دکتر محمد شعبانی راد

با نور، حسادت قلبتو در هم بشکن! فَهَزَمُوهُمْ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ!

Overcoming Envy!

«هزم» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«هَزِيمُ‏ الرعد»

هَزِيمُ‏ الرعد
فإذا كان لرعده صوت، فهو: الهزِيم‏
أصل‏ الْهَزْمِ‏: غمز الشي‏ء اليابس حتى ينحطم، كَهَزْمِ الشّنّ، و هَزْمِ القثّاء و البطّيخ،
اصل‏ هَزْم‏ گرفتن چيزى محكم در دست تا اينكه شكسته شود (در اثر فشردن آن) و بخاطر خشكى و فرسودگى مثل پوست و چرم خشك كه مى‌‏تركد يا تركيدن پوست هندوانه و خربزه
و منه: الْهَزِيمَةُ لأنه كما يعبّر عنه بذلك يعبّر عنه بالحطم و الكسر.
از اين واژه هَزِيمَة است همانطور كه به معنى گريختن تعبير ميشود يعنى شكسته شدن لشگر،
هر شكستنى و خشك‌شدنى را هم با اين واژه تعبير ميكنند.

مشتقات ریشۀ «هزم» در آیات قرآن:

فَهَزَمُوهُمْ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمينَ (251)
جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ‏ مِنَ الْأَحْزابِ (11)
سَيُهْزَمُ‏ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی