دکتر محمد شعبانی راد

قلب تاریک ناشنوای حسود! صُمٌّ بُكْمٌ‏ عُمْيٌ!

Deafness of the jealous heart!

«صمم» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«صِمَامُ‏ الْقَارُورَةِ: وَ هُوَ مَا يُجْعَلُ فِى فَمِهَا سِدَاداً وَ قِيلَ هُوَ الْعِفَاصُ»
+ «عفص»
+ «صَمَد القَاروُرَة»
«صَمَ‏ الْقَارُورَةَ: سَدَّهَا»
«يقال‏ لصِمام‏ القارورة: صِمّة»
«حَجَرٌ أَصَمُ‏: صُلْبٌ مُصْمَتٌ»
(نرود میخ آهنی در سنگ!)
«الصَّمِيمُ‏: الْخَالِصُ مِنَ الشَّى‏ءِ»
«الصِّمَام‏- ج‏ أَصِمَّة [صمّ‏]: درپوش شيشه و يا بطرى»
«الصِّمَّة- ج‏ صِمَم‏ [صمّ‏]: درپوش شيشه و مانند آن»

+ «قلب تاریک نابینای حسود! صُمٌّ بُكْمٌ‏ عُمْيٌ!»
حسود در انجام ندادن عمل صالح جدّیه! به این میگن صُمٌّ!
به این میگن تصمیم مذموم!

چقدر برای تولید عمل صالح مصمّم هستی؟!
چقدر تصمیمی که گرفتی، جدّیه؟! تصمیم ممدوح!
+ «عمل – انجام دادن»
«صَمَّمَ‏ في الأمر: كار را انجام‏ داد بدون اينكه به كسى كه او را از آن كار منع مى‌‏كند و باز مى‌‏دارد توجّه كند، گويى كه ناشنوا است.»
تصمیم یعنی این!
به این میگن تصمیم!
مصمم است، یعنی گوشش به هیچکس بدهکار نیست!
نور ولایت فرایندی است که وقتی متوجهش شدی، دیگه گوشِت از شنیدن حرف هر کسی «من دون الله» کر است و نمی‌شنوی.
+ «بطل»
+ «سدد»
«سَدَّ الإناءَ: ظرف را بست.»
«السِّدَادُ: مَا تَسُدُّ بِهِ الْقَارُورَةَ، یه کاری انجام داد و اونم بستن در بطریه تا نریزه!»
«السِّدَادَة: آنچه كه با آن چيزى را بندند يا پوشانند مانند سر بطرى»: «stopper» 
مترادف «صمم» است.
«المَسْدُود: بسته شده، آنچه كه سوراخ آن بسته باشد، آنچه كه با پوشش يا عايق بسته شده باشد.»
اهل شک، چوب‌پنبه توی گوششونه!
پس نباید انتظار شنیدن کلام ولی خدا رو داشته باشند!
+ «سمعک»
+ «سمعل»
+ «عینک»
اهل شک باید این چوب پنبه شک رو «صِمَامُ‏ الْقَارُورَةِ» از گوش قلبشون در بیارن و سمعک نورانی و عینک نورانی به گوش و چشم دلشان بزنند تا معرفة الامام بالنورانیة را تجربه نمایند.
مفهوم قطع رابطه با نور ولایت در هر سه واژه صم بکم عمی وجود دارد که ویژگی قلب اهل شک است.
[اهل شک – اهل یقین]:
«مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ‏»
[صمیمیت «intimacy»]:
صميمانه، از ته دل: مِن صَمِيمِ القَلب، مِن كُلِّ قَلبِه، بمجامِع قَلبِه.
صميمانه: مُخِلصاً، باخلاص، بصدق و صفاء.
(من صميمانه شما را دوست دارم: اِنىّ اُحِبُّك مُخلصاً او بِصدق و اخلاص)
«صميمی: المخلص فى الحبّ او فى العمل»
(او در دوستيش صميمى است: هو مُخلِصٌ فى وداده)، خالِص، حقيقى، لا مِراء فيه
صميميَت : الاِخلاص و الصِئق فى العمل، نَقاء، حقيقه
[قربانی – صم بکم عمی]:
[فَإِذَا سَلِمَتِ الْأُذُنُ وَ الْعَيْنُ سَلِمَتِ الْأُضْحِيَّةُ وَ تَمَّتْ]:
چقدر این حدیث زیباست! می‌فرماید قلبی که قبض و بسط رو بفهمه و معرفة الامام بالنورانیة رو درک کرده باشه گرچه در مواردی لنگ بزنه، اما قربانی او قبوله! به‌به!
امام علی علیه السلام:
وَ مِنْ تَمَامِ الْأُضْحِيَّةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا وَ سَلَامَةُ عَيْنِهَا
فَإِذَا سَلِمَتِ الْأُذُنُ وَ الْعَيْنُ سَلِمَتِ الْأُضْحِيَّةُ وَ تَمَّتْ وَ لَوْ كَانَتْ عَضْبَاءَ الْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَهَا إِلَى الْمَنْسَكِ‏.
وصف قربانى‏
كمال قربانى در اين است كه گوش و چشم آن سالم باشد، هر گاه گوش و چشم سالم بود، قربانى كامل و تمام است، گر چه شاخش شكسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آيد (منظور امام از كلمه «منسك» در اينجا «قربانگاه است.»

[لغو – صمم – عمی – بکم]:
تمام پیشنهادهای بی ارزش دنیایی برای رسیدن به آرامش، دقیقا بی احترامی به کسی است که این پیشنهاد رو بهش میکنن!
تمام پیشنهادهای حسود بوی تاریکی می دهد!
به حسود بگو: مگه من صم بکم عمی هستم که این پیشنهادها رو به من میکنی؟!
قلب اهل یقین در یک فضای روحانی نورانی به پرواز در می آید و حال و حوصله تمناهای بی‌ارزش دنیایی را ندارد!
«المال و البنون زینة الحیاة الدنیا»
دوستی را با ارزش می دانم که مرا به سوی ارزشهای والای آل محمد ع تشویق و ترغیب نماید.
اگر دوستی، برای تو، مشوق بی‌ارزشهاست، از او فاصله بگیر!
تمناها، مورد تایید و پیشنهاد شیطان است!
+ «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ فَقَوْلُ الزُّورِ الْغِنَاءُ»
اصلا پیشنهاد تمناها، بی‌احترامی به اهل یقین است.
+ «لغو»
اهل یقین میگه قلب من کلام الله نورانی رو ول کنه و بیاد کلام تاریکی و مبهم شیطان رو گوش کنه؟!
آیات رو با چه ولومی میخوای بشنوی؟!
یواش میفهمی، یا باید سرت داد بزنن؟!
قبض و بسط نور، لطیف‌ترین صدا برای شنیدن، برای اهل یقین است! آنها نیازی به عصا و علف ندارند!
صاحبان و حاملان نور، کارشان و ماموریتشان، آموزش توانایی‌های قلب ماست.
حدیث: قلب دو گوش داره! با یک گوش تکلمات شیطان رو میشنوی و با گوش دیگر، کلام رحمان رو!
+ «آیاتی و رسلی»
کوری عصاکش کوری دگر شود: تاویل همجنس‌بازی قوم لوط! این روش، ثمر تربیتی ندارد.
چشم بینا از لامپ روشن نمیپرسه که آیا تو روشنی؟! خُب روشنایی اونو داره می بینه دیگه!
فقط زرنگی میکنی و در روشنایی اون، راهشو پیدا میکنه!
کانه در دل شرایط، فقط میگه اگه تو جای من بودی چیکار می کردی؟!
+ «نیابت و تقلید»
وقتی آرامش را با استعمال معالم ربانی با قلبش حس کرد، یقینش میره بالاتر که ببین واقعا یادآوری این معالم ربانی در خاطرم، چجوری آرومم میکنه.
پس معنای واژه ذکر و آیه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» همینه!

مشتقات ریشۀ «صمم» در آیات قرآن:

صُمٌ‏ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ (18)
وَ مَثَلُ الَّذينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌ‏ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (171)
وَ حَسِبُوا أَلاَّ تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثيرٌ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (71)
وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌ‏ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (39)
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُ‏ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ (22)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَ‏ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ (42)
مَثَلُ الْفَريقَيْنِ كَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِ‏ وَ الْبَصيرِ وَ السَّميعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (24)
وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعيراً (97)
قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُ‏ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ (45)
وَ الَّذينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً (73)
إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَ‏ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ (80)
فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَ‏ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ (52)
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَ‏ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ (40)
أُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ‏ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ (23)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی