How are Candidates selected?
«قضب» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ناقة قَضِيبٌ: مُقْتَضَبَةٌ من بين الإبل و لمّا ترض»
«سمي بذلك لأنه يقضب مرة بعد أخرى، أي يقطع»
«الْقَضْبُ الْقَتُّ»
«وَ عِنَباً وَ قَضْباً»
+ «نسخ»
«الْقَضْبُ: سمي بذلك لأنه يقضب مرة بعد أخرى، أي يقطع،
ظاهرا مراد از قضب، تره خوردنى است و بواسطۀ پشت سر هم چيده شدن، قضب گفته شده.»
«ناقة قَضِيبٌ: مُقْتَضَبَةٌ من بين الإبل و لمّا ترض»
«سمي بذلك لأنه يقضب مرة بعد أخرى، أي يقطع»
«الْقَضْبُ الْقَتُّ»
داستان تکراری انتخاب انوار مقدس! وَ عِنَباً وَ قَضْباً!
صاحب نور، گزینۀ منتخب «مُقْتَضَبَةٌ من بين الإبل» به انتخاب آل محمد ع، نه به انتخاب ما!
این لیدر را فالوئرها انتخاب نمیکنند!
[قضب – قفو – شطا]:
الْقَضْبُ : سمي بذلك لأنه يقضب مرة بعد أخرى، أي يقطع
«ظاهرا مراد از قضب، تره خوردنى است و بواسطه پشت سر هم چيده شدن قضب گفته شده»
اینکه صاحبان نور، یکی پس از دیگری پشت سر هم میآیند:
«ما ننسخ من آیة او ننسها نات بخیر منها او مثلها»
تا حالا تره از باغچه جمع کردی؟!
از این طرف جمع می کنی، فردا دوباره بالا میاد!
این مثالی است برای حاملان و صاحبان نور از واژه قضب!
+ «بطاقة – کوپن»
+ «وصف»
اهل یقین در دل شرایط تقدیرات، با استعمال اندیشه صاحب نور خود، و تولید نور آرامش عمل صالح، کانه عملا زیباییهای علوم ربانی و نورانی را، در حد و اندازه و توان خود، وصف میکنند.
+ «شعب»
[قضیب – کن فیکون]:
نام زیبای مترادف نور الولایة است که چنگ زدن به آن، عامل نجات و کن فیکون شدن قلب و روشنایی نور قلب خواهد شد.
این شاخه و قلمه را آل محمد ع برای ما غرس نموده اند و برای ما قاعده کن فیکون با یاد نور صورت می گیرد، که قابل وصف نیست.
فقط باید با قلبت درکش کنی «فهم – ففهمناها سلیمان».
نکته مهم این حدیث اینکه بعداز یقین به صاحب نور و با یاد او باید انتظار کن فیکون داشته باشی
«فَكَانَ يَتَمَسَّكُ قَضِيباً … ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»
با تمسک به نور، منتظر روشن شدن قلب خودت باش.
«فَكَانَ يَتَمَسَّكُ قَضِيباً غَرَسَهُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ لْيَأْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهِ»:
صاحب نور، تاویلا همان «قضیب» است که آل محمد ع آن را برای متمسکین به نور ولایت آل محمد ع غرس نمودهاند «يَتَمَسَّكُ قَضِيباً غَرَسَهُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ».
پس قضیب نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل یقین در دل شرایط مدام با خرج این کوپن، از نعمت نطفههای علمی مافوق بهرهمند شده و این واژه «قضیب» به زیبای اشاره به ویژگی سبزی تره دارد که با قیچی جمعش میکنی، و باز دوباره سبز میکنه!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مِيتَتِي
وَ يَدْخُلَ جَنَّةَ عَدْنٍ مَنْزِلِي
فَكَانَ يَتَمَسَّكُ قَضِيباً غَرَسَهُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ
ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ
وَ لْيَأْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهِ
فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِي خُلِقُوا مِنْ طِينَتِي
إِلَى اللَّهِ أَشْكُو أَعْدَاءَهُمْ مِنْ أُمَّتِي
الْمُنْكِرِينَ لِفَضْلِهِمُ
الْقَاطِعِينَ فِيهِمْ صِلَتِي
وَ ايْمُ اللَّهِ لَتُقْتَلَنَّ ابْنِي بَعْدِي الْحُسَيْنُ
لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
هركس دوست دارد با زندگىام، زندگى كند و با مرگم جان دهد،
و در بهشت برين به جايگاه من وارد شود
و نهالى كه خدا باغبان آن است، بگيرد
و به او گفته شود: باش تا بماند،
او بايد دوستدار على عليه السّلام باشد
و جانشينان از نسل او را پيروى كند.
زيرا آنان خاندان من هستند و از سرشت من آفريده شدهاند.
سپس از دشمنانتان نزد پروردگار شكايت مىكنم كه فضيلت آنان را انكار مىكنند
و پيوندشان را با آنان قطع مىكنند.
به خدا سوگند كه پس از من، حسين، فرزندم را خواهند كشت؛
خدا آنان را از شفاعتم محروم كند.
داستان انگور و سبزی نیست!
داستان تکراری فرایند نور الولایة است!
[سورة عبس (۸۰): الآيات ۲۴ الى ۴۲]
وَ عِنَباً وَ قَضْباً (۲۸)
و انگور و سبزى!