RELAXATION!
الفبای نورانی، نسخه های نورانی
(ر غ د – آرامش خاطر با رزق نورانی! رزقها رغدا! ریلکسیشن)
برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید
«رغد» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الرَّغِيدة: فِرنِي»
آرامش خاطر با رزق نورانی! ریلکسیشن!
الرَّغِيدة: فِرنِي
الرَّغِيدة: غذائى كه از شير جوشانده و آرد تهيه كنند، فِرنِي.
از خوردن فرنی، راحتتر هم داریم؟!
هیچ زحمتی نداره!
عین آب خوردنه!
تصمیم گیری در شرایط مشکل هم برای اهل یقینی که قلبش در ملکوت، نور معالم ربانی رو احراز هویت کرده، عین آب خوردنه و عین فرنی است و این شیوه زندگی راحت اهل یقین، میشه عیش رغد! میشه «RELAXATION»
«وَ كُلا مِنْها رَغَداً»
«عيشٌ رَغَدٌ»
«عيشٌ رَغَدٌ و رَغِيدٌ أى طيّب واسع»
«أَرْغَدَ القومُ مواشيَهم: آن قوم ستوران خود را براى چريدن آزاد گذاردند.»
مفهوم «ریلکسیشن» از واژۀ رغد، که یکی از هزاران واژۀ مترادف نور ولایت است، استنباط میشود.
این واژه در سه آیه اومده که بسیار زیباست و مفهوم قشنگی رو میفهمونه!
داستان آدم ع و حوا ع،
و قوم بنی اسرائیل،
و قوم ثرثار.
+ «شجره منهیه» …
+ «حظر» …
زید – فضل – رغد
اللغة:
الرغد النفع الواسع الكثير الذي ليس فيه عناء،
سودى كه در بدست آوردن آن رنج و زحمتى كشيده نشده است.
الرغد السعة في العيش، گشايش زندگى.
یک مثال زیبا:
نصب رایگان نرم افزار نور الولایة که از گوشی صاحبان نور به گوشی مخاطبین بلوتوث میشود!
مفهوم «رنج و زحمتى كشيده نشده است» از واژۀ رغد استنباط میشود.
+ «لا اسئلکم علیه اجرا الا الامودة فی القربی»
اینقدر قضیه رایگان بودن برای همه عجیبه و باور نکردنی است که شک میکنن آیا … ؟! در کتاب لغت در مورد واژۀ رغد مینویسند: «المرغادّ الشاكّ في رأيه».
مثال بعدی:
اگه افطار دعوت بشی رستوران با شرایط پذیرایی رایگان و همه مدل غذا به فرم سلف سرویس! اینجاست که خودتو ول میکنی!
رغدا یعنی همین که چشمت به رایگان میافته میخوای خودتو خفه کنی!
چوپان عرب وقتی به چراگاه مفت میرسه ستورانش را رها می کند.
از ما اهل یقین خواسته شده خودمونو سر سفره علوم ربانی رها کنیم و از این سفره هر چی میخواهیم بخوریم «عین شکری» اما سر سفره غیر آل محمد ع نرویم و سراغ آیات متشابه نرویم و عبدا شکورا باشیم ان شاء الله تعالی.
این معنای رغد است.
و گاهی این رایگان بودن « لا … اجر» آدمو به شک میندازه!
واقعا این همه نعمت مفت و رایگان «وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لا مَقْطُوعَةٍ، وَ لا مَمْنُوعَةٍ» رو کدوم عاقلی در اختیار این و اون قرار میده؟!
اونوقت ما چی باید در عوض بدیم؟!
چکار باید بکنیم؟!
اینجا آیه مودت تکلیف رو معلوم میکنه که:
قل لا اسئلکم علیه من اجر الا المودة فی القربی.
+ باید «مدرک» جور کرد!
«أَرْغَدَ الرجل ماشيته إذا تركها و سومها»
«أَرْغَدَ مَاشِيتَه: ستورانش را رها كرد و به آسانى آنها را چرانيد.»
«أَرْغَدَ القومُ مواشيَهم: آن قوم ستوران خود را براى چريدن آزاد گذاردند.»
«رغد» نام زیبای صاحبان نور است:
«ظِلُّ الْكِرَامِ رَغَدٌ هَنِيء»
«حلال و حرام»
نکته مهم:
برای بهرهمندی از علوم آل محمد ع هیچکس به خودش زحمت ندهد!
برای تولید علم، لازم نیست اولی باشی!
دومی و مصرف کننده خوبی برای سابق در علم خودت باش!
این اطعام علمی رایگان است!
هیچکس با تلاش و زحمت خودش، نمیتونه اولی و تولید کننده علم باشه!
از این کار بشدت نهی شده و امری حرام است و تاکید و امر شدید لا تقربا اشاره به همین امر دارد که سعی نکن اولی باشی!
این علم رایگان در اختیارت قرار میگیرد.
این منصب تولید علم به آل محمد ع اختصاص دارد و بقیه باید از آنها بطور رایگان کسب علم نمایند و این را در واژه زیبای «رغد» و آیه زیبای لا تقربا باید بیشتر بررسی نماییم.
در مقالۀ «حلال و حرام» و آیه زیبایی که حضرت عیسی ع فرمودند من باید در هر زمان قسمتی از علوم غیر قابل دسترس برای دوستانم را که از آن محروم هستند «حرام» با اقتباس از نور علم آل محمد ع بطور رایگان برایشان بیاورم و این محدودیت را، من برایشان برطرف نمایم تا آنها به علم آل محمد ع دسترسی داشته و با رفع تحریم و ممنوعیت این حرام به این سبب، برایشان بطور رایگان حلال شود، نه اینکه هر کس خودسرانه برای خودش تصمیمگیری نماید! این کار بیاحترامی به آل محمد ع است و عدم اقرار به فضل آنهاست.
در حدیث، فرمودهاند:
لا تقربا آمده و، لا تاکلا نیامده،
یعنی با واسطه صاحبان نور، رایگان از علم آل محمد ع بهرهمند شوید، اما خودتان اقدام به نزدیک شدن به شجره منهیه را ننمایید! چرا؟
«اصول و اسرار»
گزینه منتخب، علم آل محمد ع را اقتباس نموده و در دسترسی مخاطبین قرار میدهد!
نهی از خوردن نشده، بلکه نهی از نزدیک شدن، شده!
نزدیک نشو، یعنی اولی نباش،
اما از همین علم و نور اول، رایگان و به قدر رفع حاجتت، برخوردار شو و استفاده کن و بخور
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ … وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ»!
اما شیطان اونا رو گول زد و گفت وقتی این توانایی رو داری که خودت برای خودت تصمیم بگیری، پس اولی خودت باش و این منصب و مقام و جایگاه تصمیم گیری و بدست گرفتن امر الله رو خودت بدست بگیر و خودسرانه اقدام کن!
لذا اونا رو وسوسه کرد که به سراغ آیات متشابه بروند!
و اونا هم رفتند و به دردسر افتادند.
انگاری اونا باید دومی نورشون میبودند و به نورشون حسادت نمیکردند و سراغ آیات متشابه نمیرفتند، اما شیطان در حالیکه تمنای آنها، یعنی آدم و حوا، فعال شده بود، گولشون زد و اونا رو برد سراغ تمناهاشون!
و این برای ما درس عبرت است که هرکس بدون اجازه و بدون واسطه (یعنی بجای اینکه دومی نورش باشد، نقش اولی را بازی کند، و نورشو در موضع ضعف و غین قرار بده)، بره سراغ علم آل محمد ع، حتما به متشابهات خواهد افتاد.
ادامه حدیث توضیح قشنگی مستند به آیه قرآن دارد که همین معصیت آدم ع هم مربوط به زمان قبل از نبوت ایشان بوده است. (اشتباه مرگبار که موجب خلود در نار جهنم است، نبوده!)
گول قسم صاحبان اسم بیمعنا رو نخوریم!
شیطان رو با رمی جمرات از قلب خودت دورش کن!
با شیطان وارد مذاکره نشو!
گول قسم دروغ شیطان رو نخوریم!
اگه شیطان گفت من «ناصح» هستم، گولشو نخوریم!
شیطان این «اسم» رو بلده، اما «معنا» نکرده!
شیطان میدونه «نصح» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است، اما خودش این اسم رو معنا نکرده، بهش عمل نکرده، تولید اعمال صالح نورانی با برند صاحبان نور ننموده است.
آدم ع گول کسی رو خورد که اسم رو بلد بود، اما معنا نکرده بود.
انگاری بزرگترین و خطرناکترین گولزننده کسی است که که با اسم آشنا شده، اما اونو معنا نکرده و بهش پشت کرده و آگاهانه رفته سراغ تمناهاش، لذا خوب بلده چجوری کسی رو که میخواد به تمناهاش برسه، با تکلماتش و وسوسههایش، گول بزنه، چون این مسیری است که خودش رفته!
امام رضا علیه السلام:
عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ:
حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ وَ عِنْدَهُ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ع
فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
أَ لَيْسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ مَعْصُومُونَ
قَالَ بَلَى
قَالَ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ
وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى
فَقَالَ ع
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ لِآدَمَ
اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ
وَ أَشَارَ لَهُمَا إِلَى شَجَرَةِ الْحِنْطَةِ
فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ
وَ لَمْ يَقُلْ لَهُمَا لَا تَأْكُلَا مِنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ وَ لَا مِمَّا كَانَ مِنْ جِنْسِهَا
فَلَمْ يَقْرَبَا تِلْكَ الشَّجَرَةَ وَ لَمْ يَأْكُلَا مِنْهَا وَ إِنَّمَا أَكَلَا مِنْ غَيْرِهَا لَمَّا أَنْ وَسْوَسَ الشَّيْطَانُ إِلَيْهِمَا
وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ
وَ إِنَّمَا يَنْهَاكُمَا أَنْ تَقْرَبَا غَيْرَهَا وَ لَمْ يَنْهَكُمَا عَنِ الْأَكْلِ مِنْهَا إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ
وَ لَمْ يَكُنْ آدَمُ وَ حَوَّاءُ شَاهَدَا قَبْلَ ذَلِكَ مَنْ يَحْلِفُ بِاللَّهِ كَاذِباً فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ فَأَكَلَا مِنْهَا ثِقَةً بِيَمِينِهِ بِاللَّهِ
وَ كَانَ ذَلِكَ مِنْ آدَمَ قَبْلَ النُّبُوَّةِ
وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ بِذَنْبٍ كَبِيرٍ اسْتَحَقَّ بِهِ دُخُولَ النَّارِ
وَ إِنَّمَا كَانَ مِنَ الصَّغَائِرِ الْمَوْهُوبَةِ الَّتِي تَجُوزُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ قَبْلَ نُزُولِ الْوَحْيِ عَلَيْهِمْ
فَلَمَّا اجْتَبَاهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ جَعَلَهُ نَبِيّاً كَانَ مَعْصُوماً لَا يُذْنِبُ صَغِيرَةً وَ لَا كَبِيرَةً
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ
وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى
وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ.
روزی مامون از امام رضا ع سوال کرد:
پسر رسول خدا!
آیا شما نمیگویید که پیامبران معصومند؟
فرمود: بله.
گفت: پس معنی سخن خداوند چیست که میفرماید:
«و آدم پروردگارش را عصیان کرد پس گمراه شد.»
فرمود:
خداوند تبارک و تعالی به آدم گفت:
«تو و همسرت در بهشت ساکن شوید،
پس از هرجایی خواستید بخورید و به این گیاه نزدیک نشوید»
و به گیاه گندم اشاره کرد،
«که از ظالمان خواهید بود.»
و به آنها نفرمود که از این درخت نخورید و نه اینکه از آنچه از جنس آن است؛
پس آنها به آن درخت نزدیک نشدند و از آن نخوردند و از غیر آن می خوردند
تا اینکه شیطان آن دو را وسوسه کرد «و گفت:
پروردگارتان شما دوتا را از این درخت منع نکرد»
و فقط از اینکه نزدیک غیرآن شوید شما را منع کرد،
و شما را از خوردن آن منع نکرد «مگر اینکه [مبادا] دو فرشته شوید و یا از جاودانان باشید
و برای آن دو قسم خورد که من واقعا برای شما از خیرخواهانم.»
و آدم و حوا قبل از این ندیده بودند که کسی به خدا سوگند دروغ بخورد،
«پس آن دو را با نیرنگ به پستی افکند»
پس با اعتماد به سوگند او به خدا، از آن خوردند
و این مساله از آدم قبل از نبوت وی بود و این گناه بزرگی نبود که بدان مستوجب آتش شود،
بلکه از گناهان صغیرهای بود که انجام آن از جانب انبیاء قبل از نزول وحی بر آنها [و برانگیخته شدن به نبوت] جایز است.
اما هنگامی که خدا متعال او را برگزید و پیامبر قرارش داد، معصومی بود که هیچ گناه کبیره و صغیرهای نداشت [چون از همین گناه صغیره هم توبه کرده بود]
که خداوند عز و جل میفرماید:
«و آدم پروردگارش را عصیان کرد و گمراه شد؛
سپس پروردگارش او را برگزید و توبه او را پذیرفت و هدایتش کرد.»
و نیز خداوند عز و جل فرمود:
«همانا خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید.»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ … وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ
گشایش زندگانی با عمل به علوم نورانی!
چرا دعاها، همشون با صلوات شروع میشن و با صلوات ختم میشن؟!
جواب در معنای واژۀ «صلی» است.
انگاری مدام این نکتۀ مهم یادآوری میشه که بهرهمندی از این مطالب و دعاها وقتی عملا محقق میشه که در زندگی روزمره، دومی نورت باشی «صلی»، نه اینکه خودت بشی «اولی» و از نورت هم سبقت بگیری و نقش سابق رو هم خودت بازی کنی!
امام سجاد علیه السلام:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ،
وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ،
وَ جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِيَ الْأَخْلَاقِ،
وَ اعْصِمْنَا بِهِ مِنْ هُوَّةِ الْكُفْرِ وَ دَوَاعِي النِّفَاقِ
حَتَّى يَكُونَ لَنَا فِي الْقِيَامَةِ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ جِنَانِكَ قَائِداً،
وَ لَنَا فِي الدُّنْيَا عَنْ سُخْطِكَ وَ تَعَدِّي حُدُودِكَ ذَائِداً،
وَ لِمَا عِنْدَكَ بِتَحْلِيلِ حَلَالِهِ وَ تَحْرِيمِ حَرَامِهِ شَاهِداً.
بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست،
و بوسيله قرآن فقر و بىچيزى ما را به نداشتن احتياج و نيازمندى اصلاح فرما،
و گشايش زندگانى و بسيارى فراخى روزيها را بسوى ما روان گردان،
و ما را از خوهاى نكوهيده و اخلاق پست دور نما،
و از درّه گود كفر و چيزهائى كه نفاق و دو روئى را پيش آورد نگاهدار،
تا در روز رستاخيز قرآن ما را بسوى خوشنودى و بهشت تو كشاننده،
و در دنيا از خشم (دورى رحمت) تو و تجاوز و گذشتن از احكام تو باز دارنده،
و براى آنچه در حكم تو است به حلال دانستن حلال آن و حرام شمردن حرام آن گواهى دهنده باشد.
ت. ف. و. ی. ض
الْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي رَاحَةِ الْأَبَدِ وَ الْعَيْشِ الدَّائِمِ الرَّغَدِ
[تفویض – رغد]:
«الْمُفَوِّضُ … فِي … الرَّغَدِ»
امام صادق علیه السلام:
الْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي رَاحَةِ الْأَبَدِ وَ الْعَيْشِ الدَّائِمِ الرَّغَدِ
وَ الْمُفَوِّضُ حَقّاً هُوَ الْعَالِي عَنْ كُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللَّهِ تَعَالَى
كَمَا قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
رَضِيتُ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لِي
وَ فَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَى خَالِقِي
كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ فِيمَا مَضَى
كَذَلِكَ يُحْسِنُ فِيمَا بَقِيَ
وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُؤْمِنِ آلِ فِرْعَوْنَ
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ
فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ
وَ التَّفْوِيضُ خَمْسَةُ أَحْرُفٍ لِكُلِّ حَرْفٍ مِنْهَا حُكْمٌ
فَمَنْ أَتَى بِأَحْكَامِهِ فَقَدْ أَتَى بِهِ
التَّاءُ مِنْ تَرْكِهِ التَّدْبِيرَ فِي الدُّنْيَا
وَ الْفَاءُ مِنْ فَنَاءِ كُلِّ هِمَّةٍ غَيْرِ اللَّهِ
وَ الْوَاوُ مِنْ وَفَاءِ الْعَهْدِ وَ تَصْدِيقِ الْوَعْدِ
وَ الْيَاءُ الْيَأْسُ مِنْ نَفْسِكَ وَ الْيَقِينُ بِرَبِّكَ
وَ الضَّادُ مِنَ الضَّمِيرِ الصَّافِي لِلَّهِ وَ الضَّرُورَةِ إِلَيْهِ
وَ الْمُفَوِّضُ لَا يُصْبِحُ إِلَّا سَالِماً مِنْ جَمِيعِ الْآفَاتِ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا مُعَافًى بِدِينِه.
كسى كه كار و امور خود را تفويض و واگذار بخدا نمايد
هميشه در آسايش و در يك زندگى گوارا و خوش است
و آن كس كه واقعا امور خود را بخدا واگذار نمايد از هر گونه فكر و انديشهاى بجز اللّٰه برتر و منزه است
همچنان كه على عليه السّلام فرموده است:
بآنچه كه خداوند قسمت من نموده راضى و خشنود هستم
و امور خود را بآفريدگار خود واگذار نمودهام
همان طورى كه خداوند مهربان در گذشته در حق من احسان كرده
در آينده هم لطف و احسان خواهد فرمود.
و خداوند فرموده در بارۀ مؤمن خاندان فرعون
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ
فَوَقٰاهُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِ مٰا مَكَرُوا وَ حٰاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ اَلْعَذٰابِ.
من كار خود را بخدا واگذار مينمايم كه خداوند بحال بندگان آگاه است
خداوند متعال هم او را از عواقب زيانبار مكر و حيله آل فرعون محفوظ نمود
و عذاب دردناكى فرعونيان را فرا گرفت
و كلمۀ تفويض داراى پنج حرف است:
ت-ف-و-ى-ض
و براى هر حرفى برنامه و دستورى هست.
هر كس كه احكام و اين دستورات را مراعات كند، حق تفويض را انجام داده است.
تاء : اشاره به ترك تدبير در امور و ترك دنيا
فاء : فانى بودن و خالى شدن از هر انديشهاى بجز اللّٰه
واو : وفاء بعهد و پيمان و انجام وعدههاى خود
یاء : ياس و قطع اميد از خود و يقين و اميد به پروردگار
ضاد : داشتن ضمير و باطن صاف و پاك و احساس ضرور و احتياج بخدا.
و تفويضكننده صبح نميكند مگر اينكه از همۀ آفات و بلاها سالم،
و عصر نميكند مگر اينكه از جهت دين خود از عافيت كامل برخوردار است.
[سورة البقرة (۲): آية ۳۵]
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما
وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ (35)
«وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ» یعنی سعی نکن اولی باش! دومی خوبی برای نور اول خودت باش!
[سورة البقرة (۲): آية ۵۸]
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً
وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ (58)
«وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً» یعنی سعی نکن اولی باش! دومی خوبی برای نور اول خودت باش!
[سورة النحل (۱۶): الآيات ۱۱۱ الى ۱۱۵]
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ
فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (112)
«فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ» یعنی بجای اینکه دومی خوبی برای نور اول خودشون باشن، خودشون اولی خودشون شدند و خودسرانه تصمیم گرفتند و پشت به نور خودشون کردند!