دکتر محمد شعبانی راد

نور، سبب خویشاوندی با نور! فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً! حسد، سبب خویشاوندی با نار! يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ!

Light brings kinship with light!
Envy brings kinship with fire!

«صهر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الصِّهْر: داماد»
«المُصَاهَرَة: قوم و خويشى كه در نتيجه ازدواج بدست مى‌‏آيد.»
«خبز مصهور: نان روغنی، نان جزغاله‌ای» [1+1]
«صَهَر خبزَه: إذا أَدَمَه‏ بالصُّهارة، فهو خبز مصهور و صَهِير»
«الصهارة: الشحم المذاب»
«صَهر: گداختن»
«صِهر: قرابت ازدواجى»
«صهر – صلی»:
«صَهَرْتُه‏ بالنار: أَنضجتُه‏ أصْهَرُه»
«الصَّهِير: المشويُّ»
[«صهر» + «شبح»]: مفهوم 1+1
+ «ملک»
+ «سلم»
+ «مسس»

«إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ … وَ شَبَحَ‏ بِهَا الْأَرْحَامَ‏»:
«إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقاً وَ أَمْراً مُفْتَرَضاً وَ شَبَحَ‏ بِهَا الْأَرْحَامَ‏
[من قولهم: شبح الشراب بالماء : مزجه و خلطه]
وَ أَلْزَمَهَا الْأَنَامَ
فَقَالَ تَبَارَكَ اسْمُهُ وَ تَعَالَى جَدُّهُ‏
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً»
صهرته الشمس: إذا آلمت دماغه حتّى تكاد تذيبه:
اینقدر آفتاب خورده به مغز سرش که مغزشو ذوب کرده!
+ «لوح – لَوَّحَهُ‏ الحرّ»: آفتاب سوختگی … [1+1]
«الصَّهْرُ: إذابةُ الشّحمِ»:
فرایند جزغاله درست کردن! آب کردن پیه و چربی و جزغاله از چربی جدا می‌شود! (قورمه!)
+ «عبث – عبثت المراة الاقط»
مثال و تصاویر کشک سابی!
عکس آب شدن یک قطعه مکعب یخ خیلی قشنگه:
یه نیروی نامرئی (دست نامرئی آیات) داره یخ رو آب میکنه!
این تغییر بینش و روش موجب عبور از تاریکی به نور است.
خاصیت ولایت، نرم نمودن قلوبی است که دچار قساوت شده!
[شبح – صهر]:
« اصْطَهَرَ الحِرْبَاءُ : پشت حرباء در اثر گرمى خورشيد درخشيد.
اصْهَارَّ الحرباءُ : پشت حِرباء (گونه‌‏اى خزنده يا بوقلمون) در اثر تابش خورشيد درخشيد. »
+ فیلمهای مقالۀ شبح:
انگاری همون فرایند پروجکشن است!
1+1 است.
یعنی صهر یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است که میگه این قرابت و همجواری، جوری است که به رنگ آل محمد ع در می‌آیی! منا اهل البیت ع میشی! مثل آفتاب‌پرست که وقتی به رنگ شاخه‌ای که رویش قرار گرفته در میاد، اصلا نمیشه تشخیص بدهی که اینجا دو تا گزینه هستند یا یک گزینه! اینجور توی هم ذوب شدند!
اینجور قلب سلیم، تسلیم نور ولایت میشه و به رنگ اون در میاد!
+ «صور»
+ «صبغ»
این خلقت دوباره ما با این نور ولایت، وجود بی‌ارزش ما رو با ارزش میکنه !
+ «ماء مهین – ماء معین»
+ « وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً »
بررسی این آیات بسیار زیباست:
« يُصْهَرُ بِهِ – فَجَعَلَهُ … صِهْراً »:
این «های» ضمیر به معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنها بر میگردد،
انگاری این داماد آیات است که در دل شرایط، درِ خانه عروس را می‌زند تا این بیت برای بیتوته داماد و انتقال نطفه‌های علمی «وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» با یقین و اختیار و قبول نمودن عروس، این داماد را، بعنوان داماد زیبا، موجبات بهره‌مندی قلبش از نور علم آل محمد ع را فراهم نماید، ان شاء الله تعالی.
+ «اوی – کلبه آسمانی»
آیات میان تا ما با آل محمد ع قوم و خویش بشیم !!!
مگه نمیخواستی با آل محمد ع قوم و خویش بشی ؟!
مگه همیشه دوست نداشتی مثل بعضی ها «منا اهل البیت ع» بشی ؟!
خوب باید شرایطش پیش بیاد تا تو هم با عمل به اندیشه آل محمد ع که از معلم خوبت آموختی مشمول این قضیه بشی ؟
مگه همیشه دختر خانم منتظر در زدن یه پسر خوب نبوده ؟!
خوب چرا حالا که این پسر زیبا اومده در میزنه و خواستگاری میکنه، درو بروش باز نمی کنی و داری دست‌دست میکنی ؟! میذاره میره ها !!! بعدا پشیمونی سودی نداره !
+ «اوی – آیت – کلبه آسمانی»
«صهر» برای ما نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور است که به سبب آنها در حریم امن علم آل محمد ع قرار می گیریم و انگاری با یاد نور آنها از تنهایی در آمده و با زوجیت اعتقادی با این نور زیبا به آرامش می رسیم و این همسایگی و همجواری با معالم ربانی است که موجب آرامش می شود و این مفهوم در واژه «صهر»  آمده است.
« وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً »
انگاری با یاد معالم ربانی در علم آل محمد ع ذوب می‌شوی و غرق در شوق معالم ربانی و عشق بی‌مانندی می‌شوی که موجب قرب و همسایگی و در کنار این نور بودن، مثل عروس خانواده آل محمد ع شدن و محرم اسرار آنها شدن و ناموس علم الهی را محرم شدن است و وظیفه این اهل یقین این است که بنحو احسن از این ناموس نطفه‌های علمی حفاظت نماید و اسرار را نگه دارد.
قلب با یاد معالم ربانی در دل آیات گداخته می‌شود: «صهر».
و اینجوری ذوب شدن یعنی زوج شدن و تولید آلیاژی بنام عمل صالح!
محصول مشترک اهل یقین و صاحب نور در دل شرایط عرضه آیات !!!
دیگ زودپز آیات !
« صَهَرَتْهُ الشَّمْسُ : نور خورشيد در او اثر گذاشت و او را داغ كرد. »
معنای ممدوح صهر: فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً!
معنای مذموم صهر: يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ!
نور، سبب خویشاوندی با نور! فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً!
حسد، سبب خویشاوندی با نار! يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ!
اهل نور، در نور خود ذوب میشوند! فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً!
و اهل حسادت در نار حسد خویش ذوب می‌شوند! يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ!
در نور خود ذوب شدن! میشه: (نور علی نور)
ازدواج با نور، دومی نور شدن، نور علی نور شدن، میشه صهر.
الْإِصْهَارُ : التَّحَرُّمُ بجوارٍ، أو نسب، أو تزوّج،
الإِصْهَار حرمت جستن و در پناه بودن به وسيله همسايگى يا نسبت يا ازدواج است.
المُصَاهَرَة : قوم و خويشى كه در نتيجه ازدواج بدست مى‌‏آيد.
+ زوج و جفت و قرین و زکو و …
کتاب لغت التحقیق: مفهوم «التقرّب بتزوّج»:
وارد حریم نورانی آل محمد ع شدن بمنظور بهره‌مندی از روشنایی معالم ربانی منا اهل البیت ع و خروج از تاریکی قلب و ورود به نور آرامش علمی و عملی یعنی رسیدن به عمل صالح.
صهر معنای بسیار زیبایی داره و امیدواریم ما هم به درجات خودمان از معنای این اسم زیبا بهره‌مند شویم ان شاء الله تعالی.
[ختن – صهر]:
« ختن الرجل: صهره »
« أختان – أصهار »
« الصهر: أهل بيت المرأة »
« أهل بيت الختن (أختان) ، و أهل بيت المرأة أصهار »
«خانواده داماد – خانواده عروس»
+ «ختن»: دعای ختنه «سنت ختنه» بسیار زیباست!
کتاب لغت مقاییس اللغه دو مفهوم آورده:
«صهر: أصلان، أحدهما يدلّ على قربى. و الآخر على إذابة شي‏ء.
فالأوّل- الصهر و هو الختن. و الأصل الآخر- إذابة الشي‏ء، يقال صهرته الشمس، كأنّها أذابته.»
در واقع هر دو مفهوم در وجود صاحب نور خلاصه میشه، یعنی در دل شرایط و در اون فضای ملکوتی، قلوب اهل یقین توفیق قرب و همجواری با نطفه‌های نورانی معالم ربانی را پیدا نموده و از این قرب و نزدیکی بالاخره این دو نطفه علم و عمل در هم ذوب می شوند و جنین عمل صالح شکل می گیرد و این مفهوم زیبای ذوب شدن این جفت زیبا در هم، برای حصول نتیجه آرامش عمل صالح معنا و مفهوم بسیار زیبای واژه صهر است.
در این واژه زیبا نتیجه صلی و ولی بصورت ذوب شدن علم و عمل در هم خیلی قشنگ است !
« صهرت الشي‏ء: أذبته، صهرت‏ الشي‏ء: شويته، و الحرّ: أحرقه. و الشي‏ء: قرّبته، و أصهرته أيضا. و منه المصاهرة.
أصهرت في بني فلان: نكحت. و بالشي‏ء: تمسّكت. (صهير) أعلن، صرّح، عرض لأشعّة الشمس. (صاهر) سطع، وضح، لمع. »
واژه های مترادف در معنای این واژه زیباست.
+ «فضا»

***
« يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ »
انگاری تاثیر کلام لیدر سوء بر قلوب اهل حسد رو داره بیان می کنه که حاصلش به ذوب شدن و جفت شدن قلوب اهل حسد با لیدر سوء می انجامد.
+ «و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم»
فرآیند لقاح اسپرم و تخمک درون رحم رو داره به یاد دانشجویان پزشکی که پای درس استاد جنین شناسی نشسته اند، یادآوری میکنه، که چه جریانات زیبایی رخ میده تا جنینی تشکیل میشه و الی آخر …
« كلّ من كان من قبل الزوج من ذوي قرابته المحارم: فهم الأحماء، و من كان من قبل المرأة: فهم الأختان، و يجمع الصنفين الأصهار »
حمیم – احماء : نام لیدر سوء و تاثیرش بر قلوب اهل حسادت است.
قصه اتمام حجت با اهل شک حسود به سبب عالم ربانی است.

[مفردات]:
الصِّهْرُ: الختنُ، و أهل بيت المرأة يقال لهم‏ الْأَصْهَارُ.
الصِّهْر: داماد و خانواده زن كه آنها را أَصْهَار گويند.
قال ابن الأعرابيّ: الْإِصْهَارُ: التَّحَرُّمُ بجوارٍ، أو نسب، أو تزوّج،
ابن اعرابى گفته است:
الإِصْهَار حرمت جستن و در پناه بودن به وسيله همسايگى يا نسبت يا ازدواج است.
يقال: رجلٌ‏ مُصْهِرٌ: إذا كان له تحرّم من ذلك:
وقتى است كه مردى محرميّتى از آنچه قبلا گفته شد داشته باشد.
قال تعالى: فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً [الفرقان/ 54]،
و الصَّهْرُ: إذابةُ الشّحمِ.  گداختن و آب كردن چربى،
قال تعالى: يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ‏ [الحج/ 20]،
و الصُّهَارَةُ: ما ذاب منه، آنچه كه ذوب شده است.
و قال أعرابيّ: لَأَصْهَرَنَّكَ‏ بيمينٍ مُرَّةٍ ، أي: لأُذِيبَنَّكَ.
عربى گفت: يكباره ذوبت مى‌‏كنم و مى‌‏گدازمت.
[صهر – قبر]:
نِعْمَ الصِّهْرُ الْقَبْرُ.
[نسب – صهر]:
عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏
كُلُّ نَسَبٍ وَ صِهْرٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا نَسَبِي وَ سَبَبِي.
+ «الصِّهْرُ النّور الولایة»

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:
مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ يَوْماً فَإِنْ مَاتَ وَ فِي بَطْنِهِ شَيْ‏ءٌ مِنْ ذَلِكَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَسْقِيَهُ مِنْ طِينَةِ خَبَالٍ وَ هُوَ صَدِيدُ أَهْلِ النَّارِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ فُرُوجِ الزُّنَاةِ فَيَجْتَمِعُ ذَلِكَ فِي قُدُورِ جَهَنَّمَ فَيَشْرَبُهُ أَهْلُ النَّارِ فَ يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ.

[قَرَابَاتِهِ وَ أَصْهَارِهِ‏]:

تفسير الإمام عليه السلام‏:
قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ‏
قَالَ الْإِمَامُ ع قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ وَ كَثُرَ حَوْلَهُ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ وَ كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْمَسَائِلُ وَ كَانُوا يُخَاطِبُونَهُ بِالْخِطَابِ الشَّرِيفِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَلِيقُ بِهِ ص وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى كَانَ قَالَ لَهُمْ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ‏ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهِمْ رَحِيماً وَ عَلَيْهِمْ عَطُوفاً وَ فِي إِزَالَةِ الْآثَامِ عَنْهُمْ مُجْتَهِداً حَتَّى إِنَّهُ كَانَ يَنْظُرُ إِلَى كُلِّ مَنْ كَانَ يُخَاطِبُهُ فَيَعْمَلُ عَلَى أَنْ يَكُونَ صَوْتُهُ مُرْتَفِعاً عَلَى صَوْتِهِ لِيَزِيلَ عَنْهُ مَا تَوَعَّدَهُ اللَّهُ بِهِ‏ مِنْ إِحْبَاطِ أَعْمَالِهِ حَتَّى إِنَّ رَجُلًا أَعْرَابِيّاً نَادَاهُ يَوْماً وَ هُوَ خَلْفَ حَائِطٍ بِصَوْتٍ لَهُ جَهْوَرِيٍّ يَا مُحَمَّدُ فَأَجَابَهُ ص بِأَرْفَعَ مِنْ صَوْتِهِ يُرِيدُ أَنْ لَا يَأْثَمَ الْأَعْرَابِيُّ بِارْتِفَاعِ صَوْتِهِ فَقَالَ لَهُ الْأَعْرَابِيُّ أَخْبِرْنِي عَنِ التَّوْبَةِ إِلَى مَتَى تُقْبَلُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَخَا الْعَرَبِ إِنَّ بَابَهَا مَفْتُوحٌ لِابْنِ آدَمَ لَا يَنْسَدُّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ‏ وَ هُوَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع فَكَانَتْ هَذِهِ اللَّفْظَةُ رَاعِنَا مِنْ أَلْفَاظِ الْمُسْلِمِينَ الَّذِينَ يُخَاطِبُونَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُونَ رَاعِنَا أَيِ ارْعَ أَحْوَالَنَا وَ اسْمَعْ مِنَّا نَسْمَعْ مِنْكَ وَ كَانَ فِي لُغَةِ الْيَهُودِ اسْمَعْ لَا سَمِعْتَ فَلَمَّا سَمِعَ الْيَهُودُ الْمُسْلِمِينَ يُخَاطِبُونَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُونَ رَاعِنَا وَ يُخَاطِبُونَ بِهَا قَالُوا كُنَّا نَشْتِمُ‏ مُحَمَّداً ص إِلَى الْآنَ سِرّاً فَتَعَالَوُا الْآنَ نَشْتِمُهُ جَهْراً وَ كَانُوا يُخَاطِبُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ يَقُولُونَ رَاعِنَا يُرِيدُونَ شَتْمَهُ فَتَفَطَّنَ لَهُمْ سَعْدُ بْنُ مُعَاذٍ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا أَعْدَاءَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ لَعْنَةُ اللَّهِ أَرَاكُمْ تُرِيدُونَ سَبَّ رَسُولِ اللَّهِ تُوَهِّمُونَا أَنَّكُمْ تَجْرُونَ فِي مُخَاطَبَتِهِ مَجْرَانَا وَ اللَّهِ لَا سَمِعْتُهَا مِنْ أَحَدٍ مِنْكُمْ إِلَّا ضَرَبْتُ عُنُقَهُ وَ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ أَقْدِمَ عَلَيْكُمْ قَبْلَ التَّقَدُّمِ وَ الِاسْتِئْذَانِ لَهُ وَ لِأَخِيهِ وَ وَصِيِّهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع الْقَيِّمِ بِأُمُورِ الْأُمَّةِ نَائِباً عَنْهُ لَضَرَبْتُ عُنُقَ مَنْ قَدْ سَمِعْتُهُ مِنْكُمْ يَقُولُ هَذَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى يَا مُحَمَّدُ مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِي الدِّينِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا وَ أَنْزَلَ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ‏ لا تَقُولُوا راعِنا فَإِنَّهَا لَفْظَةٌ يَتَوَصَّلُ بِهَا أَعْدَاؤُكُمْ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى سَبِّ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ وَ سَبِّكُمْ وَ شَتْمِكُمْ‏ وَ قُولُوا انْظُرْنا أَيْ قُولُوا بِهَذِهِ اللَّفْظَةِ لَا بِلَفْظَةِ رَاعِنَا فَإِنَّهُ لَيْسَ فِيهَا مَا فِي قَوْلِكُمْ رَاعِنَا وَ لَا يُمْكِنُهُمْ أَنْ يَتَوَصَّلُوا بِهَا إِلَى الشَّتْمِ كَمَا يُمْكِنُهُمْ بِقَوْلِكُمْ رَاعِنَا وَ اسْمَعُوا إِذَا قَالَ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص قَوْلًا وَ أَطِيعُوا وَ لِلْكافِرِينَ‏ يَعْنِي الْيَهُودَ الشَّاتِمِينَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص‏ عَذابٌ أَلِيمٌ‏ وَجِيعٌ فِي الدُّنْيَا إِنْ عَادُوا لِشَتْمِهِمْ وَ فِي الْآخِرَةِ بِالْخُلُودِ فِي النَّارِ
ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذَا سَعْدُ بْنُ مُعَاذٍ مِنْ خِيَارِ عِبَادِ اللَّهِ آثَرَ رِضَا اللَّهِ عَلَى سَخَطِ قَرَابَاتِهِ وَ أَصْهَارِهِ‏ مِنَ الْيَهُودِ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ غَضِبَ لِمُحَمَّدٍ ص رَسُولِ اللَّهِ وَ لِعَلِيٍّ وَلِيِّ اللَّهِ وَ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنْ يُخَاطَبَا بِمَا لَا يَلِيقُ بِجَلَالَتِهِمَا فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ لِتَعَصُّبِهِ لِمُحَمَّدٍ ص وَ عَلِيٍّ وَ بَوَّأَهُ فِي الْجَنَّةِ مَنَازِلَ كَرِيمَةً وَ هَيَّأَ لَهُ فِيهَا خَيْرَاتٍ وَاسِعَةً لَا تَأْتِي الْأَلْسُنُ عَلَى وَصْفِهَا وَ لَا الْقُلُوبُ عَلَى تَوَهُّمِهَا وَ الْفِكْرِ فِيهَا وَ لَسَلْكَةٌ مِنْ مَنَادِيلِ مَوَائِدِهِ فِي الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا وَ زِينَتِهَا وَ لُجَيْنِهَا وَ جَوَاهِرِهَا وَ سَائِرِ أَمْوَالِهَا وَ نَعِيمِهَا فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ فِيهَا رَفِيقَهُ وَ خَلِيطَهُ فَلْيَتَحَمَّلْ غَضَبَ الْأَصْدِقَاءِ وَ الْقَرَابَاتِ وَ لْيُؤْثِرْ لَهُمْ رِضَا اللَّهِ فِي الْغَضَبِ لِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لْيَغْضَبْ إِذَا رَأَى الْحَقَّ مَتْرُوكاً وَ رَأَى الْبَاطِلَ مَعْمُولًا بِهِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْهُوَيْنَا فِيهِ‏ مَعَ التَّمَكُّنِ وَ الْقُدْرَةِ وَ زَوَالِ التَّقِيَّةِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَقْبَلُ لَكُمْ عُذْراً عِنْدَ ذَلِكَ‏.

[الصِّهْرُ مَا كَانَ مِنْ سَبَبِ النِّسَاءِ] :

عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً
قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ آدَمَ مِنَ الْمَاءِ الْعَذْبِ وَ خَلَقَ زَوْجَتَهُ مِنْ سِنْخِهِ فَبَرَأَهَا مِنْ أَسْفَلِ أَضْلَاعِهِ‏ فَجَرَى بِذَلِكَ الضِّلْعِ بَيْنَهُمَا سَبَبُ نَسَبٍ ثُمَّ زَوَّجَهَا إِيَّاهُ فَجَرَى بِسَبَبِ ذَلِكَ بَيْنَهُمَا صِهْرٌ فَذَلِكَ قَوْلُكَ‏ نَسَباً وَ صِهْراً فَالنَّسَبُ يَا أَخَا بَنِي عِجْلٍ مَا كَانَ مِنْ نَسَبِ الرِّجَالِ وَ الصِّهْرُ مَا كَانَ مِنْ سَبَبِ النِّسَاءِ.

[نسب – صهر] :
« انتسابا و مصاهرة » یعنی با یاد معالم ربانی صاحبان نور.
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً.
البشر كالحسن صفة بمعنى من يكون في انبساط و طلاقة، و هذا التحوّل من الماء المنكدر المهين: من آيات قدرة اللّه تعالى. و هذا الانبساط و الطلاقة في التكوين يقتضى عروض سعة و بسط في الخارج لهم بالنسب و الصهر.
و النسب مصدر بمعنى القرب مع الربط. و هكذا الصهر مصدر في هذا المورد، كما قال في اللسان: الصهر بالكسر: القرابة. و حرمة الختونة (التزوّج).
و الجعل: قريب من مفهوم التقدير و التدبير و التقرير.
و المراد إنّه تعالى بعد الخلق قدّره و دبّره انتسابا و مصاهرة، أى فجعل النسب و الصهر في برنامج حياته.
در کتاب لغت التحقیق به نکته قشنگی در فهم این آیه زیبا اشاره شده:
ببین یه مثال:
نمیگن فلان خانم امروز زایمان کرد و یک پزشک بدنیا آورد! یا فلان خانم هم یک مهندس! فلان خانم شهردار! اون یکی سرلشکر و …
خیلی خنده داره! مگه نه!!!
واقعیت اینه که بعد از خلقت اولیه، هر کسی با صاحب نور و یا عالم سوء باید آشنا بشه تا ادامه برنامه خلقت و حیاتشو داشته باشه و یاد بگیره … و این ادامه خلقت، از اون خلقت اولیه که به سبب ظاهری پدر و مادر ایجاد میشه مهم‌تره! دو واژه زیبای نسب و صهر در دو مقالۀ جداگانه به زیبایی همینو میگن که باید با برقراری رابطه علمی با صاحبان نور پس از بدنیا آمدن از پدر و مادر تنزیلی، با این پدر و مادر تاویلی، یعنی «آیاتی و رسلی» آشنا بشی و همانطور که به پدر و مادر تنزیلی احترام میذاری، باید به یتیم بداخلاق – «آیاتی و رسلی» – هم احترام بذاری [حَقُّ مَنْ سَاءَ لَكَ الْقَضَاءَ عَلَى يَدَيْهِ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ] و حاصل این احترام و قرض نور ولایت به قلب او «اقرضهم من عرضک» تولید نور آرامش عمل صالح باشد و لذا همه باید بدانیم در دوران مهلت دنیایی خود، آشنایی با معالم ربانی صاحبان نور شرط بهره‌مندی از آیات است.

« … وَ أَمَّا حَقُّ مَنْ سَاءَ لَكَ الْقَضَاءَ عَلَى يَدَيْهِ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ
فَإِنْ كَانَ تَعَمَّدَهَا كَانَ الْعَفْوُ أَوْلَى بِكَ لِمَا فِيهِ لَهُ مِنَ الْقَمْعِ وَ حُسْنِ الْأَدَبِ مَعَ كَثِيرِ أَمْثَالِهِ مِنَ الْخُلُقِ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ‏ وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ‏ هَذَا فِي الْعَمْدِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ عَمْداً لَمْ تَظْلِمْهُ بِتَعَمُّدِ الِانْتِصَارِ مِنْهُ فَتَكُونَ قَدْ كَافَأْتَهُ فِي تَعَمُّدٍ عَلَى خَطَإٍ وَ رَفَقْتَ بِهِ وَ رَدَدْتَهُ بِأَلْطَفِ مَا تَقْرُ عَلَيْهِ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه‏ … »

[فَغَشِيَهُ الْوَحْيُ – شبح – صهر ] :
وَ عَنْهُ عَنْ أَنَسٍ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ ص فَغَشِيَهُ الْوَحْيُ
فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ لِي يَا أَنَسُ أَ تَدْرِي مَا جَاءَنِي بِهِ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدَ صَاحِبِ الْعَرْشِ
قَالَ قُلْتُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ
قَالَ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ فَانْطَلِقْ فَادْعُ لِي أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ وَ عَلِيّاً وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرَ وَ بِعَدَدِهِمْ مِنَ الْأَنْصَارِ قَالَ فَانْطَلَقْتُ فَدَعَوْتُهُمْ لَهُ فَلَمَّا أَنْ أَخَذُوا مَجَالِسَهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَحْمُودِ بِنِعْمَتِهِ الْمَعْبُودِ بِقُدْرَتِهِ‏ الْمُطَاعِ بِسُلْطَانِهِ الْمَرْهُوبِ مِنْ عَذَابِهِ الْمَرْغُوبِ إِلَيْهِ فِيمَا عِنْدَهُ النَّافِذِ أَمْرُهُ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ الَّذِي خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ مَيَّزَهُمْ بِأَحْكَامِهِ وَ أَعَزَّهُمْ بِدِينِهِ وَ أَكْرَمَهُمْ بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ ص
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقاً وَ أَمْراً مُفْتَرَضاً وَ شَبَحَ‏ بِهَا الْأَرْحَامَ‏
[من قولهم: شبح الشراب بالماء : مزجه و خلطه]
وَ أَلْزَمَهَا الْأَنَامَ
فَقَالَ تَبَارَكَ اسْمُهُ وَ تَعَالَى جَدُّهُ‏
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً
فَأَمَرَ اللَّهُ يَجْرِي إِلَى قَضَائِهِ وَ قَضَاؤُهُ يَجْرِي إِلَى قَدَرِهِ فَلِكُلِّ قَضَاءٍ قَدَرٌ وَ لِكُلِّ قَدَرٍ أَجَلٌ وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ‏
يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ‏
ثُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ إِنْ رَضِيَ عَلِيٌّ بِذَلِكَ وَ كَانَ غَائِباً قَدْ بَعَثَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي حَاجَةٍ ثُمَّ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِطَبَقٍ فِيهِ بُسْرٍ فَوَضَعَ بَيْنَ أَيْدِينَا ثُمَّ قَالَ انْتَهِبُوا فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَ عَلِيٌّ فَتَبَسَّمَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أُزَوِّجَكَ فَاطِمَةَ وَ قَدْ زَوَّجْتُكَهَا عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ أَ رَضِيتَ قَالَ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ قَامَ عَلِيٌّ فَخَرَّ لِلَّهِ سَاجِداً فَقَالَ النَّبِيُّ ص جَعَلَ اللَّهُ فِيكُمَا الْكَثِيرَ الطَّيِّبَ وَ بَارَكَ فِيكُمَا
قَالَ أَنَسٌ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخْرَجَ مِنْهُمَا الْكَثِيرَ الطَّيِّبَ.

مشتقات ریشۀ «صهر» در آیات قرآن:

يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ (20)
وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَديراً (54)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی