دکتر محمد شعبانی راد

شبی که قراره میهمان بیاد خونمون همسر یه ساعت زودتر بیاد خونه و دست کمکی برسونه

تمنا : شبی که قراره میهمان بیاد خونمون همسر یه ساعت زودتر بیاد خونه و دست کمکی برسونه
تقدیر : همسر اونقدر دیر میرسه که تمام کارها انجام شده
ساعت نزدیک ۲ نیمه شبه و من از خستگی زیاد و درد پا نمیتونم بخوابم.
شیطان با یک بسته قرص باز اومده کنارم نشسته و میگه: دیدم از کوفتگی خوابت نمی بره گفتم بیام برات مسکن بیارم و هم گپ و گفتی کنیم حالا…😈 بیا این قرصو بخور زود خوابت می‌بره و دردت آروم میشه،
جخبراااااا؟؟؟؟ چی شده پات درد میکنه؟ آخی الهی بمیرم برات، اینقدر زحمت میکشی و کسی قدر نمیدونه وای وای…الان آقاااا در خواب ناز و بی‌خبر ازین حال بد تو … وای وااای…
هیییییی اون اگه به فکرت بود امشبو زودتر میومد لااقل یه کار کوچیک میکرد و نمیزاشت تو اینقدر هلاک بشی…یه پیام بده بهش صبح بیدار بشه بفهمه که تو از دستش دلخوری،،، اصلا بلند شو برو بیدارش کن بگو حالم بده ،،،نزار اون راحت بخوابه 😈
فرشته مهربان 😇 با یک سبد پر از گل های نورانی و خوشبو: چشم دلم به دیدنش روشن شد و از خوشحالی تمام دردام و خستگیامو فراموش کردم،
گفتم سلام نور قلبم، خوش اومدی،
لبخندی زد و گفت : برایت گل‌های نورانی آورده ام تا به ساقه ی آن پیوند بخوری ، همان قلمه ی نورانی…. شاید که لازم باشد نقطه ی اتصالت را با عالم بالا محکم‌تر جوش بدهیم، و دوباره لحیم کنیم مبادا خستگی و درد و حسد، حواستو پرت کنه و پات به سیم اتصالت گیر کنه و خدای نکرده با نامهربانی سیم پاره بشه یا اتصال ضعیف بشه….
گفتم فرشته جان مگر میشود لذت پرواز با تو را که حاصل از رضایت به تقدیرات است را فراموش کنم؟؟؟ مگر میشود درسهایت را از یاد ببرم؟ زحماتت را نادیده بگیرم و مسکن ضد نور شیطان (دارونما – پلاسبو) را بخورم و گیج و بی هوش و حواس پرت، هیپنوتیزم کلام تاریکش شوم و لیله ی قدر را در غفلت و جهل و حسد بخوابم؟! …نه….نه….نمیشود…
صبر کن تا من این ناخوانده ی خبیث را بیرون کنم، زود برمیگردم.
در دل زمزمه کردم
(اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم )
سنگها را برداشتم و یکی یکی نشانه گرفتم به سمت شیطان در موقف جمرات قلبم!
(اولین سنگ) پتو را روی همسر کشیدم تا مبادا سرما خورد…دستش را با محبت آرام بوسیدم تا پوزه شیطان به خاک مالیده شود.
( دومین سنگ )به اتاق بچه ها رفتم و جایشان را روبراه کردم و آرام روی ماهشان را بوسیدم تا مهربانی و دلسوزی مادرانه را در قلبم تجدید خاطر نمایم ،،،، دریافت نور مهربانی
(سنگ محکم ) وضو گرفتم دو رکعت نماز شکر به جای آوردم و این همان رضایت قلبی به تقدیرات بود، قرص مسکن هزار منظوره بود (ضد درد ،ضد تاریکی، ضد تب از حرارت قبض ،ضد حسادت، ضد تمنا، و….و ضد هزار واژه ی مترادف حسد)
این همان سیم اتصال نورانی بود که فرشته جان آمد و با یادآوری، قلبم را ذوب کرد و به ریسمان الهی لحیمش کرد، وصلش کرد، جوشی محکم‌تر داد، چسب نورانی زد،، «لحم طیر» معنا شد و نور علوم نورانی در تمام وجودم پراکنده شد…
و من دوباره این پرواز را به خاطر میسپارم….🕊
الهی شکر 🤲

خانه‌هایی در زمین، که بوی مهربانی از این خانه‌ها، در آسمانها استشمام می‌شود:

«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ … رِجالٌ» 👉

[سورة النور (۲۴): الآيات ۳۵ الى ۳۸ ] اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ (۳۵) خدا نور آسمانها و زمين است. مَثَلِ نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى، و آن چراغ در شيشه‏‌اى است. آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‌‏شود. نزديك است كه روغنش – هر چند بدان آتشى نرسيده باشد – روشنى بخشد. روشنى بر روى روشنى است. خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى‌‏كند، و اين مثلها را خدا براى مردم مى‌‏زند و خدا به هر چيزى داناست. فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (۳۶) در خانه‏‌هايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت‏] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مى‌‏كنند: رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (۳۷) مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى، آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات، به خود مشغول نمى‏‌دارد، و از روزى كه دلها و ديده‌‏ها در آن زيرورو مى‌‏شود مى‏‌هراسند. لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (۳۸) تا خدا بهتر از آنچه انجام مى‏‌دادند، به ايشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بيفزايد، و خدا [ست كه‏] هر كه را بخواهد بى‌‏حساب روزى مى‌‏دهد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی