دکتر محمد شعبانی راد

حسود، می‌سوزد؛ اما اهل نور، نمی‌سوزد! قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ‏ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ!

A jealous person indeed possesses a certain volatility, like a flammable substance. Their emotions can ignite like a spark. 🔥
Like a hidden fire, jealousy smolders within, waiting for the right conditions to burst forth. It fuels insecurity, comparison, and resentment. The flames dance, scorching relationships and leaving behind charred remnants of trust.

«حرق» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«حَرِيقُ‏ النَّاب: صَرِيفُه»
«حكّ الشي‏ء بالشي‏ء مع حرارة و التهاب»

آنها که با دستور « حَرِّقُوهُ » گمان کردند که می توانند علوم نورانی و ربانی را از بین ببرند و بسوزانند « وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً » و دست خدای مهربان را از آموزش نور ولایت به دوستان آل محمد ع کوتاه نمایند و با دروغ و تهمت و قتل و پِی کردن ناقۀ صالح، صدّ سبیل نمایند، و همه را به سمت خود جلب نموده و نهایتا همه را نیازمند خود گردانند، از داستان در آتش انداختن ابراهیم ع عبرت بگیرند که چه سرنوشت شومی در انتظار آنها که به نور نیرنگ زدند، خواهد بود « فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِينَ » .
معارین حسود با سرپوش گذاشتن بر روی آثار علوم ربانی، در واقع تلاش در جهت سوزاندن کتابخانه نورانی و گلستان علم آل محمد ع نمودند!
سوختن عقوبت چیه؟!
يَا عَلِيُّ أَمَانٌ لِأُمَّتِي مِنَ الْحَرَقِ- إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ‏ – وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ‏.
يا على امانست براى امت من از سوختن، خواندن : إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ‏ ، وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ‏ .
در واقع اون عاملی که موجب سوختن میشود گناه است (حاصل المعاصی التلف) این اصل کلی همیشه هست و این که تلف در اینجا سوختن است و مربوط به چه سنخی از گناهان است؟
درمان همیشه نور معالم ربانی آل محمد ع است و تخطی از این معالم ربانی و آیات، حاصلی جز اتلاف برای حسود نخواهد داشت که از جمله این اتلاف‌ها از بین رفتن سلامتی در حوادثی همچون سوختن می باشد.
در این حدیث زیبا امام صادق ع از قول جد بزرگوارشان رسول خدا ص می فرمایند که:
[چکار کنیم نسوزیم؟!]
بطور کلی جز این راه که با یاد معالم ربانی ناآرامی‌های خودتو به آرامش مطلوب آل محمد ع تبدیل کنی و قلب تاریک رو با نور علمی آل محمد ع روشن نمایی و توفیق انجام عمل صالح داشته باشی و انجام دهی هیچ راه دیگری برای اینکه دل از گناه بکنی و از تبعات شوم گناه کردن که اتلاف های گوناگون می باشد در امان بمانی ، وجود ندارد و این اعتقاد آل محمد ع در عبارت « سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ » خلاصه می شود.
معلمین این اعتقاد، دروس نظری آن را تدریس می کند، و دروس عملی آن هم آیاتی است که در روزمره زندگی عرضه می‌شود «ورکلایفها» و تنها کسانی که به این معالم ربانی یقین کامل دارند و ذره‌ای شک نسبت به نور خود در دل ندارند می توانند به برکت حالت یقین و رضای قلب خود هنگام عرضه آیات از دلخواه های هوای نفس خویش بگذرند و دل از گناه بکنند و عمل صالحی انجام دهند که برای این عمل صالح دیگر موتی نیست و عاملی است تا فاعل عمل صالح را به حیات طیبة مطلوب آل محمد ع برساند ان شاء الله تعالی.
این  مطالب در این حدیث زیبا آمده است.
عامل حیات که نور آسمانی است، سرنخش در زمین قلب ماست و چراغ هدایت ماست.
و ما بدون آشنایی با این نور در ملک و در ملکوت، و صرفا با سعی و تلاش خود هرگز نخواهیم فهمید کدام اعتقاد عملا ما را به حیات جاویدان می رساند.
عامل اتصال آسمان و زمین، باران رحمت الهی است، و هر کس به این معالم ربانی عامل باشد دارای باقیات الصالحات خواهد شد ، پس این باقیات الصالحات است که به برکت معالم ربانی، از خود بجا می گذاری و این عامل حیات پیرامون تو را در دو دنیا محافظت می نماید و تو از گزند هر عامل سوئی در امان خواهی بود « وَ هُنَّ يَدْفَعْنَ الْحَرَقَ … وَ هُنَّ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ وَ هُنَّ الْمُعَقِّبَاتُ »
« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ
أَ تَرَوْنَ لَوْ جَمَعْتُمْ مَا عِنْدَكُمْ مِنَ الْآنِيَةِ وَ الْمَتَاعِ أَ كُنْتُمْ تَرَوْنَهُ يَبْلُغُ السَّمَاءَ ؟
قَالُوا لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ
قَالَ أَ فَلَا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْ‏ءٍ أَصْلُهُ فِي الْأَرْضِ وَ فَرْعُهُ فِي السَّمَاءِ؟
قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ
قَالَ يَقُولُ أَحَدُكُمْ إِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ثَلَاثِينَ مَرَّةً
فَإِنَّ أَصْلَهُنَّ فِي الْأَرْضِ وَ فَرْعَهُنَّ فِي السَّمَاءِ
وَ هُنَّ يَدْفَعْنَ الْحَرَقَ وَ الْغَرَقَ وَ الْهَدْمَ وَ التَّرَدِّيَ فِي الْبِئْرِ وَ مِيتَةَ السَّوْءِ
وَ هُنَّ الْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ
وَ هُنَّ الْمُعَقِّبَاتُ »
[«فَإِنَّ زِيَارَتَهُ (الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع) تَدْفَعُ … الْحَرَقَ»]:
در این حدیث زیبا همان بیان مطلب قبلی را به این صورت فرموده اند که:
زیارت (تاویلا) حضرت ابا عبد الله الحسین ع  عاملی است که قلب با یاد معالم ربانی دل از گناه می‌کند و از دلخواه می گذرد و عمل صالح انجام می دهد و به حیات طیبه می رسد ان شاء الله تعالی.
+ «ورکلایف فرودگاه بغداد»
« عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ
مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع
فَإِنَّ زِيَارَتَهُ تَدْفَعُ الْهَدْمَ وَ الْغَرَقَ وَ الْحَرَقَ وَ أَكْلَ السَّبُعِ
وَ زِيَارَتُهُ مُفْتَرَضَةٌ عَلَى مَنْ أَقَرَّ لِلْحُسَيْنِ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »

مشتقات ریشۀ «حرق» در آیات قرآن:

أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ‏ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (266)
لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ‏ (181)
وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ‏ (50)
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى‏ إِلهِكَ الَّذي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ‏ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً (97)
قالُوا حَرِّقُوهُ‏ وَ انْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلينَ (68)
ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَريقِ‏ (9)
كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعيدُوا فيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ‏ (22)
فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ‏ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (24)
إِنَّ الَّذينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَريقِ‏ (10)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی