Jealousy is an intricate problem!
«عضل» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أعضل الداء الأطباء»
«داء عضال»
«غصون معضئلّه»
معضلات: دشواریها، چالشها، دشواریها، سختیها، کاستیها.
پیچیده، بغرنج، مرکب، درهم و برهم، پیچاندن
بغرنج (به خاطر داشتن روابط یا جزئیات ظریف و درهم پیچیده)،
(پر از جزئیات ظریف و درهم پیچیده)
تو در تو، درهم بافته، ظریف و حساس، ریزآراسته
«intricate»
عضل :
أعضل الداء الأطباء!
أعضل الداء الأطباء إذا أعياهم أن يقوموا به و امتنع عليهم لشدته
داء عضال
دیدی بعضی وقتها بقدری تشخیص بیماری مشکل میشه که از دست هیچ پزشکی کاری بر نمیاد؟!
اینجا میگیم چه معضلی شده تشخیص و درمان این بیمار و بیماری! انگاری درد بی درمونه!
معضلی بنام حسادت! فَلا تَعْضُلُوهُنَ!
[شجاع تراد في غصون معضئلّه]:
«شجاع تراد في غصون معضئلّه»:
وقتی شاخه های درخت اینقدر پرپشته که توی همدیگه رفته «Twisted branches» بالا رفتن از این درخت انگاری اصلا ممکن نیست الا اینکه مثل مار بتونی از این درخت و لابلای شاخه هاش بالا بری.
عکس عضلات پیچیده ساق پا و بازو «Twisted muscles of the shin and arm» در ورزشکاران بدن ساز «Bodybuilding»!
واژه انگلیسی که این مفهوم رو داشته باشه:
دسترسی بهش محاله و سخته!
غیر قابل دسترس «Inaccessible»!
دستنیافتنی است «Unattainable»!
سر در آوردن ازش مشکله!
فهمیدنش کار هر کسی نیست!
یه چیزیه که باید خدا برای یکی بخواد و درستش کنه!
باید خدا به قلبت بندازه و الهام کنه!
الله یقبض و یبصط!
واژه عضل در معنای ممدوح، میخواد یه همچین مفهومی رو از فرایند نور ولایت بفهمونه!
انگاری همه میخوان قله هیمالیا رو فتح کنن، اما نمیشه، کار سختیه،
شاید یکی بتونه این کار سنگینو انجامش بده!
بیماری که تشخیص داده نشده!
سوالات ریاضی که سالهاست بدون جواب مونده! «unsolved»! «لا ینحل»:
فهمیدن و سر در آوردن از فرایند نور ولایت همیشه یک معضل لا ینحل برای همه بوده و هست و خواهد بود!
+ «غامض»
جواب این سوال تقریبا برای هیچ کسی هنوز بخوبی معلوم نشده که نور ولایت چیه واقعا ؟!
صاحب نور فقط با توضیح واژه ها در دل آیات و احادیث (ورکلایفها) بهت کمک میکنه تا حدودی بدونی داری دنبال چی میگردی اما در حقیقت وقتی خدا قلبتو به نور ولایت روشن و هدایت میکنه تازه می فهمی اووووووو !!! آلآن حصحص الحق ! اینه نور ولایت! تازه برای تو جا می افته که نور ولایت واقعا اینجوری نیست که بتونی به دیگران چیزی رو که نمی دونن یا ندیدن رو نشون بدی و بگی ببین، به این میگن نور ولایت ! مثلا کسی که تا حالا موبایلو ندیده براش توضیح بدی یه همچین وسیله ای است، اما وقتی گوشی رو از جیبت در میاری و بهش نشون میدی و میگی به این میگن موبایل انگاری اسم موبایلو شنیده حالا خود موبایلو هم تو دستش گرفته داره باهاش کار میکنه و این میشه معنای اون اسم موبایل ! اسم نور ولایت رو با هزار واژه میشه برای کسی بیان کنی اما تا معنای نور ولایت رو خودش با قلبش درک نکنه هیچ فایده ای ندارد و اسم بی معنا و بی مسما در خاطر باقی نمی ماند ولی کسی که طعم شیرین نور ولایت رو با قلبش بارها و بارها چشیده حالا هر چی بیشتر براش واژه ها رو توضیح میدی نور قلبش فروزانتر می گردد لذا فهمیدن فرایند نور ولایت به اینه که صاحب نور رو در ملک ملاقات کنی «لقط» و او فرایند نور ولایت و حسادت رو با دو هزار واژه توضیح بده، اما در ملکوت قلبت هم در دل آیات مدام معنای حسادت و نور ولایت رو از تاریکی و روشنایی قلبت حس کنی و اینجوری میتونی بفهمی نور ولایت عملا چقدر چیز با ارزش و بدرد بخوری است که هیچ جایگزین و بدیلی ندارد و تنها ابزار آرامشی که خدای مهربان برای بنده خلق کرده و این مخلوق نورانی، قبل از خلقت بنده بوده و اولین خلقت خالق بوده یعنی نور ولایت اول خلق شده و بعدا همه چیز به تبع اون خلق شده و همه چیز با نور ولایت زوج و کامل می شود، لذا «عبد + رب» میشه عبد کامل و این عبد، مسیر رشد و کمال را آن به آن با نور ولایت طی میکند.
اگه قلبت به نور ولایت معرفت پیدا نکرده باشه،
احراز هویت نور در ملکوت قلب کار ساده ای نیست، یک امر مشکل است، یک معضل است.
+ « ان امرنا صعب مستصعب … » :
+ «فکان قاب قوسین او ادنی »
+ مترادفات قبض و بسط :
عضل – قبض :
قلب تاریک و منقبض، برای خودش معضلی است!
(به كار مشكل و پيچيده «معضل و معضله» ميگويند.)
«وَ لا تَعْضُلُوهُنَ»: مانع تزویج قلب تاریک با نور معالم ربانی نشوید!
« و عضلت المرأة و عضّلتها : إذا منعتها من التزويج ظلما- وَ لا تَعْضُلُوهُنَ- أى تحبسوهنّ. »
***
«مَنْ لَمْ يَتَدَارَكْ نَفْسَهُ بِإِصْلَاحِهَا أَعْضَلَ دَاؤُهُ وَ بَعُدَ شِفَاءُهُ وَ عَدِمَ الطَّبِيبَ»:
اگه به فکر خودت نباشی و مدام با یاد معالم ربانی در دل شرایط عرضه آیات از فنون علمی عالم ربانی استفاده نکنی و کارتو آسان نکنی و قلبتو به نور آل محمد ع روشن ننمایی ، اینو بدان که بیماری حسد قلبی روز به روز قویتر میشه و معضل بزرگی گریبانگیرت خواهد شد و از شفاء و درمان دور خواهی شد چون از طبیب قلوب یعنی صاحب نورت و اندیشه او دور میشوی.
اللغة:
العضل الحبس
و قيل هو مأخوذ من المنع
و قيل هو مأخوذ من الضيق و الشدة
و الأمر المعضل الممتنع بصعوبته
و عضلت الناقة فهي معضلة إذا احتبس ولدها في بطنها
و عضلت الدجاجة إذا احتبس بيضها
و تقول عضل المرأة يعضلها عضلا إذا منعها من التزويج ظلما
و أعضل الداء الأطباء إذا أعياهم أن يقوموا به و امتنع عليهم لشدته
و داء عضال و فلان عضلة من العضل أي داهية من الدواهي.
شرح لغات:
فلا تعضلوا: مانع نشويد يا حبس نكنيد.
از «عضل» بمعناى حبس و گفتهاند،
بمعناى منع،
و بعضى گفتهاند كه از تنگى و شدت گرفته شده است.
و بهمين مناسبت به كار مشكل و پيچيده «معضل و معضله» ميگويند.
[اللّهمّ انّى اسئلك … فهما تخرجنى به من الفتن المعضلات]
مشتقات ریشۀ «عضل» در آیات قرآن:
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكُمْ أَزْكى لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (232)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً (19)