دکتر محمد شعبانی راد

قلبی آکنده از نور و مملوّ از آرامش! أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ!

A Heart Full of Light!

«مزن» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«مَزَنَ‏ قِرْبَتَهُ: ملأها»
«مَزَنَ‏ القِرْبَةَ: مشك را پر كرد.»
«مملوّ – آکنده – سرشار»
قلبی آکنده از نور و مملوّ از آرامش!
«الْمُزْنُ‏: السحاب البيضاء، ابر سفید و روشن و پرباران و سخاوتمند»
«المازِنُ‏: البَيْضُ لِلنَّمْلِ، تخم مورچه»
«تَمَزَّنَ على الْقَومِ: همانند باران بر قوم بخشنده و سخاوتمند شد.»
«مَزَنَ‏ وَجْهُهُ: چهره‏‌اش روشن شد.»
+ «بسم – لبخند نورانی تبسّم!»

المازِنُ‏ : البَيْضُ لِلنَّمْلِ

یاد علوم ربانی صاحبان نور و معنا کردن این اسامی و اوامر نورانی در دل شرایط عرضه آیات «آیاتی و رسلی» قلب را پر از نور حکمت می‌کند «مَزَنَ‏ قِرْبَتَهُ: ملأها»!
اینکه عرب به تخم مورچه میگه مازن «المازِنُ‏: البَيْضُ لِلنَّمْلِ» اشاره به مفهوم کثرت و سفیدی و روشنی و سبکی که به سهولت جابجا می‌شود، دارد. همچنین دیگر ویژگی‌هایی است که با تدبر در تخم مورچه بیشتر به مفهوم این واژه زیبای «مزن» پی می بریم.
اینکه عرب به ابر سفید روشن پرباران میگه مزن، این هم جای تدبر داره که نقش علوم ربانی صاحبان نور رو اگه خوب میخوای متوجه بشی، به این ابر سفید زیبای پرباران خیره شو «عین شکری» و با او سخن بگو تا برایت از ویژگی‌های ممتاز علوم ربانی آل محمد ع سخن بگوید.
+ «کثر – کوثر»
+ «بیض»
+ «نثر»

شَجَرَة الْمُزْن – شجرة طیّبة

امام صادق عليه السّلام:
إِنَّ فِي الْجَنَّةِ لَشَجَرَةً تُسَمَّى الْمُزْنَ
فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ مُؤْمِناً أَقْطَرَ مِنْهَا قَطْرَةً
فَلَا تُصِيبُ بَقْلَةً وَ لَا ثَمَرَةً أَكَلَ مِنْهَا مُؤْمِنٌ أَوْ كَافِرٌ إِلَّا أَخْرَجَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ صُلْبِهِ مُؤْمِناً
.
در بهشت درختى است كه مزن نام دارد،
چون خدا خواهد مؤمنى بيافريند، قطره‌ئى از آن بچكاند،
آن قطره به هر سبزى و ميوه‌ئى كه رسد و مؤمن يا كافرى از آن بخورد،
خداى عز و جل از صلب او مؤمنى خارج كند.

امام صادق عليه السّلام:
إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ الْمُؤْمِنَ مِنَ الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَ مِنَ الْكَافِرِ
بَعَثَ مَلَكاً فَأَخَذَ قَطْرَةً مِنْ مَاءِ الْمُزْنِ‏ فَأَلْقَاهَا عَلَى وَرَقَةٍ
فَأَكَلَ مِنْهَا أَحَدُ الْأَبَوَيْنِ فَذَلِكَ الْمُؤْمِنُ مِنْهُ
‏.
خدا تبارك و تعالى چون خواست مؤمن را از مؤمن و از كافر هر دو آفريند،
فرشته فرستاد تا قطره‌اى از آب ابر بارنده برگرفت و آن را بر برگى افكند
و يكى از دو پدر (مؤمن و يا كافر) از آن خوردند و مؤمن از آن مايه است .

[سورة الواقعة (۵۶): الآيات ۵۷ الى ۷۴]
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (۵۷)
ماييم كه شما را آفريده‏‌ايم، پس چرا تصديق نمى‌‏كنيد؟
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (۵۸)
آيا آنچه را [كه به صورت نطفه‏] فرو مى‌‏ريزيد ديده‏‌ايد؟
أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (۵۹)
آيا شما آن را خلق مى‌‏كنيد يا ما آفريننده‏‌ايم؟
نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (۶۰)
ماييم كه ميان شما مرگ را مقدّر كرده‏‌ايم و بر ما سبقت نتوانيد جست؛
عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (۶۱)
[و مى‌‏توانيم‏] امثال شما را به جاى شما قرار دهيم و شما را [به صورت‏] آنچه نمى‌‏دانيد پديدار گردانيم.
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (۶۲)
و قطعاً پديدار شدنِ نخستين خود را شناختيد؛ پس چرا سَرِ عبرت گرفتن نداريد؟
أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (۶۳)
آيا آنچه را كِشت مى‏‌كنيد، ملاحظه كرده‌‏ايد؟
أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (۶۴)
آيا شما آن را [بى‌‏يارى ما] زراعت مى‌‏كنيد، يا ماييم كه زراعت مى‌‏كنيم؟
لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (۶۵)
اگر بخواهيم قطعاً خاشاكش مى‏‌گردانيم، پس در افسوس [و تعجّب‏] مى‌‏اُفتيد.
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (۶۶)
[و مى‌‏گوييد:] «واقعاً ما زيان زده‏‌ايم،
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (۶۷)
بلكه ما محروم شدگانيم.»
أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (۶۸)
آيا آبى را كه مى‌‏نوشيد ديده‏‌ايد؟
أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (۶۹)
آيا شما آن را از [دلِ‏] ابرِ سپيد فرود آورده‌‏ايد، يا ما فرودآورنده‏‌ايم؟
لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (۷۰)
اگر بخواهيم آن را تلخ مى‏‌گردانيم، پس چرا سپاس نمى‌‏داريد؟
أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (۷۱)
آيا آن آتشى را كه برمى‌‏افروزيد ملاحظه كرده‌‏ايد؟
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (۷۲)
آيا شما [چوبِ‏] درختِ آن را پديدار كرده‌‏ايد، يا ما پديدآورنده‏‌ايم؟
نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (۷۳)
ما آن را [مايه‏] عبرت و [وسيله‏] استفاده براى بيابانگردان قرار داده‌‏ايم.
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (۷۴)
پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی