Continuously, be fully content with your destiny and produce righteous deeds!
«سرد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«سرد الكلام: إذا تابع بين بعض حروفه و بعض»
«سَرَدَ الصوم»
«سَرَدَ فلان الصوم إذا والاه»
«سَرَدَ الصّومَ: پياپي روزه گرفت.»
+ مفهوم زیبای «نزدیک» در واژۀ «ولی».
سی روز رو پشت سر هم روزه گرفته!
این «پشت سر هم» میشه معنای زیبای ولایت! «نزدیک»، متوالی، بدون وقفه پشت سر هم، وسطش باد نخورده! اهل یقین، اهل سرود، اهل نور ولایت»
+ «رسیتیشن – از بر خوانی سرود ملی»
+ «نظم»: «تَسَرَّدَ الدرُّ: مرواريد در رشته منظّم شد.»
+ «حرر – تحریر الکتاب : حروفچینی»
[یک مثال]:
این کلمه رو بخوان : م ت و ا ل ی
حالا اینو بخوان : م … و … ل …
دومی رو نمیشه خواند! باید حدث بزنی! خیلی چیزا میتونه باشه! سه حرفش افتاده!
اولی سرود کامل است و دومی ناقص است، نمیشه چیزی ازش فهمید.
+ «لحن»
حلقههای متوالی بهم بافته شده زره!
«وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ»
یعنی معالم ربانی، جوری دقیق و ظریف و منظم و پشت سرهم و با یک اصول ویژه ای، توسط صاحبان نور کنار هم جمع شده که نمی شود به این کلمات دست زد و آن را پس و پیش نمود و این کلام، بافتهای منسجم و محکم است و در فارسی هم به کلامی که آهنگین و وزین است «سرود» میگویند که اگر یک واژه آن بالا یا پایین شود، از آهنگ خودش خارج شده و بی ارزش می شود.
در واقع کلام تاثیر گذار صاحب نور همان سرود منظم بافته شده ای است که نمی شود چیزی از آن کم کرد یا به آن افزود و این سرودههای زیبا در مکتوبات علمی آنها جمعآوری شده است.
+ «حلقة»
اللغة:
… و سرد الحديد: نظمه
و هو مأخوذ من سرد الكلام يسرد سردا إذا تابع بين بعض حروفه و بعض
و آن از كلام سخت گرفته شده، هر گاه پيروى كند بين بعضى حروف با بعضى ديگر.
[سرد – عمل صالح]:
تولید عمل صالح پس از شنیدن سرود مقدر شدۀ معالم ربانی و عمل به آن امکان پذیر است.
عملی که با فهم قبض و بسط قلبی توام باشد ارزش دارد یعنی پاتو بذاری روی نظر خودت و اونیکه قلبت فهمیده رو اجرا کنی ! این خیلی ارزش داره.
« أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ »
پیاپی، به تقدیراتت کاملا راضی باش و تولید عمل صالح کن!
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً!
+ «حلق – حلقة»
[سرد – زرد – حلقة]:
وَ سَأَلْنَا الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ:
«هَلْ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِكُمْ يُعَالِجُ السِّلَاحَ؟»
فَقُلْتُ: رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا زَرَّادٌ.
فَقَالَ:
«إِنَّمَا هُوَ سَرَّادٌ، أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قَوْلِ اللَّهِ لِدَاوُدَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ الْحَلَقَةَ بَعْدَ الْحَلَقَةِ».