دکتر محمد شعبانی راد

فقط نورت! و لا غیر! نورِ بتول!

DEVOTE yourself to your light COMPLETELY!

«بتل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«نخلة مُبْتِلٌ‏: إذا انفرد عنها صغيرة معها،
وقتى پاجوش‏ درخت خرما از آن جدا شود.»
+ «شطا»
«البَتْلَاء: نهالى كه از بن نخل خرما بر آمده و جدا از مادر، نخلى شده باشد.»
«البتلة من النخل: الفسیلة التی انفردت عن امّها، و استغنت بنفسها.»
«بتول»: نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست!
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا
یعنی فقط دست به دامن نورت شو «رفع اليدين في الصلاة»!
«قيل لمريم: العذراء الْبَتُولُ‏، أي: المنقطعة عن الرجال.»‏
مفهوم «إبانة الشي‏ء من غيره.»
«التبتّل إخلاص النيّة للّه تعالى و الانقطاع اليه.»
«البَتْل‏ تمييزُ الشي‏ء من الشي‏ء،
و البَتُول‏ كل امرأة تَنْقَبض عن الرجال لا شهوةَ لها و لا حاجة فيهم.»
قلبی که هیچ میل و رغبتی به تمناها ندارد!
«البتل الإبانة و الفصل بين الشيئين»
+ «عین شکری»
+ «حصر – مونوپولی!»

به این میگن: «1+1»

همه باید برای نور، بتول باشند!

همه باید برای آل محمد ع و برای صاحبان و حاملان نور «بتول» باشند!
«وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»
و در قلبشان، اصلا ذره‌ای از ناخالصی حسادت و شکّ و ناباوری، در علاقه و حب و عشق به نور وجود نداشته باشد و در تبعیت کامل از دستورات نورانی خود باشند.
+ «عین شکری»
+ «وَ قَوْلُهُ‏ وَ تَبَتَّلْ‏ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا قَالَ‏ الدُّعَاءُ بِإِصْبَعٍ وَاحِدَةٍ تُشِيرُ بِهَا»
همانطوری که چشم از او بر نمی‌داری، با یک انگشت نیز به وی اشاره داری!
قلبا و حالتا و اعتقادا باید «بتول» باشی!
هیچ چیزی جز علوم ربانی و نورانی، برای تو رنگ نداشته باشه «لا شهوةَ لها و لا حاجة فيهم».

«و التبتل الانقطاع إلى الله عز و جل و إخلاص العبادة له»
و تبتل انقطاع بحق تعالى عزّ و جلّ و بريدن از ما سواى اوست و اخلاص عبادت براى اوست.
«و منه البتول ع لانقطاعها إلى عبادة الله عز و جل.»
ريشه بتل از جدا شدن چيز يعنى بريدن از صاحب آن كه ديگر راه و تسلّطى بر آن ندارد.
و از همين معنى است حضرت زهراء بتول عليها سلام
براى انقطاع آن حضرت بعبادت خداى عزّ و جلّ.

«وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» أي أخلص له إخلاصا، يعني في الدعاء و العبادة.
و قيل انقطع إليه انقطاعا، و هو الأصل.
و قيل توكل عليه توكلا عن شقيق.
و قيل تفرغ لعبادته.
عن أبي جعفر و أبي عبد الله (ع) أن التبتل هنا رفع اليدين في الصلاة.
و في رواية أبي بصير قال‏ هو رفع يدك إلى الله و تضرعك إليه‏.
(وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا):
يعنى خالص كن در دعا و عبادت 
خالص كردنى.
یعنی منقطع شو بسوى او منقطع شدنى و آن اصل و ريشه بندگى است.
یعنی: توكّل كن بر او توكّل كردنى.
یعنی: فارغ كن خود را براى عبادت او.
از حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السّلام روايت نموده‏‌اند كه
تبتّل در اينجا بلند كردن دو دست است در نماز (يعنى قنوت نماز)
و در روايت ابى بصير گويد
آن بلند كردن دستت بسوى خدا و تضرّع و نيايش در پيشگاه اوست.

معجم الوسیط: البتلة:
یقال یمین بتلة: قاطعة.
و صدقة بتلة: منقطعة عن صاحبها، خالصة لوجه الله.
البتلة من النخل: الفسیلة التی انفردت عن امّها، و استغنت بنفسها.

[بتل – غیب] :
ارتباط واژه «بتل» با بحث علم غیب (نور غیب) زیباست:
بتول باش یعنی با یاد نور از هر گناهی دل بکن و اینجوری مثل مریم عذراء شو که ظاهرا بی‌شوهر، فرزند و ثمر می‌دهد، آنهم چه ثمری: عیسی ع روح الله!
اشاره به اینکه اگر با یاد نور از دلخواه بگذری، دارای اعمال صالحی خواهی شد و ثمراتی پیرامونت را می‌گیرد که کسی تاویلا به شوهر غیبی تو [یعنی نور ولایت] مطلع نخواهد بود، اما از فرزندان علمی تو (رفتاری که بوی صلح و آرامش می دهد) باید بفهمد که تو را شوهر و ولی و چوپانی است دانا و عالِم، و در عین حال این مافوق از دیده نهان است و آیه شریفه «وَ تَبَتَّلْ‏ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» یعنی چنان یقینی به نورت داشته باش که جز او راه‌گشایی نبینی و بدان این یقین و باور بالا، تو را همچون مریم به علوم ربانی آل محمد ع بارور خواهد نمود، بطوریکه نطفه‌گذار علمی، در لیلة قدر تو را، کسی پیدا نمی‌کند و سرنخ فقط همین علوم ربانی است و عاقل، خود باید همه چیز را از کلام شیوای تاثیرگذار صاحبان نور بفهمد، ان شاء الله تعالی.

الرَّغْبَةِ وَ الرَّهْبَةِ وَ التَّضَرُّعِ وَ التَّبَتُّلِ وَ الِابْتِهَالِ وَ الِاسْتِعَاذَةِ وَ الْمَسْأَلَةِ.

امام صادق علیه السلام:
الرَّغْبَةُ أَنْ تَسْتَقْبِلَ بِبَطْنِ كَفَّيْكَ إِلَى السَّمَاءِ
وَ الرَّهْبَةُ أَنْ تَجْعَلَ ظَهْرَ كَفَّيْكَ إِلَى السَّمَاءِ
وَ قَوْلُهُ‏ وَ تَبَتَّلْ‏ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا قَالَ‏ الدُّعَاءُ بِإِصْبَعٍ وَاحِدَةٍ تُشِيرُ بِهَا
وَ التَّضَرُّعُ تُشِيرُ بِإِصْبَعَيْكَ‏ وَ تُحَرِّكُهُمَا
وَ الِابْتِهَالُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ تَمُدُّهُمَا وَ ذَلِكَ عِنْدَ الدَّمْعَةِ ثُمَّ ادْعُ‏.

وَ قَالَ عُبَيْدٌ الْهَرَوِيُّ فِي الْغَرِيبَيْنِ:
سُمِّيَتْ مَرْيَمُ بَتُولًا لِأَنَّهَا بُتِلَتْ عَنِ الرِّجَالِ
وَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ بَتُولًا لِأَنَّهَا بُتِلَتْ عَنِ النَّظِيرِ.

[المناقب لابن شهرآشوب‏]:
كُنَاهَا أُمُّ الْحَسَنِ وَ أُمُّ الْحُسَيْنِ وَ أُمُّ الْمُحَسِّنِ وَ أُمُّ الْأَئِمَّةِ وَ أُمُّ أَبِيهَا
وَ أَسْمَاؤُهَا عَلَى مَا ذَكَرَهُ أَبُو جَعْفَرٍ الْقُمِّيُّ
فَاطِمَةُ الْبَتُولُ الْحَصَانُ الْحُرَّةُ السَّيِّدَةُ الْعَذْرَاءُ الزَّهْرَاءُ الْحَوْرَاءُ الْمُبَارَكَةُ الطَّاهِرَةُ الزَّكِيَّةُ الرَّاضِيَةُ الْمَرْضِيَّةُ الْمُحَدَّثَةُ مَرْيَمُ الْكُبْرَى الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ يُقَالُ لَهَا فِي السَّمَاءِ النُّورِيَّةُ السَّمَاوِيَّةُ الْحَانِيَةُ.

عَنْ عَلِيٍّ ع:
أَنَّ النَّبِيَّ ص سُئِلَ مَا الْبَتُولُ
فَإِنَّا سَمِعْنَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ تَقُولُ إِنَّ مَرْيَمَ بَتُولٌ وَ فَاطِمَةَ بَتُولٌ
فَقَالَ ع
الْبَتُولُ الَّتِي لَمْ تَرَ حُمْرَةً قَطُّ أَيْ لَمْ تَحِضْ
فَإِنَّ الْحَيْضَ مَكْرُوهٌ فِي بَنَاتِ الْأَنْبِيَاءِ.

وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً!

و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز!
فقط نورتو پرستش کن، و لا غیر!

قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا

ای حاملان نور! «قم اللیل و رتل القرآن!»

[سورة المزمل (۷۳): الآيات ۱ الى ۱۰]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (۱)
اى جامه به خويشتن فروپيچيده، (ای حاملان نور!)
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً (۲)
به پا خيز شب را مگر اندكى،
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً (۳)
نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً (۴)
يا بر آن [نصف‏] بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً (۵)
در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى‌‏كنيم.
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً (۶)
قطعاً برخاستن شب، رنجش بيشتر و گفتار [در آن هنگام‏] راستين‏‌تر است.
إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً (۷)
[و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است.
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً (۸)
و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز.
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً (۹)
[اوست‏] پروردگار خاور و باختر،
خدايى جز او نيست، پس او را كارساز خويش اختيار كن.
«توکل به نورت کن!»
وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً (۱۰)
و بر آنچه مى‏‌گويند شكيبا باش و از آنان با دورى گزيدنى خوش فاصله بگير.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی