روانشناسی فردی
خرید گوشت و مرغ برای منزل
توضیح: گوشت و مرغ میخواستم،علیرغم وقت کم، سفارش دادم و برام آوردن،خیلی خوشحال شدم که کارم راه افتاد، اما ...تقدیر: به محض اینکه بستههای گوشت رو باز کردم،اونی نبود که…
بیشتر بخوانیدزودتر به مقصد برسیم
توضیحات:در حال رانندگی عجولانه و استرسزا (مثل اکثر مواقع) بودم و همسرم خیلی مضطرب و نگران بود.تمنا:زودتر به مقصد برسیمتقدیر:مسیرِ شلوغ و درهم و برهم با رانندههای تندرو و یا…
بیشتر بخوانیدشستشو لباسها با لباسشویی
لباسها رو داخل لباسشویی ریختم و زمان شستشو رو یک ساعت گذاشتم .بعد که اومدم لباس ها رو پهن کنم لباس یکی از بچه ها رو که برداشتم پهن کنم…
بیشتر بخوانیدشستن سرویس بهداشتی و حمام مشترک در سوییت مسافرت
👈سفر بودیم و چند روزی سوییت گرفتیم ،اولین باری که وارد سرویس بهداشتی اونجا شدم به رسم همیشه😅 چون سرویس بهداشتی و حمام مشترک هستن ، و فشار آب هم…
بیشتر بخوانیدخودم کارم رو به اتمام برسونم
توضیحات: منزل پدرخانوم بودیم. ایشون گفتن امروز در راه برگشت ماشین جوش آورد. بعدن بریم یه نگاهی بکنیم. من هم با ذوق و شوق در دلم، گفتم چشم. بعد از…
بیشتر بخوانیدشستن سشوار
توضیح: دخترم از سفر اومدن و برای دیدنشون رفتیم.بعد از احوال پرسی ودیدن، کمک کردیم وسایل سفر رو مرتب و جا به جا کنیم.تمنا: میخواد، طبق روال گذشته، تقریبا همه…
بیشتر بخوانیدمورد تهمت و توهین قرار نگرفتن
تمنا : مورد تهمت و توهین قرار نگرفتنتقدیر : مورد تهمت و جملات بی مهری قرار گرفتن👈 چند وقت پیش یکی از خانمها تو مدرسه یه بسته شیرینی کلوچه خانگی…
بیشتر بخوانیدبچهها صبح خیلی زود با گریه و بهانه از خواب بیدار نشن
به دوست عزیزی که شریک دیرینه ی تمام خاطرات کودکی من تا به امروز است، زنگ زدم جهت حال و احوالپرسی ،،، دوستی که حس محبت دوطرفه زیادی میانمان جاریست،…
بیشتر بخوانیدغذای متبرک حرم
تمنا : غذای متبرک حرمتقدیر: غذاهای حرم ،همه حساب کتاب داره و همینطوری به کسی غذا نمیدنموقع نماز مغرب بود که حسابی بوی غذا پیچیده بود و من به شدت…
بیشتر بخوانیدبرنامه ریزی که انجام دادم عملی بشه
تمنا : برنامه ریزی که انجام دادم عملی بشهتقدیر : طبق برنامه ریزی که از اول هفته انجام دادم روز چهارشنبه از صبح زود بشینم واسه ازمونی که در پیش…
بیشتر بخوانید