان به گناه «السَّماءَ الدُّنْيا» طلوع میکند و به آنها انگیزه و شوق «زَيَّنَّا» برای عمل به نور ولایت علمی آل محمد ع میدهد.
«دلربایی و جاذبه عقل»
ضمیر «نا» در زَيَّنَّا اشاره به این دارد که آل محمد ع منبع این فیض عظما برای ما بوده و هستند، ان شاء الله تعالی.
«زينة = الْأَئِمَّةَ ع»
پیامبر اکرم ص:
يَا عَلِيُّ
إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَيَّنَكَ بِزِينَةٍ لَمْ يُزَيِّنِ الْعِبَادَ بِزِينَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا
زَيَّنَكَ بِالزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا [زینت – زهد]
هِيَ زِينَةُ الْأَبْرَارِ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا
وَ مَا تَزَيَّنَ لِيَ الْمُتَزَيِّنُونَ بِمِثْلِ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا عَمَّا بِهِمُ الْغِنَى عَنْهُ.
ای علی!
خداوند تو را به زینتی آراست که هیچ بندهای را به زینتی محبوبتر از آن نزد خود نیاراسته است.
تو را به زهد در دنیا زینت داد.
زهد، زینتِ نیکوکاران در پیشگاه خداوند متعال است.
و هیچیک از آراستگان، نزد من به چیزی چون زهد در آنچه نیازمند آن نیستند، زینت نیافتهاند.
***
انگیزههای دنیایی در شخص زاهد که عاشق نور ولایت است،
نمیتواند شوق ارتکاب معصیت ایجاد نماید.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع:
فِي قَوْلِ اللَّهِ
خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ
قَالَ
يَعْنِي الْأَئِمَّةَ ع.
داستان تکراری کربلا، زینتی بنام معلم!
عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ فِي قَوْلِهِ
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
قَالَ
زِينَةُ الْأَرْضِ الرِّجَالُ
وَ زِينَةُ الرِّجَالِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع.
ابن مسعود در تفسیر این آیه:
«إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»
(بیگمان آنچه را بر زمین است زینت آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامیک نیکوکارترند) گفت:
«زینت زمین مرداناند، و زینت مردان، علی بن ابیطالب علیهالسلام است.»
+ «يوم الغدير يوم الزينة»
+ «سلسله مراتب نورانی!»
وَ السَّكِينَةُ زِينَةُ الْعِبَادَةِ
نَحْنُ زَيْنٌ
[يوم الغدير يوم الزينة]
الشِّيعَةُ ثَلَاثٌ … وَ مُتَزَيِّنٌ بِنَا وَ نَحْنُ زَيْنٌ لِمَنْ تَزَيَّنَ بِنَا
وَ تَزَيَّنُوا بِالْحِلْمِ [زینت – حلم]
وَ الْحِلْمُ زَيْنٌ
مَا كَانَ الْفُحْشُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ
وَ لَا كَانَ الْحَيَاءُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ [زینت – حیاء]
دنیا نظر حسود را به خود جلب می کند (جاذبه ، شوق و انگیزه دنیایی) .
إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ إِلَّا زَانَهُ [رفق – زینت]
وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا شَانَهُ
عَلَيْكَ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ [سخاء – زینت]
فَإِنَّهُمَا يُزَيِّنَانِ الرَّجُلَ كَمَا تُزَيِّنُ الْوَاسِطَةَ الْقِلَادَةُ
تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ … وَ [هُوَ] زَيْنُ الْأَخِلَّاءِ [علم – زینت]
وَ الْعِلْمُ زَيْنُ الْمَرْءِ فِي الدُّنْيَا وَ سَائِقُهُ إِلَى الْجَنَّةِ
عامل اصلی که شوق و انگیزه عمل به نور ولایت در دنیا ایجاد می کند علم [به اعتبار معلم = عقل دلربا = جاذبه عقل = نیروی جاذبه آسمان !] است که این شوق به معلم، ما را به ثمرات عمل به نور ولایت یعنی بهشت سوق می دهد « سَائِقُهُ إِلَى الْجَنَّةِ » .
[شائق = سائق] – [شوق و سوق]
إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ [ع] زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ
زَيْنُ الْإِيمَانِ الْإِسْلَامُ كَمَا أَنَّ زَيْنَ الْكَعْبَةِ الطَّوَافُ
الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ
وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى
وَ الصَّبْرُ زِينَةُ الْبَلَاءِ
وَ التَّوَاضُعُ زِينَةُ الْحَسَبِ
وَ الْفَصَاحَةُ زِينَةُ الْكَلَامِ
وَ الْعَدْلُ زِينَةُ الْإِيمَانِ
وَ السَّكِينَةُ زِينَةُ الْعِبَادَةِ
وَ الْحِفْظُ زِينَةُ الرِّوَايَةِ
وَ خَفْضُ الْجَنَاحِ زِينَةُ الْعِلْمِ
وَ حُسْنُ الْأَدَبِ زِينَةُ الْعَقْلِ
وَ بَسْطُ الْوَجْهِ زِينَةُ الْحِلْمِ
وَ الْإِيثَارُ زِينَةُ الزُّهْدِ
وَ بَذْلُ الْمَجْهُودِ زِينَةُ النَّفْسِ
وَ كَثْرَةُ الْبُكَاءِ زِينَةُ الْخَوْفِ
وَ التَّقَلُّلُ زِينَةُ الْقَنَاعَةِ
وَ تَرْكُ الْمَنِّ زِينَةُ الْمَعْرُوفِ
وَ الْخُشُوعُ زِينَةُ الصَّلَاةِ
وَ تَرْكُ مَا لَا يَعْنِي زِينَةُ الْوَرَعِ
وَ بَذْلُ الْمَوْجُودِ زِينَةُ الْيَقِينِ
مَا الْفَائِدَةُ فِي حُرُوفِ الْهِجَاءِ؟
مَا مِنْ حَرْفٍ إِلَّا وَ هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ أَمَّا الزَّايُ فَزَيْنُ الْمَعْبُودِينَ [«ز» : زینت]
مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها
وَ مَنْ أَرَادَ كَرَامَةَ الْآخِرَةِ فَلْيَدَعْ زِينَةَ الدُّنْيَا فَإِذَا كُنْتَ كَذَلِكَ أَصَبْتَ وَلَايَةَ اللَّهِ
عاقل مشتاق نور ولایت است و نور ولایت هم جاذب عاقل:
« كَرَامَةَ الْآخِرَةِ … وَلَايَةَ اللَّهِ »
لذا انگیزه های هوای نفسش در ارتکاب معاصی را در نطفه خفه می کند « فَلْيَدَعْ زِينَةَ الدُّنْيَا » .
الزِّينَةَ تَصْدِفُ عَنِ الْبَيِّنَةِ [زینت (مذموم) – اعراض]
قَالَ :
فَأَيُّ صَاحِبٍ شَرٌّ ؟
قَالَ :
الْمُزَيِّنُ لَكَ مَعْصِيَةَ اللَّهِ
پس چه كسى زيان بيشترى مىرساند؟
فرمود: آنكه نافرمانى خدا را در نظرت آرايش دهد (شوق معصیت ایجاد کند) .
مشوق نور ولایت « سَائِقُهُ إِلَى الْجَنَّةِ » معلم خوب است
و مشوق معصیت و هوای نفس « الْمُزَيِّنُ لَكَ مَعْصِيَةَ اللَّهِ » ابلیس است .
شيطان به منظور جايگزين نمودن معصيت بجاي نور ولايت [يقين] براي ايجاد آرامش، معاصي را زينت مينمايد تا ما خيال كنيم كه ارتكاب معصيت بهتر از عمل به نور ولايت مي تواند ما را به آرامش برساند ، لذا به ارتکاب معصیت شوق پیدا می نماییم. [أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ!]
[زینت – شوق]:
زینت نور ولایت (جاذبه آسمان) برای شوق عمل به نور ولایت
زینت معصیت (جاذبه زمین) برای شوق به ارتکاب معصیت.
و تو خيال كني كه معصيت نسبت به نور ولايت براي ايجاد آرامش برتري دارد.
(نفخ شيطان = حالت كبر)
منشا كبر ، فضيلتهاي دروغين است كه بر مبناي تخيل براي انسان ايجاد مي شود .
شيطان با ايجاد فضيلتهاي دروغين (تعطر و تزين) در ما و نعمتهاي دنيايي (منشا ايجاد انگیزه و شوق ارتکاب معصيت = حب و علاقه به دنيا يعني معصيت) خواستار ابتلاء ما به همان بيماري و سرنوشت خود [يعني كبر و استعمال آن و بالطبع جهنم] ميباشد.
[قساوت – زینت]:
قساوت قلب «قَسَتْ قُلُوبُهُمْ»، انسان را در خطر شوق به انگیزههای شیطان «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ» قرار میدهد.
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ.
[زینت – سرف]:
وقتی آیت عرضه میشه باید خودتو به علم معلم زینت بدی و خوشگل کنی و بر آیت بوسه بزنی و علوم خوشمزه معلم رو به هدر ندی! حالا وقتشه به یاد معلم بیفتی و بگی دستت درد نکنه چه فنون خوشمزه ای یادمون دادی که الان که کارم گیر کرده به دردم خورد.
این راه تولید عمل صالح رو از معلم یاد گرفتیم!
« يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (31)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (32)»
[يَوْمُ الزِّينَةِ] :
قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59)
[موسى] گفت: «موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مىآيند.»
[زینة اهل یقین – زینت اهل شک]:
عدة الداعي
رُوِيَ أَنَّهُ لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى وَ هَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ قَالَ لَهُمَا لَا يَرُوعُكُمَا لِبَاسُهُ فَإِنَّ نَاصِيَتَهُ بِيَدِي وَ لَا يُعْجِبُكُمَا مَا مُتِّعَ بِهِ مِنْ زَهْرَةِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ زِينَةِ الْمُسْرِفِينَ فَلَوْ شِئْتُ زَيَّنْتُكُمَا بِزِينَةٍ يَعْرِفُ فِرْعَوْنُ حِينَ يَرَاهَا أَنَّ مَقْدُرَتَهُ تَعْجِزُ عَنْهَا وَ لَكِنِّي أَرْغَبُ بِكُمَا عَنْ ذَلِكَ فَأَزْوِي الدُّنْيَا عَنْكُمَا وَ كَذَلِكَ أَفْعَلُ بِأَوْلِيَائِي إِنِّي لَأَذُودُهُمْ عَنْ نَعِيمِهَا كَمَا يَذُودُ الرَّاعِي غَنَمَهُ عَنْ مَرَاتِعِ الْهَلَكَةِ وَ إِنِّي لَأُجَنِّبُهُمْ سُلُوكَهَا كَمَا يُجَنِّبُ الرَّاعِي الشَّفِيقُ إِبِلَهُ مِنْ مَوَارِدِ الْغِرَّةِ وَ مَا ذَاكَ لِهَوَانِهِمْ عَلَيَّ وَ لَكِنْ لِيَسْتَكْمِلُوا نَصِيبَهُمْ مِنْ كَرَامَتِي سَالِماً مُوَفَّراً إِنَّمَا يَتَزَيَّنُ لِي أَوْلِيَائِي بِالذُّلِّ وَ الْخُشُوعِ وَ الْخَوْفِ الَّذِي يَنْبُتُ فِي قُلُوبِهِمْ فَيَظْهَرُ عَلَى أَجْسَادِهِمْ فَهُوَ شِعَارُهُمْ وَ دِثَارُهُمُ الَّذِي يَسْتَشْعِرُونَ وَ نَجَاتُهُمُ الَّتِي بِهَا يَفُوزُونَ وَ دَرَجَاتُهُمُ الَّتِي يَأْمُلُونَ وَ مَجْدُهُمُ الَّذِي بِهِ يَفْخَرُونَ وَ سِيمَاهُمُ الَّتِي بِهَا يُعْرَفُونَ فَإِذَا لَقِيتَهُمْ يَا مُوسَى فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ذَلِّلْ لَهُمْ قَلْبَكَ وَ لِسَانَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ أَخَافَ لِي أَوْلِيَائِي فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ ثُمَّ أَنَا الثَّائِرُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
مشتقات ریشۀ «زین» 46 بار در آیات قرآن تکرار شده است.
زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212)
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (14)
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (43)
وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (108)
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (122)
وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثيرٍ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دينَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ (137)
يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (31)
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (32)
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَريءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَديدُ الْعِقابِ (48)
إِنَّمَا النَّسيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ (37)
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (12)
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (24)
وَ قالَ مُوسى رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زينَةً وَ أَمْوالاً فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَليمَ (88)
مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ (15)
أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِما لا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (33)
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرينَ (16)
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ (39)
وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها وَ زينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ (8)
تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (63)
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً (7)
وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (28)
الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً (46)
قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59)
قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ (87)
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (31)
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (60)
إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ (4)
وَجَدْتُها وَ قَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ (24)
وَ ما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُونَ (60)
فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ في زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيمٍ (79)
وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرينَ (38)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَميلاً (28)
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَصْنَعُونَ (8)
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ (6)
أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ في تَبابٍ (37)
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى في كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ (12)
وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ في أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرينَ (25)
أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (14)
بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى أَهْليهِمْ أَبَداً وَ زُيِّنَ ذلِكَ في قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً (12)
وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُكُمْ في كَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (7)
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ (6)
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ (20)
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعيرِ (5)