دکتر محمد شعبانی راد

نور قرآن 91 – سورة الشمس

[سورة الشمس (91): الآيات 1 الى 15]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏

وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها (1)
سوگند به خورشيد و تابندگى‌‏اش،

وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (2)
سوگند به مَه چون پى [خورشيد] رَوَد.

وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها (3)
سوگند به روز چون [زمين را] روشن گرداند،

وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها (4)
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد،

وَ السَّماءِ وَ ما بَناها (5)
سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت،

وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (6)
سوگند به زمين و آن كس كه آن را گسترد،

وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7)
سوگند به نَفْس و آن كس كه آن را درست كرد؛

فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8)
سپس پليدكارى و پرهيزگارى‌‏اش را به آن الهام كرد،

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (9)
كه هر كس آن را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد،

وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (10)
و هر كه آلوده‌‏اش ساخت، قطعاً درباخت.

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها (11)
[قوم‏] ثمود به سبب طغيان خود به تكذيب پرداختند.

إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها (12)
آنگاه كه شقى‏‌ترينشان بر[پا] خاست.

فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها (13)
پس فرستاده خدا به آنان گفت: «زنهار! ماده‏‌شتر خدا و [نوبت‏] آب‏خوردنش را [حرمت نهيد]».

فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها (14)
و[لى‏] دروغزنش خواندند و آن [ماده‏‌شتر] را پى كردند، و پروردگارشان به [سزاى‏] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاك يكسان كرد.

وَ لا يَخافُ عُقْباها (15)
و از پيامدِ كار خويش، بيمى به خود راه نداد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی