دکتر محمد شعبانی راد

اخم شفابخش پدر!

Father’s Inhibition Role!
The father’s educational role is a deterrent role.
Knowing the language of light is like having a compassionate father who prevents us from misbehaving with his frown ie dark mode. He is like a compassionate doctor who warns the patient’s wrong behaviors.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy 
#DynamicHeart #InhibitionRole

«ابو» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
«أَبَوْتُ‏ المأووفَ: عالجته»
«طبیب، بیمارش را از خوردن هر چیز آفت‌زا (المأووف)، منع می‌کند
«عنز أَبْوَاء: إذا أخذه من شرب ماءٍ فيه بول الأروى داء يمنعه من شرب الماء»
«بُز پس از خوردن آب آلوده به ادرار آهوان ، مبتلا به بیماری می‌شود که علامتش این است که از خوردن آب خوددارى مى‏‌كند، از خوردن آب دوری می‌کند،
انگاری یه عاملی اونو از خوردن آب منع می‌کند

نقش بازدارندگی پدر!
نقش تربیتی پدر، نقش بازدارندگی است.
دانستن زبان نور مانند داشتن پدری دلسوز است که با اخم خود، یعنی ایجاد حالت قبض نور و تاریکی، مانع از رفتار نادرست ما می شود. او مانند یک پزشک دلسوز است که رفتارهای نادرست بیمار را گوشزد می کند و تذکّر می‌دهد.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # قلب پویا # نقش مهار

اخم و لبخند!
+ مقاله «تاریکی تخطّی از نور!»

[سورة النساء (4): الآيات 164 الى 165] :
« مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ »

وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْلِيماً (164)
و پيامبرانى [را فرستاديم‏] كه در حقيقت [ماجراى‏] آنان را قبلاً بر تو حكايت نموديم؛ و پيامبرانى [را نيز برانگيخته‌‏ايم‏] كه [سرگذشتِ‏] ايشان را بر تو بازگو نكرده‌‏ايم. و خدا با موسى آشكارا سخن گفت.
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً (165)
پيامبرانى كه بشارتگر و هشداردهنده بودند، تا براى مردم، پس از [فرستادن‏] پيامبران، در مقابل خدا [بهانه و] حجّتى نباشد، و خدا توانا و حكيم است.

[سورة البقرة (2): آية 213] :
« مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ »

كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (213)
مردم، امّتى يگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏‌دهنده برانگيخت ، و با آنان، كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. و جز كسانى كه [كتاب‏] به آنان داده شد -پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى‏] كه ميانشان بود، [هيچ كس‏] در آن اختلاف نكرد. پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند، به توفيق خويش، به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند، هدايت كرد. و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‌‏كند.

 [سورة البقرة (2): آية 119] :
«بَشِيراً وَ نَذِيراً»

إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ (119)
ما تو را بحق فرستاديم، تا بشارتگر و بيم‌‏دهنده باشى، و [لى‏] درباره دوزخيان، از تو پرسشى نخواهد شد.

[الاب – النذر – النور- البشر]

«بشر» و «نذر» از هزار واژگان مترادف «نور».

همه بدنبال «پیش‌قراول»، «به‌پیش!» 

[سورة المائدة (5): آية 19] :
« بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ »

يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (19)
اى اهل كتاب، پيامبر ما به سوى شما آمده كه در دوران فترت رسولان [حقايق را] براى شما بيان مى‌‏كند، تا مبادا [روز قيامت‏] بگوييد: «براى ما بشارتگر و هشداردهنده‏‌اى نيامد.» پس قطعاً براى شما بشارتگر و هشداردهنده‌‏اى آمده است. و خدا بر هر چيزى تواناست.

[سورة الأنعام (6): الآيات 46 الى 49] :
« مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ »

قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)
بگو: «به نظر شما، اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مُهر نَهَد، آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد؟» بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون‏] بيان مى‌‏كنيم، سپس آنان روى برمى‏‌تابند؟
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (47)
بگو: «به نظر شما، اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد، آيا جز گروه ستمگران [كسى‏] هلاك خواهد شد؟»
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (48)
و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‌‏فرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (49)
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند، به [سزاى‏] آنكه نافرمانى مى‏‌كردند، عذاب به آنان خواهد رسيد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی