دکتر محمد شعبانی راد

نور روز سفر و نور روز حضر! یوم ظعنکم و یوم اقامتکم!

ALL LIGHT, EVERYWHERE!

«ظعن» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«ظَعَنَ‏: إذا شخص، وقتى است كه كسى كوچ مى‏‌كند و مى‌‏رود. (شب روى)»
«الظَّعِينَةُ: الهودج إذا كان فيه المرأة، هودج يا تخت روانى كه بانويى در آن باشد.»
«کجاوۀ شتر»: «Camel with a Howdah»
«أَظْعَنَهُ: او را از آن جا كوچ داد.»
«اظْعَنَ‏ الهودجَ: سوار بر هودج شد.»
«الظِّعَان: ريسمانى كه با آن محمل و هودج را بندند.»
«ظَعَنَ‏: مهاجرت كرد، كوچ كرد.»
«يَوْمَ‏ ظَعْنِكُمْ‏: أي سيركم و ارتحالكم»
+ «با نور، بار و بندیل قلبتو محکم ببند و آماده سفر شو! پادشاهی استوار! قلبِ مُشدّد!»
نوری که قلبتو از تاریکی به روشنایی، کوچ میده و در این سرزمین نور آرامش، مقیم خواهی شد،
ان شاء الله تعالی.
نوری که موقع دل کندن از تمناها کمکت میکنه و در نور هدایت مقیمت میکنه!

سفر: «travel, journey, trip, voyage»:
جابجایی، رحلت، رحیل، سیاحت، عزیمت، کوچ، مسافرت، مهاجرت، نقل مکان، هجرت.
حضر: «home, residence»:
منزل، دیار، شهر، بلد، محل حضور، محضر.

بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ

[سورة النحل (۱۶): الآيات ۷۸ الى ۸۰]
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۷۸)
و خدا شما را از شكم مادرانتان -در حالى كه چيزى نمى‌‏دانستيد- بيرون آورد،
و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد.
أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ 
ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ 
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۷۹)
آيا به سوى پرندگانى كه در فضاى آسمان، رام شده‏‌اند ننگريسته‏‌اند؟
جز خدا كسى آنها را نگاه نمى‌‏دارد.
راستى در اين [قدرت‏نمايى‏] براى مردمى كه ايمان مى‌‏آورند نشانه‏‌هايى است.
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً 
وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ
وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‏ حِينٍ (۸۰)
و خدا براى شما خانه‏‌هايتان را مايه آرامش قرار داد،
و از پوست دامها براى شما خانه‌‏هايى نهاد
كه آن‏[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك مى‏‌يابيد،
و از پشمها و كركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد استفاده است [قرار داد].

تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ أیْ یَوْمَ سَفَرِکُم
وَ یَوْمَ إِقامَتِکُمْ یَعْنِی فِی مَقَامِکُمْ
تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ: یعنی در سفرهایتان.
وَ یَوْمَ إِقَامَتِکُمْ: وقتی‌که جایی مقیم و ساکن شدید.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی