دکتر محمد شعبانی راد

حسود، نمیذاره نور، کارْ راه‌ اندازی بکنه! وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ!

Jealousy is a great challenge
to do kindness!

«معن» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«مَعَنَ‏ الماءُ: جرى»
«
الماعون: كل ما فيه منفعة»
«الماعون: القليل القيمة مما فيه منفعة»
«معن الواديإذا جرت مياهه قليلا قليلا»
+ «صدّ سبیل»

«مَعَنَ‏ الماءُ: جرى، فهو معین»‏
+ «عین»
«معن الوادي»
مفهوم «آرامش» در این واژه مستتر است!
+ «زکو»: الماعُون‏ يفسر بالزكاة و الصدقة
حسود، نمیذاره نور، کارْ راه‌ اندازی بکنه! وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ!
«و یمنعون الماعون!»: اهل حسادت نمیذارن اهل یقین با معالم ربانی جفت شوند!
نمیذارن کارراه اندازی بشه!
بازار آل محمد ع گرم بشه!
بر و نیکوکاری گسترش پیدا کنه!
کسی نون به قرض آل محمد ع نده!
عمل صالح تولید نشه!
مدارس آیات تعطیل شوند و کسی حکمت رو به دوستان آل محمد ع آموزش نده!
ترویج و اشاعه گناه جای ترویج اندیشه آل محمد ع را بگیرد!
[الماعون = النور الولایة]: نام زیبای معالم ربانی است!
الماعون: اسم جامع لأثاث البيت
و الماعون: الطاعة.
و المعن: الإقرار بالحقّ، و تعطيك الماعون، أى تنقاد لك و تطيعك.
[ضرب الناقةَ حتى أعطت ماعونها و انقادت]
و المعن: الذلّ، و المعن: الشي‏ء السهل، و المعن: السهل اليسير.
وسایل خانه «أثاث البيت»، کار را برای صاحب البیت یا برای کسی که آن را عاریه می‌گیرد، راحت می‌کند!
اطاعت از مافوق «الماعون: الطاعة» کار را برای مادون راحت می‌کند!
ماعون همان نور ولایت آل محمد ع است، در واقع همان قبول ذلت کوچک «المعن: الذلّ» می‌باشد!
عن علىّ (ع):
الماعون الزكاة [عامل پاکی قلب «الزكاة» از شر حسد، نور ولایت است!]
قَالَ:‏ هُوَ الْقَرْضُ تُقْرِضُهُ وَ الْمَعْرُوفُ تَصْنَعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَيْتِ تُعِيرُهُ وَ مِنْهُ الزَّكَاةُ.
الماعون = النور الولایۀ
واقعا اگر قرار بود برای نور ولایت پول پرداخت می‌کردیم، چیزی که اصلا قیمت ندارد و مثل و مانند و جایگزین ندارد، آیا کسی توان خرید آن را داشت؟!
کالایی که اینقدر باارزش است که به قیمت نمی‌آید را خداوند مفت مفت در اختیار همگان قرار داده تا راه سعادت هر کس که بخواهد سعادتمند شود، بسوی او باز باز باشد و لذا از شدت باارزشی و اینکه اینگونه مفت در اختیار من و تو قرار گرفته، کالایی بسیار نافع و ارزشمند و در عین حال کم قیمت تلقی می شود! «القليل القيمة مما فيه منفعة »
خدایا چگونه بود اگر برای هر راهنمایی تو می بایست حق المشاوره پرداخت کنیم ؟!
اگر به مسافرت یا تور برویم کسی که راهنما و بلد کاروان می شود برای انجام کارش کلی پول می‌گیرد! چطور است که آل محمد ع، مفت و رایگان، مطالب علمی خود را در اختیار ما قرار می دهند و اینقدر راحت، دست ما به میوه این درخت می رسد «الکرمۀ»، این نشون میده در عالم رفاقت، از آل محمد ع هیچکس دیگری نتوانسته گوی رفاقت و دوستی و مردانگی را برباید و آنها السابقون السابقون هستند و ما خاک پای آنها هم حساب نمی‌شویم «وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ»
لذا نباید فراموش کنیم و گستاخ شویم و بر مافوق خود که اینقدر از روی محبت برای اینکه دست ما را بگیرد، خودش را به ما نزدیک کرده، بی‌احترامی نماییم و نقش مهم حاملان نور علم را در هر زمان فراموش نماییم.
پس ماعون معنای قشنگی از نور ولایت را برای ما ترسیم نمود و آن اینکه ابزاری بسیار باارزش و در عین حال در دسترس، بطوریکه از شدت راحتی و در دسترس بودن آن، غفلت سراپای وجودمان را گرفته و اصلا یادمان رفته که چه تعهدی نسبت به حفظ این وسیله داریم، در عین حالی که از آن استفاده صحیح می‌نماییم. در واقع، هم باید بنحو احسن از آن استفاده کنیم و هم به آن آسیب و ضرری نرسانیم و هم مانع استفاده دیگران از این نعمت و رحمت الهی نشویم.
+ «مهربانی»
نور ولایت نعمت بی‌بدیل و بدون جایگزین و پرارزش الهی برای دستگیری از ماهاست که از آن غافلیم!
همه چیز به تبع نور ولایت برای ما رنگ و بو و معنا پیدا می‌کند و قابل استفاده خواهد بود.
صاحبان نور، حلقۀ گم‌شدۀ نجاتی هستند که عده کمی اهمیت وجود آنها را درک می‌کنند.
اللغة:
… و الماعون كل ما فيه منفعة
فالماعون القليل القيمة مما فيه منفعة
و يقال معن الوادي إذا جرت مياهه قليلا قليلا.
آب راحت به جریان افتاد!
آب روان و جاری (گیری تو کارش نیست! مفهوم «سهولة في جريان»)
ملايمة و اعتدال في أمر
وقتی که می‌بینی توی کارت، گیری پیدا شده، و کارت گره خورده و روان نیست، بدان قصۀ «و یمنعون الماعون» یه جورایی پیش اومده!
معارین مانع شدند تا حق آل محمد ع ادا شود: «و یمنعون الماعون!»:
انگاری نمیذارن اهل یقین با نور معالم ربانی جفت شوند!
ماعون، اسم نور ولایت آل محمد ع است که با عمل به این اسم، سختی گذشت از دلخواهها آسان «معن» می شود!
حسودان «فَذلِكَ الَّذِي» مانع «يَدُعُّ:‏ أَيْ يَدْفَعُهُ يَعْنِي عَنْ حَقِّهِ» چنین آسایشی برای خود و دیگران شدند! و از صاحبان نور «الْيَتِيمَ: یکی یه دونه زمان» حقش را سلب می‌کنند.
ان الروح و الراحۀ (ماعون) لمن ائتم بعلی و ولایته
أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ‏ قَالَ نَزَلَتْ فِي أَبِي جَهْلٍ وَ كُفَّارِ قُرَيْشٍ‏
فَذلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ‏ أَيْ يَدْفَعُهُ يَعْنِي عَنْ حَقِّهِ‏
وَ لا يَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ‏ أَيْ لَا يَرْغَبُ فِي إِطْعَامِ الْمِسْكِينِ‏.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی