Penumbra
سایهروشنهای هستی!
دلنوشته!
تقتقتق !!! کسی خونه هست ؟!!!
اگه صدایی از تو خونه شنیده بشه و یا از پشت شیشه ببینه کسی هست به بغلدستیش میگه: آره مثل اینکه خونه هستن! کسی خونه هست! کسانی توی این خونه هستن! داره صداشون میاد! من صداشونو دارم میشنوم! از پشت شیشه یا پشت پرده، کسانی رو دیدم.
… خلاصه مطمئن میشه که کسی خونه هست !!!
اما اگه هیچ صدایی نشنونه یا کسی رو نبینه به بغل دستیش میگه: فکر کنم کسی خونه نیست،
چون هر چی در میزنم و صدا میزنم، کسی جوابمو نمیده و کسی نیست !!!
[هست – نیست]
آیا خدا هست؟! آیا خدا نیست؟!
آیا خدا، توی قلب من هست؟! آیا خدا توی قلب من نیست؟!
اگه قلبت کلام خدا رو بشنوه، میگی خدا هست! دارم صداشو با قلبم می شنوم!
اگه قلبت وصل به نور نباشه، میگی خدا نیست و هیچی با قلبت نمیشنوی و نمیبینی!
اون چیزی که درون قلب اهل یقین هست که میفهمند خدا هست، همان نور ولایت و هدایت و همان کلام نورانی نجات است که اهل نور با قلب خودش میشنوه و میبینه و میفهمه
و اینجوریه که میفهمه خدایی هست!
در واقع مخلوقِ خدا رو – که همان نورِ هدایت اوست – با قلبش متوجه میشه.
لذا تمام هستی اهل یقین، درک همین نور هدایت، با قلب سلیمش میباشد.
آنچه هست و آنچه برای اهل یقین مهم است، درک همین نور است.
«معرفة الامام بالنورانیة»
«سایهروشنهای هستی»
انگاری درک «سایهروشن»های قلب، یه جور زبان فهم کلام عالَم بالاست!
+ «یاقوت سرخ!»
این «سایهروشن»، همان قبض و بسط قلب سلیم است که کار خداست و به دست خداست «الله یقبض و یبصط» و با درک این «سایهروشن»ها، اهل نور میفهمه «یعتبر بالنّور و الظّلام» که خدایی هم هست! خدایی قادر و توانا که به زبان نور با قلب او و با او صحبت میکند و او را متوجه رضا و سخط خودش نسبت به افعال و اقوال و افکار این بنده خویش مینماید،
یعنی بنده از روی همین کلام الله که درون قلب خود آن را یافته و شنیده و دیده و فهمیده، متوجه حضور دائمی نور ولایت و هدایت درون خود میگردد و میفهمد خدای مهربان لحظهای او را بدون دلیل و هادی و ناجی، رها ننموده و اهل حسادت بیجا میگویند که «ید الله مغلولة»، بلکه «یداه مبسوطتان» است و این بسطِ ید و بسط نور و بسط ولایت و هدایت، چیزی است که هست و باید این هستی را درون قلب خود بیابیم، ان شاء الله تعالی.
+ «داریم دیده میشیم!»
قلبی که به خالق هستی وصل شد یعنی قلبی که دستش تو دست نور قرار گرفت، مثل خانمی که دستش تو دست شوهر قرار میگیره (هدایت: هدی العروس الی بعلها) دیگه تا ابد تنها نیست!
او شوهر دارد! او ولی دارد! او همسر دارد! او کفو دارد!
بدون اصلاح و تربیت، زندگی بیمعناست!
بدون نور ولایت، زندگی بیمعناست!
انسان هر چی تلاش کنه و سعی کنه بهترین زندگی رو داشته باشه، اگه نور قلبش رو نفهمه، زندگیش بیمعناست و هرگز قلبا بهش خوش نمیگذره!
دنیا فرصتی برای اصلاح و تربیت قلبها از عیب حسادت، به سبب داروی نورانی ولایت است و اگه این داستان نباشه، زندگی پوچ و بی معنا میشه.
باید متوجه نوسانات قلبی، کنتراست قلبی «contrast» و تونوسیته قلبی خودت بشی «tonicity».
این تونوسیته قلب، یک نیروی ارتجاعی خاصی درون قلب هست.
سایهروشن! – تاریکروشن «light-dark »، به ایتالیایی «کیاروسکورو – Chiaroscuro»:
بکارگیری تضادهای شدید بین رنگسایههای تیره و روشن در نقاشی به شکلی است که نمود آن در ترکیببندی کل اثر به چشم آید. کیاروسکورو اصطلاحی فنی برای بُعدبخشی با استفاده از تضادهای نوری در مدلسازی اجسام سهبعدی هم هست و علاوه بر آن در عکاسی و سینما نیز با کاربردی مشابه رواج دارد.
فهم قبض و بسط قلبی، مثل یادگیری یک تکنیک سایهروشن است!
در واقع کلام عالَم بالا درون قلب اهل یقین، یه جور بکارگیری تضادهای نور و ظلمت است و تاریکروشنشدنهای قلب، انگاری یک معنا و مفهومی را برای صاحب این قلب سلیم بازگو میکند و این معنا و مفهوم در واقع همان اطلاعرسانی رضا و سخط ولی خدا نسبت به اعمال و رفتار و گفتار صاحب این قلب سلیم است.
این سایهروشنهایی که درون قلب، خلق میشه و هست، چیزی است که خدا برای راهنمایی و هدایت بنده خودش، توی قلب اون خلق میکنه و ایجاد میکنه و بوجود میاره و انشاء میکنه و اینا همش واژههای مترادف نور هستند.
در واقع هزار واژه، این فرایند رو تفسیر میکنن که چقدر این فرایند مهم و حیاتی است و شخص بدون فهم نور ولایت یعنی بدون درک این نور درون قلبش، یعنی بدون اینکه سایهروشنهای قلبشو متوجه بشه، هرگز نمیتونه از رضایت یا عدم رضایت عالَم بالا نسبت به خودش آگاهی پیدا نماید و بدون درک امر الله هر کاری از او سر بزند ریشهاش حسادت درون قلبش خواهد بود که جز تاریکی و نا امنی و نا آرامی چیزی دیگر ببار نخواهد آورد،
لذا معرفت به نور ولایت، همون گمشده همه قلبهاست که همه بدنبالش هستند اما نمیدونن این آرامشی که بهش نیاز دارند رو چجوری باید بدست بیارند، و تا با صاحبان نورانی آشنا نشوند و مفهوم نور رو در ملک و ملکوت یاد نگیرند، هرگز راهی به سوی آرامش نخواهند یافت.
فهم حال تاریک و روشن قلب، همون درک زبان آنلاین اهل بهشت است.
+ مفهوم «کنتراست» در واژه «جزع – جزع الیمانی»
امام علی علیه السلام:
«تَخَتَّمُوا بِالْجَزْعِ اَلْيَمَانِيِّ فَإِنَّهُ يَرُدُّ كَيْدَ مَرَدَةِ اَلشَّيَاطِينِ.»
«انگشتر جزع يمانى بهدست كنيد؛
زيرا نيرنگ شيطانهاى سركش را باز مىگرداند.»
«الخرز الذي فيه سواد و بياض تشبه به الأعين، الواحدة جَزْعَة»
«انگشتری که نگینش رگههای سیاه و سفید داره.»
+ «یاقوت سرخ!»
انگاری میخواد کنتراست قلبتو یادت بندازه!
میخواد قبض و بسط رو یادت بده!
قلب هم، همینجور «تاریک روشن»هایی داره که باید متوجهش بشی!