👈امروز بازدیدی در محل کار داشتم ، و بازدید مربوط به من و همکارم بود ، بازرس که اومد داخل اتاق نشسته بودیم ،بازرس با همکارم مشغول صحبت شد من دیدم فرصت مناسبیه ،رفتم از اتاق بیرون که بگم واسشون پذیرایی اماده کنن و بیارن ، وقتی برگشتم در رو که باز کردم وارد اتاقمون بشم ، همکارم گفتن ببخشید میشه داخل نیاین صحبتمون خصوصیه 😬
و من اینقدر ناراحت شدم که گوشام داغ شده بود از شدت ناراحتی ، خیلی بهم برخورد از حرکت و حرف همکارم، که خیلی زشت بود جلوی بازرس 😡
تمنا : همکارم جلوی بازدید کننده این صحبت رو نکنه
تقدیر : همکارم جلوی بازرس میگه اگرمیشه داخل نیاین
کلام شیطان : به همکارای دیگه ات بگو که چی گفت تا ابروش بره ، بذار همه بفهمن چقدر بد باهات صحبت کرد، اصلا چه کار خصوصی داشته ؟ باهاش دیگه خیلییی سر سنگین صحبت کن ، بعدم که صدات کردن که بری تو اتاق بگو کار خصوصیتون تموم شدددد ؟ 😏
کلام فرشته مهربان : الان وقت امتحان قلبه ،مواظب خناس باش ، ارام باش و بشنو که چی دارم بهت میگم ،تمنایی بنام حفظ شان و احترام رو وصل کن به بادکنک و رها کن ، دوست داری پیش اهل بیت شان پیدا کنی یا جلوی دو تا همکار و بازرس ؟ الان فرصت خوبیه ،،از دستش نده به خاطر دنیا ….فرصت معامله با خدای مهربان ، تو راضی شو با ولایت ، خدا تو رو با بهشت راضی میکنه . از این بهترم هست ؟
و من به این مکالمه در قلبم گوش میکردم ،در اطرافم همکارانم حضور داشتند که فقط منتظر جرقه ای بودند تا حسابی پشت سر همکاری که در اتاق بود صحبت کنن و من خیلی مواظب بودم .
بازرسی امروز چند تا از موارد کاری من هم باید بررسی میشد ، و مافوق من هم امروز نبودن در محل کارمون ، مدام در دل، متوسل بودم خدایا چطور جمعش کنم که مدیر زیر سوال نره ،چون مقصر ایشون بودند و من همه مدارکم درست و….
وسط بازدید یه دفعه متوجه شدم مدیر اومدند و اینقدر خوشحال شدم که حد نداشت ، دیگه ایشون رفتن تو اتاق بازرس و مدارک و … بررسی کردند . گاهی خناس به قلبم ورود میکرد که برو جلوی مدیر بگو حرف خصوصی تموم شد بیام داخل ؟ که مدیرم ببینه تو رو راه ندادن …. و من فقط سنگ در دست داشتم و به شیطان سنگ میزدم و معوذتین زیر لب زمزمه میکردم . همکاری که تو اتاق بهم گفتن داخل نیاین بهم پیام زدن که ما صحبتمون تموم شد تشریف بیارین .
کلام شیطان : اصلا دیگه باهاش مهربان نباش ،اصلا بهش محل نده ،بذار بفهمه چقدر کارش زشت بود ، تازه بعدا بهش بگو که واقعا کارتون زشت بود و من ناراحت شدم خییلی….
کلام فرشته مهربانم : در پاسخ پیامش بنویس :باشه عزیز دلم 🥰
خیلی سخت بود نوشتنش انگار شیطان دستمو گرفته بود ولی با یاد تمثال نورانی فرشته مهربانم نوشتم 🥰و راحت شدم ،دیگه از اون حال تاریک و بد خبری نبود .
و بعد پاشدم رفتم تو اتاق که دیدم رو صندلی من مدیر نشستن و اصلا جایی برای من نبود
کلام شیطان : الان یعنی واقعا نفهمید تو کجا باید بشینی که بهت پیام داده بیا 😒
کلام فرشته جانم :پیام بزن که جا نبود و چند تا استیکر خنده که بدونه تو ناراحت نیستی .و منم گفتم چشم فرشته جانم تو از من راضی باش ،چشم 🥰
بعد چند دقیقه دیدم بازرس از اتاق اومدن بیرون و بقیه هم دنبالشون چشمشون که به من افتاد لبخندی بهم زدند و گفتن خیلی به …. سلام برسونین ، عالییی. و با رضایت کامل محل کارمون رو ترک کردند . بدون اینکه دیگه منو سوال جواب کنن و… خیلی راحت بدون هیچ ایرادی رفتند .
برگشتم تو اتاق و چشم به تمثال نورانی فرشته مهربانم بود ، همکارم گفت ببخشید که اینطوری شد و داشت توضیح میداد که چرا گفتم نیاین داخل و…
و من در ثانیه باید تصمیم میگرفتم در تیم شیطان باشم و بهش جواب درستی ندم به خاطر رفتارش ، یا مثل یک مانکن با عرضه رفتار کنم و اصلا اخمی به چهره نیارم و در عوض بخندم و بگم نه بابا چه حرفیه ،و….🥰🥰✅
و من چقدر خو شحالم که فرصتی امروز نصیبم شد تا بتونم یه عمل صالح تولید کنم ،تا چراغی برای قبرم روشن کنم ، رضایت صاحب نورم ،فرشته مهربانم رو از حال خوش قلبیم متوجه میشم 🥰🥰🥰و هیچ چیزی تو این دنیا از این با ارزش تر نیست واسم 🤲🤲🌺🌺
امام رضا عليه السلام:
يا عبدَ العظيمِ،
أبلِغْ عنّي أوليائي السّلامَ،
و قُلْ لَهُم:
أنْ لا يَجعَلوا للشَّيطانِ على أنْفُسِهِم سَبيلاً،
و مُرْهُم بالصِّدقِ في الحديثِ و أداءِ الأمانةِ،
و مُرْهُم بالسُّكوتِ و تركِ الجِدالِ فيما لا يَعْنيهِم.
اى عبد العظيم!
از طرف من دوستانم را سلام برسان
و به آنان بگو كه شيطان را بر خود مسلّط نكنند
و دستورشان ده كه راستگو و امانت پرداز باشند
و دستورشان ده كه خاموشى گزينند و از مجادلات بيهوده بپرهيزند.
👈 در این ورکلایفها، میبینیم سعی و تلاش اهل نور رو که نمیخوان به تکلمات شیطان گوش کنن! نمیخوان شیطان به قلبشون مسلط بشه! میخوان راستگو و امانتپرداز باشند!
خلاصه کنیم: میخوان سلام امام رضا ع رو که از زبان جناب عبد العظیم، در ملکوت قلبشون شنیدند، بخوبی با تولید عمل صالح، جواب سلام بدهند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسنديده پيشواى پارسا و منزه
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
و حجت تو بر هر كه روى زمين است و هر كه زير خاك بسيار راستگو و شهيد
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
درود و رحمتى فراوان و كامل و با بركت و متصل و پيوست و پياپى و دنبال هم همچون بهترين رحمتى كه بر يكى از اوليائت فرستادى.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسنديده پيشواى پارسا و منزه وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ و حجت تو بر هر كه روى زمين است و هر كه زير خاك بسيار راستگو و شهيد صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ درود و رحمتى فراوان و كامل و با بركت و متصل و پيوست و پياپى و دنبال هم همچون بهترين رحمتى كه بر يكى از اوليائت فرستادى.
بیایید در ورکلایفهایمان، و در ملکوت قلبمان، رو به حرم امام رضا ع بایستیم و اینگونه سلام و زیارتی با معرفت از انوار مقدس آل محمد ع را با قلبمان تجربه کنیم. ان شاء الله تعالی.
بیایید در ورکلایفهایمان، و در ملکوت قلبمان، رو به حرم امام رضا ع بایستیم و اینگونه سلام و زیارتی با معرفت از انوار مقدس آل محمد ع را با قلبمان تجربه کنیم. ان شاء الله تعالی.
این کار مهم، مستلزم اینه که با قلبت، کلام شیطان رو بشنوی و بفهمی که شیطانه و دشمنه و بهش سنگ بزنی و بهش پشت کنی و ازش دوری کنی و کلام فرشتۀ مهربان رو هم بشنوی و بفهمی که دوسته و خیرتو میخواد، لذا اطاعت کنی و عمل کنی و هیچ راهی برای نفوذ شیطان به قلبت باز نگذاری، حالا این قلب نورانی، برای خودش حرم امنی شده که بوی خوشش همه رو به سمت خودش جلب میکنه: «حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شیء»