Draw inspiration from the shining star of your heart’s light that reveals itself. 🌟
Let’s explore the metaphor of the heart’s light as a shining star.
Imagine your heart as a celestial body, radiating warmth, energy, and guidance.
“Stardust Within”
In the quiet chamber of the soul, Where constellations bloom, There lies a star—a beacon bright, A cosmic fire in the gloom.
It’s light, a dance of memories, Of love and dreams untold, Guiding ships across life’s seas, A compass made of gold.
When shadows stretch their inky arms, And doubts obscure the way, This star within, steadfast and warm, Whispers, “You’ll find your day.”
So draw from this celestial flame, Ignite your spirit’s flight, For within your heart, a universe, A shining star—your light.
May your heart’s star continue to illuminate your path! ✨
از ستاره درخشان نور قلبت که خودش را نشان می دهد الهام بگیر. 🌟
بیایید استعاره نور قلب را به عنوان یک ستاره درخشان بررسی کنیم.
قلب خود را به عنوان یک جرم آسمانی تصور کنید که گرما، انرژی و راهنمایی میتابد.
“غبار ستاره ای درون”
در اتاق آرام روح، جایی که صورت های فلکی شکوفا می شوند، ستاره ای نهفته است – چراغی روشن، نوری کیهانی در تاریکی.
این نور است، رقص خاطرات، از عشق و رویاهای ناگفته، هدایت کشتی ها در سراسر دریاهای زندگی، قطب نما ساخته شده از طلا.
وقتی سایهها دستهای جوهریشان را دراز میکنند، و تردیدها راه را مبهم میکنند، این ستاره درون، استوار و گرم، زمزمه میکند: «روزت را خواهی یافت».
پس از این شعله آسمانی نور را بیرون بکش، پرواز روحت را شعلهور کن،
زیرا در درون قلبت، یک جهان، یک ستاره درخشان است.
نور توست.
باشد که این ستاره نورانی قلب شما همچنان راه شما را روشن کند! ✨
«شهب» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«كَتيبةٌ شَهباء: إذا كانت عِليتُها بياضَ الحديد»
«burning flame _ torch _ flaming fire _ flaming fires»
+ «ارث»
مجمع البحرين، جلد 2، صفحه 93
الشِّهاب أصلُ خشَبَة أو عُود فيها نارٌ ساطِعَة.
تهذیب اللغة، جلد 6، صفحه 56
لسان العرب، جلد 1، صفحه 509
مجمع البحرين، جلد 2، صفحه 93
مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 465
و يقال للرجل الماضي في الحَرْب: شهابُ حَرْب.
تهذیب اللغة، جلد 6، صفحه 56
ابن اثير و راغب و ديگران شعلۀ آتش گفتهاند ولى قول مجمع اقوى است.
ايضا شهاب شعلههاى مخصوص آسمان است كه از سوختن سنگهاى آسمانى در آسمان بصورت تير شهاب ديده ميشوند چنانكه اهل لغت گفتهاند.
قاموس قرآن، جلد 4، صفحه 73
مفهوم « البياض المختلط الّذي يتلألأ و يتجلّى »
+ «قبض و بسط»
+ «قبس»
+ «جذو»
+ «برند»
كَتيبةٌ شَهباء : إذا كانت عِليتُها بياضَ الحديد
كتيبة شَهْبَاءُ : اعتبارا بسواد القوم و بياض الحديد.
سياهى مردم و سپيدى شمشير.
(صحنه و دورنماى جنگ تن به تن).
(كتيبة: دستهاى انبوه از سپاهيان، جمعش، كتائب است).
الشَّهْبَاء مِنَ الْكَتَائِب: لشكر انبوه و تا دندان مسلح.
[سیاهی لشکر – سپیدی شمشیر]
[سیاهی – سپیدی]: قبض و بسط
همه واژه ها دارن به مفهوم قبض و بسط قلبی اشاره میکنن!
اشهابّ الزرع إذا هاج و بقي في خلاله شيء أخضر: گياه خشك و زرد شد و اندكى سبزى در آن باز ماند.
انگاری غلبه با گیاهان خشک زرد است اما تک و توک داخلش هنوز یه تعدادی گیاه سبز هم به چشم میخوره! اشاره به دنیای قلبی که قبض و بسط رو میفهمه یعنی متوجه این مطلب میشه که گاهی مطالب علمی، برقی میزنه و میگه و میره! و این توام با احساس آرامش و نور و خوشی خاصی است که خود شخص میفهمه! این ویژگی رو خیلی از واژهها بیان میکنن مثل نوس، نوسان، مثل خطر، آلارم پیجینگ، چشمک زدن واژه دلیل – دلال المراة و …
+ «نوس – نوسان»
+ آلارم پیجر
مشتقات ریشۀ «شهب» در آیات قرآن:
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبينٌ (18)
إِذْ قالَ مُوسى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ ناراً سَآتيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتيكُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (7)
إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (10)
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُباً (8)
وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً (9)