دکتر محمد شعبانی راد

نور، فرایند جهان‌شمول! ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ … أَمَّا اشْتَمَلَتْ‏ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ!

Light, the universal process!

«شمل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
««يقال للثّوب الذي يغطّى به: الشِّمَالُ‏»
«شِمَال‏: كيسه پارچه‏‌اى است كه پستان شتر تيزرو و مادينه را – که هم شمال مى‏‌گويند – در آن قرار مى‌‏دهند.»
+ «ثمن – هشت زوج نورانی!»
+ «ملایمت در عین صلابت!»

شمل‏:
«يقال للثّوب الذي يغطّى به: الشِّمَالُ‏»
شِمَال‏: كيسه پارچه‏‌اى است كه پستان شتر تيزرو و مادينه را – که هم شمال مى‏‌گويند – در آن قرار مى‌‏دهند.
انگاری چون این پستان شتر ماده و تیزرو ، اگه شِمال نداشته باشه، موقع راه رفتن سریع، دچار مشکل میشه، لذا با پارچه‌ای بنام شِمال این عضو رو – که به همین اعتبار به این عضو هم میگن شِمال – می‌بندند تا در حرکت خود راحت باشد.
این همان مفهوم فرآیند نور ولایت است!
کانه «پستان + پستان‌بند = جفت پستان و پستان‌بند!»
برای پستان، بدون پستان‌بند، در حرکت، مشکل ایجاد میشه!
قلب هم بدون نور ولایت، در زندگی روزمره‌اش مشکل ایجاد میشه،
پس همانطور که پستان مشمول پستان‌بند می‌شود،
قلب هم مشمول نور ولایت می‌شود تا از نقص در آمده و به کمال برسد
و اینجوری مفهوم واژه نور ولایت رو از هزار واژه مترادف نور ولایت باید استخراج بنماییم ان شاء الله تعالی.
نور، فرایند جهان‌شمول! ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ … أَمَّا اشْتَمَلَتْ‏ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ!
نور ولایت فرایندی است «جهان شمول»! «universal»
«شامل» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشۀ آنهاست.
آیات، شامل حال ما شده و ما مشمول آیات گردیده‌ایم.
نور ولایت فرآیند گسترده‌ای است که شامل حال همه میشه و هیچ چیزی استثناء نیست.
همه مشمول نور ولایت هستند.
+ «نور ولایت فراگیر»
+ «عام»
همه مشمول نور ولایت هستند، چه بدانند، چه ندانند، چه بخواهند، چه نخواهند، چون انما ولیکم الله است … و رسله و الذین آمنوا … الی …
+ «سلسله مراتب نورانی»
تا اینکه برای ما میشه با یادآوری معالم ربانی صاحبان نور و استعمال اندیشه آنها در دل شرایط و نهایتا تولید نور آرامش و مهربانی برای خود و دیگران.
أمر شامل: عامّ
شملهم الأمر: عمّهم
اهل یقین: «مشمول»
صاحبان نور: «شامل»
«مشمول + شامل»: «1+1»
اهل نور با استعمال اندیشه ماخوذ از صاحبان نور که آنها را در برگرفته و شاملشان شده، خود را مشمول نگاه نورانی آل محمد ع می‌نمایند و قلبشان منور «مشمول» به نور «شامل» آل محمد ع می‌شود.
اهل یقین با یاد معالم ربانی، مشمولین لطف نگاه آل محمد ع هستند.
« إحاطة أمر على شي‏ء أو أشياء بحيث يغطّيه و ينطبق عليه،
و يلاحظ فيه جهة الانطباق و هذا بخلاف العموميّة و الإدارة و الإحاطة »
این برداشت زیبا که حوادثی که عرضه می شود و ما را مشمول خود می نماید کاملا منطبق با حالات و سیئات و عیوب ماست از مفهوم واژه «شمل» باید استنباط شود.
مثلا میگن آیا یارانه شامل حال ما هم میشه؟!
یعنی این مورد به ما هم تعلق میگیره و ما مشمول دریافت یارانه هستیم ؟
پسری که به سن 18 سال رسید، مشمول میشه! یعنی مشمول قانون سربازی میشه.
کسی که با معالم ربانی آل محمد ع آشنا میشه، مشمول آیاتی میشه که در تایید این علوم ربانی، برای او عرضه می‌شود. اینکه مشمول آیات میشیم یعنی آیات منطبق با شرایط اصلاح و تربیت ما عرضه میشه و هیچ عدم تطابقی وجود ندارد و آیه «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت» همین است.
هنگام عرضۀ آیت، بر سرِ دوراهی نور ولایت و حسادت قرار میگیریم.

وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏
وَ مُحَمَّدٌ يُسْأَلُ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏

[ولایت عام است و همه را شامل می‌شود، حتی خود مدرس این اندیشه را!]:
همه مشمول نور ولایت علی ع می‌شوند حتی رسول خدا ص!
«وَ مُحَمَّدٌ ص يُسْأَلُ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ»
خیلی بیان زیبایی دارد:
یعنی این اندیشه که رسول خدا ص و آل محمد ع آن را به همه یاد می‌دهند، به این معنا نیست که خودشان از آن مستثنا هستند، بلکه خودشان اولین عامل به نور ولایت هستند، یعنی برای صاحبان نور هم آیات عظیمی عرضه میشود و همه مشمول قانون نور ولایت هستند و کسی نیست که از زیر بار نور ولایت بتواند شانه خالی کند. یعنی رسول خدا ص هم که در دل شرایط و تقدیرات قرار میگیره، راه رسیدن به نور آرامش، یکی بیشتر نیست و آن هم عمل به نور ولایت علی ع است، حتی برای مدرس این اندیشه نیز قاعده همین است و استثناء ندارد.
«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏»
«وَ مُحَمَّدٌ يُسْأَلُ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏»:
« وَ سُئِلَ الْقَارُونِيُّ ذَاتَ يَوْمٍ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى‏
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏
فَقَالَ اقْعُدْ يَا هَذَا الرَّجُلُ
فَمَا هَذَا مَوْضِعُ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ
فَقَالَ لَهُ‏ لَا بُدَّ مِنْ تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ وَ يُؤَدِّي‏ فِيهِ الْأَمَانَةَ
فَقَالَ لَهُ اعْلَمْ أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُحْشَرُ الْخَلْقُ حَوْلَ الْكُرْسِيِّ كُلٌّ عَلَى طَبَقَاتِهِمْ
الْأَنْبِيَاءُ ع وَ الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ سَائِرُ الْأَوْصِيَاءِ ع
فَيُؤْمَرُ الْخَلْقُ بِالْحِسَابِ
فَيُنَادِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع
فَقَالَ لَهُ السَّائِلُ
وَ مُحَمَّدٌ ص يُسْأَلُ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع؟
فَقَالَ لَهُ نَعَمْ وَ مُحَمَّدٌ يُسْأَلُ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ .»

نور ولایت این اندیشه است که:
«هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ»
و این اندیشه شامل حال همه می شود و فرقی نمی کند و همه باید از این قانون اتباع نمایند
« جَرَتْ فِي الْكَافِرِ وَ الْمُؤْمِنِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ »
و استثناء هم بر نمیدارد و کاملا مسجّل است:
« آيَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَةٌ »

… عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
آيَةٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ مُسَجَّلَةٌ

قُلْتُ مَا هِيَ ؟
قَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ
هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ
جَرَتْ فِي الْكَافِرِ وَ الْمُؤْمِنِ وَ الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ
مَنْ صُنِعَ إِلَيْهِ مَعْرُوفٌ فَعَلَيْهِ أَنْ يُكَافِئَ بِهِ
وَ لَيْسَتِ الْمُكَافَاةُ أَنْ يَصْنَعَ كَمَا صُنِعَ بِهِ بَلْ حَتَّى يَرَى مَعَ فِعْلِهِ لِذَلِكَ أَنَّ لَهُ الْفَضْلَ الْمُبْتَدَأَ.

مشتقات ریشۀ «شمل» در آیات قرآن:

ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ‏ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُوني‏ بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (143)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ‏ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (144)
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ‏ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ (17)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى‏ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ‏ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ (48)
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ‏ وَ هُمْ في‏ فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً (17)
وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ‏ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً (18)
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ في‏ مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٍ‏ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ (15)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمينِ وَ عَنِ الشِّمالِ‏ قَعيدٌ (17)
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ‏ ما أَصْحابُ الشِّمالِ‏ (41)
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ‏ فَيَقُولُ يا لَيْتَني‏ لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ (25)
عَنِ الْيَمينِ وَ عَنِ الشِّمالِ‏ عِزينَ (37)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی