Living in the Abundance of God’s Greatest Blessing!
«حمر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«حُمْرُ النَّعَمِ: كرائمها»
+ «متع – شراب مَاتِعٌ: أحمر»
[محمرة: خرمشهر]:
خرمشهر به زبان عربی بومی، محمرة خوانده میشود!
محمره یعنی آباد!
یک بیمار عرب اهل خوزستان، با نام خانوادگی «سیدی محمّرة» آمد درمانگاه،
پرسیدم محمّرة یعنی چی؟
گفت یعنی جایی که آباد باشه!
عربِ خرمشهری به شهر خرمشهر میگه محمره!
او پرسید از من: خرم شهر، یعنی چی؟
گفتم خرم یعنی جایی که آباد باشه!
گفت احسنت، همین یعنی محمرة!
پس «وَ مِنَ الْجِبالِ … حُمْرٌ» یعنی صاحبان نور که آبادگران دنیای قلوب اهل یقین هستند.
+ «عمر»
به این میگن اِند نعمت: «حُمْرُ النَّعَمِ: كرائمها»!
انگاری آرم «هلال احمر» معنای واقعیش برای ما میشه علوم ربانی و نورانی آل محمد ع!
«وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها»
[درک چهار موت]:
با این توضیحی که در باره مفهوم آباد برای واژه حمر داده شد انگاری درک موت احمر یعنی اینکه قلب به نور ولایت روشن شده باشه و آباد شده باشه، به این میگن درک موت! به این میگن درک موت احمر! موت احمر یعنی قلب سلیم اهل یقینی که قبل از موت دنیایی به عمران و آبادنی و نورانیت معالم ربانی صاحبان نور خود رسیده است!
«الموت الأَحْمَر: اصلش در مرگى است كه در آنگونه مردن، خون ريخته مىشود (مرگ سرخ و شهادت)»
«الْفَقْرُ هُوَ الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ»: وقتی قلبت فقیر علم آل محمد ع باشه و مدام خودتو در محضر نور آل محمد ع ببینی تو درک موت احمر نمودهای! مرگ سرخ یا شهادت با فهم واژه «شهد» زیباست یعنی قلبی بصیر و بینا که میتونه شهادت بده نور معالم ربانی (یعنی کلام فرشتۀ مهربان) رو در دل شرایط، دیده و شنیده و این یعنی خودشو نیازمند دائمی علم آل محمد ع میدونه و این میشه واژه فقر و ربط واژه های موت و حمر و فقر و شهد همه با هم این مطلب زیبا رو قابل فهم و استنباط می نمایند.
و از این نعمت بالاتر نداریم لذا «حُمْرُ النَّعَمِ: كرائمها» یعنی «آیاتی و رسلی»!
مشتقات ریشۀ «حمر» در آیات قرآن:
أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (259)
وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها وَ زينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ (8)
وَ اقْصِدْ في مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَميرِ (19)
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابيبُ سُودٌ (27)
مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (5)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50)