Storm of Envy!
«طوفان» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
+ «طوف: طَافَ بالبيت»
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الطُّوفانُ: أَوّلُ اللَّيْلِ حِين يُفْطِرُ الصائمُ»
«يقال لِشدّة سوادِ الليل طُوفان»
«الطَّوْفُ: قِرَبٌ يُنْفَخُ فيها، ثم يشد بعضها إلى بعض كهيئة سطح فوق الماء،
يحمل عليها الميرة، و يعبر عليها.»
«الطُّوفَانُ: الماء الذي يَغْشَى كلَّ مكانٍ، و يشبه به الظلام»
کاربرد مذموم واژۀ «طوف» بصورت «طوفان»: « الطُّوفَانُ: مصدر طَافَ يَطُوفُ »
طوفان حسادت، قلب حسود رو احاطه میکنه!
«أَطَافَ بهذا الأمر، أي: أحاط به»
«فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ … فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمينَ» + «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»
کبر و جرم و ظلم از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
طوفان محصول تکبر و ظلم و جرمی است که حسود با پشت نمودن به نور خود و رو نمودن به تمنای خود مرتکب میشود. حسود نور تقدیراتشو فدای تمناهای خودش میکنه. وقتی که حسود، نورشو فدای تمناهای خودش میکنه، اولین اتفاقی که می افته تاریکی و ظلمت قلب است « الطُّوفانُ: أَوّلُ اللَّيْلِ حِين يُفْطِرُ الصائمُ »
پس: قبض نور قلب، نشانه آغاز یک طوفان حسادت است « يقال لِشدّة سوادِ الليل طُوفان ».
اهل نور بمحض اینکه بوی این طوفان تاریکی « طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ » رو توی قلبش حس میکنه، فورا استغفار میکنه و اولین دوربرگردون دور میزنه! « ان الذین اتقوا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تذکروا فاذا هم مبصرون»
«طوفان» + «صاعقة»: آیات و مقدرات خدا برای اهل حسادت!
الطوفان، الصاعقة، النّور الولایة!
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ … آياتٍ مُفَصَّلاتٍ
فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۳۲ الى ۱۳۳]
وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۳۲)
و گفتند: «هر گونه پديده شگرفى كه به وسيله آن ما را افسون كنى براى ما بياورى، ما به تو ايمان آورنده نيستيم.»
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ آياتٍ مُفَصَّلاتٍ
فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً مُجْرِمِينَ (۱۳۳)
پس بر آنان طوفان و ملخ و كَنَه ريز و غوكها و خون را به صورت نشانههايى آشكار فرستاديم
و باز سركشى كردند و گروهى بدكار بودند.
فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ
[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ (۱۱)
و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند مىشناسد، و يقيناً منافقان را [نيز] مىشناسد.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلِينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (۱۲)
و كسانى كه كافر شدهاند، به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: «راه ما را پيروى كنيد و گناهانتان به گردن ما.» و[لى] چيزى از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت؛ قطعاً آنان دروغگويانند.
وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالاً مَعَ أَثْقالِهِمْ وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمَّا كانُوا يَفْتَرُونَ (۱۳)
و قطعاً بارهاى گران خودشان و بارهاى گران [ديگر] را با بارهاى گران خود برخواهند گرفت، و مسلّماً روز قيامت از آنچه به دروغ برمىبستند پرسيده خواهند شد.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ (۱۴)
و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستاديم، پس در ميان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ كرد، تا طوفان آنها را در حالى كه ستمكار بودند فراگرفت.
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ (۱۵)
و او را با كشتىنشينان برهانيديم و آن [سفينه] را براى جهانيان عبرتى گردانيديم.
«الطَّوْفُ: قِرَبٌ يُنْفَخُ فيها، ثم يشد بعضها إلى بعض كهيئة سطح فوق الماء،
يحمل عليها الميرة، و يعبر عليها.»
مشکهای باد شده و متصل شده به هم، که روی سطح آب گذاشته میشود و برای عبور افراد و آذوقه از رودخانه استفاده میشود.
انگاری این مشکهای اطراف بلم، سرنشینان و وسایل درونش را احاطه کرده است.
«الطَّوْف الّذي يُعبَر عليه في الأنْهار الكبار تُسَوَّى من القَصَب و العِيدان يُشَدّ بعضُها فوقَ بعض، ثم تُقَمَّطُ بالقمُط حتّى يُؤمَنَ انحلالها، ثم تُركَبُ و يُعْبَرُ عليها، و ربّما حُمِل عليها الجَمَل على قَدْر قُوّته، و ثَخانته، و هو الرِّمْثُ أيضا، و تَسمَّى العَامَة بتخفيف الميم.
الطَّوْف: آنچه كه بر روى آب درآيد، مشكهاى پر از باد يا چوبهائيكه به هم بندند و بر روى آب اندازند و بوسيله آن از آب عبور كرده و يا چيزهاى سنگين را عبور دهند.
روش جالب عشایر برای عبور از رودخانه:
ایل راههای عشایری استان چهارمحال و بختیاری نه تنها از ارتفاعات صعبالعبور و پرمخاطره گذر میکند بلکه با چالش عبور از رودخانههای خروشان نیز همراه هست. طبق سنت دیرینه عشایر بختیاری، عبور از رودخانه با بَلَم (یا به گفته اهالی گزستان “سینی”) انجام میشود.
بلم از چندین مشک باد شده که با طناب و چوبهایی بهم متصل شده، ساخته میشود.
یک نفر نیز مسئول هدایت آن است که با پا زدن در آب، بر جریان رودخانه غلبه میکند. در محدوده روستای گزستان بازفت، که عرض رودخانه بیشتر و جریان آب آرام تر است، بلم داری به یک شغل و منبع درآمد برای روستائیان تبدیلشده است. بلم داران، بار و بنه، زنان، کودکان، سالخوردگان ایل و چهارپایان بزرگ را که قادر به عبور از ایل راه صعب العبور خداآفرین نیستند، از عرض رودخانه عبور میدهند.