Light elevates your heart from the depths of humiliation to the heights of honor!
Indeed, the celestial power of light is profound.
It can illuminate our path, dispel darkness, and elevate our spirits.
Whether it’s a literal ray of sunlight or the metaphorical light of knowledge and hope, it can transform our perception and experience.
نور، قلب تو را از اعماق ذلت، به اوج عزت میرساند!
در واقع، قدرت ملکوتی نور عمیق است.
نور میتواند مسیر ما را روشن کند، تاریکی را از بین ببرد، و روحیه ما را بالا ببرد.
چه یک پرتو واقعی از نور خورشید باشد
و چه نور، کنایه از دانش و امید باشد، میتواند درک و تجربه ما را تغییر دهد.
«عمق» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«بئر عميقة»
«عَمُقَتِ البئر: بعد قعرها»
+ «فجج»
+ «رجو»
نور، هر کسی رو که در دورترین نقاط، سرگردان مانده، به هدف میرسونه! يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍ عَمِيقٍ!
نور، قلبتو از حضیض ذلت به اوج عزت میرسونه! يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ!
« فقه اللغة : فصل في تقسيم الوصف بالبُعْدِ … فَجٌ عَمِيقٌ » …
[مترادفات «بُعْد» که بطور اختصاصی در جای خود بکار می روند …] :
« فقه اللغة ؛ فصل في تقسيم الوصف بالبُعْدِ :
مكانٌ سَحِيقٌ. فَجٌ عَمِيقٌ. رَجْعٌ بَعِيدٌ. دَارٌ نَازِحَةٌ. شَأْوٌ مُغَرِّبٌ. نَوًى شَطُونٌ. سَفَرٌ شاسِعٌ. بَلَدٌ طَرُوحٌ.»
+ [سحق – عمق – بعد – نزح – غرب – شطن – شسع – طرح] …
+ «قصو – مسجد الاقصی» …
+ بعد
+ غور
«يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍ عَمِيقٍ»:
عدهای که حبّ آل محمد ع توی قلبشونه، از راههای خیلی دور، خودشونو به این علوم نورانی میرسونند که جای بسی تعجب است!
و این خاصیت ندای ابراهیمی صاحبان نور بر قلب سلیم اهل یقین در هر زمان است که:
«وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍ عَمِيقٍ»
این قدرت نفوذ نور نجم ثاقب در قلبهاست!
الله نور السماوات و الارض!
[يَأْتُوكَ … وَ … يَأْتِينَ …] :
« وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ … وَ … يَأْتِينَ … »
« وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍ عَمِيقٍ »
الجدول فى اعراب القرآن و صرفه و بيانه ج17 107
الإعراب :
(الواو) عاطفة
(في الناس) متعلّق ب (أذّن)،
(بالحجّ) متعلّق ب (أذّن)،
(يأتوك) مضارع مجزوم جواب الطلب، و علامة الجزم حذف النون ..
و (الكاف) مفعول به،
و (الواو) فاعل
(رجالا) حال منصوبة من فاعل يأتوك
(على كلّ) متعلّق بمحذوف حال أي ركبانا على كلّ ضامر
(يأتين) مبنيّ على السكون في محلّ رفع ..
و (النون) فاعل ضمير عائد على الضوامر
(من كلّ) متعلّق ب (يأتين)،
(عميق) نعت لفجّ مجرور مثله.
و جملة: «أذّن …» لا محلّ لها معطوفة على جملة طهّر.
و جملة: «يأتوك …» لا محلّ لها جواب شرط مقدّر غير مقترنة بالفاء.
و جملة: «يأتين …» في محلّ جرّ نعت لكلّ ضامر.
الصرف:
(ضامر)، اسم فاعل من ضمر يضمر باب نصر، و باب كرم، وزنه فاعل.
(عميق)، صفة مشبّهة من عمق يعمق باب كرم، و عمق يعمق باب فرح وزنه فعيل بمعنى بعيد.
مشتقات ریشۀ «عمق» در آیات قرآن:
وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ (27)