Eager and Insatiable!
Be insatiable eager for light!
«جوع» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«جاعَ اليه: به سوى او مُشتاق شد.»
«عامُ مَجَاعَة: سال قحطى»
«اهل جوع» باش، یعنی «اهل نور» باش!
+ «فقر – نور، نیازمندی قلب!»
همیشه گرسنهی نور علم باش!
کسانی که مبتلا به قحطی شدهاند چقدر شوق به غذا دارند؟ قلب اهل نور همیشه مشتاق نور است و روز به روز هم این اشتیاقش بیشتر و بیشتر میشود، انگاری از نور، سیری ناپذیره و این علم نورانی هیچوقت دلشو نمیزنه که بگه دیگه سیرم و دلم نمیخواد با نور گرسنگیمو برطرف کنم. پس اصل معنای جوع و اینکه باید اهل جوع باشیم یعنی باید اهل نور باشیم و به این نور، شوق غیر قابل وصف قلبی داشته باشیم و همیشه این حال خوش، روز بروز بیشتر و بیشتر هم بشه و برای عقل نورانی، که چشمش به نور، عین شکری شده، انتهایی نیست و پایانی وجود نداره.
عرب به سال قحطی میگه عام مجاعة یعنی همه بشدت مشتاق اند گرسنگیشونو برطرف کنند.
همیشه گرسنه نور باش!
هیچوقت به نور «نه» نگو!
«لا مساس» نگو!
«بله» بگو! «آفرینگوی نورآفرین» باش!
امام على عليه السلام:
«التَّجوُّعُ أنفَعُ الدواءِ»
گرسنگى كشيدن سودمندترين داروست .
«نور، تنها دارو و درمان قلبهاست! با این دارو، همیشه به فکر درمان قلبت باش!»
مشتاقِ سیریناپذیرِ نور باش!
+ «لیلة الرغائب!»
+ «نوری که نمیتونی ازش دل بکنی!»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
يَا رَبِّ دُلَّنِي عَلَى عَمَلٍ أَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَيْكَ
قَالَ اِجْعَلْ لَيْلَكَ نَهَاراً وَ نَهَارَكَ لَيْلاً
قَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ ذَلِكَ
قَالَ اِجْعَلْ نَوْمَكَ صَلاَةً وَ طَعَامَكَ اَلْجُوعَ
يَا أَحْمَدُ
وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي مَا مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ ضَمِنَ لِي بِأَرْبَعِ خِصَالٍ إِلاَّ أَدْخَلْتُهُ اَلْجَنَّةَ
يَطْوِي لِسَانَهُ فَلاَ يَفْتَحُهُ إِلاَّ بِمَا يَعْنِيهِ
وَ يَحْفَظُ قَلْبَهُ مِنَ اَلْوَسْوَاسِ
وَ يَحْفَظُ عِلْمِي وَ نَظَرِي إِلَيْهِ
وَ تَكُونُ قُرَّةُ عَيْنِهِ اَلْجُوعَ
يَا أَحْمَدُ
لَوْ ذُقْتَ حَلاَوَةَ اَلْجُوعِ وَ اَلصَّمْتِ وَ اَلْخَلْوَةِ وَ مَا وَرِثُوا مِنْهَا
قَالَ يَا رَبِّ مَا مِيرَاثُ اَلْجُوعِ
قَالَ اَلحِكْمَةُ وَ حِفْظُ اَلْقَلْبِ وَ اَلتَّقَرُّبُ إِلَيَّ وَ اَلْحُزْنُ اَلدَّائِمُ وَ خِفَّةُ اَلْمَئُونَةِ بَيْنَ اَلنَّاسِ وَ قَوْلُ اَلْحَقِّ وَ لاَ يُبَالِي عَاشَ بِيُسْرٍ أَوْ بِعُسْرٍ
يَا أَحْمَدُ
هَلْ تَدْرِي بِأَيِّ وَقْتٍ يَتَقَرَّبُ اَلْعَبْدُ إِلَى اَللَّهِ
قَالَ لاَ يَا رَبِّ
قَالَ إِذَا كَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِداً
پروردگارا مرا به كارى دلالت كن که بوسيله آن به تو نزديك شوم.
فرمود شبت را روز و روزت را شب كن.
عرضكرد پروردگارا چطور شب را روز و روز را شب قرار دهم؟
فرمود خوابت را نماز و غذايت را گرسنگى قرار ده.
اى احمد!
به عزت و جلال خودم هر بندهاى كه با چهار خصلت با من پيمان بندد او را وارد بهشت ميكنم،
زبانش را باز نكند مگر به چيزى كه او را يارى كند،
و دلش را از وسواس نگهدارد،
و علم مرا حفظ كند،
و گرسنگى را نور چشمش قرار دهد.
اى احمد!
اگر شيرينى گرسنگى و سكوت و خاموشى و گوشهنشينى و نتيجهى آنها را بچشى از اينها دست بر ندارى.
عرضكردند پروردگارا بهرهى گرسنگى چيست؟
فرمود حكمت و نگهدارى دل، نزديكى به من، خاطر افسرده، خرج كم و زندگى ساده در ميان مردم گفتن سخن حق، باك نداشتن از سختى و سستى زندگى.
اى احمد!
ميدانى در چه وقتى بنده مقرب درگاه من مىشود؟
عرضكرد نه پروردگارا
فرمود هر گاه در حال گرسنگى و حال سجود باشد.
حدیث قدسی:
أَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ يَا دَاوُدُ
إِنِّي وَضَعْتُ اَلْعِلْمَ فِي اَلْجُوعِ وَ اَلْجَهْدِ
وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فِي اَلشِّبَعِ وَ اَلرَّاحَةِ فَلاَ يَجِدُونَهُ
خداوند متعال بر حضرت داود عليه السّلام وحى فرستاد:
اى داود! من علم را در گرسنگى و تلاش و كوشش قرار دادم،
ولى مردم آن را در سيرى و راحتى مىجويند و نمىيابند.
برای اینکه همیشه مشتاق نور باشی، با نور همکاری کن!
به نور عمل کن!
قلبی که مشتاق نور باشه، هیچوقت به درد حسادتش گرفتار نخواهد شد!
حسود خوشخیال نباش!
خیال نکن برای همیشه شارژ شدی و دیگه نیازمند صاحبان نور، نیستی!
تا ابد خودتو محتاج و وابسته به نور خدا بدان!
قلب باید همیشه حال جوع داشته باشه!
همیشه گرسنه و مشتاق نور علم باشه!
نکنه خدای ناکرده روزی خیال کنی، سیر شدی و دیگه به خدای خودت نیازی نداری!
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ (155)
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (112)
إِنَّ لَكَ أَلاَّ تَجُوعَ فيها وَ لا تَعْرى (118)
لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْني مِنْ جُوعٍ (7)
الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (4)