Distorted heart in jealous people does not keep their covenant with the light.
Distorting mirrors never reflect reality. Just like the reflection of green plants in turbulent water.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #distortion #certainty #certainty
آینههای حسودی که واقعیتها رو تحریف میکنن!
Distorted mirrors never reflect reality. distorted mirrors are a beautiful example to understand the concept of the word “ریب” in “jealousy”.
قلب تحریف شده در افراد حسود ، عهد خود را با نور حفظ نمی کند.
آینه های تحریفکننده هرگز واقعیت را منعکس نمیکنند. درست مانند بازتاب گیاهان سبز در آب آشفته.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # انحراف # قطعیت # قطعیت
در این آب ناآرام هرگز نمیتونی تصویری مشاهده کنی!
آب باید اول به یقین و آرامش برسه، اونوقته که هر چی در بیرونش باشه رو توی خودش میبینه!
یقین یکی از هزار واژه مترادف نور است.
وقتی قلب به مکانیسم نور یقین دست پیدا میکنه، متوجه اشتباهاتش میشه و فورا تغییر مسیر میده! لذا بندرت ناآرامی رو ایجاد میکنه!
حسود چرا واقعیت رو تحریف میکنه؟!
در فرهنگ لغات عربی می نویسند: «طعام حِرِّيف : يعنى خوراك و طعام تندمزه و زبانگز»
حسود واقعیت رو کتمان میکنه و اونو تحریف میکنه تا کسی پی به واقعیت نبره و ازش استفاده نکنه و «تحریف کلام» که در آیات قرآن به آن اشاره شده، به نقش حسودی اشاره داره که دلش نمیخواد دیگران از کلام نورانی و شیرین الهی بهرهمند گردند.
حسود، امنیت روانی ندارد! چه برای خودش، چه برای دیگران!
«يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ»
«يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ»
«يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ»
عکسالعمل این دختر ناز کوچولو رو به غذای تند ببینید!
لقمه تحریفشده رو از دهانش در میاره!
حسود، چونکه دلش نمیخواد تو واقعیت شیرین رو بفهمی و بخوری و لذت ببری، یه جوری واقعیت رو تحریفش میکنه، تندش میکنه تا بهت خوش نیاد و اونو از دهانت در بیاری و از خوردنش منصرف بشی! به این مکر حسود میگن تحریف!
آیات تحریف کلام!
[سورة البقرة (2): آية 75] : « يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ »
أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (75)
آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند؟ با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مىكردند، و خودشان هم مىدانستند.
[سورة النساء (4): آية 46] : « يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ »
مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِي الدِّينِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً (46)
برخى از آنان كه يهودىاند، كلمات را از جاهاى خود برمىگردانند، و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام، با درآميختن عِبرى به عربى] مىگويند: «شنيديم و نافرمانى كرديم؛ و بشنو [كه كاش] ناشنوا گردى.» و [نيز از روى استهزا مىگويند:] «راعنا» [كه در عربى يعنى: به ما التفات كن، ولى در عِبرى يعنى: خبيث ما،] و اگر آنان مىگفتند: «شنيديم و فرمان برديم، و بشنو و به ما بنگر»، قطعاً براى آنان بهتر و درستتر بود، ولى خدا آنان را به علّت كفرشان لعنت كرد، در نتيجه جز [گروهى] اندك ايمان نمىآورند.
[سورة المائدة (5): آية 13] : « يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ »
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (13)
پس به [سزاى] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم. كلمات را از مواضع خود تحريف مىكنند، و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند. و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى، مگر [شمارى] اندك از ايشان [كه خيانتكار نيستند]. پس، از آنان درگذر و چشم پوشى كن كه خدا نيكوكاران را دوست مىدارد.
[سورة المائدة (5): آية 41] : « يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ »
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ (41)
اى پيامبر، كسانى كه در كفر شتاب مىورزند، تو را غمگين نسازند؛ [چه] از آنانكه با زبان خود گفتند: «ايمان آورديم»، و حال آنكه دلهايشان ايمان نياورده بود، و [چه] از يهوديان: [آنان] كه [به سخنان تو] گوش مىسپارند [تا بهانهاى] براى تكذيب [تو بيابند]، و براى گروهى ديگر كه [خود] نزد تو نيامدهاند، خبرچينى [=جاسوسى] مىكنند، كلمات را از جاهاى خود دگرگون مىكنند [و] مىگويند: «اگر اين [حكم] به شما داده شد، آن را بپذيريد، و اگر آن به شما داده نشد، پس دورى كنيد.» و هر كه را خدا بخواهد به فتنه درافكند، هرگز در برابر خدا براى او از دست تو چيزى بر نمىآيد. اينانند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك گرداند. در دنيا براى آنان رسوايى، و در آخرت عذابى بزرگ خواهد بود.
[سورة التوبة (9): الآيات 32 الى 33] : « يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ »
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (32)
مىخواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند، ولى خداوند نمىگذارد، تا نور خود را كامل كند، هر چند كافران را خوش نيايد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (33)
او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند.
[سورة الصف (61): الآيات 6 الى 9] : « يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ »
وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (6)
و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: «اى فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است بشارتگرم.» پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند: «اين سحرى آشكار است.»
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (7)
و چه كسى ستمگرتر از آن كس است كه با وجود آنكه به سوى اسلام فراخوانده مى شود، بر خدا دروغ مىبندد؟ و خدا مردم ستمگر را راه نمىنمايد.
يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (8)
مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا -گر چه كافران را ناخوش اُفتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (9)
اوست كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد، تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد.