Shackles of jealousy!
Jealousy is the prison of the soul.
«اصر»، در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد»
و در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
موارد کاربرد مذموم، بیشتر است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الْمَأْصَرُ: محبس السفينة»
«المَأْصَر: محل بستن كشتى. اسكله، محبس و زندان كشتى است.»
«الإِصْرُ: ما عَطَفَكَ على شىءٍ»
کاربرد ممدوح در قرآن:
«قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي»
[آنگاه] فرمود: «آيا اقرار كرديد و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟»
خداوند در این آیه، پیمان با نور را، با واژه اصر آورده! و فرموده: «اصری» یعنی پیمان من! نورِ من!
انگاری نور، حلقه اتصال غیر قابل انفصال خداست!
انگاری نور، خط قرمز خداست!
آشنایی با این نور، آخرِ خط است!
«الْمُنْتَهى النّور»
بعد از آشنایی با این نور است که حسادت غیر فعال میشود
و از این زندان تاریک، نجات پیدا میکنی و به سرزمین نور، کوچ مینمایی!
«وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ هِيَ الذُّنُوبُ الَّتِي كَانُوا فِيهَا قَبْلَ مَعْرِفَتِهِمْ فَضْلَ الْإِمَامِ»
«رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا»
تاریکی قید و بند حسادت!
تاریکی غل و زنجیر حسادت!
+ «نکل»
+ «رهایی از بند حسادت! تهذیب نورانی!»
+ «اذی»
«اصر»
+ «ثبط»
[سورة الأعراف (۷): آية ۱۵۷]
الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ
الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ
يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ
وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ
فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ
وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ
أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (۱۵۷)
همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده
-كه [نام] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مىيابند- پيروى مىكنند؛
[همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مىدهد، و از كار ناپسند باز مىدارد،
و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مىگرداند،
و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمىدارد.
پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند
و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند،
آنان همان رستگارانند.
[سورة البقرة (۲): آية ۲۸۶]
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ
رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا
رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا
رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ
وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا
أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ (۲۸۶)
خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند.
آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست.
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير،
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛
همچنانكه بر [دوشِ] كسانى كه پيش از ما بودند نهادى.
پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن؛
و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛
سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۸۱ الى ۸۲]
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ
ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ
لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ
قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِي
قالُوا أَقْرَرْنا
قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ (۸۱)
و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم،
سپس شما را فرستادهاى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد،
البته به او ايمان بياوريد و حتماً ياريش كنيد.
[آنگاه] فرمود:
«آيا اقرار كرديد و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟»
گفتند:
«آرى، اقرار كرديم.»
فرمود: «پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم.»
فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (۸۲)
پس، كسانى كه بعد از اين [پيمان] روى برتابند آنان، خود، نافرمانانند.
«اصر» تمناهایی هستند که مثل غل و زنجیر دست و پای قلب ما رو میبندند
و نمیذارند که ما به تقدیرات راضی بشیم!
«بردگان مال و فرزند!»
«الإِصْرُ: ما عَطَفَكَ على شىءٍ»
«چیزی که تو را شدیدا به خود معطوف و مشغول میسازد
و بین تو و آن، رابطهی قوی محبت و علاقمندی وجود دارد.»
رابطهای که از قِبَل آن مدام دچار ناآرامی و تاریکی می شویم.
با کمک «نورِ یاریرسان»، بالاخره وقت آزادی قلب از زندان حسادت فرا خواهد رسید!
«وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ»
«وَ الْبَارِقْلِيطَا جَاءَ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ يُخَفِّفُ الْآصَارَ»
نوری که قید و بند اصرها رو از دست و پای قلب باز میکنه!
«اللَّهُمَّ ابْعَثْ مُقِيمَ السُّنَّةِ بَعْدَ الْفَتْرَةِ»
«خداوندا ! برپادارنده سنّت، بعد از فَترت را مبعوث گردان!»